بورسسرمایه‌گذاری

ریسک غیرسیستماتیک در بورس چیست؟ انواع ریسک غیرسیستماتیک

ریسک و بازده، مفاهیم کلیدی در مبحث سرمایه‌گذاری هستند. تمام افراد فعال در بازار سرمایه، اعم از سرمایه‌گذار، سرمایه‌پذیر، مشاور مالی، تحلیلگر اقتصادی و… به نوعی با این دو مفهوم سروکار دارند. بنابراین شناسایی انواع ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک در بورس، چگونگی بررسی تاثیرات هر کدام و نحوه‌ی تجزیه و تحلیل ریسک‌های سرمایه گذاری در بورس، برای ایفای هر یک از این نقش‌ها ضروری است. در این مطلب علاوه بر بررسی انواع ریسک غیرسیستماتیک در بورس، روشی برای کاهش ریسک‌های غیرسیستماتیک در این بازار و نحوه‌ی تشکیل پرتفوی بهینه توضیح داده شده است.

می‌توانید در مقاله ریسک سرمایه گذاری در بورس با انواع ریسک‌های موجود در بازار سرمایه و تجزیه و تحلیل آن‌ها بیشتر آشنا شوید.

شناسایی ریسک

از دید اغلب افراد جامعه، ریسک یعنی رخدادی با تاثیرات منفی و بازدهی یعنی نتیجه‌ی رضایت‌بخش کار که در مقابل ریسک قرار دارد! این دیدگاه در رابطه با فعالان بازارهای مالی نیز صدق می‌کند. به این‌صورت که بسیاری از سرمایه‌گذاران بورسی، احتمال افت شاخص کل یا ریزش سهام موجود در پرتفوی خود را به عنوان ریسک شناسایی می‌کنند. از سوی دیگر رشد شاخص کل یا سود ناشی از رشد قیمت سهام را، بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس می‌دانند. طبق این دیدگاه، می‌توان ریسک را معادل زیان و بازده را معادل سود دانست.

اما آیا چنین دیدگاهی صحیح است؟ در توضیحات بالا، اگرچه تمام مفاهیم کلیدی مربوط به ریسک و بازده وجود دارد، ولی متاسفانه هیچ‌یک در جایگاه صحیح خود قرار نگرفته‌‌اند و تشخیص ریسک در چنین شرایطی ممکن نیست. برای شناسایی ریسک‌ها، ابتدا باید مفهوم ریسک و بازده و ارتباط سود و زیان با این مفاهیم، به درستی درک شود.

احتمال وقوع رخداد

ریسک یعنی احتمال و هیچ احتمالی به صورت بالقوه مثبت یا منفی نیست! اما رخداد ناشی از این احتمال، می‌تواند به سود یا زیان افراد مختلف باشد. در هر فعالیتی (مانند سرمایه گذاری، سفر، ورزش و…)، مجموعه‌ای از احتمالات وجود دارد. برای مثال احتمال افزایش قیمت سهام گروه خودرو که به سود سهامداران آن است یا احتمال آسیب به مچ پا در ورزش فوتبال که به زیان ورزشکار است.

حاصل این رخدادها، نتیجه‌ی نهایی را رقم می‌زند و به نتیجه‌ی نهایی هر فعالیت، «بازدهی» می‌گویند که می‌تواند مثبت یا منفی باشد. افزایش ارزش دارایی، در نتیجه‌ی سرمایه گذاری در بورس، نمونه‌ای از بازدهی مثبت است.

شدت اثر ریسک

یکی دیگر از مفاهیم مهم در بررسی ریسک غیرسیستماتیک در بورس شدت اثر ریسک است. برای مثال احتمال آسیب‌دیدگی پا در ورزش فوتبال، به صورت کلی بالا است. اما احتمال آسیب مچ و کف پا 50 درصد، زانو 25 درصد و سایر نواحی 25 درصد تخمین زده شده است. تا این مرحله، احتمال هر رخداد بررسی شد.

برای اندازه‌گیری شدت اثر رخداد، دو بازیکن فوتبال با آسیب دقیقا یکسان را مقایسه می‌کنیم. یک بازیکن حرفه‌ای که کل زندگی خود را صرف ورزش فوتبال کرده است و این آسیب، آینده، شغل و درآمد وی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. نفر دوم، بازیکن غیرحرفه‌ای است که بخشی از زمان خود را صرف ورزش فوتبال می‌کند، ولی شغل، درآمد و آینده‌ی او وابسته به فوتبال نیست. در این مثال اگرچه میزان آسیب یکسان فرض شد، اما شدت اثر متفاوت است.

تعریف و فرمول ریسک غیرسیستماتیک در بورس

با توجه به توضیحات قبل، فرمول ریسک غیرسیستماتیک در بورس را می‌توان به شکل زیر در نظر گرفت:

احـتمال رخـداد × شـدت اثـر رخـداد

برای مثال:

ارزش کل دارایی سرمایه‌گذار «الف» 500 میلیون، سرمایه گذار «ب» 1 میلیارد و سرمایه گذار «ج» 2 میلیارد تومان است.

هر یک 500 میلیون در بورس سرمایه گذاری کرده‌اند و بازدهی آنها 100 درصد بوده است.

بازدهی 100 درصد برای هر سه نفر، به معنای 500 میلیون سود یا 500 میلیون زیان است.

اما 500 میلیون سود برای سرمایه‌‌گذار «الف» یعنی دو برابر شدن ارزش کل دارایی و با 500 میلیون زیان، کل دارایی وی از بین می‌رود.

ارزش دارایی سرمایه‌گذاران «ب» و «ج» در اثر 500 میلیون سود، به ترتیب 50 و 25 درصد بیشتر می‌شود و در اثر 500 میلیون زیان، 50 و 25 درصد کاهش می‌یابد.

مدیریت ریسک غیرسیستماتیک

آخرین مرحله در فرآیند تجریه و تحلیل ریسک، مدیریت ریسک است. به مجموعه اقداماتی که در راستای کاهش احتمال رخدادهای منفی یا تعدیل اثراتشان و افزایش بازدهی مثبت انجام می‌شود، مدیریت ریسک می‌گویند. لازمه انجام چنین اقداماتی، آشنایی با ریسک‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک است.

به ریسک‌های ناشی از تحولات اقتصادی، رخدادهای سیاسی و تغییراتی در سطح کلان، که کل بازار را تحت تاثیر قرار می‌دهند، ریسک‌ سیتماتیک می‌گویند. این رخدادها با عنوان ریسک‌ بازار یا ریسک‌های غیر قابل حذف هم شناخته می‌شوند.

رخدادها و تصمیماتی که بر یک فرد، گروه یا صنعتی خاص تاثیرگذار باشند، ریسک‌های حذف شدنی یا ریسک غیرسیستماتیک هستند.

در ادامه نمونه‌ای از ریسک‌های قابل حذف در بازار سرمایه و نحوه‌ی مدیریت ریسک‌های غیرسیتماتیک بررسی خواهد شد.

انواع ریسک غیرسیستماتیک در بورس

افزایش یا کاهش سود حاصل از فروش محصولات، متداول‌ترین ریسک غیرسیتماتیک برای سرمایه گذاران بورسی است که به دلایلی چون تغییر در حجم تولید، نوسان نرخ ارز، افزایش نرخ سوخت یا تغییر نرخ بهره مالکانه رخ می‌دهد.

ریسک عملیاتی

برای مثال حجم تولید یک کارخانه به دلیل اعتصاب پرسنل، اختلال در عملکرد دستگاه‌ها یا عدم تامین مواد اولیه، کاهش یافته است. در این شرایط میزان فروش کمتر می‌شود و سود سهامداران شرکت بورسی کاهش می‌یابد.

مواردی چون کاهش هزینه‌ی تامین مواد اولیه، نوسازی دستگاه‌ها و افزایش سرعت تولید، موجب افزایش سود حاصل از فروش می‌شود.

ریسک قیمت‌گذاری دستوری

گاهی قیمت‌گذاری دستوری در برخی صنایع منجر به ایجاد ریسک در شرکت‌ها می‌شود. برای مثال در شیوه‌ی قیمت‌گذاری دستوری در محصولات پتروشیمی، شرکت نمی‌تواند تغییری در نرخ فروش ایجاد کند. بنابراین قیمت فروش، هزینه‌ی تولید را پوشش نمی‌دهد و سود سهامداران شرکت‌های بورسی متعلق به گروه صنعت پتروشیمی کاهش می‌یابد.

ریسک نرخ ارز به‌عنوان ریسک غیرسیستماتیک

نرخ ارز در شرکت‌های مختلف باتوجه به نوع فعالیت هر یک تاثیرات متفاوتی دارد. بخشی از مواد اولیه شرکت‌های پتروشیمی از طریق واردات تامین می‌شود و افزایش نرخ ارز، تاثیر مستقیم بر قیمت تمام‌شده محصولات این گروه دارد. در شرکت‌های صادرات‌محور، خصوصا تولیدکنندگان کالاهای پایه مثل مس، فولاد و سنگ آهن، افزایش نرخ ارز موجب افزایش سود می‌شود.

ریسک تغییر قیمت کامودیتی‌ها

تغییر قیمت کامودیتی‌ها نیز می‌تواند نوع دیگری از ریسک غیرسیستماتیک در بورس باشد. برای مثال تغییر نرخ سوخت از جنبه‌های مختلفی سود سهامداران بورسی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. گاز یکی از مواد اولیه شرکت‌های پتروشیمی است. افزایش نرخ گاز، منجر به افزایش هزینه تولید و قیمت ‌تمام‌شده محصول می‌شود. تفاوتی ندارد قیمت‌گذاری دستوری یا رقابتی باشد، به هر حال سود حاصل از فروش تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

هزینه‌ی حمل‌ونقل یکی از فاکتورهای تعیین قیمت در محصولات مختلف است. با افزایش قیمت بنزین، هزینه حمل‌ونقل بیشتر می‌شود و در نتیجه قیمت تمام شده‌ی محصولات (بسته به میزان حمل‌ونقل) افزایش می‌یابد. این موضوع، سود شرکت‌ها را تا مدتی تحت تاثیر قرار می‌دهد. خصوصا در صنایعی چون سیمان و فولاد که به صورت کلی هزینه‌ی حمل‌ونقل زیادی را متحمل می‌شوند.

ریسک بهره مالکانه

مبلغی که شرکت‌ها در ازای دریافت امتیاز بهره‌برداری از منابع ملی (مانند نفت، زغال‌سنگ، سنگ‌آهن و…) به دولت پرداخت می‌کنند، «بهره مالکانه» نام دارد. افزایش نرخ بهره مالکانه، باعث افزایش قیمت تمام‌شده محصولات در گروه‌های «استخراج نفت و گاز» و «استخراج کانه‌های فلزی» می‌شود. از آنجایی که شیوه‌ی قیمت‌گذاری در این گروه‌ها دستوری است، شرکت‌ها نمی‌توانند نرخ فروش را به‌راحتی تغییر دهند. بنابراین سود حاصل از فروش کاهش می‌یابد.

تاثیر ریسک غیرسیستماتیک در بورس و روش کاهش آن

طبق توضیحات بالا، ریسک‌های غیرسیستماتیک تنها محدود به یک شرکت یا صنعت خاص نیستند. در هر صنعتی چالش‌های خاصی وجود دارد. بخشی از این چالش‌ها توسط عوامل شرکت مدیریت می‌شوند و سهامداران هم با روش‌های خاصی می‌توانند ریسک‌های سرمایه گذاری خود را کاهش دهند.

روش اصلی برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک در بورس، تقسیم دارایی بین سهام مختلف است. این تقسیم دارایی باید با توجه به ریسک‌های هر صنعت انجام شود. برای مثال بازدهی بالای سهام فولادی، موجب محبوبیت آن بین سرمایه‌گذاران شده است. از طرفی افزایش بازدهی به معنای افزایش ریسک است و تغییر نرخ سوخت، یکی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری در صنعت فولاد محسوب می‌شود. بنابراین برای کنترل این ریسک، می‌توان صنایعی با تاثیرپذیری کمتر از نرخ سوخت را انتخاب کرد.

پرتفوی بهینه

در مقاله‌های قبل، بارها به اهمیت ارتباط ریسک و بازده، اشاره شده است. این ارتباط فقط مربوط به بازار بورس نیست، بلکه چالشِ مشترک سرمایه‌گذاران در همه‌ی بازارهای مالی محسوب می‌شود. طی سال‌ها افراد مختلف، سعی در ارائه راهکاری برای تضعیف این ارتباط داشتند و بالاخره در سال 1952 میلادی، نظریه‌ی «پرتفوی بهینه» توسط شخصی به نام هنری مارکوویتز ارائه شد.

پرتفوی بهینه، روشی برای کاهش ریسک پرتفوی، بدون تغییر در بازدهی آن است. طبق این نظریه محاسبه‌ی ریسک و بازده سهم‌ها و تقسیم دارایی بین سهام کم‌ریسک و پرریسک به تنهایی کافی نیست. بلکه باید ویژگی‌های صنایع و نحوه‌ی تاثیرگذاری آنها بر کل سهام موجود در پرتفوی بورسی، مدنظر قرار بگیرد.

برای مثال فردی کل دارایی خود را بین سهام گروه‌های استخراج کانه‌های فلزی و استخراج نفت و گاز تقسیم می‌کند. این سهام از نظر ریسک و بازدهی متفاوت هستند. بنابراین تقسیم دارایی بر اساس سهام پرریسک و کم‌ریسک، به درستی انجام شده است، ولی پرتفوی همچنان بهینه نیست! چرا که در یک پرتفوی بهینه، «درصد ریسک و بازدهی» و «نوع ریسک» به یک اندازه اهمیت دارند. اما در مثال بالا، نوع ریسک سهم‌ها تقریبا مشابه‌‌اند و هیچ سهمی نمی‌تواند ریسک سهم دیگر را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ بهره مالکانه افزایش یابد، کل پرتفوی تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد و تفاوت در درصد ریسک سهم‌ها، موجب پوشش ریسک نمی‌شود.

از نظر مارکوویتز، با تنوع‌بخشی به سبد دارایی، می‌توان ریسک‌های خاص سرمایه‌گذاری را به ریسک عام تبدیل کرد و اثر آن را تعدیل بخشید.

پرتفوی بهینه در بورس

تشکیل پرتفوی بهینه در بورس، مستلزم شناخت انواع ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک در بورس و محاسبه‌ی میزان تاثیرات هر کدام با توجه به فرمول ریسک است.

در بازار بورس، ریسک‌هایی که فقط متوجه برخی صنایع هستند، ریسک خاص یا غیرسیستماتیک محسوب می‌شوند و بر بازدهی عده‌ی خاصی از سهامداران تاثیرگذارند. اما ریسک‌های سیستماتیک کل صنایع و سهامداران را تحت تاثیر قرار می‌دهند. به صورت کلی، شدت اثر ریسک‌های غیر سیستماتیک(خاص) بیش از ریسک‌های سیستماتیک(عام) است.

حال اگر سرمایه‌گذاران بورسی دارایی خود را به خوبی در صنایع مختلف تقسیم کنند، «شدت اثر» رخدادهای ناشی از ریسک‌های غیرسیستماتیک به اندازه‌ی شدت اثر ریسک‌های سیستماتیک کاهش می‌یابد.

سخن آخر در ریسک غیرسیستماتیک

ریسک، عنصر ثابت همه‌ی روش‌های سرمایه گذاری در کل بازارهای مالی است. اما شدت اثر ریسک‌ها با یکدیگر تفاوت دارد. ریسک‌هایی که بتوان با تغییر میزان سرمایه‌گذاری، اثر آنها را تعدیل کرد و در نتیجه کل ریسک سرمایه گذاری را کاهش داد، ریسک غیرسیستماتیک محسوب می‌شوند. تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری، تنها راه کاهش ریسک غیرسیستماتیک در بورس است و یادگیری این روش، بازدهی سرمایه گذاری در بورس را افزایش می‌دهد.

4.4/5 - (5 رای)
دیدگاه خود را درباره این پست بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا