آموزش مالی و اقتصادی

درآمد ملی چیست؟ مقایسه درآمد ملی 10 اقتصاد بزرگ جهان و ایران

درآمد ملی (NI یا National Income) به مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولیدشده در یک اقتصاد ملی طی یک سال اشاره دارد. در واقع، این مفهوم بیانگر مجموع درآمدهایی است که صاحبان عوامل تولید، شامل کار، سرمایه، زمین و کارآفرینی در یک کشور به دست می‌آورند. تعریف درآمد ملی در اقتصاد کلان بر مبنای تولید خالص ملی است. فرمول درآمد ملی با کسر خالص مالیات‌های غیرمستقیم از تولید خالص ملی به دست می‌آید. این درآمد متعلق به عوامل تولید است و نتیجه تولید همان دوره زمانی محسوب می‌شود.

مفاهیم کلیدی مرتبط با درآمد ملی

برای تحلیل فعالیت‌های اقتصادی، شاخص‌های متعددی در کنار درآمد ملی استفاده می‌شوند. آشنایی با این متغیرها در اقتصاد کلان ضروری است. این شاخص‌ها شامل تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی و درآمد ناخالص ملی می‌شوند.

  • تولید ناخالص داخلی و ملی

تولید ناخالص داخلی (GDP) مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولیدشده در مرزهای یک کشور را نشان می‌دهد. محاسبه این شاخص به ملیت تولیدکنندگان توجه نمی‌کند و ملاک اصلی، سرزمین است.

تولید ناخالص ملی (GNP) ارزش کل کالاها و خدمات تولیدشده توسط اتباع یک کشور را بیان می‌کند و مکان جغرافیایی فعالیت اقتصادی افراد اهمیت ندارد. ملاک محاسبه در GNP ملیت افراد است.

تفاوت GDP و GNP در محاسبه درآمد خالص عوامل تولید از خارج کشور است. فرمول محاسبه درآمد ملی و شاخص‌های مرتبط بر مبنای این مفاهیم پایه‌گذاری می‌شود.

  • درآمد ناخالص ملی (GNI)

درآمد ناخالص ملی (GNI) کل درآمد پولی مردم و مشاغل یک کشور را شامل می‌شود. این درآمد منابع خارجی افراد مقیم را نیز در بر می‌گیرد. سازمان‌هایی مانند بانک جهانی، شاخص GNI را به تولید ناخالص داخلی ترجیح می‌دهند. برای محاسبه GNI، درآمد خارجی افراد مقیم به GDP اضافه می‌شود و درآمد خارجی‌هایی که از کشور خارج می‌شوند، از آن کسر می‌شود. NI یا National Income کشورهای جهان اغلب با استفاده از شاخص‌هایی مانند GNI و GDP مقایسه می‌شود.

  • شاخص‌های خالص و درآمد ملی (NNP)

برای به دست آوردن شاخص‌های خالص، استهلاک سرمایه از شاخص‌های ناخالص کسر می‌شود. استهلاک به معنای فرسایش و کاهش ارزش کالاهای سرمایه‌ای در طول زمان تعریف می‌شود. تولید خالص ملی (NNP) با کسر استهلاک از تولید ناخالص ملی به دست می‌آید و این شاخص، درآمد واقعی تولیدشده بدون در نظر گرفتن فرسودگی تجهیزات را نمایش می‌دهد.

  • درآمد شخصی و قابل تصرف

درآمد شخصی (PI) درآمدی است که در طول دوره مشخص به دست افراد یک کشور می‌رسد. این درآمد ممکن است حاصل تولید همان دوره باشد. پرداخت‌های انتقالی یا بلاعوض، مانند حقوق بازنشستگان، نیز در درآمد شخصی لحاظ می‌شوند.

درآمد قابل تصرف (DI) بخشی از درآمد شخصی است که پس از کسر مالیات‌های مستقیم باقی می‌ماند. افراد می‌توانند این درآمد را برای مصرف کالاها و خدمات یا پس‌انداز اختصاص دهند.

روش‌های محاسبه درآمد ملی

برای اندازه‌گیری درآمد ملی می‌توان اقتصاد را از سه منظر مختلف بررسی کرد. این شیوه سه‌گانه شامل روش تولید، روش درآمد و روش مخارج است. این روش‌ها جریان زنجیره‌ای فعالیت‌های اقتصادی شامل تولید، ایجاد درآمد و شکل‌گیری مصرف را دنبال می‌کنند. استفاده از هر سه روش اندازه‌گیری NI یا National Income باید به نتایجی یکسان منجر شود.

۱. روش تولید یا ارزش افزوده

روش تولید مجموع ارزش افزوده ایجادشده در تمام بخش‌های اقتصادی را محاسبه می‌کند. ارزش افزوده نشان‌دهنده ارزشی است که عوامل تولید در هر مرحله ایجاد کرده‌اند. این شاخص از کسر ارزش کالاهای واسطه‌ای مصرف‌شده از ارزش کل تولید به دست می‌آید. به این ترتیب، از محاسبه مضاعف ارزش کالاها جلوگیری می‌شود؛ برای مثال، در محاسبه ارزش کل نان، ارزش آرد جداگانه محاسبه نمی‌شود.

۲. روش درآمدی

شیوه درآمدی مجموع درآمدهای حاصل از پاداش عوامل تولید را اندازه‌گیری می‌کند. پاداش عوامل تولید شامل مزد و حقوق، اجاره، بهره و سود است. مزد و حقوق به صاحبان نیروی کار پرداخت می‌شود، اجاره درآمد صاحبان زمین و بهره درآمد صاحبان سرمایه است و سود نیز به مدیران و کارفرمایان تعلق می‌گیرد. برآورد مجموع این درآمدها، درآمد ملی کشور را مشخص می‌کند و نحوه توزیع درآمد میان عوامل تولید را نشان می‌دهد. اجرای این روش در برخی کشورها مانند ایران به دلیل عدم دقت اظهارنامه‌های مالیاتی با چالش‌هایی همراه است.

۳. روش مخارج یا هزینه

روش مخارج یا هزینه مجموع هزینه‌های نهایی صرف‌شده برای کالاها و خدمات تولیدشده را تعیین می‌کند. ارزش تولید کل همواره با مخارج کل در اقتصاد برابر است. این روش تمامی هزینه‌های صرف‌شده برای خرید کالاها و خدمات نهایی را محاسبه می‌کند. مخارج کل کشور به اشکال مختلفی صرف می‌شوند و شامل مصرف خانوارها، سرمایه‌گذاری بنگاه‌ها، مخارج دولت و خالص صادرات است.

کاربرد درآمد ملی حقیقی در سنجش توسعه و رشد اقتصادی

برای ارزیابی روند فعالیت‌های اقتصادی و بررسی تغییرات درآمد ملی در طول زمان، استفاده از درآمد ملی حقیقی ضروری است. درآمد ملی حقیقی یا درآمد ملی به قیمت ثابت، نشان‌دهنده ارزش واقعی تولید کالاها و خدمات یک کشور پس از حذف اثر تورم است و امکان مقایسه سالانه درآمدها را فراهم می‌کند. فرمول محاسبه درآمد ملی حقیقی به شکل زیر است:

فرمول محاسبه درآمد ملی حقیقی

استفاده از این شاخص مزایای متعددی دارد که در ادامه نوشته شده است:

  • نشان‌دهنده رشد واقعی اقتصاد بدون تاثیر افزایش قیمت‌ها است.
  • امکان مقایسه عملکرد اقتصادی بین سال‌ها و دوره‌های زمانی مختلف را فراهم می‌کند.
  • درصد رشد درآمد ملی حقیقی، معیار قابل اعتماد برای سنجش پیشرفت و توسعه اقتصادی کشورها به شمار می‌آید.

اگر درآمد ملی حقیقی در یک سال نسبت به سال قبل افزایش یابد، نشان‌دهنده رشد اقتصادی است و بالعکس، کاهش آن بیانگر کند شدن یا رکود فعالیت‌های اقتصادی است. به این ترتیب، درآمد ملی حقیقی یک ابزار کلیدی برای سیاست‌گذاران و تحلیلگران اقتصادی محسوب می‌شود تا تصمیمات بهینه برای توسعه و ثبات اقتصادی اتخاذ کنند.

عوامل کلیدی موثر بر رشد و توسعه درآمد ملی

رشد و ثبات درآمد ملی تحت‌تاثیر مجموعه‌ای از عوامل ساختاری و سیاست‌گذاری قرار دارد. این عوامل تعیین‌کننده پایداری و میزان توسعه اقتصادی کشور در بلندمدت محسوب می‌شوند.

1. عوامل تعیین‌کننده سطح تولید

منابع طبیعی فراوان در یک کشور و بهره‌برداری موثر از آن‌ها موجب افزایش درآمد ملی می‌شود. انباشت سرمایه فیزیکی مانند ماشین‌آلات، تجهیزات و زیرساخت‌ها نیز نقش مهمی در افزایش تولید و درآمد ملی دارد. اندازه، مهارت و بهره‌وری نیروی کار از دیگر عوامل کلیدی در تعیین سطح درآمد ملی هستند. همچنین، ارتقای سطح آموزش، سلامت و مهارت‌های جمعیت به عنوان سرمایه انسانی، ظرفیت تولید و درآمد ملی را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد.

2. نقش فناوری و بهره‌وری

پیشرفت‌های فناورانه و نوآوری‌ها می‌توانند بهره‌وری عوامل تولید را ارتقا دهند و بهبود بهره‌وری منجر به افزایش درآمد ملی می‌شود. صنعتی شدن، به عنوان اولین و اصلی‌ترین گام در جهت توسعه اقتصادی، زمینه‌ساز توسعه ثروت و ایجاد فرصت‌های اقتصادی جدید است. توسعه صنعت باعث افزایش پتانسیل‌های مولد در بلندمدت شده و استاندارد زندگی مردم را رشد می‌دهد.

3. ثبات اقتصادی و سیاست‌گذاری

وجود نهادهای کارآمد، قوانین مناسب و ثبات سیاسی و اقتصادی برای رشد درآمد ملی بسیار حیاتی است. یک اقتصاد آرام و باثبات فضای امنی برای سرمایه‌گذاران و فعالان صنعتی ایجاد می‌کند. نبود این بستر مستحکم در درازمدت زمینه‌ساز تخریب صنایع می‌شود. دولت‌ها با استفاده از اطلاعات درآمد ملی، سیاست‌های اقتصادی مانند سیاست‌های مالی و پولی را تدوین و اجرا می‌کنند. سیاست‌های تثبیت‌کننده با هدف کاهش نوسانات چرخه‌های اقتصادی و ایجاد ثبات به کار می‌روند.

4. چالش‌های مالی و تورمی

تورم یک تهدید بزرگ برای ثبات بازار و رشد صنعتی محسوب می‌شود. تورم بالا ارزش پول ملی را کاهش می‌دهد و هزینه‌های تولید را افزایش می‌دهد. درآمد ملی حقیقی تحت‌تاثیر تورم قرار می‌گیرد. کاهش ارزش پول نمادی از ضعف اقتدار اقتصادی کشور است و به فعالان اقتصادی پیام می‌دهد که انتظار تقاضا برای محصولات در داخل کشور را نداشته باشند، زیرا قدرت خرید مردم کاهش یافته است. نرخ بهره بالا نیز باعث کاهش انگیزه وام‌گیری و سرمایه‌گذاری در حوزه‌های صنعتی می‌شود و شرکت‌های صنعتی ترجیح می‌دهند از سود بانکی به عنوان منبع درآمد استفاده کنند.

5. تجارت و وابستگی به منابع

تجارت بین‌الملل شامل صادرات و واردات کالاها و خدمات، تاثیر قابل توجهی بر درآمد ملی دارد. در معادلات اقتصادی، صادرات یکی از فاکتورهای مهم در ایجاد تولید ناخالص داخلی هر کشور است. جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز به افزایش تولید، انتقال فناوری و رشد درآمد ملی کمک می‌کند.

صنایع تولیدی اغلب صادرات‌محور هستند و رشد درآمد صادراتی زمینه‌ساز توسعه اقتصادی می‌شود. توسعه صنایع تولیدی که ارزش افزوده بالایی دارند، آسیب‌پذیری اقتصاد را در برابر شوک‌های داخلی و خارجی کاهش می‌دهد. اقتصادی که به جای خام‌فروشی و وابستگی به منابع معدنی، به توسعه صنایع تولیدی روی می‌آورد، بستر مناسب‌تری برای رشد پایدار دارد.

نقش درآمد ملی در تعیین سطح درآمد سرانه و استاندارد زندگی

درآمد سرانه شاخصی است که از تقسیم درآمد ملی بر تعداد جمعیت یک کشور به دست می‌آید و میانگین درآمد هر فرد را در جامعه مشخص می‌کند. این شاخص به طور مستقیم از درآمد ملی مشتق می‌شود و امکان تحلیل سطح رفاه و استاندارد زندگی مردم را فراهم می‌کند.

با افزایش درآمد ملی، به طور معمول درآمد سرانه نیز افزایش می‌یابد و این موضوع می‌تواند بهبود کیفیت زندگی، دسترسی بهتر به خدمات و کالاها، و رشد رفاه اقتصادی را به دنبال داشته باشد. از سوی دیگر، اگر درآمد ملی رشد نکند یا نابرابر توزیع شود، درآمد سرانه ممکن است نشان‌دهنده وضعیت واقعی رفاه مردم نباشد و اختلافات اقتصادی میان اقشار مختلف جامعه باقی بماند.

در نتیجه، درآمد سرانه به عنوان شاخصی مکمل برای درآمد ملی به تحلیلگران و سیاست‌گذاران کمک می‌کند تا علاوه بر ارزیابی عملکرد اقتصادی کشور، سطح استاندارد زندگی و عدالت در توزیع درآمد را نیز بررسی کنند.

محدودیت‌های شاخص درآمد ملی

شاخص درآمد ملی با وجود کاربردهای مهم، محدودیت‌هایی در ارزیابی جامع شرایط اقتصادی دارد. این شاخص فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی و زیرزمینی را در محاسبات خود لحاظ نمی‌کند. فعالیت‌های بدون ثبت رسمی یا بدون درآمد، مانند کار خانه‌داری، معمولا در محاسبات درآمد ملی گنجانده نمی‌شوند. همچنین، اثرات مخرب زیست‌محیطی یا استهلاک منابع طبیعی در این شاخص لحاظ نمی‌شوند. درآمد ملی تغییرات کیفیت زندگی، سلامت یا آموزش جامعه را نیز منعکس نمی‌کند. بنابراین برای تحلیل جامع‌تر وضعیت اقتصادی یک کشور، نباید تنها به درآمد ملی اتکا کرد و شاخص‌هایی مانند نرخ بیکاری، تورم، توزیع درآمد و شاخص‌های رفاه اجتماعی نیز باید مورد توجه قرار گیرند.

تحلیل درآمد ملی در بستر جهانی و اقتصاد ایران

بررسی درآمد ملی کشورهای جهان و ایران معیاری برای ارزیابی سطح توسعه اقتصادی و کیفیت زندگی مردم به شمار می‌آید. اقتصادهای توسعه‌یافته به دلیل داشتن تنوع اقتصادی و صنایع پیشرفته، درآمد ملی بالاتری ثبت می‌کنند. در جدول زیر درآمد ناخالص ملی کشورها نوشته شده است. این داده‌ها از گزارش رسمی بانک جهانی برای سال ۲۰۲۴ استخراج شده‌اند. برای مشاهده و دانلود گزارش کامل، می‌توان به لینک زیر مراجعه کرد:

🔗 GDP.pdf – Gross domestic product 2024

رتبهکشوردرآمد ناخالص ملی (میلیارد دلار آمریکا)
۱ایالات متحده آمریکا۲۹,۱۸۴.۹
۲چین۱۸,۷۴۳.۸
۳آلمان۴,۶۵۹.۹
۴ژاپن۴,۰۲۶.۲
۵هند۳,۹۱۲.۷
۶بریتانیا۳,۶۴۳.۸
۷فرانسه۳,۳۹۲.۰
۸ایتالیا۲,۴۲۳.۵
۹کانادا۲,۳۳۴.۳
۱۰کره جنوبی۲,۳۲۳.۳

درآمد ملی ایران دارای ویژگی‌های خاص و متاثر از عوامل ساختاری است. اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی وابسته است و نوسانات قیمت نفت و محدودیت‌های اقتصادی ناشی از تحریم‌ها بر درآمد ملی کشور تاثیر منفی می‌گذارد. تورم بالا در ایران باعث ایجاد تفاوت زیاد بین درآمد ملی اسمی و واقعی می‌شود.

جدول زیر روند درآمد خالص ملی ایران را از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ نشان می‌دهد و تغییرات آن در بازه‌های مختلف زمانی، از جمله اثرات تحریم‌ها و برجام را منعکس می‌کند. این داده‌ها از مرکز آمار ایران استخراج شده‌اند. برای دسترسی به جداول آماری دقیق‌تر و به‌روزتر، می‌توان به وب‌سایت رسمی مرکز آمار ایران به آدرس www.amar.org.ir مراجعه کرد:

سالدرآمد خالص ملی (میلیارد ریال)
139946036587.127056
140075900596.922865
1401112717373.925219
1402154787135.267633
1403209435388.866457

جمع‌بندی

درآمد ملی شاخص کلیدی اقتصاد است که ارزش کالاها و خدمات نهایی و درآمد عوامل تولید را نشان می‌دهد. GDP تولید داخل مرزها و GNP تولید اتباع کشور را اندازه می‌گیرد. درآمد ملی خالص با کسر استهلاک و مالیات‌های غیرمستقیم محاسبه می‌شود. سرمایه، نیروی کار، فناوری و ثبات نهادی رشد درآمد ملی را تعیین می‌کنند. درآمد حقیقی تورم را لحاظ می‌کند و تصویر واقعی اقتصاد را ارائه می‌دهد. شاخص‌های درآمد ملی و سرانه معیار رفاه هستند، اما نابرابری و فعالیت‌های غیررسمی را نشان نمی‌دهند و برای تحلیل کامل، باید شاخص‌های دیگر هم در نظر گرفته شوند.

امتیاز خود را ثبت کنید
نمایش بیشتر

سارا دهقانی

علاقه‌ام به نویسندگی و کلمات، همراه با آموزش‌های تخصصی در حوزه مدیریت و فناوری اطلاعات، من را به سمت نگارش در زمینه علم اقتصاد و بازار سرمایه پیش برده است. هدف من تولید محتوایی است که در عین اصولی و کاربردی بودن، ارزش افزوده‌ای به مخاطبان ارائه دهد و برای آنان درک بهتری از مفاهیم اقتصادی و سرمایه‌گذاری ایجاد کند.

مقاله‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا