آموزش مالی و اقتصادی

میل نهایی به مصرف (MPC) چیست؟ نحوه محاسبه و تاثیر آن بر اقتصاد

میل نهایی به مصرف (Marginal Propensity to Consume) نشان می‌دهد چه بخشی از درآمد اضافی صرف مصرف می‌شود و چه بخشی به پس‌انداز اختصاص می‌یابد. این مفهوم بنیادین به زبان ساده MPC میزان افزایش مخارج مصرف‌کننده را در برابر هر واحد افزایش درآمد مشخص می‌کند. این مفهوم نقش مهمی در تحلیل اثر درآمد بر رفتار مصرفی دارد. در ادامه به تفصیل به این موضوع پرداخته می‌شود.

پیشینه و ریشه‌های مفهوم میل نهایی به مصرف (MPC)

در تعریف میل نهایی به مصرف (MPC) گفته می‌شود این مفهوم به درصدی از درآمد اشاره دارد که صرف مصرف شده است. به بیان دیگر، MPC بیانگر این است که اگر فردی یک واحد درآمد اضافی کسب کند، چه مقدار از آن را مصرف خواهد کرد. این اصطلاح و فرمول آن بر پایه مشاهدات جان مینارد کینز (اقتصاددان برجسته بریتانیایی) در دهه ۱۹۳۰ میلادی و در دوره رکود بزرگ شکل گرفت. کینز مشاهده کرد که افراد با افزایش درآمد، تمایل دارند مصرف خود را نیز افزایش دهند. او مفهوم میل نهایی به مصرف را به طور رسمی در کتاب خود با عنوان «تئوری عمومی اشتغال، بهره و پول» در سال ۱۹۳۶ معرفی کرد. کینز استدلال می‌کرد که هر واحد درآمد جدید باید مصرف (هزینه) و یا پس‌انداز (سرمایه‌گذاری) شود.

کینز باور داشت مشکل اصلی در اقتصاد، کمبود تقاضای کل است. او معتقد بود که مخارج دولت می‌تواند به افزایش تقاضای کل کمک کرده و این تحریک مالی منجر به اثر تکاثری می‌شود. اثر تکاثری به یک واکنش زنجیره‌ای از مصرف توسط بخش‌های مختلف اقتصاد اشاره دارد که در نتیجه یک افزایش اولیه در درآمد رخ می‌دهد. موفقیت این تحریک مالی و شدت ضریب تکاثری، به طور مستقیم به مقدار MPC بستگی دارد؛ هرچه MPC بالاتر باشد، اثر تکاثری بیشتر خواهد بود و افزایش مصرف ناشی از افزایش سرمایه‌گذاری بزرگ‌تر خواهد بود. بنابراین، MPC می‌تواند در پیش‌بینی رشد اقتصادی ناشی از محرک‌های دولتی نقش مهمی ایفا کند.

نحوه محاسبه میل نهایی به مصرف

میل نهایی به مصرف (MPC) از نسبت تغییر در مصرف به تغییر در درآمد به دست می‌آید. فرمول آن به صورت زیر است:

فرمول محاسبه میل نهایی به مصرف

بنابراین در فرمول محاسبه میل نهایی به مصرف، ابتدا تغییر در درآمد و سپس افزایش متناظر در مخارج مصرفی مشخص می‌شود. عدد بدست آمده بین صفر و یک بوده و جزو یکی از حالات زیر خواهد بود. لازم به ذکر است از آن جا که میل نهایی به پس انداز (MPS) با میل نهایی به مصرف (MPC) مکمل یکدیگر هستند، مجموع آن‌ها همواره برابر با یک است: MPC + MPS = 1، حال با علم به این موضوع درک حالات مختلف MPC آسان‌تر خواهد بود.

  • MPC = 1
    در این حالت تمام درآمد اضافی صرف مصرف شده و پس‌اندازی صورت نگرفته است. مصرف دقیقا به اندازه افزایش درآمد رشد کرده است.
  • MPC بین صفر و یک
    بخشی از درآمد اضافی صرف مصرف شده و مابقی پس‌انداز شده است. مصرف با سرعت کمتری نسبت به درآمد افزایش یافته است.
  • MPC = 0
    هیچ‌یک از درآمد اضافی صرف مصرف نشده و کل آن پس‌انداز شده است.
  • MPC > 1
    میزان افزایش در مصرف از مقدار افزایش درآمد فراتر رفته است. چنین وضعیتی معمولا به خریدهای هیجانی یا مرتبط با کالاهای لوکس برمی‌گردد.

برای مثال فرض می‌شود فردی پاداشی ۵۰۰ دلاری دریافت می‌کند. اگر ۴۰۰ دلار آن را برای خرید خرج کند و ۱۰۰ دلار را پس‌انداز کند، میل نهایی به مصرف به شکل زیر محاسبه می‌شود:

  • ΔC = 400 دلار
  • ΔY = 500 دلار

MPC = 400 / 500 = 0.8

یعنی ۸۰ درصد از درآمد اضافی صرف مصرف شده و ۲۰ درصد آن پس‌انداز شده است. لازم به ذکر است اندازه‌گیری دقیق MPC در عمل دشوار است. یکی از موانع اصلی، رابطه‌ی پیچیده میان درآمد، مصرف و سرمایه‌گذاری است؛ به‌طوری‌که درآمد جدید هم علت و هم نتیجه‌ی فعالیت‌های اقتصادی محسوب می‌شود. به همین دلیل، روش استاندارد جهانی برای محاسبه دقیق MPC هنوز به‌طور کامل توسعه نیافته است.

عوامل موثر بر میل نهایی به مصرف

میل نهایی به مصرف (MPC) در اقتصاد تحت‌تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. شناخت این عوامل برای تحلیل رفتار مصرفی و سیاست‌گذاری اقتصادی اهمیت دارد.

1. سطح درآمد
MPC مقدار ثابتی نیست و با سطح درآمد تغییر می‌کند. افراد با درآمد پایین معمولا MPC بالاتری دارند، زیرا بخش بزرگی از درآمد اضافی خود را صرف نیازهای اساسی می‌کنند. در مقابل، خانوارهای با درآمد بالا، به دلیل تامین نسبی نیازها، بیشتر پس‌انداز می‌کنند و MPC کمتری دارند. این تفاوت برای طراحی سیاست‌های حمایتی اهمیت دارد. این موضوع به دارایی‌های فرد نیز بستگی دارد؛ افرادی که دارایی‌های بیشتری دارند، معمولا هزینه‌های جاری کمتری خواهند داشت.

2. نگرش فرد به درآمد
درک افراد از ماهیت درآمد اضافی بر مصرف تاثیر می‌گذارد. اگر درآمد را دائمی بدانند، تمایل به مصرف بیشتر خواهد بود. اما اگر آن را موقتی یا استثنایی فرض کنند، احتمال دارد پس‌انداز کنند. در بسیاری از موارد، درآمدهای موقتی مانند پاداش یا یارانه باعث افزایش مصرف می‌شود.

3. میزان نرخ بهره
نرخ بهره بالاتر افراد را به پس‌انداز بیشتر و مصرف کمتر تشویق می‌کند. البته این اثر مطلق نیست؛ زیرا درآمد ناشی از بهره هم ممکن است باعث افزایش مصرف شود.

4. انتظارات اقتصادی
پیش‌بینی افراد درباره آینده اقتصاد می‌تواند MPC را تغییر دهد. خوش‌بینی به آینده مصرف را افزایش می‌دهد، در حالی که نگرانی از رکود یا تورم، تمایل به پس‌انداز را تقویت می‌کند.

5. سطح بدهی
افرادی که بدهی زیادی دارند، ممکن است اولویت را به بازپرداخت بدهی بدهند و MPC پایین‌تری داشته باشند.

6. هنجارهای فرهنگی و رفتار فردی
تمایلات فرهنگی و ویژگی‌های شخصیتی نیز بر مصرف تاثیر می‌گذارند. در برخی فرهنگ‌ها، پس‌انداز ارزش بالاتری دارد. همچنین، میزان ریسک‌پذیری یا احساس امنیت مالی در تصمیم افراد درباره مصرف نقش دارد.

نقش میل نهایی به مصرف در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و اثر تکاثری

در ادامه به نقش میل نهایی در سیاست‌گذاری و ارتباط آن با ضریب تکاثری یا ضریب فزاینده پولی پرداخته می‌شود.

میل نهایی به مصرف در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی

میل نهایی به مصرف (MPC) در سیاست‌گذاری‌های کلان اقتصادی، به‌ویژه در نظریه کینز، جایگاه ویژه‌ای دارد. این شاخص نشان می‌دهد چگونه درآمد جدید می‌تواند بر مصرف، تولید و رشد اقتصادی تاثیر بگذارد.

در دوره‌هایی که اقتصاد با رکود یا کاهش تقاضا مواجه است، دولت‌ها از سیاست‌های مالی و سیاست‌های پولی برای تحریک مصرف بهره می‌گیرند. در این میان، میل نهایی به مصرف (MPC) نقش محوری در موفقیت یا ناکامی این سیاست‌ها دارد. هرچه خانوارها سهم بیشتری از درآمد اضافی خود را صرف مصرف کنند، تقاضای کل افزایش یافته و مسیر خروج از رکود هموارتر می‌شود. در چنین شرایطی، سیاست‌هایی مانند کاهش نرخ بهره یا اجرای برنامه‌های تسهیل کمی از سوی بانک مرکزی می‌توانند هزینه استقراض را کاهش داده و انگیزه خرید و سرمایه‌گذاری را تقویت کنند. این اقدامات تنها زمانی اثربخش خواهند بود که MPC در سطح بالایی قرار داشته باشد. در مقابل، اگر MPC پایین باشد و بخش بزرگی از درآمد اضافی پس‌انداز شود، تاثیر سیاست‌های تحریکی محدود خواهد بود.

در این وضعیت، دولت‌ها ناچارند برای ترغیب به مصرف، بسته‌های حمایتی گسترده‌تری طراحی کنند یا به شیوه‌های هدفمندتری متوسل شوند. برای مثال در دوران پاندمی کرونا، دولت ایالات متحده با ارائه چک به شهروندان، به آن‌ها کمک مالی کرد تا این مبالغ را صرف هزینه‌های روزمره کنند. هدف این اقدام افزایش مصرف و حفظ جریان اقتصادی در شرایط بحران بود.

میل نهایی به مصرف در کشورهای مختلف

میل نهایی به مصرف (MPC) مقدار ثابتی نیست و بسته به سطح درآمد افراد و وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف متفاوت است. به طور معمول، هرچه سطح درآمد بالاتر باشد، MPC کمتر می‌شود، و در سطوح درآمد پایین‌تر، MPC به مراتب بالاتر است.

MPC در کشورهای کم‌درآمد یا فقیر

در کشورهای کم‌درآمد مانند برخی مناطق آفریقا و آسیا، میل نهایی به مصرف (MPC) معمولا در سطوح بالایی قرار دارد. علت اصلی این وضعیت، ناتوانی این جوامع در تامین کامل نیازهای اساسی است. در نتیجه، هرگونه افزایش درآمد عمدتا صرف نیازهایی چون غذا، مسکن و بهداشت می‌شود و فرصت چندانی برای پس‌انداز باقی نمی‌ماند.

در چنین شرایطی، تمایل به پس‌انداز بسیار پایین است و MPC ممکن است به ۰.۸ یا حتی بیشتر برسد. در ایران نیز داده‌های تجربی حاکی از آن‌اند که در میان گروه‌های کم‌درآمد، MPC در بازه‌ای میان ۰.۹۸۰ تا ۰.۹۹۵ قرار دارد؛ این ارقام نشان می‌دهند که بخش اعظم درآمد اضافی این گروه‌ها صرف مصرف می‌شود و میل به پس‌انداز در آن‌ها بسیار اندک است.

MPC در کشورهای پردرآمد یا ثروتمند

در کشورهای ثروتمند و توسعه‌یافته مانند ایالات متحده، بریتانیا، سنگاپور و آلمان، میل نهایی به مصرف (MPC) معمولا پایین‌تر است. زیرا نیازهای اساسی افراد به‌طور گسترده تامین شده و درآمدهای اضافی بیشتر صرف پس‌انداز، سرمایه‌گذاری یا مخارج غیرضروری می‌شود. تمایل به مصرف از درآمد افزوده شده کاهش می‌یابد و افراد سهم کمتری از این افزایش را خرج می‌کنند. به‌طور مشابه، در ایران نیز برآوردها نشان می‌دهند که در میان گروه‌های پردرآمد، MPC در محدوده‌ای بین ۰.۶۰ تا ۰.۷۰ قرار دارد.

اگر هدف سیاست‌گذار، افزایش مصرف کل در اقتصاد باشد، انتقال قدرت خرید از گروه‌های با درآمد بالا (که میل نهایی به مصرف پایین‌تری دارند) به گروه‌های کم‌درآمد (که MPC بالاتری دارند)، می‌تواند نقش موثری ایفا کند. در این حالت، بخش بیشتری از درآمد وارد چرخه مصرف می‌شود و به رشد تقاضای کل کمک می‌کند. در مقابل، اگر هدف کنترل مصرف یا کاهش آن باشد، ابزارهایی مانند مالیات بر مصرف می‌توانند به کاهش قدرت خرید، به‌ویژه در میان اقشار کم‌درآمد، منجر شوند و تقاضای کل را محدود کنند.

تفاوت‌ MPC، MPS و APC

در تحلیل‌های اقتصاد کلان، میل نهایی به مصرف (MPC)، میل نهایی به پس‌انداز (MPS) و نسبت مصرف به درآمد متوسط (APC) از مهم‌ترین شاخص‌هایی هستند که نحوه‌ی تخصیص درآمد را میان مصرف و پس‌انداز نشان می‌دهند. این شاخص‌ها، ابزارهایی کلیدی برای درک رفتار مصرف‌کننده و ارزیابی سیاست‌های اقتصادی هستند. هر یک از این مفاهیم با رویکردی متفاوت، پیوند میان درآمد و مصرف یا پس‌انداز را بررسی می‌کند و مکمل یکدیگر به شمار می‌آیند. در جدول زیر، تفاوت‌ها و ارتباط آن‌ها به‌صورت خلاصه آمده است:

مفهومتعریفمحدوده معمولکاربردنکات تکمیلی
MPC (میل نهایی به مصرف)درصدی از درآمد اضافی که صرف مصرف می‌شودبین ۰ و ۱(گاهی در کالاهای لوکس >۱)تحلیل‌های کوتاه‌مدتMPC برابر یک یعنی همه درآمد اضافی صرف مصرف می‌شود و صفر یعنی همه پس‌انداز می‌شود.
MPS (میل نهایی به پس‌انداز)درصدی از درآمد اضافی که پس‌انداز می‌شودبین ۰ و ۱مکمل MPC در تحلیل رفتار مصرف‌کنندهبین MPC و MPS همیشه رابطه‌ی زیر برقرار است:
MPC + MPS = 1
APC (نسبت متوسط مصرف به درآمد)نسبت مصرف کل به درآمد کلمعمولا کمتر از ۱تحلیل‌های بلندمدتنسبت مصرف به درآمد متوسط (APC) در بلندمدت به MPC نزدیک می‌شود، اما حساسیت کمتری نسبت به تغییرات درآمد دارد.

در نهایت میل نهایی به مصرف (MPC) یکی از مفاهیم بنیادین اقتصاد کلان است که نقش مهمی در تحلیل رفتار مصرف‌کننده و طراحی سیاست‌های اقتصادی ایفا می‌کند. این شاخص نشان می‌دهد که چه سهمی از درآمد اضافی صرف مصرف می‌شود و چگونه تغییرات درآمد می‌تواند بر تقاضای کل و رشد اقتصادی تاثیر بگذارد. MPC نه تنها در تئوری‌های اقتصاد کینزی، بلکه در تعیین اثر ضریب تکاثر و موفقیت سیاست‌های محرک اقتصادی اهمیت دارد. شناخت دقیق MPC به سیاست‌گذاران کمک می‌کند تا سیاست‌های مالی و پولی را بهینه کنند و اثرات آن‌ها را بهتر پیش‌بینی کنند.

امتیاز خود را ثبت کنید
نمایش بیشتر

سارا دهقانی

علاقه‌ام به نویسندگی و کلمات، همراه با آموزش‌های تخصصی در حوزه مدیریت و فناوری اطلاعات، من را به سمت نگارش در زمینه علم اقتصاد و بازار سرمایه پیش برده است. هدف من تولید محتوایی است که در عین اصولی و کاربردی بودن، ارزش افزوده‌ای به مخاطبان ارائه دهد و برای آنان درک بهتری از مفاهیم اقتصادی و سرمایه‌گذاری ایجاد کند.

مقاله‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا