بورس

استراتژی تقسیم سود شرکت‌ها چگونه است؟

شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس به عنوان واحدهای اقتصادی فعال در حوزه‌های تولیدی، خدماتی یا سرمایه‌گذاری با هدف تامین منابع مالی و کسب سود در بازار سرمایه فعالیت می‌کنند. این شرکت‌ها در پایان دوره مالی عملکرد خود را بر اساس صورت‌های مالی بررسی و پس از کسر هزینه‌ها سود خالص به‌دست‌آمده را محاسبه می‌کنند. سپس طبق تصمیم مجمع عمومی سالیانه، بخشی از این سود می‌تواند میان سهامداران توزیع شود. میزان تقسیم سود، بسته به سیاست‌های مالی هر شرکت، وضعیت نقدینگی، برنامه‌های توسعه‌ای و چشم‌انداز اقتصادی صورت می‌گیرد. این تصمیمات نه‌تنها در بازدهی سرمایه‌گذاری سهامداران اثر دارد، بلکه می‌تواند بر ارزش بازار شرکت و نگاه فعالان بازار نسبت به آن نیز تاثیر بگذارد. در این مقاله به استراتژی تقسیم سود شرکت‌ها و عوامل موثر بر آن پرداخته شده است.

مفهوم استراتژی تقسیم سود شرکت‌ها

شرکت‌ها در پایان هر دوره مالی، صورت‌های مالی خود از جمله صورت سود و زیان را تهیه می‌کنند. اگر نتیجه فعالیت شرکت در آن دوره منجر به کسب سود شده باشد، بر اساس تصمیمات مجمع عمومی سالیانه، بخشی از این سود بین سهامداران توزیع می‌شود. به این سودی که در پایان سال به ازای هر سهم میان سهامداران تقسیم می‌شود، سود تقسیمی یا DPS گفته می‌شود. این سود به صورت مبلغی مشخص به ازای هر سهم عادی بوده و میزان آن در مجمع عمومی عادی سالیانه تعیین می‌شود.

شرکت‌ها در رابطه با تقسیم سود سیاست‌های متفاوتی را اتخاذ می‌کنند. رابطه میان میزان سود تقسیمی و سود هر سهم (EPS)، نشان‌دهنده استراتژی تقسیم سود شرکت است. این سیاست یکی از سیاست‌های مهم برای رشد و شکوفایی شرکت‌ها به شمار می‌رود. مدیران شرکت باید بر اساس آینده‌نگری و طرح‌های توسعه‌ای موجود، تصمیم بگیرند که چه میزان از سود شرکت تقسیم و چه میزان در قالب سود انباشته مجددا در شرکت سرمایه‌گذاری شود. این فرآیند تصمیم‌گیری، استراتژی تقسیم سود میان سهامداران محسوب می‌شود. بر اساس این استراتژی ممکن است مجمع عمومی تصمیم بگیرد که تنها بخشی از سود بین سهامداران تقسیم شود و بخشی دیگر برای سرمایه‌گذاری و توسعه در حساب‌های شرکت باقی بماند. عواملی نظیر نیاز سهامداران، محدودیت‌های قانونی، ترکیب و حفظ ساختار سرمایه شرکت بر این سیاست تاثیرگذار هستند.

سیاست‌های تقسیم سود

در حوزه مدیریت مالی، شرکت‌ها برای پرداخت سود به سهامداران از سیاست‌های مشخصی پیروی می‌کنند که هر کدام بر مبنای اهداف، میزان سودآوری و شرایط نقدینگی انتخاب می‌شوند. مهم‌ترین سیاست‌های تقسیم سود را می‌توان در چند دسته اصلی جای داد.

1. سیاست تقسیم سود درصدی:. در این روش، شرکت درصد مشخصی از سود خالص را به عنوان سود نقدی به سهامداران پرداخت می‌کند. گاهی این درصد ثابت در بلندمدت تعیین می‌شود و شرکت تلاش می‌کند با وجود نوسانات، خود را به آن نزدیک نگه دارد. در مواردی هم مبنا، سود سال‌های گذشته است و بر اساس میانگین آن درصد سود تقسیم می‌شود.

2. پرداخت سود ثابت ریالی: در این شیوه، شرکت هر سال مبلغ مشخصی را برای هر سهم در نظر می‌گیرد و با افزایش سودآوری، به‌تدریج این عدد را افزایش می‌دهد. چنین رویکردی معمولا برای انتقال حس ثبات و اطمینان به سهامداران استفاده می‌شود.

3. پرداخت ترکیبی سود ثابت همراه با مبلغ اضافی: در این حالت، شرکت هر سال سود ثابتی پرداخت می‌کند و اگر شرایط مالی مساعد باشد، مبلغ اضافه‌ای نیز به آن می‌افزاید. این مدل به شرکت اجازه می‌دهد در شرایط خاص، فقط بخش متغیر را حذف کند و همچنان سود اصلی را پرداخت کند، بدون آنکه ساختار پرداخت سود دچار خدشه شود. البته ممکن است باعث شکل‌گیری انتظارات بیش‌ ازحد از سوی سهامداران شود.

4. تقسیم سود حداکثری: در این سیاست، شرکت بیشترین میزان سود قابل تقسیم را میان سهامداران توزیع می‌کند.

5. تقسیم سود صفر: برخی شرکت‌ها به دلایلی مانند نیاز به سرمایه‌گذاری مجدد یا تامین مالی طرح‌های توسعه‌ای، ترجیح می‌دهند صرفا حداقل قانونی موردنظر قانون تجارت را سود پرداخت کنند.

انواع استراتژی تقسیم سود تقسیمی

پس از اینکه شرکت‌ها در پایان دوره مالی سوددهی خود را مشخص کردند و مجمع عمومی عادی سالیانه در خصوص میزان سود قابل تقسیم تصمیم‌گیری کردند، این سود می‌تواند به شیوه‌ها و اشکال مختلفی به سهامداران پرداخت شود. به طور کلی سود تقسیمی در شرکت‌ها به سه دسته اصلی نقدی، سهمی و ویژه (یا سود تعهد) تقسیم‌بندی می‌شود. در ادامه به شرح انواع آن پرداخته می‌شود.

1. سود تقسیمی نقدی: این رایج‌ترین شکل پرداخت سود که شرکت مبلغ مشخصی پول نقد را در مهلت زمانی تعیین‌شده به سهامداران پرداخت می‌کند. پرداخت سود نقدی سبب افزایش نقدینگی در دست سهامداران می‌شود و آن‌ها می‌توانند از این مبلغ برای سرمایه‌گذاری مجدد یا تامین هزینه‌های زندگی خود استفاده کنند. در گذشته سهامداران باید با مدارک هویتی به بانک‌های مشخصی مراجعه می‌کردند. اما در حال حاضر معمولا پس از احراز هویت در سامانه سجام، مبلغ سود نقدی به شماره حساب اعلام‌شده توسط سهامداران در این سامانه واریز می‌شود. پرداخت سود نقدی به بازار این سیگنال را می‌دهد که شرکت از سلامت مالی برخوردار است و اغلب موجب افزایش تقاضا برای سرمایه‌گذاری و در نتیجه افزایش قیمت سهام شرکت می‌شود. در کشور ایران تقریبا تمامی سودهای تقسیمی از نوع نقدی هستند.

لازم به ذکر است هیئت‌مدیره موظف است ظرف حداکثر چهار ماه پس از تصویب مجمع، سود را به حساب سهامداران واریز کند. تاخیر بیشتر از این مهلت قانونی می‌تواند حق مطالبه اصل طلب و خسارت تاخیر را برای سهامداران ایجاد کند.

2. سود تقسیمی سهمی: در این شیوه، به جای پرداخت پول نقد شرکت تصمیم می‌گیرد سهام جدیدی را به سهامداران فعلی خود اختصاص دهد. اگر چه این کار تعداد سهام در دست سهامداران را افزایش می‌دهد، اما ارزش هر سهم پس از افزایش سرمایه کاهش می‌یابد. شرکت‌ها معمولا زمانی از این روش استفاده می‌کنند که تمایل به حفظ نقدینگی خود داشته باشند. سود تقسیمی سهمی در واقع تبدیل بخشی از سود انباشته یا اندوخته شرکت به سرمایه است.

3. سود تقسیمی معوق: سود معوق زمانی رخ می‌دهد که برخی شرکت‌ها به دلیل مشکلات نقدینگی تصمیم می‌گیرند سود تقسیمی را در آینده پرداخت کنند. این عدم پرداخت به موقع می‌تواند منجر به کاهش اعتماد سهامداران و در نهایت کاهش ارزش سهام شرکت شود که از جمله تاثیرات منفی سود معوق است.

عوامل موثر بر استراتژی تقسیم سود

تصمیم‌گیری در خصوص میزان و نحوه تقسیم سود تحت تاثیر مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی قرار دارد. این عوامل چارچوب استراتژی تقسیم سود شرکت را شکل می‌دهند. این عوامل به شرایط و عملکرد خود شرکت مربوط می‌شوند و تاثیر مستقیمی بر توانایی و تمایل شرکت برای پرداخت سود دارند. مهم‌ترین عوامل داخلی موثر بر سود تقسیمی شامل موارد زیر هستند:

  • سودآوری شرکت: میزان سود خالصی که شرکت در یک دوره مالی به دست می‌آورد، عامل اصلی تعیین‌کننده قابلیت پرداخت سود است. هرچه سود خالص بیشتر باشد، پتانسیل برای تقسیم سود نیز افزایش می‌یابد.
  • نقدینگی شرکت: حتی اگر شرکت سودآور باشد، برای پرداخت سود نقدی نیازمند نقدینگی کافی است. شرکت‌هایی که نقدینگی کافی دارند، در پرداخت منظم سود مشکلی نخواهند داشت. اما کمبود نقدینگی می‌تواند زمان پرداخت سود را به تعویق بیندازد یا میزان آن را کاهش دهد.
  • زیان سال‌های گذشته: در صورت وجود زیان انباشته از سال‌های مالی گذشته، ابتدا باید این زیان‌ها جبران شوند.
  • استراتژی‌های رشد و طرح‌های توسعه‌ای: شرکت‌ها ممکن است برای تامین مالی طرح‌های توسعه‌ای جدید، افزایش ظرفیت تولید، سرعت بخشیدن به پروژه‌های نیمه‌تمام یا سایر سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت بخش بیشتری از سود را به‌صورت سود انباشته در شرکت نگه دارند و سود کمتری تقسیم کنند.
  • ساختار سرمایه شرکت: ترکیب و حفظ ساختار بهینه سرمایه نیز بر سیاست تقسیم سود تاثیر می‌گذارد. شرکت ممکن است برای پرداخت بدهی‌ها یا حفظ نسبت‌های مالی مطلوب سود کمتری تقسیم کند.

همچنین برخی عوامل خارج از کنترل مستقیم شرکت برای تصمیم در خصوص میزان تقسیم سود است. برخی از این عوامل شامل موارد زیر هستند:

  • شرایط اقتصادی کلان: وضعیت کلی اقتصاد، نرخ تورم و چشم‌انداز رشد اقتصادی می‌تواند بر سودآوری و نقدینگی شرکت‌ها تاثیر بگذارد.
  • رقابت در صنعت: سطح رقابت در صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند نیز می‌تواند بر سیاست تقسیم سود تاثیرگذار باشد.
  • تغییرات نرخ بهره: افزایش نرخ بهره می‌تواند هزینه تامین مالی خارجی را افزایش داده و شرکت‌ها را به استفاده بیشتر از منابع داخلی مانند سود انباشته تشویق کند. این امر ممکن است منجر به کاهش سود تقسیمی شود.

اهمیت و اهداف استراتژی تقسیم سود شرکت‌ها

برای سهامداران و سرمایه‌گذاران، دریافت سود تقسیمی اهمیت زیادی دارد. وقتی سود تقسیمی به سهامداران پرداخت می‌شود، آن‌ها احساس می‌کنند که به اهداف سرمایه‌گذاری خود دست یافته‌اند. همچنین سود تقسیمی می‌تواند به جبران کاهش قدرت خرید ناشی از تورم کمک کند. علاوه بر این مالیات بر سود تقسیمی صفر است که همین امر جذابیت آن را برای سهامدار بیشتر می‌کند.

هدف اصلی که در تعیین سیاست تقسیم سود دنبال می‌شود، حداکثرسازی ثروت سهامداران است. شرکت‌ها با اتخاذ سیاست مناسب تقسیم سود تلاش می‌کنند تا ضمن رضایت سهامداران فعلی را جلب کرده و زمینه را برای جذب سرمایه‌گذاران جدید فراهم آورند. پرداخت سود تقسیمی نقدی این سیگنال را به بازار می‌فرستد که شرکت از سلامت مالی برخوردار است. این امر منجر به افزایش تقاضا برای سرمایه‌گذاری و در نهایت افزایش قیمت سهام در بازار سرمایه می‌شود.

گاهی کاهش سود تقسیمی به دلیل برنامه‌ها و استراتژی‌های توسعه‌ای است که در بلندمدت موجب افزایش ارزش شرکت می‌شود و این می‌تواند سرمایه‌گذاران بلندمدت را تشویق به سرمایه‌گذاری کند. اما کاهش سود تقسیمی که ناشی از مشکلات نقدینگی یا ضعف مالی باشد، جذابیت سهام را کاهش داده و منجر به عدم جذب سرمایه‌گذار جدید می‌شود.

به طور کلی استراتژی تقسیم سود شرکت‌ها برای سرمایه‌گذاران جذاب‌ است. میزان پرداخت سود تقسیمی تحت تاثیر عوامل مختلف داخلی، خارجی و محدودیت‌های قانونی خواهد بود. به همین منظور نیازمند یک استراتژی مدون شرکتی است.

امتیاز خود را ثبت کنید
نمایش بیشتر

سارا دهقانی

علاقه‌ام به نویسندگی و کلمات، همراه با آموزش‌های تخصصی در حوزه مدیریت و فناوری اطلاعات، من را به سمت نگارش در زمینه علم اقتصاد و بازار سرمایه پیش برده است. هدف من تولید محتوایی است که در عین اصولی و کاربردی بودن، ارزش افزوده‌ای به مخاطبان ارائه دهد و برای آنان درک بهتری از مفاهیم اقتصادی و سرمایه‌گذاری ایجاد کند.

مقاله‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا