اخبار بورس

تحلیل بازار نفت در شرایط درگیری نظامی ایران و اسرائیل

نفت به‌عنوان مهم‌ترین منبع انرژی جهان، همواره نقش به‌سزایی در نوسان بازارها و شاخص‌های اقتصادی جهان دارد. از این رو بروز جنگ‌های مختلف در جهان، به‌ویژه در کشورهای نفت‌خیز تاثیر چشمگیری بر نوسان قیمت نفت می‌گذارد. در ادامه این مقاله به تحلیل بازار نفت در شرایط جنگ ایران و اسرائیل پرداخته می‌شود.

تحلیل بازار نفت در شرایط جنگ

نفت که از آن به‌عنوان طلای سیاه هم یاد می‌شود، از زمان اکتشاف تا کنون به‌طور مستقیم و غیرمستقیم محلی برای بروز تنش‌ها و حتی جنگ‌ها بوده است؛ گرچه در نسل جدید جنگ‌ها نفت عامل و علت اصلی درگیری‌ها به حساب نمی‌آید، اما همچنان ابزاری برای تشدید تنش‌ها و تهدیدها است.

تحلیل بازار نفت در شرایط درگیری نظامی ایران و اسرائیل که بین روزهای 23 خرداد تا سوم تیر 1404 به وقوع پیوست، نشان می‌دهد که این بازار همچنان حساسیت بالایی نسبت به تشدید تنش‌ها در خاورمیانه دارد.

قیمت نفت که یک روز قبل از حملات اسرائیل به خاک ایران در کانال 69.5 دلار قرار داشت، در روز اول جنگ از 74.5 دلار فراتر رفت و در میانه جنگ شاخص 79 دلار را هم ثبت کرد. با توافق آتش‌بس تب بازار نفت هم فروکش کرد و ارزش طلای سیاه به کانال 66 دلار بازگشت.

نمودار قیمتی نفت

نمودار بالا در روزهای قبل تا بعد از جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل در حالی شکل گرفت که برخی تحلیلگران انتظار روند نجومی‌تری از شاخص جهانی نفت (نفت برنت) داشتند و حتی برخی معامله‌گران بحث نفت 300 دلاری را هم پیش می‌کشند.

تهدیدات ایران علیه غرب نسبت به مین‌گذاری تنگه هرمز در این مقطع جدی‌تر از هر زمان دیگری مطرح شد. این تهدیدات که یک هفته پس از جنگ به اوج خود رسیدند، نمود خود را در قیمت 79 دلار نفت در روز سی‌ام خرداد نمایان ساختند.

با این حال باز هم این اتفاق در عمل رخ نداد و شاخص نفت روند رو به افت خود را قبل از پایان جنگ و اعلام آتش‌بس آغاز کرد.

اهمیت تنگه هرمز در بازار جهانی نفت

آمار نشان می‌دهد که روزانه حدود 19 میلیون بشکه نفت، معادل 25 درصد تجارت نفت جهان از تنگه هرمز عبور می‌کند. همین یک داده کافی است تا اهمیت این کانال عبوری نفتکش‌ها در بازار جهانی نفت مشخص شود.

شاید هر اقدامی برای بستن تنگه هرمز به شکل مین‌گذاری یا هر نوع دیگری از ایجاد ناامنی، بازار نفت را به بازه‌های عجیب و غریبی نرساند، اما می‌توان انتظار ورود طلای سیاه به کانال 100 دلار را داشت.

دولت ایران نیز با آگاهی از این موضوع، همواره بستن این تنگه را یکی از برگ‌های برنده و اهرم فشار خود در شرایط پرتنش ژئوپلتیکی می‌داند.

در شرایط جنگی که انتظار مین‌گذاری تنگه هرمز بیش از هر زمان دیگری وجود داشت، بزرگ‌ترین نوسان قیمتی نفت از سال 2022 به بعد رخ داد.

در این زمینه اما باید در نظر داشت که بر اساس کنوانسیون بین‌المللی حقوق دریاها ایران مجوز بستن تنگه هرمز را ندارد و از لحاظ حقوقی مجوزی برای بستن تنگه هرمز ندارد. به همین دلیل بعید است که دولت ایران حتی در شرایط جنگی بخواهد تنگه هرمز را ببندد. چراکه این اقدام مانند زدن شاهرگ اقتصادی خود برای ترساندن سایر کشورها است.

با این حال اگر در صورت تشدید و تداوم تنش‌ها و در شرایطی بی‌بازگشت، ایران آخرین راهکار خود را ناامن‌کردن تنگه هرمز بداند، علاوه بر اینکه قیمت نفت در بازار جهانی به محدوده بالای 100 دلار می‌رسد، حامل‌های انرژی و هزینه حمل و نقل نیز به شکل سرسام‌آوری جهش می‌کند.

ایجاد فشار تورمی، تشدید رکود اقتصادهای در حال توسعه، تحمیل زیان گسترده به کشورهای واردکننده نفت و سود مقطعی برای کشورهای صادرکننده ازجمله نتایج این اقدام خواهند بود.

گرچه آمریکا و کشورهای عضو اوپک‌پلاس با بالابردن ذخایر استراتژیک خود سعی دارند این تهدید احتمالی را خنثی کنند، اما با تداوم بسته نگه‌داشتن تنگه هرمز سرانجام این اقدام اثرات خود را بر بازار می‌گذارد.

بازار نفت به درگیری نظامی ایران و اسرائیل بی‌اعتنا بود؟

تحلیل بازار نفت در شرایط جنگ ایران و اسرائیل نشان می‌دهد بازار این بار هم هوشمند شده و با علم به اینکه ایران به تنگه هرمز ورود نمی‌کند خود را در برابر جهش‌های بیشتر مصون نگه داشته است.

در حالی به‌رغم درگیری نظامی ایران و اسرائیل نوسان قیمت نفت در محدوده 10 دلار ماند که در دوره‌های قبلی رویدادهای خاورمیانه واکنش‌ چشمگیری از خود بر جای گذاشته بود.

به‌عنوان مثال در همان آغاز جنگ عراق در سال 2003 قیمت نفت بیش از 46 درصد افزایش یافت.

همچنین انقلاب ایران در سال 1357 قیمت نفت را دو برابر کرد. در دوره تحریم‌های ایران در دهه 90 نیز قیمت نفت تا بیش از 100 دلار پیش رفت که با اجرای برجام که نفت ایران به بازار بازگشت تا 20 دلار هم عقبگرد داشت.

اما بی‌اعتنایی نسبی بازار نفت به جنگ ایران و اسرائیل تنها محدود به هوشمندشدن بازار نیست، بلکه در این مقطع اوپک‌پلاس (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) نیز تصمیم گرفت تولید نفت را 548 بشکه در روز افزایش دهد که این تصمیم از ماه اوت قابل اجرا است.

همچنین باید توجه داشت که تشدید تحریم‌ها علیه ایران، نقش رسمی ایران در بازار نفت را به پایین‌ترین حد خود رسانده بود، از این رو ورود ایران به جنگ آن‌طور که انتظار می‌رفت جهش نفت را به دنبال نداشت.

از سوی دیگر، دولت آمریکا در مدت زمان جنگ هم سختگیری چندانی برای خریداران نفت ایران اعمال نکرد و حتی پس از پایان آتش‌بس از چین خواست خرید نفت خود را از ایران افزایش دهد.

به نظر می‌رسد دونالد ترامپ به دلیل نگرانی از سقوط شاخص‌های اقتصادی و جهش نرخ بهره و تورم در ایالات متحده در راستای تعادل قیمت نفت گام برداشت.

به هر ترتیب شاید در حال حاضر به دلیل تحریم‌ها ایران نقش چندانی در بازار جهانی نفت نداشته باشد، اما در صورت رفع تحریم‌ها و بازگشت سهمیه ایران در سازمان اوپک، به احتمال فراوان تجربه دوره برجام تکرار شود و قیمت نفت حداقل به زیر 50 دلار در هر بشکه سقوط کند.

در صورت تشدید تنش‌ها و تداوم آن تحلیلگران بر تثبیت روند صعودی ارزش نفت و ارقام بالای 100 دلار برای هر بشکه متفق‌القول هستند. جی‌پی مورگان در بدبینانه‌ترین سناریوی خود قیمت نفت را 130 دلار پیش‌بینی کرده است.

با این حال بیشتر پیش‌بینی‌ها و نظرسنجی‌ها شاخص جهانی نفت را در میان‌مدت در محدوده 60 تا 70 دلار ترسیم می‌کنند. البته این چشم‌اندازها بر اساس معیارهای کنونی، ازجمله افزایش انتظارات برای بهبود شاخص‌های پول و مالی، کاهش نرخ تورم آمریکا، رشد عرضه و جلوگیری از تداوم تنش‌های ژئوپلیتیک به‌ویژه در خاورمیانه و اوکراین مطرح شده‌اند.

5/5 - (1 رای)
نمایش بیشتر

امیر داداشی

من این‌جا هستم که به معرفی، بررسی و تحلیل بازارهای مالی و اقتصادی و ارکان و اتفاقات مهم آن‌ها بپردازم. تمام تلاشم این است که در این تحلیل‌ها هیچ‌گونه جانب‌داری و جهت‌گیری را دخیل نکنم و تکیه تمام محتواهای تولیدی بر پایه داده‌های رسمی، علم اقتصاد و تجارب فردی و گروهی استوار باشد.

مقاله‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا