تلنگر «همستر کامبت» به سیاستگذاران؛ حمایت بورس از شعار تا واقعیت
این روزها صحبت از یک بازی تلگرامی نقل تمام محافل شده است. بازی که با ضربات انگشت، قرار است همچون غول چراغ جادو رویاهای مالی کاربران خود را برآورده سازد. در این بین برخی که عینک روشنفکری به چشمان خود زدهاند، سادهلوحی کاربران را مورد انتقاد قرار دادهاند. به رغم ابهام و تردید خود در واقعیت این بازی سودآور، اما سعی بر متقاعد کردن طرفداران بازی به واقعیت دروغین این تبلیغات رسانهای دارند. در مقابل آن دسته از طرفداران که رویای خود را به ضرباتی که بر «همستر؛ همان بازی محبوب» وارد میکنند، گره زدهاند، دائما متذکر میشوند که قرار نیست پولی پرداخت کنند و در نتیجه زیانی آنها را تهدید نخواهد کرد. از طرفی دائما تکرار میکنند که فلانی از ناتکوینی که شباهت بسیاری به «همستر» داشت، کسب سودهای آنچنانی داشتهاند، چرا آنان راه دوستان و آشنایان خود را در پیش نگیرند و شانسی که پشت در خانهشان ایستاده را پس بزنند؟ اگر از این موقعیت استثنایی جا بمانند چه؟
سوابق تاریخی نشان میدهد که در دورههای زمانی مختلف تعداد اتفاقات این چنینی که به یکباره ترند میشوند و پس از مدتی فروکش میکنند، بسیار بوده است. اتفاقاتی که در نهایت ثمرهای جز تباهی سرمایه، وقت و حتی اعتبار افراد نداشته، اما با شروع موقعیت دوباره، افراد بی آنکه از گذشته عبرت بگیرند، باز هم فریب میخورند. اما علت چیست؟ چرا در کشورهایی همچون ایران که اختلاف طبقاتی میان افراد بسیار است، افراد دائما فریب تبلیغات رسانهای را میخورند؟ علت این اعتماد در چیست؟
چرا افراد فریب تبلیغات رسانهای را میخورند؟
در خصوص این موضوع که واقعا چه عواملی زمینهساز آمادهسازی بستری برای اغوای سرمایهگذاران یا عامه افراد وجود دارد، باید گفت که این امر را از دو نگاه ذیل میتوان بررسی کرد:
۱. سوگیریهای مالی رفتاری
سوگیریهای رفتاری اولین عامل در به دام افتادن افراد در گرداب تبلیغات اغواگرانه رسانهای است. در اقتصاد شاخهای به نام اقتصاد رفتاری وجود دارد که در آن از روانشناسی مالی برای تجزیه و تحلیل اقدامات سرمایهگذاری افراد استفاده میکند. بر اساس امور مالی رفتاری سرمایهگذاران سوگیریهای شناختی و خودکنترلی محدودی دارند که باعث خطا در قضاوت میشود. در خصوص داستانهای مشابه با همستر کامبت، سوگیری رفتار گله (تودهای) به وضوح مشاهده میشود.
بر اساس سوگیری ذهنیت گله، انسانها حیوانات اجتماعی فرض میشوند که همراهی با جمعیت در طبیعت آنها است. از ترند جدید مد که همه میپوشند تا رستوران شلوغی که از شما میخواهد ماهها قبل رزرو کنید و… همه بیانگر سوگیری رفتار گلهای هستند و نشان میدهد که مردم تمایل دارند بر اساس کاری که دیگران انجام میدهند، انتخاب کنند.
سوگیری بعدی، سوگیری تایید است که توضیح میدهد که چگونه دو نفر با دیدگاههای متضاد میتوانند اطلاعات یکسانی را بشنوند اما رفتار و تفکر متفاوتی نسبت به آن داشته باشند. هنگامی که شما یک باور راسخ دارید، به شواهدی که از اعتقاد شما حمایت میکند وزن بیشتری میدهید و در عین حال شواهد مخالف آن را به حداقل میرسانید.
در امور مالی، سوگیری تایید میتواند شما را به نادیده گرفتن استراتژیهای مالی خود سوق دهد. همچنین ممکن است در یک زمینه بسیار زیاد سرمایهگذاری کنید، زیرا ریسکها را به طور کامل تجزیه و تحلیل نکردهاید.
در نتیجه میتوان گفت سوگیریهای رفتاری مشابه مواردی که گفته شد و مواردی دیگر که هر کدام ممکن است با منطق و واقعیت همسو نباشد و افراد را دچار خطا کند، نقش پررنگی در تصمیمات به دور از منطق افراد جامعه دارد. این خطاهای رفتاری در کشورهایی که اختلاف طبقاتی بسیار دارند، شدت بیشتری پیدا میکند.
۲. مشکلات اقتصادی در سطوح کلان جامعه
در شرایطی که تورم روزبهروز قدرت مالی افراد را تضعیف میکند و سیاستهای دستوری و ناکارآمد در بازارهای مالی و سرمایهگذاری اختلال ایجاد کرده است، حضور پدیدههایی همچون شرکتهای هرمی، کوروش کمپانی یا حتی همستر کامبت مصداق قطره آبی در کویر را برای عامه مردم دارد. تفکر یک شبه پولدار شدن در کنار این فکر که «چیزی برای از دست دادن نیست» همواره گرایش برای امور سوداگرانه را بیش از پیش میکند. در شرایطی که بخش مولد کشور به واسطه سرکوب همواره دچار مشکلات عدیدهای است، سرمایه و اعتماد افراد به بیراهه خواهد رفت.
در این بین قوانین و سیاستهای وضع شده نه تنها منفعت تولیدکننده را تامین نمیکند، بلکه نفعی برای مصرفکننده نیز ندارد و تنها واسطهها این وسط متنفع میشوند، در نتیجه گرایش افراد به سمت قمار و وسوسههای تبلیغاتی بیش از پیش خواهد شد. این موضوع در کنار آسیبهای فردی، عواقب اجتماعی و اقتصادی در سطوح کلان جامعه دارد و باید حتما مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.
پیام همستر به بورس چه بود؟
همستر نشان داد که سیاستگذاران به سادگی میتوانند اعتمادی که سلب شده را مجددا احیا کنند. در این حالت با اصلاح در سیاستگذاریهای خود راهی برای بازگشت سرمایه به بورس باز خواهند کرد. این امر موجب میشود که نیاز افراد به سرمایهگذاری از راهی درست و منطقی مرتفع شود و قدرت تبلیغات رسانهای تضعیف شود. بورس چرخ اقتصاد کشور را به حرکت در میآورد و یک بازی دو سر برد را رقم میزد.
بورس راهی برای نجات سرمایه
«اعتماد» واژهای که مدتهاست از بازاری همچون بورس روی برگردانده و متهم این اتفاق خطای سیاستگذاریها است. بنابراین اقداماتی از قبیل اصلاح و عقبنشینی از تصمیمات مخرب، رفع موانعی همچون نرخ بهره بالا، رفع محدودیتهایی همچون دامنه نوسان، حمایت از تولیدکنندگان و صادرکنندگان و عدم سرکوب یا تثبیت نرخ ارز میتواند در راستای تقویت بازار سهام کمککننده باشد.
بنابراین سیاستگذاران با تقویت بخش مولد جامعه همچون بورس میتوانند هم راهی برای سرمایهگذاری و انتفاع سود برای افراد جامعه ایجاد کنند و هم با ایجاد بستری سالم، فضای رقابتی میان تولیدکنندگان و شرکتها را تقویت و منجر به رشد و ترقی آنها شود.
رونق بازار سهام نگاه عموم مردم را بار دیگر به خود معطوف میکند و مجددا سرمایههای راکد به این بخش از اقتصاد هدایت میشود. در این حالت با فرهنگسازی و آموزش درست، افراد را به کسب مهارت و دانش بیشتر سوق داده و به روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم بیش از پیش بها داده میشود. با اینکار اتفاقی که در سال ۹۹ افتاد، مجدد تکرار نخواهد شد.
در این بین با مشاوره افراد با شرکتهایی همچون انیگما تبعات رشد بیمنطق بورس تعدیل و ارزندگی سهام بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد. نکته قابل توجه این است که انیگما در پرتفوی بورسی خود به صورت هفتگی سبدی از ۵ سهم ارزنده معرفی میکند که این امر میتواند به سرمایهگذاری بهتر شما کمک کند.
احیای بازار سهام در آستانه انتخابات؟
این روزها که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم، حمایت از بازار سرمایه در صدر شعارهای انتخاباتی قرار دارد اما بازار سهام نیازمند چیزی بیشتر از شعار و حمایتهای زبانی است. این تفکر که «بورس در آستانه انتخابات بازدهی مطلوبی دارد»، از همین حمایتهای نمایشی نشات میگیرد.
پیشتر در مطالب پیشین انیگما گفته شد که سوابق تاریخی نشان میدهد که در ماه منتهی به انتخابات سال 1384 شاخص کل بورس -1 درصد، در سال 1388، +4 درصد، در سال 1392 نزدیک به صفر، در سال 1396، +2 درصد و در سال 1400، -2 درصد بود که این امر بیانگر این است که روند معناداری در بازدهی شاخص در ماه منتهی به انتخابات نیست.
بازدهی دلاری بورس در ادوار مختلف ریاست جمهوری
بررسی سوابق انتخاباتی نشان میدهد که بورس در دوره دوم ریاست جمهوری معمولا بازدهی بهتری نسبت به دوره اول داشته است. برخلاف تصور عموم از رونق شدید بورس در دور دوم روحانی باید گفت که در دور دوم ریاست خاتمی بازار سهام بازدهی دلاری داشته است.