شاخص کل بورس چیست و چرا بازدهی افراد با شاخص تفاوت دارد؟

شاخص کل بورس عددی است که میانگین قیمت سهام شرکتهای ثبت شده در بورس و میزان رشد یا کاهش قیمت آنها را محاسبه میکند. این شاخص از ابتدای سال 1400 تاکنون حدود 2 درصد افت داشته است؛ اما برخی سهامداران در همین مدت زیانهایی به مراتب بیشتر از شاخص کل را تجربه کردهاند. سوالی که برای بسیاری از فعالان بازار مطرح است، این است که چرا نمیتوانند بازدهی مشابه شاخص کسب کنند. در این مقاله به بررسی این موضوع و مشکلات شاخص کل پرداخته شده است.
تفاوت میان شاخص کل و بازدهی سهامداران
عموما میان شاخص کل بورس و بازدهی که افراد در بورس دارند اختلاف وجود دارد. گاهی افراد دلیل این تفاوت را مشکل در محاسبات شاخص کل میدانند. برخی نیز به مشکلات فنی در این محاسبات معتقدند. در جواب برخی نظرات باید گفت که فرمول شاخص کل بورس همواره به درستی محاسبه میشود. اما این فرمول دارای مشکلاتی است که موجب میشود بازدهی شخصی افراد با شاخص کل متفاوت باشد که در ادامه به برخی از این مشکلات اشاره شده است.
در نظر نگرفتن فرابورس و بازار پایه در شاخص کل
یکی از ایرادات شاخص کل این است که این شاخص تنها مربوط به سهام بورسی میباشد. اما سهامداران در فرابورس و بازار پایه نیز فعال هستند. شاخص انیگما، شاخصی است که در آن بورس، فرابورس و بازار پایه همزمان مدنظر قرار گرفته میشوند. این شاخص در 10 سال اخیر حدود 75 برابر شده است. این در حالی است که شاخص کل بورس در این 10 سال حدود 60 برابر شده است. این اعداد نشان میدهد که شاخص بورس رقم صحیحی است، ولی در 10 سال اخیر سهمهای فرابورس و بازار پایه نیز نسبت به بورس رشد بیشتری داشتهاند که در شاخص کل در نظر گرفته نمیشوند.
تفاوت زمانی پرداخت سود نقدی و اعمال شدن آن در شاخص کل
ایراد جدی دیگری که در محاسبات شاخص کل وجود دارد و مهمترین اختلاف را بر روی بازدهیها ایجاد میکند، فرضی است که در خصوص سودهای نقدی وجود دارد. در این فرض سود نقدی هر سهم بلافاصله پس از تشکیل مجمع، روی همان سهم سرمایهگذاری مجدد میشود. ولی همانطور که میدانیم سود نقدی سهام پس از گذشت چندین ماه به سهامداران پرداخت میشود.
این موضوع به 2 روش میان شاخص کل و بازدهی افراد اختلاف بهوجود میآورد. اول اینکه نرخ تنزیل بسیار بالا است و سود نقدی که پس از 6 الی 7 ماه پرداخت میشود بخشی از ارزش خود را از دست داده است. دوم اینکه ممکن است بازار از زمانی که به مجمع میرود تا زمانی که سود نقدی میان سهامداران توزیع شود، رشد زیادی داشته باشد. در این شرایط با وجود اینکه هنوز سهامداران سود نقدی خود را دریافت نکردهاند، شاخص کل فرض میکند که آن سود نقدی نیز معادل رشد سهام در بورس، رشد کرده است.
به عنوان مثال برای سادگی فرض کنید که تنها یک سهم در بازار وجود دارد و قیمت آن 100 تومان است و شاخص کل نیز 1000 واحد است. اگر قیمت این سهم 80 تومان شود، شاخص کل نیز 800 واحد و اگر 120 تومان شود، شاخص کل نیز 1200 واحد میشود که نشان دهنده درست بودن محاسبات شاخص است.
اما فرض کنید سهم در قیمت 100 تومان به مجمع برود و 10 تومان سود نقدی تقسیم کند و با قیمت 90 تومان بازگشایی شود. در این حالت سهامداران همچنان 100 تومان دارایی دارند و شاخص کل نیز 1000 واحد میماند که درست است. حال فرض کنید قبل از این که سود نقدی 10 تومانی را از شرکت دریافت کنید، قیمت سهام از 90 تومان به 108 تومان (معادل 20 درصد) افزایش پیدا کند. در این حالت تنها نماد بورس 20 درصد رشد کرده است و شاخص نیز از 1000 واحد تا 1200 واحد رشد میکند. اما هماکنون شما یک سهم 108 تومانی و یک سود نقدی 10 تومانی دارید. در نتیجه شما 118 تومان دارایی دارید که نشان دهنده رشد 18 درصدی در دارایی شما و 20 درصدی در شاخص کل است.
درنظر نگرفتن هزینه معاملاتی
به هزینههایی مانند هزینه کارگزاری، ارکان و مالیات که برای معاملات اشخاص وجود دارد، هزینه معاملاتی گفته میشود. هزینه معاملاتی افراد یکی از عواملی است که باعث می شود اشخاص بازدهی کمتر از شاخص کسب کنند. در سال 99 حدود 30 هزار میلیارد تومان کارمزد معاملاتی پرداخت شده است. در حالی که 81 درصد از داراییهای بازار سرمایه در اختیار افراد حقوقی و تنها 19 درصد از این داراییهای در اختیار اشخاص حقیقی قرار دارد. با این حال حدود 70 درصد از این 30 هزار میلیارد تومان هزینه معاملاتی را افراد حقیقی پرداخت کردهاند. یعنی حدود 20 هزار میلیارد تومان از دارایی سهامداران حقیقی صرف پرداخت کارمزد معاملاتی شده است.
این موضوع عموما برای افرادی که گردش بالایی دارند از اهمیت زیادی برخودار است. به طور مثال اگر شخصی در سال 99 پرتفوی خود را 10 بار خرید و فروش کرده باشد، 13 درصد دارایی خود را صرف پرداخت هزینه معاملاتی کرده است. در نتیجه فرد باید از خرید و فروشهای خود 13 درصد سود کسب کرده باشد تا صرفا هزینه معاملاتی را پرداخت کند و بتواند دارایی خود را ثابت نگه دارد.
تفاوت پرتفوی اشخاص حقیقی با کلیت بازار
همانطور که گفته شد 81 درصد شاخص کل بورس مربوط به اشخاص حقوقی بازار است که نوع معاملات و رفتار معاملاتی آنها با اشخاص حقیقی در بازار متفاوت است. عموما پرتفوی اشخاص حقیقی با کلیت بازار تفاوت زیادی دارد. اشخاص حقیقی به سهمهایی با نوسانات بالاتر گرایش دارند. این موضوع باعث میشود اشخاص حقیقی با سرمایهگذاری روی سهمهایی پرنوسانتر، در بازارهای نزولی ریزشهای بیشتری را تجربه کنند. به طور مثال در ریزش 0.5 درصدی شاخص کل، گاها پرتفوی افراد حقیقی تا 5 درصد نیز ریزش داشته است. بنابراین شاخص کل طبق فرمولی که دارد، درست محاسبه میشود ولی معیار دقیقی برای ارزیابی پرتفوی اشخاص حقیقی نمیباشد. برای حل این مشکل سازمان میتواند شاخص اشخاص حقیقی با شاخص سهامداران خرد را منتشر کند.
چندبار شماری برخی سهمها
در شاخص کل رشد یا ریزش برخی نمادها چندین مرتبه محاسبه میشود. گاهی یک سهم تا 5 بار نیز در شاخص شمارش میشود. برای مثال نماد دکپسول متعلق به دفارا، دفارا متعلق به دپارس و این نماد در اختیار تیپیکو و در نهایت نماد تیپیکو زیرمجموعه شستا است. بنابراین باتوجه به بورسی بودن این نمادها، گاهی یک نماد تا 5 بار در شاخص کل درنظر گرفته میشود. برای برطرف شدن این مشکل میتوان شاخص بدون چندبار شماری را برای شاخص کل محاسبه کرد. این شاخص میتواند برای درستی سنجش بازار سرمایه و بررسی کلان بازار نیز مفیدتر باشد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت محاسبات شاخص کل همواره صحیح میباشد و به دلایل محاسبه نشدن معاملات فرابورس و بازار پایه و هزینههای معاملاتی در شاخص کل، چندبار شماری برخی سهام و همچنین تفاوت زمانی پرداخت سود نقدی و اعمال شدن آن در شاخص کل میان بازدهی افراد و شاخص کل تفاوت وجود دارد. باید توجه کرد که رفتار افراد حقیقی با کلیت بازار نیز متفاوت است.