رکود تورمی (stagflation) چیست و در چنین شرایطی چگونه باید سرمایهگذاری کرد؟

وضعیت اقتصادی کشورها تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارند که میتوانند تغییرات سریع و غیرمنتظرهای در بازارها ایجاد کنند. این تحولات تاثیرات زیادی بر جنبههای مختلف زندگی افراد و تصمیمگیریهای اقتصادی دارند. در چنین شرایطی، درک دقیق روندها و پیشبینی پیامدهای آنها اهمیت بیشتری پیدا میکند. یکی از مفاهیمی که در حال حاضر بیشتر مورد توجه قرار گرفته، پدیدهای به نام «رکود تورمی» است. در این مقاله به بررسی این پدیده، دلایل شکلگیری آن و تاثیراتش بر بازارها و تصمیمات اقتصادی پرداخته خواهد شد.
تعریف رکود تورمی (stagflation)
پیش از بررسی مفهوم رکود تورمی، ضروری است که مفاهیم «رکود» و «تورم» بهطور جداگانه تعریف شوند. در اقتصاد هر کشوری ممکن است وضعیت «رکود» رخ دهد. در این وضعیت رشد اقتصادی کشور برای مدتی طولانی کاهش مییابد یا متوقف میشود. چرا که فعالیتهای اقتصادی و تولید ناخالص داخلی به طور مداوم کاهش پیدا میکند یا رشد آن بسیار کم میشود. همچنین نرخ بیکاری افزایش و سودآوری شرکتها کاهش پیدا میکند. این وضعیت ممکن است ناشی از کاهش تقاضای مصرفکنندگان یا کاهش سرمایهگذاریها باشد. به زبان ساده، رکود یعنی کاهش کلی فعالیتهای اقتصادی در یک کشور که با رشد پایین، بیکاری بالا و افت تولید همراه است.
تورم به معنای افزایش پیوسته و عمومی قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد است. در این وضعیت قدرت خرید مردم کاهش مییابد و برای خرید همان مقدار کالاها و خدمات، نیاز به پول بیشتری است. تورم معمولا به صورت سالانه محاسبه و نرخ آن با استفاده از شاخصهایی مانند شاخص قیمت مصرفکننده اندازهگیری میشود. تورم میتواند ناشی از افزایش تقاضا، کمبود عرضه یا افزایش هزینههای تولید باشد. تورم شدید باعث کاهش ارزش پسانداز مردم میشود و پرداخت بدهیها را سختتر میکند.
رکود تورمی یک پدیده پیچیده در اقتصاد کلان است که ترکیبی از رکود اقتصادی و تورم بالا است. در رکود تورمی میزان تولید و سطح اشتغال پایین میآید و در عین حال قیمتها افزایش پیدا میکنند. اقتصاددانان معمولا بر این باور بودند که رکود و تورم همزمان رخ نمیدهند، زیرا بیکاری زیاد موجب کاهش قدرت خرید میشود و انتظار میرود قیمتها ثابت بمانند یا کاهش پیدا کنند. اما در رکود تورمی، این دو وضعیت به طور همزمان وجود دارند. کنترل این شرایط برای سیاستگذاران دشوار است، زیرا بهبود یک مشکل میتواند وضعیت دیگری را بدتر کند. در این وضعیت، ادامه فعالیت برای کسبوکارها دشوار میشود، شروع کسبوکارهای جدید ریسک بالایی دارد و نگهداری پول نقد منجر به کاهش ارزش آن میشود.
رکود تورمی موجب کاهش قدرت خرید مردم و افزایش بیکاری میشود و در نتیجه خروجی اقتصاد ضعیفتر میشود. همچنین، این وضعیت میتواند نوسانات شدیدی در بازارهای مالی ایجاد کند و ارزش واقعی سرمایهگذاریها را تحت تاثیر قرار دهد.
تفاوت رکود تورمی با رکود اقتصادی
برای درک کامل پدیدهی رکود تورمی (Stagflation)، باید تفاوت آن با مفهوم مرتبط اما مجزای رکود اقتصادی (Economic Recession) روشن شود. رکود اقتصادی زمانی رخ میدهد که رشد اقتصادی کاهش یابد یا متوقف شود، فعالیتهای اقتصادی کُند شوند و نرخ بیکاری افزایش پیدا کند. این وضعیت معمولا ناشی از کاهش تقاضای مصرفکنندگان یا افت سرمایهگذاری است. در چنین شرایطی، انتظار میرود به دلیل کاهش تقاضا، فشار قیمتی کاهش یابد و تورم پایین بماند یا حتی روندی کاهشی به خود بگیرد. در نقطهی مقابل، رکود تورمی پدیدهای پیچیدهتر است. در این وضعیت، همزمان با کاهش یا توقف رشد اقتصادی و افزایش بیکاری، نرخ تورم نیز بالا است و سطح عمومی قیمتها به طور مداوم افزایش مییابد. این ترکیب غیرمعمول، رکود تورمی را از رکود اقتصادی متمایز میسازد.
تفاوتهای کلیدی میان رکود تورمی و رکود اقتصادی شامل موارد زیر هستند:
- عناصر تشکیلدهنده: در رکود اقتصادی، تورم معمولا پایین یا کاهنده است، در حالی که رکود تورمی با تورم بالا همراه خواهد بود.
- رابطه با قیمتها: در رکود معمول کاهش تقاضا باعث کاهش قیمتها میشود، اما در رکود تورمی، با وجود رکود قیمتها همچنان افزایش مییابند.
- چالش سیاستگذاری: در شرایط رکود اقتصادی ابزارهایی مانند کاهش نرخ بهره میتوانند رشد را تحریک کنند. اما در رکود تورمی، این ابزارها اثر معکوس دارند. چرا که کاهش نرخ بهره ممکن است تورم و رکود را تشدید کند. این وضعیت به «تلهی رکود تورمی» معروف است.
- شیوع: رکود اقتصادی پدیدهای رایجتر از رکود تورمی محسوب میشود.
نحوه اندازهگیری رکود تورمی
شاخصهایی که مولفههای اصلی رکود تورمی به صورت کمی نشان میدهند، شامل موارد زیر هستند:
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و شاخص قیمت تولیدکننده (PPI): این دو شاخص، معیارهای اصلی سنجش تورم به شمار میروند. افزایش گسترده در هزینههای تولید کالاها و خدمات که شاخص قیمت تولیدکننده آن را نمایش میدهد و سپس افزایش سطح عمومی قیمتها برای مصرفکنندگان که با CPI منعکس میشود، بیانگر Stagflation هستند.
تولید ناخالص داخلی (GDP): این شاخص ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور طی بازهای مشخص را اندازه میگیرد و وضعیت رشد اقتصادی را نشان میدهد. در شرایط رکود تورمی، رشد GDP کاهش مییابد یا منفی میشود.
بهرهوری: این شاخص میزان کارایی نیروی کار و فرآیند تولید را میسنجد. کاهش بهرهوری در دورههای رکود تورمی بهمعنای ضعف در ساختار اقتصادی است.
نرخ بیکاری: در دوره Stagflation، عموما نرخ بیکاری افزایش مییابد. این افزایش ناشی از کساد بودن اقتصاد و کاهش فعالیتهای تولیدی است که کسبوکارها را به تعدیل نیرو مجبور میکند.
شاخص فلاکت: برخی اقتصاددانان برای سنجش شدت رکود تورمی از شاخصی به نام «فلاکت» استفاده میکنند. این شاخص با جمع نرخ بیکاری و نرخ تورم، تصویری کلی از فشار اقتصادی بر جامعه ارائه میدهد
با تبیین این شاخصها، مشخص میشود که اقتصاددانان و تحلیلگران چگونه از طریق سنجش CPI/PPI کاهش یا توقف رشد GDP و بهرهوری وجود رکود تورمی را تشخیص میدهند. این بخش زمینه مناسبی برای بررسی علل بروز رکود تورمی فراهم میسازد.
شرایط به وجود آمدن رکود تورمی
ریشههای بروز رکود تورمی در اقتصاد به عوامل اقتصادی و بنیادی متفاوتی برمیگردد. در ادامه به برخی از مهمترین عوامل پرداخته میشود:
- شوک در عرضه کالا یا خدمات: یکی از دلایل اصلی بروز Stagflation، شوکهای ناگهانی در عرضه کالاها یا خدمات است. این شوکها زمانی رخ میدهند که عرضه کالاها کاهش و قیمتها افزایش پیدا کنند.
- سیاستهای پولی و مالی ناکارآمد: تصمیمات نادرست در سیاستگذاریهای پولی و مالی دولتها و بانکهای مرکزی میتوانند باعث رکود تورمی شوند. چاپ پول بدون پشتوانه یکی از این سیاستهایی است که منجر به تورم میشود. استقراض دولت از بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه نیز نقدینگی و تورم را افزایش میدهد.
- کاهش بهرهوری و مشکلات تولید داخلی: کاهش بهرهوری و مشکلات در بخش تولید داخلی میتواند عاملی برای رکود تورمی باشد. فرسودگی تجهیزات صنعتی، کاهش سرمایهگذاری خارجی میتوانند تولید را کاهش دهند. افزایش هزینههای تولید نیز باعث کاهش تولید میشود.
- نوسانات ارزی: بیثباتی در بازار ارز میتواند هزینه واردات را افزایش دهد و تورم وارداتی به وجود آورد. نوسانات ارزی بهویژه در بازار غیررسمی Stagflation را تشدید میکند.
- ساختار نامتوازن اقتصاد: نبود زیرساختهای مناسب برای تولید و اشتغال و سهم کم سرمایهگذاری بخش خصوصی، مشکلات ساختاری اقتصاد را تشدید میکنند.
- تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای تجاری: تحریمها میتوانند به طور مستقیم و غیرمستقیم به رکود تورمی دامن بزنند. محدودیتهای مالی و بانکی باعث کاهش دسترسی به ارز خارجی میشود و واردات مواد اولیه را دچار اختلال میکنند. کاهش صادرات نفت نیز باعث کاهش درآمد ارزی و افزایش استقراض از بانک مرکزی میشود که نقدینگی و تورم را بالا میبرد.
- مارپیچ قیمت دستمزد: انتظار مردم برای افزایش قیمتها در آینده میتواند به افزایش تورم کمک کند. زمانی که کارگران انتظار دارند دستمزدشان متناسب با تورم افزایش یابد و کارفرمایان برای پوشش این افزایش دستمزدها قیمتها را بالا ببرند، یک چرخه افزایشی بین دستمزد و قیمتها ایجاد میشود. این مارپیچ قیمت دستمزد میتواند تورم را تشدید کند.
تاثیرات رکود تورمی بر اقتصاد
همانطور که پیشتر گفته شد Stagflation پدیدهای پیچیده است که پیامدهای گسترده و مخربی بر سطوح مختلف اقتصاد بر جای میگذارد. این پدیده معمولا با افزایش هزینه تولید، منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP) میشود. قدرت خرید مصرفکنندگان کاهش مییابد و منجر به افت شدید رشد اقتصادی میشود. برخی از مهمترین تاثیرات رکود تورمی بر اقتصاد به شرح زیر هستند:
1. افزایش بیکاری: در شرایط رکود تورمی، با کاهش تولید و تقاضا برای کالاها و خدمات بسیاری از کسبوکارها مجبور به کاهش نیروی کار خود میشوند. این امر باعث افزایش نرخ بیکاری و کاهش سطح اشتغال میشود. افزایش بیکاری به نوبه خود درآمد خانوارها را کاهش داده و مجددا تقاضا را در اقتصاد پایین میآورد.
2. کاهش قدرت خرید و تاثیر بر بازارهای مصرفی: تورم بالا منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها و هزینههای زندگی میشود. در نتیجه قدرت خرید مردم کاهش مییابد.
3. کاهش سرمایهگذاری: در شرایط رکود تورمی شرکتها و سرمایهگذاران تمایل کمتری به سرمایهگذاری دارند. این بیمیلی به سرمایهگذاری میتواند در بلندمدت باعث کاهش رشد اقتصادی شود.
4. افزایش بدهیهای دولت: کاهش درآمدهای مالیاتی ناشی از کاهش فعالیتهای اقتصادی و نیاز دولت به هزینههای بیشتر برای حمایت از بخشهای آسیبدیده، میتواند بدهیهای دولت را افزایش دهد. این وضعیت در بلندمدت فشارهای مالی بر دولتها را تشدید میکند.
5. چالشهای سیاستگذاری: Stagflation یک چالش جدی برای سیاستگذاران اقتصادی ایجاد میکند. ابزارهای اقتصاد کلان که معمولا برای مبارزه با رکود یا تورم استفاده میشوند، در مواجهه با رکود تورمی ناکارآمد هستند. افزایش نرخ بهره برای کنترل تورم ممکن است رشد اقتصادی را کاهش دهد و کاهش نرخ بهره برای تحریک رشد میتواند تورم را تشدید کند. این همان «تله رکود تورمی» است که دولت را در یک حلقه گرفتار میکند.
6. نوسان و تاثیر بر بازارهای مالی: بازار سهام معمولا جای خوبی برای سرمایهگذاری در دوران رکود تورمی نیست. زیرا ارزش سهام و اوراق قرضه کاهش مییابد. در مقابل، داراییهایی که به عنوان ابزارهای حفظ ارزش سرمایه در برابر تورم مانند طلا و نقره در نظر گرفته میشوند، در این شرایط عملکرد بهتری دارند. در ادامهی مقاله به تفصیل در خصوص نحوهی سرمایهگذاری در شرایط رکود تورمی پرداخته میشود.
بررسی رکود تورمی در ایران
بررسیها نشان میدهند که اقتصاد ایران در نیمقرن اخیر چندین بار با شرایطی مواجه شده که در آن، رشد اقتصادی پایین یا منفی همراه با تورم بالا شکل گرفته است. این تکرارها وجود مشکلات ساختاری و عوامل ریشهای در اقتصاد ایران را نشان میدهند. برخی از مهمترین دورههایی که اقتصاد ایران درگیر رکود تورمی (Stagflation) شده، شامل موارد زیر هستند:
دوره | علت |
---|---|
میانه دهه ۵۰ شمسی | افزایش حجم نقدینگی و درآمدهای نفتی در سالهای منتهی به ۱۳۵۶، زمینهساز تورم بالا و افت رشد اقتصادی شدند. در این مقطع رشد اقتصادی منفی و نرخ تورم بسیار بالا بود. |
اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ | تحولات سیاسی در آستانه انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، شرایط رکود تورمی را تشدید کردند. آثار آن تا اوایل دهه ۶۰ ادامه داشت. |
میانه دهه ۶۰ شمسی | کاهش درآمدهای ارزی و تعطیلی بسیاری از واحدهای صنعتی منجر به کاهش رشد و افزایش تورم شدند و در نهایت رکود تورمی بیشتر شد. |
میانه دهه ۷۰ شمسی | فشار مالی ناشی از بازسازی پس از جنگ باعث افزایش شدید نقدینگی و تورم شد. همزمان، کاهش رشد اقتصادی به بروز رکود تورمی منجر شد. |
اواخر دهه ۸۰ شمسی | وضع تحریمهای بینالمللی، کاهش درآمد ارزی و استقراض از بانک مرکزی موجب افزایش نقدینگی و کاهش فعالیتهای تولیدی نیز باعث افت رشد اقتصادی شد. |
ابتدای دهه ۹۰ شمسی | تشدید تحریمها و کاهش فروش نفت منجر به تجربهای دیگر از رکود تورمی شد. |
سالهای اخیر | با پیچیدهتر شدن وضعیت سیاست خارجی و ادامه تحریمها، Stagflation در شدیدترین شکل خود بروز کرده است. جهش نرخ ارز، افزایش هزینههای تولید، کاهش سرمایهگذاری و محدودیتهای وارداتی از جمله عوامل تشدید این وضعیت بودهاند. |
تاثیر رکود تورمی بر بازارهای ایران
رکود تورمی به طور جدی بر بخشهای مختلف اقتصاد ایران تاثیر گذاشته است. این تغییرات در بازار مسکن، بازار سهام، طلا، ارز و حتی بازار مصرفی کشور قابل مشاهده خواهند بود. در ادامه به هر یک از این بازارها پرداخته میشود.
بازار مسکن
در شرایط Stagflation، قیمت مصالح ساختمانی مانند سیمان و آهن به شدت افزایش یافته که هزینه ساختوساز را بالا میبرد. از سوی دیگر، کاهش قدرت خرید خانوارها باعث کاهش تقاضا برای مسکن شده است. قیمت ملک با تورم افزایش مییابد و اجارهها نیز به طور طبیعی با تورم بیشتر میشوند.
بازار بورس و سهام
بازار بورس ایران در دوران رکود تورمی با چالشهایی مواجه است. فرار سرمایهها به سمت داراییهای امنتر باعث کاهش قابل توجه شاخص بورس شده و در نتیجه سودآوری شرکتها به ویژه شرکتهای وابسته به واردات با افت مواجه میشوند. این امر باعث کاهش بازدهی سهام در این دوران میشود. لازم به ذکر است سهام شرکتهایی که کالاهای اساسی ارائه میدهند، معمولا در این شرایط عملکرد بهتری دارند.
بازار طلا و ارزهای دیجیتال
در شرایط Stagflation، طلا و ارزهای دیجیتال به عنوان ابزارهای حفاظتی در برابر تورم مورد توجه قرار میگیرند. افزایش قیمت دلار و طلا نشاندهنده افزایش تقاضا برای این داراییها است. خرید طلا، سکه و ارزهای دیجیتال به ویژه برای کسانی که به دنبال حفظ ارزش سرمایه خود در برابر تورم هستند، گزینههای مناسبی به شمار میروند. با این حال ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات بالا ممکن است ریسک بیشتری را به همراه داشته باشند.
بازار مصرفی
تورم باعث افزایش سهم خوراکیها و کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان میشود. در این شرایط بسیاری از مردم قادر به پرداخت هزینههای ضروری خود مانند غذا نیستند که این موضوع تاثیرات منفی بیشتری بر تقاضا در سایر بخشهای بازار دارد.
راهکارهای سرمایهگذاری در شرایط رکود تورمی ایران
در شرایط رکود تورمی، نوع سرمایهگذاری افراد برای حفظ ارزش سرمایه و کسب بازدهی اهمیت بیشتری پیدا میکند. نگهداری پول نقد در این شرایط به دلیل تورم مداوم ارزش سرمایه را کاهش میدهد. بنابراین راهحل منطقی در مواجهه با رکود تورمی، استفاده از روشهای هوشمندانه سرمایهگذاری است. به همین منظور شناسایی بهترین فرصتهای سرمایهگذاری با توجه به شرایط اقتصادی ضروری خواهد بود. برخی از بهترین گزینهها و راهکارهای سرمایهگذاری و مدیریت دارایی شامل موارد زیر هستند:
1. سرمایهگذاری در طلا و ارز دیجیتال
خرید طلا و نقره به عنوان ابزارهای حفظ ارزش سرمایه در برابر تورم شناخته میشوند. زیرا این داراییها در شرایط رکود تورمی در بازار ایران و جهان بهترین بازدهی را دارند و میتوانند به عنوان ذخیره ارزش در بلندمدت عمل کنند. با این حال کسب سود از این بازارها نیازمند یادگیری نکات و استراتژیهای معاملاتی است.
ارزهای دیجیتال بهویژه بیت کوین و سایر ارزهای معتبر نیز به دلیل انتشار محدود و ماهیت غیرمتمرکز، ممکن است به عنوان پوششهایی در برابر تورم مورد توجه قرار گیرند و تقاضا برای آنها افزایش یابد. با این حال سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانپذیری بالا و ریسک زیاد نیازمند سواد بالای مالی هستند.
2. سرمایهگذاری در مسکن
سرمایهگذاری در مسکن یکی از گزینههای ممکن جهت کسب بازدهی در دوران رکود تورمی است. قیمت ملک با تورم افزایش مییابد و اجارهبهای مسکن همگام با تورم حرکت میکند. با این وجود، به دلیل نقدشوندگی کمتر بازار مسکن، ممکن است خرید و فروش ملک در زمان رکود تورمی به سادگی امکانپذیر نباشد.
4. سرمایهگذاری در کامودیتیها
در طول دوران رکود تورمی، خرید و فروش کالاهای کشاورزی، نفت، گاز و مس احتمال کسب بازدهی را افزایش میدهد. انواع کامودیتیها را میتوان در بازار جهانی فارکس معامله کرد.
5. صندوقهای سرمایهگذاری
سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری میتواند از دیگر گزینههای پیشرو برای فرار از تورم و حفظ ارزش سرمایه باشند. صندوقهای با درآمد ثابت برای کسانی که به دنبال گزینه سرمایهگذاری بدون ریسک هستند، میتوانند سود ثابت و روزشمار با نقدشوندگی بالا ارائه دهند.
در شرایط رکود تورمی، برای کم کردن ریسک میتوان از راهکارهایی استفاده کرد که یکی از این راهکارها، تنوعبخشی سرمایهگذاری است. به طوری که با تشکیل سبدی متنوع، ریسک کلی سرمایه کاهش یابد. در کنار آن، استفاده از روش خرید پلکانی نیز میتواند کارآمد باشد. در این روش، داراییهایی با ارزش مانند بیتکوین در فواصل زمانی منظم و به صورت مرحلهای خریداری میشوند تا اثر نوسانات بازار بر میانگین قیمت خرید کاهش یابد.
به صورت کلی سرمایهگذاری در چنین شرایطی به تحلیل دقیق ریسکهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیاز دارد. شناخت سازوکارهای اقتصاد کلان برای درک چرخههای اقتصادی، پیشبینی وضعیت بازار و تعیین زمان مناسب برای ورود یا خروج از آن از جمله پیشنیازهای حیاتی بهشمار میآیند. در کنار این اقدامات، حفظ شغل پایدار و درآمد ثابت در اولویت قرار دارد. کاهش بدهیها و به تعویق انداختن خریدهای بزرگ نیز میتوانند در تثبیت وضعیت مالی موثر واقع شوند. با اینکه سرمایهگذاری در دوران رکود تورمی چالشبرانگیز است. اما با تصمیمگیری آگاهانه و اجرای اقدامات حسابشده، میتوان این دوران را با کمترین آسیب و حتی با فرصتهایی برای سودآوری پشت سر گذاشت.
راهکارهای خروج از رکود تورمی در ایران
این بخش به بررسی راهکارها و سیاستهایی میپردازد که کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی برای مقابله با پدیده پیچیده رکود تورمی در بستر اقتصاد ایران پیشنهاد کردهاند. همانطور که در بحثهای قبلی اشاره شد، رکود تورمی به دلیل همزمانی رشد اقتصادی پایین یا منفی، بیکاری بالا و تورم فزاینده چالشهای جدی در سیاستگذاری ایجاد میکند.
در ادامه به چندین راهکار کلیدی برای خروج از این وضعیت در ایران اشاره شده است.
تنظیم درست بودجه و کنترل دقیق آن: نظم بخشیدن به برنامههای مالی دولت و جلوگیری از کسری بودجه
کاهش مخارج دولت و هزینههای بالا: تنظیم برنامههای جدید برای کنترل بودجه و کاهش هزینههای غیرضروری در دستگاههای مختلف مرتبط با دولت
اصلاح ساختار مالیاتی: کاهش کسری بودجه دولت و به تبع آن، کاهش نیاز به استقراض از بانک مرکزی
مدیریت درآمدهای نفتی: جلوگیری از نقدینگی در کشور
افزایش تولید و استفاده از پتانسیلهای داخلی: تمرکز بر تقویت تولید داخلی و بهرهگیری حداکثری از ظرفیتها و پتانسیلهای موجود در کشور
اعمال سیاستهای چرخه عرضه: سیاستهایی هدف افزایش و بهبود تولید
افزایش بهرهوری در اقتصاد: سرمایهگذاری در زیرساختها و فناوریهای جدید
توانمندسازی نظام تامین مالی: ارتقای کارایی نظام مالی برای فراهم کردن اعتبارات لازم جهت بهبود فناوری و افزایش کارایی فنی در بخش تولید
ایجاد شرایط مناسب برای سرمایهگذاری: فراهم کردن بستری امن و با ریسک پایین برای سرمایهگذاران
سوق دادن نقدینگی به سمت بخشهای مولد: هدایت نقدینگی به سمت بخشهای سازنده و زاینده اقتصاد
کاهش وابستگی به واردات: کاهش وابستگی اقتصاد به واردات برای مقابله با رکود تورمی
اصلاحات ساختاری در بازار کار: بهبود شرایط کار و اصلاح قوانین مربوط به دستمزدها
سیاستهای پولی محتاطانه: مدیریت دقیق نرخ بهره توسط بانک مرکزی
در نهایت راهکارها نشان میدهند که مقابله با رکود تورمی در ایران نیازمند مجموعهای از اقدامات هماهنگ در حوزههای مالی، پولی و تولیدی است. خروج از رکود تورمی در ایران نیازمند رویکردی جامع است که به صورت همزمان مشکلات سمت عرضه (تولید، بهرهوری) و مشکلات ساختاری (بودجه، مالیات، نفت، تحریم) را هدف قرار دهد.