تولید ناخالص داخلی چیست؟
برای سنجش وضعیت اقتصادی کشورها عمدتا شاخصهای اندازهگیری استانداردی وجود دارد. مهمترین شاخص برای بررسی عملکرد اقتصادها، شاخص تولید ناخالص داخلی یا «Gross Domestic Product» است که تحت عنوان شاخص GDP شناخته میشود. این شاخص معیاری برای نمایش رشد اقتصادی است. در ادامه این گزارش به بررسی این شاخص اقتصادی پرداخته شده است.
تولید ناخالص داخلی به زبان ساده
شاخصGDP یا تولید ناخالص داخلی در واقع ارزش ریالی فعالیتهای اقتصادی در کشور را نشان میدهد. برای سنجیدن وضعیت اقتصاد کشور، مجموع ارزش ریالی محصولات و خدمات نهایی تولید شده را در یک دوره زمانی خاص (عمدتا فصلی و سالانه است) در نظر میگیرند. برای مثال اگر در یک کشور فقط نان تولید شود، ارزش ریالی هر عدد نان در یک دوره سه ماهه، ضرب در مقدار تولید شده آن محاسبه میشود که رقم به دست آمده، تولید ناخالص داخلی کشور طی آن سه ماه خواهد بود.
تفاوت تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید خالص داخلی (NDP)
علت اینکه از واژه ناخالص در کنار تولیدات داخلی و ملی استفاده میشود، این است که استهلاک یا کاهش ارزش داراییها از ارزش آن کسر نشده است. بنابراین برای بیان تفاوت میان تولید ناخالص و خالص داخلی باید گفت که در محاسبه تولید خالص داخلی کاهش ارزش داراییهای ثابت همچون ساختمان و… نیز لحاظ میشود. این شاخص با کسر کردن استهلاک کالا و داراییها از GDP به دست میآید. به طور کلی تولید ناخالص داخلی (GDP) شاخصی رایجتر و محبوبتری نسبت به تولید خالص داخلی (NDP) است. علت آن هم دشواری و پیچیدگی محاسبه استهلاک داراییها و کالاها است.
نرخ رشد GDP چیست؟
تولید ناخالص داخلی (GDP) به صورت فصلی و سالانه محاسبه میشود. از این شاخص برای نمایش رشد اقتصادی استفاده میشود. برای سنجش وضعیت اقتصادی و روند آن طی دورههای زمانی مختلف، میزان تغییرات تولید ناخالص داخلی در هر فصل نسبت به فصلهای پیشین و تغییرات سالانه آن محاسبه میشود. نرخهای به دست آمده تغییرات GDP را نسبت به دورههای قبل نشان میدهد.
تاریخچه محاسبه تولید ناخالص داخلی (GDP)
تاریخچه فرمول اولیه تولید ناخالص داخلی یا شاخصGDP به زمان جنگ جهانی دوم باز میگردد. در آن زمان نیاز به آمار و ارقام برای اندازهگیری مخارج جنگ اهمیت شاخصی همچون GDP را پررنگ کرد. در سال 1937 یک اقتصاددان آمریکایی به نام سیمون کوزنتس برای اولین بار شاخص GDP را در کنگرهای در ایالات متحده ارائه کرد.
روشهای محاسبه GDP یا تولید ناخالص داخلی
برای محاسبه GDP یا تولید ناخالص داخلی از سه روش استفاده میشود.
روش تولید و یا ارزش افزوده
در این روش ارزش پولی هزینههای تولید و خدمات (هزینههای واسطهای یا نهادههای تولید) از ارزش نهایی آن کسر و رقم باقیمانده به عنوان ارزش افزوده در نظر گرفته میشود. از مجموع ارزش افزوده کالاها و خدمات ارائه شده در یک کشور، GDP به دست میآید. در یک اقتصاد باید جمع ارزش افزودهها با جمع ارزش نهایی کالاهای تولید و خدماتی یکسان باشد.
روش درآمدها
GDP در این روش از مجموع ارزش پولی درآمدها در یک کشور محاسبه میشود. در این روش درآمد ماحصل از حقوق و دستمزد، درآمد ماحصل از اجاره یک دارایی همچون ملک، سود حاصل از سرمایهگذاریهایی نظیر سهام و سود شرکتها و بنگاههای اقتصادی با یکدیگر جمع و برای دوره مشخصی محاسبه میشود.
روش مخارج
در این روش کل مخارج یا هزینهها بر روی کالاهای تولیدی و یا ارائه خدمات در یک دوره زمانی مشخص محاسبه میشود. این مخارج شامل هزینههای خانوارها (مصرف)، سرمایهگذاری، خریدهای دولت و خالص صادرات است. مجموع اینها برای محاسبه GDP به روش مخارج مورد استفاده قرار میگیرد.
فرمول تولید ناخالص داخلی بر اساس درآمد و مخارج
بر اساس مواردی که در بخش قبل گفته شد، فرمول تولید ناخالص داخلی GDP به روش مخارج و درآمدها براساس ذیل است:
مصارف شخصی + سرمایهگذاریها + خریدهای (مصارف) دولتی + خالص صادرات = (مخارج) GDP
حقوق و دستمزدها + اجارههای دریافتی (دارایی همچون ملک) + سود سرمایهگذاریها + سود شرکتها = (درآمدها) GDP
انواع GDP یا تولید ناخالص داخلی
میزان رشد یا کاهش شاخص GDP عملکرد اقتصاد کشور را در دوره مشخص نشان میدهد. سوالی که مطرح میشود این است که از کجا میتوان نتیجه گرفت که نرخ رشد مثبت GDP که بیانگر رشد ارزش پولی کالا و خدمات نهایی است، ماحصل رشد مقدار تولید و خدمات است و رشد نرخ تورم عامل آن نبوده است؟
برای پاسخ باید گفت که برای واقعیتر شدن نتایج GDP، از جهت قیمتها این نماگر به دو روش محاسبه میشود. نتایج آن دو نوع شاخص تولید ناخالص داخلی تحت عنوان GDP اسمی و GDP حقیقی را پدید میآورد.
تفاوت GDP اسمی و GDP حقیقی
در GDP اسمی قیمت روز کالاها و خدمات نهایی ضرب در مقدار آن میشود. برای محاسبه GDP حقیقی اما مقدار کالاها و خدمات ضرب در قیمتی ثابت در یک سال پایه میشود. قیمتهای ثابت هر چند سال یکبار بهروز میشود. برای از بین نرفتن مفهوم قیمتها طی گذر زمان، سال پایه که قیمتها بر اساس آن تعیین میشود، عمدتا پس از چند سال تغییر میکند.
شاخص ضمنی قیمت GDP
بر اساس دو شاخص اسمی و حقیقی GDP امکان ایجاد شاخصی دیگر تحت عنوان شاخص ضمنی قیمت GDP ایجاد میشود که نقش تعدیلکننده دارد. این شاخص به منظور تحلیل دقیقتر قیمتها در این نماگرها محاسبه میشود. در واقع این شاخص از تقسیم GDP اسمی بر GDP حقیقی به دست میآید. از آنجا که در هر دو شاخص اسمی و حقیقی مقدار کالا و خدمات یکسان است، در نتیجه با تعدیل قیمتها در GDP اسمی از طریق شاخص ضمنی به GDP حقیقی میرسیم.
سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP)
در کشور برای اینکه میزان درآمد هر فرد در جامعه مشخص شود، رقم به دست آمده GDP را تقسیم بر تعداد جمعیت کشور میکنند. در این شرایط مشخص میشود که هر یک از افراد جامعه چه مقدار درآمد در دوره مشخص داشتند. بسیاری معتقدند که ارقام به دست آمده برای سرانه تولید ناخالص داخلی کشورها عمدتا چندان قابلیت قیاس با یکدیگر را ندارند. علت آن است که استاندارد و میزان قیمتها در کشورها با یکدیگر متفاوت است.
عوامل موثر بر GDP
رشد اقتصادی با میزان ارزش و مقدار تولید و خدمات نمایش داده میشود. عوامل متعددی در میزان GDP یا ارزش فعالیتهای اقتصادی کشور اثرگذار است که در ادامه این گزارش به بررسی آنها پرداخته شده است.
سیاستهای اقتصادی
یکی از مهمترین عوامل موثر بر تولید ناخالص داخلی، نحوه سیاستگذاریهای اقتصادی است که بر روی پارامترهای مهمی همچون میزان نقدینگی و تورم، میزان بیکاری و… اثرگذار است. این پارامترهای اقتصادی بر GDP اثرگذار هستند. هرچه میزان رشد نقدینگی در کشور بیشتر شود، با یک سیاستگذاری درست و بهینه، نقدینگی بیشتر به بخش تولید هدایت و منجر به رشد تولید خواهد شد.
در شرایطی که با ناکارآمدی، رشد نقدینگی منجر به تورم افسارگسیخته شود، رشد بیش از اندازه قیمتها نسبت به قبل که نشان از وضعیت تورمی دارد، در کوتاه مدت منجر به رشد انگیزه برای تولید و خدمات بیشتر خواهد شد. در صورت تداوم و رشد بیش از اندازه تورم، به دلیل عدم کشش قیمتی، تقاضا برای کالا و خدمات کمتر و در نتیجه کاهش تولید را در پیش خواهد داشت. بنابراین از آنجا که پارامترهای مهم اقتصاد کلان، بر میزان تولید و خدمات اثر بسیاری دارد، نحوه سیاستگذاریها برای کنترل هر یک از پارامترها از سطح اهمیت بالایی برخوردار است.
- میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص گزارشهای ذیل را مطالعه کنید:
میزان تقاضا و مصرف
سیاستگذاریهای اقتصادی که از سوی دولت و بانک مرکزی اعمال میشوند، میزان تقاضا و عرضه را کنترل میکند. هر چه میزان تقاضا در جامعه بیشتر شود، عرضه کالا و خدمات بیشتر و GDP افزایش خواهد یافت. برای مثال رشد پایه پولی از سوی بانک مرکزی و سیاستهایی از قبیل کاهش نرخ بهره، باعث رشد نقدینگی و رشد نقدینگی منجر به افزایش تقاضا و در نتیجه رشد تولید خواهد شد. بنابراین میزان مصرف یا همان تقاضا و عرضه از جمله عوامل موثر بر تولید و ارائه خدمات است.
جمعیت و وضعیت نیروی کار
نیروی کار که از سوی خانوارها به سمت بنگاههای اقتصادی هدایت میشود، به عنوان یکی از مهمترین نهادههای تولید در نظر گرفته میشود. رشد تولید با کاهش نرخ بیکاری همراه است. در مقابل با نیروی کار بیشتر سطح تولید و خدمات بیشتر خواهد شد. هرچه نرخ اشتغال در جامعه بالا رود، سطح رفاه افراد بیشتر و میزان تقاضا و مصرف بیشتر خواهد شد، البته این در شرایط تورمی مانند ایران، که حداقل دستمزد متناسب با تورم سالانه رشد نمیکند، اندکی متفاوت است و الزاما منجر به مصرف بیشتر نخواهد شد.
از طرفی رشد یا افت جمعیت در صورتی که با رشد اقتصادی همگام نشود، منجر به رشد نرخ بیکاری و در نتیجه کاهش تولید خواهد شد.
میزان سرمایه و تجارت
هرچه میزان سرمایهگذاری در بخش مولد جامعه و نرخ پسانداز بیشتر شود، تولید و خدمات نیز افزایش خواهد یافت. البته سرمایهگذاریها و ذخایر در صورتی منجر به رشد تولید خواهد شد که در بخش غیرمولد یا داراییهایی همچون مسکن، طلا و… نباشد. میزان صادرات و واردات در یک کشور نیز بر GDP اثر بسیاری دارد. گرچه کشور ایران از جهت مواد اولیه و نهادههای تولید به واردات وابسته است، اما هرچه واردات کالای نهایی به کشور بیشتر شود، میزان تولیدات داخلی کاهش خواهد یافت. بنابراین یکی از وظایف سیاستگذاران کشور کنترل میزان واردات به کشور است. از طرفی رشد صادرات منجر به رشد درآمدها، کاهش مازاد عرضه و در نتیجه رشد تولید خواهد شد.
فناوری و تکنولوژی
هرچه سطح فناوری و تکنولوژی در کشور ارتقا یابد، میزان تولید و در نتیجه GDP بیشتر خواهد شد. کشورهای پیشرفته با جدیدترین و بهروزترین دانش و فناوری ساخت، تولید بیشتری نسبت به کشورهایی با فناوری قدیمیتر دارند.
ذخایر منابع طبیعی
منابع طبیعی و محیطی از این جهت اهمیت بالایی دارد که در واقع هرچه میزان ذخایر منابع طبیعی و بهرهبرداری از آن با فناوری و تکنولوژیهای روز بیشتر باشد، سطح تولید در کشور افزایش خواهد یافت. این موضوع از جهت بینیازی به واردات مواد اولیه از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. البته این در شرایطی میسر است که زیرساختهای مناسبی برای افزایش بهرهبرداری از ذخایر کشور وجود داشته باشد.
وضعیت بازارها در کشور
میزان دادوستد در بازارهای داخلی و البته خارجی بر میزان تولیدات کشور اثرگذار است. رشد دادوستدها و رونق در برخی بازارها در کشور همچون بازار سرمایه منجر به رشد تولید خواهد شد. از طرفی رشد دادوستد در برخی بازارها همچون مسکن، ارز و طلا که عمدتا داراییمحور هستند، به مرور زمان از میزان تولید و خدمات میکاهد. علت این امر آن است که به ویژه در شرایط تورمی، تولیدکنندگان به جای تولید بیشتر، گرایش بیشتری به سرمایهگذاری در بازارهای داراییمحور به منظور حفظ ارزش پول خواهند داشت، بنابراین از حجم تولید کاسته میشود. بازارهای خارجی نیز از جهت میزان صادرات و واردات حائز اهمیت هستند.
مقایسه GDP و GNP و GNI
GDP ارزش پولی فعالیتهای اقتصادی (میزان تولید و خدمات) داخل کشور است که به آن تولید ناخالص داخلی گفته میشود. GNP یا تولید ناخالص ملی که در کشورهای دیگر به ویژه آمریکا بسیار پر کاربرد است، به ارزش پولی فعالیتهای اقتصادی (تولید و خدمات) شهروندان یک کشور، ارزش فعالیتهای اقتصادی شهروندان ملی مقیم در سایر کشورها نیز اضافه میشود. به زبان سادهتر برای محاسبه GNP، به ارزش پولی فعالیتهای اقتصادی شهروندان (افراد با یک ملیت) در داخل کشور، ارزش پولی فعالیتهای اقتصادی توسط شهروندان کشور حتی اگر در سایر کشورها مقیم باشند، افزوده خواهد شد.
برای محاسبه GNI که به آن درآمد ناخالص ملی نیز گفته میشود، کل درآمد افراد خارجی مقیم کشور از GNP کسر و درآمدهای شهروندان کشور مقیم در سایر کشورها به GNP اضافه میشود. برای مثال فرض کنید رقم GDP ده هزار میلیارد ریال است که 1000 میلیارد ریال آن به افراد خارجی مقیم ایران اختصاص دارد. از طرفی ارزش ریالی درآمدهای فردی ایرانی در کشوری همچون آلمان 2000 میلیارد ریال است، بنابراین 1000 میلیارد از ده هزار میلیارد کسر و 2000 میلیارد به باقیمانده که 9000 میلیارد ریال است، اضافه خواهد شد. در اینصورت ارزش ریالی GNI کشور 11000 میلیارد ریال خواهد بود. GNI برای نمایش ثروت افراد یک کشور محاسبه میشود.
کشورهای با بیشترین تولید ناخالص داخلی
5 کشور ایالات متحده آمریکا، چین، ژاپن، آلمان و هند بزرگترین اقتصادهای جهان بر اساس GDP هستند. بر اساس دادههای بانک جهانی، ارزش تولیدات ناخالص داخلی در آمریکا در سال 2022، 25,440 میلیارد دلار بوده است که حدود 11 درصد از اقتصاد جهان را به خود اختصاص داده است.
انتقادات بر شاخص GDP
بسیاری معتقدند که شاخص GDP معیار مناسبی برای سنجش اقتصاد و سطح رفاه اقتصادی افراد جامعه نیست. یکی از دلایل این افراد آن است که در محاسبه GDP ارزش کلیه محصولات و خدمات یک کشور، لحاظ نمیشود. در واقع ارزش آن دسته از محصولات و خدمات غیررسمی و ثبت نشده همانند کسب و کارهای خانگی، برخی آنلاینشاپها و… در محاسبه GDP محاسبه نمیشود. علت بعدی آن است که در محاسبه GDP تنها ارزش کالاهای نهایی لحاظ میشود و ارزش کالاها و خدمات واسطهای، هزینهها و تراکنشهای میان کسب و کارها لحاظ نمیشود.
دلیل بعدی آن است که در محاسبه GDP کلیه فعالیتهایی انجام شده در داخل مرزهای کشور لحاظ میشود، این در صورتی است که برخی فعالیتها توسط افراد یا شرکتهای خارجی انجام میشود. در این میان ممکن است درآمد ماحصل این فعالیتها به خارج از کشور منتقل شود. یکی دیگر از نقدهایی که بر محاسبه GDP میشود، آن است که خسارات به تولید که ممکن است علل طبیعی همچون سیل و زلزله داشته باشد، در محاسبه GDP لحاظ نمیشود. همچنین از آنجا که معیار محاسبه GDP ارزش کالاهای نهایی است، در نتیجه ارزش مبادلات کالاهای دست دوم در GDP لحاظ نمیشود.
بنابراین ایرادات وارد شده به تولید ناخالص داخلی شامل موارد ذیل هستند:
- کسب و کارهای خانگی و کسب و کارهای غیررسمی و ثبت نشده در آن محاسبه نمیشود
- معضل قاچاق کالا در نظر گرفته نمیشود
- اطلاعات و آمارهای کل تولیدات کشور در دسترس نیست
- درآمد ماحصل از خرید و فروش کالاهای دست دوم در آن محاسبه نمیشود
- خروج سرمایه و درآمدهای ماحصل افراد خارجی از کشور
تفاوت درآمد دولت و تولید ناخالص داخلی چیست؟
تفاوت تولید ناخالص داخلی با درآمدهای دولت برای بسیاری از افراد اشتباه گرفته شود. در این خصوص باید گفت که تولید ناخالص داخلی در واقع ارزش تولیدات و خدمات کل یک کشور است اما کل این ارزش جزو درآمدهای دولت محسوب نمیشود. در واقع درآمد دولت از تولیدات تنها به اندازه مالیات است.
آیا بالا بودن GDP خوب است؟
بسیاری از افراد بر این باورند که رشد GDP به معنای واقعی رشد اقتصاد در یک کشور نیست. دلایل این امر در بخش انتقاداتی که به شاخص GDP وارد است، آورده شده است. نکتهای که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد، در نظر گرفتن روند پایداری برای رشد و توسعه اقتصادی است. هر زمان روند رشد GDP که در واقع رشد اقتصادی کشور را نشان میدهد، صعودی و پایدار باشد، نشان از توسعه و پیشرفت یک اقتصاد طی یک دوره زمانی مشخص دارد. برعکس این موضوع روند نزولی آن، نشاندهنده افول یک اقتصاد است. بنابراین رشد اقتصادی تنها برای یک یا دو سال چندان قابل اتکا نیست. باید دید در بازه زمانی بلند مدت این روند به چه صورت است.
آمار تولید ناخالص داخلی ایران
نمودار ذیل از سایت بانک مرکزی استخراج شده است. در این نمودار ارزش ریالی محصولات ناخالص داخلی ایران بر اساس قیمتهای جاری و ثابت از سال 1390 تا 1401 جمعآوری شده است. همانطور که مشاهده میشود، از سال 1395 ارزش دو شاخص GDP اسمی و GDP حقیقی یکسان شدهاند. این دو نماگر نسبت به یکدیگر واگرایی دارند. این امر به دلیل تورم و رشد قیمتها نسبت به سال پایه طی چند سال اخیر است. در سال 1401 واگرایی این دو شاخص به اوج رسیده است.