بررسی ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک در بازارهای مالی
ریسک و بازده، مفاهیم کلیدی در مبحث سرمایهگذاری هستند. تمام افراد فعال در بازار سرمایه، اعم از سرمایهگذار، سرمایهپذیر، مشاور مالی، تحلیلگر اقتصادی و… به نوعی با این دو مفهوم سروکار دارند. بنابراین شناسایی انواع ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک در بورس، چگونگی بررسی تاثیرات هر کدام و نحوهی تجزیه و تحلیل ریسکهای سرمایهگذاری در بورس، برای ایفای هر یک از این نقشها ضروری است. در این مطلب علاوه بر بررسی انواع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک در بورس، روشی برای مدیریت و کاهش این ریسک در بازار و نحوهی تشکیل پرتفوی بهینه توضیح داده شده است.
میتوانید در مقاله ریسک سرمایه گذاری در بورس با انواع ریسکهای موجود در بازار سرمایه و تجزیه و تحلیل آنها بیشتر آشنا شوید.
انواع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک در بورس
ریسک به معنای احتمال بروز رویدادهایی است که میتوانند تاثیر منفی بر نتایج و اهداف مالی داشته باشند. از دید اغلب افراد جامعه، ریسک یعنی رخدادی با تاثیرات منفی و بازدهی یعنی نتیجهی رضایتبخش کار که در مقابل ریسک قرار دارد! این دیدگاه در رابطه با فعالان بازارهای مالی نیز صدق میکند. به اینصورت که بسیاری از سرمایهگذاران بورسی، احتمال افت شاخص کل یا ریزش سهام موجود در پرتفوی خود را به عنوان ریسک شناسایی میکنند.
در زمینه مالی و سرمایهگذاری، ریسک به دو دسته اصلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تقسیم میشود که در ادامه به بررسی هر یک از این ریسکها پرداخته شده است.
ریسک سیستماتیک چیست؟
ریسک سیستماتیک به عنوان بخشی از ریسک بازاری به تاثیرات غیرقابل حذف اقتصاد کلان و عوامل خارجی مانند نوسانات اقتصادی، تحولات سیاسی، تغییرات قوانین و حتی عوامل طبیعی اشاره دارد که بر تمامی صنایع و شرکتها تاثیر میگذارد. این نوع ریسک اغلب باعث تحولات غیر قابل پیشبینی در بازارهای مالی و سرمایهگذاری میشود. در واقع، این ریسک به طور خاص به عواملی مانند نوسانات اقتصادی، تحولات سیاسی، تغییرات قوانین و مقررات و دیگر عواملی که خارج از کنترل یک سازمان یا سرمایهگذار قرار دارند، اشاره دارد.
در واقع، کاهش درآمدها، بحرانهای مالی و نوسانات اقتصادی میتواند به طور مستقیم به افزایش این ریسک منجر شود. در دورههای رکود، درآمدهای شرکتها کاهش مییابد و این میتواند بازارها را به سمت پایین فشار دهد. تصمیمات بانک مرکزی برای تغییر نرخ بهره نیز میتواند تاثیر مستقیمی بر این ریسک داشته باشند. افزایش نرخ بهره میتواند به منظور مهار تورم و کاهش تورم استفاده شود، اما در عین حال میتواند باعث کاهش ارزش ذخیره کالاهای مختلف شود.
انواع ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم میشود:
ریسک بازاری (Market Risk): این نوع ریسک شامل تحولات کلی بازارهای مالی و اقتصادی است که بر ارزش داراییها و سرمایهگذاریها تاثیر میگذارد. ریسک بازاری شامل نوسانات نرخ بهره، نرخ ارز، قیمتهای سهام و دیگر ارزشهای بازاری است که به طور غیرقابل کنترل و حذف نشدنی پرتفوی سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد.
ریسک غیر بازاری (Non-Market Risk): این نوع ریسک شامل عواملی است که ارتباط مستقیم با بازارها ندارند، اما به طور غیرمستقیم بر کارکردهای سازمانی یا سرمایهگذاریها تاثیر میگذارند. ریسک غیر بازاری شامل عواملی مانند تحولات سیاسی، قوانین و مقررات، تغییرات تکنولوژی و حوادث طبیعی است.
تاثیر ریسک سیستماتیک در بازارهای مالی
اثرات ریسک سیستماتیک در بازارهای مالی و اقتصادی گسترده است. این اثرات میتواند شامل افت و خروج سرمایه از بازارها و نوسانات غیر قابل پیشبینی قیمتها در ارزش داراییها و سرمایهگذاریها باشد. در مواجهه با این نوع ریسک، سازمانها و سرمایهگذاران باید به دقت استراتژیهای مدیریتی مختلف را بررسی کرده و اقدامات مناسبی برای مقابله با این تغییرات ناخواسته اتخاذ کنند. این نوع ریسک نه تنها بر فعالیتها و سرمایهگذاریهای فردی، بلکه بر تمامی نظامهای مالی و اقتصادی اثر میگذارد. در زیر تاثیرات اصلی ریسک سیستماتیک بررسی شده است:
۱. نوسانات بازاری: ریسک سیستماتیک به عنوان یک نوع از ریسکهای بازاری، باعث نوسانات بالا در قیمت داراییها و ارزش سرمایهگذاریها میشود. وقوع حوادث اقتصادی ناگهانی، تحولات سیاسی غیرمنتظره میتوانند بازارهای مالی را به صورت ناگهانی تحت تاثیر قرار دهند و ارزش سرمایهگذاریها را تغییر دهند.
۲. عدم قابلیت پیشبینی: یکی از ویژگیهای این ریسک، غیر قابل پیشبینی بودن آنها است. این نوع ریسک بیشتر به عواملی اشاره دارد که خارج از کنترل یک شرکت یا سازمان قرار دارند و به طور ناگهانی میتوانند تاثیر منفی یا مثبتی بر ارزش داراییها داشته باشند، به طوری که نمیتوان به راحتی آن را پیشبینی و مدیریت کرد.
۳. تاثیرات اقتصادی گسترده: ریسک سیستماتیک میتواند تاثیراتی گسترده بر اقتصاد یک کشور یا حتی یک منطقه داشته باشد. به عنوان مثال، تحولات اقتصادی کلان مانند رکودها یا رشد اقتصادی، تحولات سیاسی مهم مانند تغییرات در حکومت یا سیاستهای اقتصادی و حوادث طبیعی میتواند بازارهای مالی را به صورت قابل ملاحظهای تحت تاثیر قرار دهند.
۴. تاثیرات بر صنایع و شرکتها: این ریسک نه تنها بر بازارهای مالی کلان تاثیر میگذارد، بلکه بر صنایع و شرکتها و در نهایت بازار سرمایه نیز اثرات مستقیمی دارد. در بررسی تاثیر ریسک سیستماتیک در بورس میتوان گفت که شرکتها ممکن است در معرض ریسکهای مالی بزرگی قرار گیرند که به دلیل تحولات بازاری ناگهانی یا تغییرات سیاسی، به آنها آسیب برسد.
ریسک غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک غیرسیستماتیک، بر خلاف ریسک سیستماتیک، به عواملی خاص مربوط به یک شرکت یا صنعت خاص اشاره دارد و میتواند با تنوعسازی در سبد سرمایهگذاری کاهش یابد. این نوع ریسکها شامل مشکلات مدیریتی، تغییرات در وضعیت مالی شرکت، رقابتهای صنعت و سایر عوامل خاص به شرکت یا صنعت است که میتواند بر عملکرد یک سرمایهگذاری خاص تاثیر بگذارد. در واقع، با تنوعسازی در سبد سرمایهگذاری، میتوان تاثیر این نوع ریسکها را به حداقل رساند و به پایداری بیشتری در بازده سرمایهگذاری دست یافت. با توجه به توضیحات قبل، فرمول ریسک غیرسیستماتیک در بورس را میتوان به شکل زیر در نظر گرفت:
احـتمال رخـداد × شـدت اثـر رخـداد
برای مثال:
ارزش کل دارایی سرمایهگذار «الف» 500 میلیون، سرمایه گذار «ب» 1 میلیارد و سرمایه گذار «ج» 2 میلیارد تومان است.
هر یک 500 میلیون در بورس سرمایه گذاری کردهاند و بازدهی آنها 100 درصد بوده است.
بازدهی 100 درصد برای هر سه نفر، به معنای 500 میلیون سود یا 500 میلیون زیان است.
اما 500 میلیون سود برای سرمایهگذار «الف» یعنی دو برابر شدن ارزش کل دارایی و با 500 میلیون زیان، کل دارایی وی از بین میرود.
ارزش دارایی سرمایهگذاران «ب» و «ج» در اثر 500 میلیون سود، به ترتیب 50 و 25 درصد بیشتر میشود و در اثر 500 میلیون زیان، 50 و 25 درصد کاهش مییابد.
انواع ریسک غیرسیستماتیک در بورس
افزایش یا کاهش سود حاصل از فروش محصولات، متداولترین ریسک غیرسیتماتیک برای سرمایه گذاران بورسی است که به دلایلی چون تغییر در حجم تولید، نوسان نرخ ارز، افزایش نرخ سوخت یا تغییر نرخ بهره مالکانه رخ میدهد.
ریسک عملیاتی: برای مثال حجم تولید یک کارخانه به دلیل اعتصاب پرسنل، اختلال در عملکرد دستگاهها یا عدم تامین مواد اولیه، کاهش یافته است. در این شرایط میزان فروش کمتر میشود و سود سهامداران شرکت بورسی کاهش مییابد.
مواردی چون کاهش هزینهی تامین مواد اولیه، نوسازی دستگاهها و افزایش سرعت تولید، موجب افزایش سود حاصل از فروش میشود.
ریسک قیمتگذاری دستوری: گاهی قیمتگذاری دستوری در برخی صنایع منجر به ایجاد ریسک در شرکتها میشود. برای مثال در شیوهی قیمتگذاری دستوری در محصولات پتروشیمی، شرکت نمیتواند تغییری در نرخ فروش ایجاد کند. بنابراین قیمت فروش، هزینهی تولید را پوشش نمیدهد و سود سهامداران شرکتهای بورسی متعلق به گروه صنعت پتروشیمی کاهش مییابد.
ریسک نرخ ارز بهعنوان ریسک غیرسیستماتیک: نرخ ارز در شرکتهای مختلف باتوجه به نوع فعالیت هر یک تاثیرات متفاوتی دارد. بخشی از مواد اولیه شرکتهای پتروشیمی از طریق واردات تامین میشود و افزایش نرخ ارز، تاثیر مستقیم بر قیمت تمامشده محصولات این گروه دارد. در شرکتهای صادراتمحور، خصوصا تولیدکنندگان کالاهای پایه مثل مس، فولاد و سنگ آهن، افزایش نرخ ارز موجب افزایش سود میشود.
ریسک تغییر قیمت کامودیتیها: تغییر قیمت کامودیتیها نیز میتواند نوع دیگری از ریسک غیرسیستماتیک در بورس باشد. برای مثال تغییر نرخ سوخت از جنبههای مختلفی سود سهامداران بورسی را تحت تاثیر قرار میدهد. گاز یکی از مواد اولیه شرکتهای پتروشیمی است. افزایش نرخ گاز، منجر به افزایش هزینه تولید و قیمت تمامشده محصول میشود. تفاوتی ندارد قیمتگذاری دستوری یا رقابتی باشد، به هر حال سود حاصل از فروش تحت تاثیر قرار میگیرد.
هزینهی حملونقل یکی از فاکتورهای تعیین قیمت در محصولات مختلف است. با افزایش قیمت بنزین، هزینه حملونقل بیشتر میشود و در نتیجه قیمت تمام شدهی محصولات (بسته به میزان حملونقل) افزایش مییابد. این موضوع، سود شرکتها را تا مدتی تحت تاثیر قرار میدهد. خصوصا در صنایعی چون سیمان و فولاد که به صورت کلی هزینهی حملونقل زیادی را متحمل میشوند.
ریسک بهره مالکانه: مبلغی که شرکتها در ازای دریافت امتیاز بهرهبرداری از منابع ملی (مانند نفت، زغالسنگ، سنگآهن و…) به دولت پرداخت میکنند، «بهره مالکانه» نام دارد. افزایش نرخ بهره مالکانه، باعث افزایش قیمت تمامشده محصولات در گروههای «استخراج نفت و گاز» و «استخراج کانههای فلزی» میشود. از آنجایی که شیوهی قیمتگذاری در این گروهها دستوری است، شرکتها نمیتوانند نرخ فروش را بهراحتی تغییر دهند. بنابراین سود حاصل از فروش کاهش مییابد.
تاثیر ریسک غیرسیستماتیک در بورس و روش کاهش آن
طبق توضیحات بالا، ریسکهای غیرسیستماتیک تنها محدود به یک شرکت یا صنعت خاص نیستند. در هر صنعتی چالشهای خاصی وجود دارد. بخشی از این چالشها توسط عوامل شرکت مدیریت میشوند و سهامداران هم با روشهای خاصی میتوانند ریسکهای سرمایه گذاری خود را کاهش دهند.
روش اصلی برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک در بورس، تقسیم دارایی بین سهام مختلف است. این تقسیم دارایی باید با توجه به ریسکهای هر صنعت انجام شود. برای مثال بازدهی بالای سهام فولادی، موجب محبوبیت آن بین سرمایهگذاران شده است. از طرفی افزایش بازدهی به معنای افزایش ریسک است و تغییر نرخ سوخت، یکی از ریسکهای سرمایهگذاری در صنعت فولاد محسوب میشود. بنابراین برای کنترل این ریسک، میتوان صنایعی با تاثیرپذیری کمتر از نرخ سوخت را انتخاب کرد.
تفاوت میان ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک
تفاوتهای کلیدی بین ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک در زمینههای مختلف اقتصادی و مالی وجود دارد که به طور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
منشا ریسک: ریسک سیستماتیک به عواملی مرتبط با کل بازار و اقتصاد کشور یا جهان ارتباط دارد. به عنوان مثال، رکودهای اقتصادی، تغییرات نرخ بهره، تحریمهای بینالمللی و حوادث طبیعی میتوانند به عنوان عوامل این ریسک مطرح شوند. اما در ریسک غیرسیستماتیک به عوامل و ویژگیهای خاص یک شرکت یا صنعت خاص اشاره میشود که به طور مستقیم با عملکرد آن شرکت یا صنعت وابسته است. به عنوان مثال، مسائل مدیریتی، تغییرات در صنعت، مشکلات حقوقی یا تحقیق و توسعه میتوانند به عنوان ریسکهای غیرسیستماتیک مطرح شوند.
نحوه مدیریت: ریسک سیستماتیک توسط سرمایهگذاران بهطور کلی مدیریت میشود و معمولا نمیتوان آن را با استراتژیهای مدیریتی مانند تنوع در سرمایهگذاری کاملا کنترل کرد. ریسک غیرسیستماتیک اما قابلیت مدیریت بیشتری دارد زیرا به عوامل داخلی یک شرکت یا صنعت خاص وابسته است. سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از استراتژیهای مدیریتی مانند تنوع در سرمایهگذاری، هجینگ یا تغییر استراتژیهای کسب و کار برخی از این ریسکها را کاهش دهند.
پیامدهای مالی: ریسک سیستماتیک میتواند به طور گستردهتری بر بازدهی سرمایهگذاریها تاثیر بگذارد. این نوع ریسک میتواند باعث نوسانات قیمتی و عدم قطعیت در بازارها شود. در حالی که ریسک غیرسیستماتیک معمولا به شکل محدودتری بر بازدهی سرمایهگذاریها تاثیر میگذارد و معمولا میتوان آن را با استراتژیهای مناسب مدیریت کرد تا تاثیرات آن کاهش یابد.
روشهای مدیریت ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک
برای مدیریت ریسک سیستماتیک، ابزارها و روشهای مختلفی وجود دارد که شامل تنوع در سرمایهگذاری، استفاده از ابزارهای مالی مشتقه، هدفگذاری مجدد پرتفوی و مشارکت در بازارهای جهانی به منظور تقلیل اثرات منفی احتمالی است. علاوه بر این، تحلیل دقیق اطلاعات بازار، پیشبینی نوسانات اقتصادی و تدوین استراتژیهای انعطافپذیر از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهش اثرات ریسک سیستماتیک کمک کند. به طور کلی، ریسک سیستماتیک اغلب قابل مدیریت نیست و هزینه مدیریت این ریسک بیشتر از هزینه مدیریت ریسک غیرسیستماتیک است.
در این میان، شاخص ریسک سیستماتیک یک ابزار مهم در تحلیل و ارزیابی ریسکهای سیستماتیک در بازارهای مالی است. این شاخص به طور خاص برای اندازهگیری حساسیت یک دارایی (مثلا سهم یا زیرمجموعه دارایی) نسبت به تغییرات کل بازار و نوسانات بازاری استفاده میشود. چرا که اغلب داراییها و سرمایهگذاریها نسبت به تحولات بازاری مختلف حساسیت نشان میدهند و این حساسیت با استفاده از شاخصهای مختلفی نظیر شاخص بتا (Beta) اندازهگیری میشود.
شاخص بتا (Beta)، از مهمترین شاخصهای ریسک سیستماتیک است که نشاندهنده حساسیت یک دارایی یا سرمایهگذاری نسبت به تغییرات بازاری است. بتا به طور دقیق نشان میدهد که اگر بازار به طور کلی یک درصد افزایش یا کاهش داشته باشد، دارایی یا سرمایهگذاری مورد بررسی چه میزان افزایش یا کاهش خواهد داشت. به عبارت دیگر، ضریب بتا میتواند اندازهگیری کند که یک دارایی به چه میزان به تغییرات بازاری واکنش نشان میدهد.
در واقع، ضریب بتا به طور عمومی با استفاده از مدل مارکویتز و شاخص بازار معیار میشود. این مدل به ارتباط بین بازدهی یک دارایی خاص و بازدهی بازار میپردازد. در واقع، ضریب بتا به عنوان نسبت میانگین بازدهی آن دارایی به بازدهی میانگین بازار، تقسیم بر واریانس بازدهی بازار محاسبه میشود. به طور کلی، ضریب بتا به عنوان یک اندازهگیری مفید برای اندازهگیری و تفسیر حساسیت یک دارایی به ریسک سیستماتیک استفاده میشود و به سرمایهگذاران کمک میکند تا استراتژیهای مناسبی برای مدیریت و کنترل این نوع ریسکها اتخاذ کنند.
برای مثال، اگر یک دارایی دارای بتایی برابر با ۱ باشد، این به این معناست که این دارایی دقیقا بازدهی بازار را دنبال میکند و هر درصد افزایش یا کاهش در بازار، بازدهی این دارایی نیز به همان اندازه تغییر خواهد کرد. اگر بتای دارایی بیش از ۱ باشد، نشان میدهد که دارایی از بازار حساستر است و در صورتی که بتای دارایی کمتر از ۱ باشد، این به معنای حساسیت کمتری نسبت به تغییرات بازار است.
با استفاده از شاخص بتا، سرمایهگذاران میتوانند درک بهتری از ریسک سیستماتیک داراییها داشته باشند و استراتژیهای سرمایهگذاری خود را در جهت مدیریت این ریسک بهینهسازی کنند. این شاخص به عنوان یک ابزار مفید برای تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و مدیریت پرتفوی به ویژه در شرایط بازاری پرتنش و نوسان استفاده میشود.
جمعبندی
ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک، عنصر ثابت همهی روشهای سرمایه گذاری در کل بازارهای مالی است. اما شدت اثر ریسکها با یکدیگر تفاوت دارد. ریسکهایی که بتوان با تغییر میزان سرمایهگذاری، اثر آنها را تعدیل کرد و در نتیجه کل ریسک سرمایه گذاری را کاهش داد، ریسک غیرسیستماتیک محسوب میشوند. تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری، تنها راه کاهش ریسک غیرسیستماتیک در بورس است و یادگیری این روش، بازدهی سرمایه گذاری در بورس را افزایش میدهد. ریسک سیستماتیک اما با تنوعسازی قابل حذف نیست. تنوعسازی به معنای توزیع سرمایه بین داراییهای مختلف است تا تاثیر وقوع ریسک سیتماتیک را کاهش دهد، خود ریسک سیستماتیک همچنان وجود دارد و توسط هیچ تنوعسازی معقولی نمیتوان کاملا حذفش کرد.