دلارزدایی چگونه انجام میشود؟ بررسی روشها و پیامدهای این فرایند

دلارزدایی (Dedollarisation) به مجموعه روشهایی گفته میشود که کشورها و بازارهای جهانی با استفاده از آنها میکوشند تا وابستگی خود به دلار آمریکا را به عنوان ارز ذخیره، واسطه تبادل یا واحد محاسبه کاهش دهند. این فرایند که در سالهای اخیر شتاب بیشتری گرفته، نشاندهنده تمایل روزافزون کشورها برای متنوعسازی ذخایر ارزی و کاهش آسیبپذیری در برابر نوسانات ارزش دلار، مسائل سیاسی و تصمیمات سیاست پولی ایالات متحده است. هدف اصلی از این رویکرد، کاهش خطرات و ضعفهای ناشی از سلطه مطلق دلار در سیستم مالی بینالمللی است.
در این مقاله به معرفی دلارزدایی، تاریخچه، روشها، تاثیرات، چالشها و اقدامات کشورها در راستای آن پرداخته شده است.
پیشینه تاریخی سلطه دلار و زمینههای دلارزدایی
سلطه دلار آمریکا بهعنوان ارز ذخیره اصلی جهان، پس از جنگ جهانی اول آغاز شد. زمانی که ایالات متحده با آسیب ندیدن نسبی و جذب جریان طلای دوران جنگ توانست جای پوند استرلینگ را بگیرد. این روند در جنگ جهانی دوم شدت گرفت و با توافقنامه برتون وودز در سال ۱۹۴۴ رسمیت یافت. در چارچوب این توافق، ارزش دلار به طلا (۳۵ دلار برای هر اونس) گره خورد و دلار به نخستین ارز ذخیره جهان تبدیل شد. ثبات اقتصادی آمریکا و عمق بازارهای مالی این کشور نیز جایگاه دلار را در تجارت و سرمایهگذاری جهانی تثبیت کرد. با این حال، در اواخر دهه ۱۹۶۰، افزایش هزینههای دولتی آمریکا و تردید نسبت به توانایی آن در حفظ پشتوانه طلا، ذخایر طلای این کشور را کاهش داد. در سال ۱۹۷۱، «شوک نیکسون» با توقف تبدیلپذیری دلار به طلا، باعث یافتن سیستم برتون وودز شد. پس از آن، نقش دلار نه به پشتوانه طلا، بلکه به اتکای پترودلارها (قراردادهای نفتی دهه ۱۹۷۰)، نوآوریهای مالی و نفوذ ژئوپلیتیک آمریکا تداوم یافت.
این پیشینه نشان میدهد که سلطه دلار بر اقتصاد جهانی بر پایه ترکیبی از قدرت سیاسی، نظامی و مالی ایالات متحده شکل گرفته است. اما همین وابستگی گسترده کشورها به دلار، آسیبپذیری آنها در برابر سیاستهای پولی و بحرانهای اقتصادی آمریکا را افزایش داده و یکی از مهمترین محرکهای حرکت جهانی به سمت دلارزدایی در سالهای اخیر بوده است.
روشهای دلارزدایی در کشورها
کشورها باتوجه به سیاستهای داخلی و خارجی خود از راهبردهای مختلفی برای دلارزدایی استفاده میکنند که در ادامه رایجترین شیوههای آن شرح داده شده است.
قراردادهای تجاری دوجانبه با ارزهای محلی: در این شیوه کشورها برای انجام مبادلات تجاری میان خود، به جای استفاده از دلار، توافق میکنند که پرداختها را با ارزهای ملیشان انجام دهند. این روش نیاز به دلار در معاملات دوجانبه را از میان برمیدارد و به شرکای تجاری امکان میدهد نرخ ارز میان خود را پایدار نگه دارند. به عنوان نمونه، چین و روسیه در بسیاری از مبادلات انرژی و کالا از روبل و یوان استفاده میکنند. چنین اقدامی علاوه بر کاهش وابستگی به دلار، انعطاف بیشتری برای کشورها در مدیریت روابط مالی ایجاد میکند.
قراردادهای مبادله ارز: بانکهای مرکزی کشورها توافقنامههایی امضا میکنند تا ارزهای خود را به شکل مستقیم با یکدیگر مبادله کنند. این اقدام جریان تجارت و سرمایهگذاری با ارزهای محلی را روانتر میسازد و هزینه تبدیل ارز از طریق دلار را حذف میکند. کشورهای عضو بریکس از این ابزار استفاده کردهاند تا تجارت میان خود را سادهتر کنند و ریسک وابستگی به دلار را کاهش دهند.
توسعه سیستمهای پرداخت جایگزین: برخی کشورها به دنبال ایجاد شبکههای مالی مستقل از سوئیفت هستند. چین سیستم CIPS را راهاندازی کرده و روسیه نیز سامانه SPFS را توسعه داده است. این بسترها امکان انتقال پول و تسویه حسابهای بینالمللی بدون استفاده از دلار را فراهم میسازند. هدف اصلی این سامانهها، جلوگیری از تاثیرپذیری اقتصاد ملی در برابر تحریمهای آمریکا و کاهش انحصار دلار در سیستم مالی جهانی است.
ترویج ارزهای ملی در بازارهای جهانی: ارتقای سطح ارز ملی یکی از روشهای دلارزدایی است. به طور مثال کشور چین تلاش کرده است جایگاه یوان را در سطح بینالمللی ارتقا دهد. طرح «کمربند و جاده» فرصتی برای گسترش استفاده از یوان در پروژههای زیرساختی و سرمایهگذاری در کشورهای مختلف ایجاد کرده است. همچنین، ورود یوان به سبد حقوق برداشت ویژه صندوق بینالمللی پول اعتبار بینالمللی بیشتری برای این ارز به همراه آورده است. چنین اقداماتی موجب میشود کشورهای بیشتری یوان را به عنوان ابزار پرداخت یا ذخیره ارزش بپذیرند.
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC): چین با توسعه یوان دیجیتال گامی مهم در راستای استقلال مالی برداشته است. این ارز دیجیتال قابلیت استفاده در تراکنشهای فرامرزی را دارد و میتواند نقش دلار در مبادلات مالی را کمرنگ کند. شفافیت، امنیت بالا و سرعت در نقلوانتقال پول، مزایای اصلی یوان دیجیتال محسوب میشود. دیگر کشورها نیز در حال بررسی یا توسعه ارز دیجیتال ملی هستند تا در آینده جایگزینی مطمئن برای دلار فراهم کنند.
تقویت بلوکهای اقتصادی منطقهای: اتحادیههایی مانند آسهآن با تقویت تجارت درونمنطقهای، نیاز به دلار را کاهش دادهاند. این رویکرد نه تنها وابستگی مالی کشورهای عضو را کمتر میکند بلکه قدرت چانهزنی جمعی آنها را نیز افزایش میدهد. گسترش مبادلات با ارزهای محلی میان اعضای این سازمانها، به شکلگیری شبکهای مقاومتر در برابر بحرانهای اقتصادی جهانی منجر میشود.
تاثیرات دلارزدایی بر اقتصاد جهانی
دلارزدایی تنها به معنای کنار گذاشتن یک ارز در مبادلات مالی نیست، بلکه پدیدهای است که میتواند ساختارهای بنیادین اقتصاد جهانی را دگرگون کند. این روند پیامدهایی گسترده برای ایالات متحده، نظام مالی بینالمللی، تجارت، سرمایهگذاری و حتی ساختار حکمرانی جهانی به همراه دارد. در ادامه مهمترین ابعاد و آثار آن شرح داده میشود:
اثر کاهش سلطه دلار بر اقتصاد ایالات متحده: با کاهش تقاضا برای دلار، توان ایالات متحده در تامین مالی ارزان از طریق چاپ پول یا استقراض کاهش مییابد. این تحول به افزایش نرخ بهره آمریکا، رشد تورم و تضعیف ارزش دلار منجر میشود. در نتیجه، امتیاز آمریکا در اقتصاد جهانی کمتر خواهد شد. از سوی دیگر، کشورها با دلارزدایی کنترل بیشتری بر سیاستهای پولی خود به دست میآورند و کمتر تحت تاثیر تصمیمات فدرال رزرو قرار میگیرند.
تنشهای ژئوپلیتیکی و استقلال اقتصادی: کشورهایی که تحت فشار یا تحریمهای آمریکا هستند (مانند روسیه، چین و ایران) فعالانه به سمت دلارزدایی حرکت میکنند تا انعطافپذیری اقتصادی خود را افزایش دهند و آسیبپذیریشان در برابر فشارهای سیاسی کاهش یابد. این تغییر به آنها استقلال بیشتری در تصمیمگیریهای اقتصادی و تجاری میدهد.
نوسانات بیشتر در بازارهای ارز و سیاستهای پولی پیچیدهتر: کاهش سلطه دلار و گسترش استفاده از ارزهای جایگزین باعث میشود ثبات سابق بازار ارز از میان برود. این امر ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد و بانکهای مرکزی را به سمت ابزارهای پوشش ریسک و هماهنگیهای بیشتر در سیاستهای پولی سوق میدهد. حضور چند ارز مسلط به جای یک ارز واحد، هماهنگی بین سیاستهای پولی جهانی را دشوارتر کرده و حساسیت بازارها به اختلافات سیاستی را افزایش میدهد.
انتقال قدرت اقتصادی و تغییر در ساختار حکمرانی جهانی: دلارزدایی باعث افزایش نقش ارزهای بازارهای نوظهور، بهویژه چین، در مبادلات جهانی میشود. در نتیجه، قدرت اقتصادی از آمریکا و اروپا به سمت این کشورها جابهجا میشود و جهان به سمت ساختاری چندقطبی حرکت میکند. این تغییر میتواند نهادهای حکمرانی جهانی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را تحت فشار اصلاح قرار دهد.
تغییر در الگوهای تجارت و سرمایهگذاری جهانی: استفاده از ارزهای محلی در قراردادهای دوجانبه و منطقهای موجب تقویت روابط اقتصادی بین کشورها و شکلگیری مراکز اقتصادی جدید میشود. همچنین هزینههای تراکنشهای بینالمللی کاهش یافته و مبادلات کارآمدتر میشوند. سرمایهگذاران نیز برای کاهش ریسک ناشی از اتکا به دلار، پرتفوی خود را متنوع کرده و بخشی از سرمایه را به سمت بازارهای نوظهور هدایت میکنند. این روند فرصت رشد و جذب سرمایه بینالمللی را برای این کشورها افزایش میدهد.
نقش فناوریهای مالی نوین: پیشرفتهایی مانند ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین ابزارهای تازهای برای انجام تراکنشهای بینالمللی بدون تکیه بر دلار فراهم کردهاند. بهویژه توسعه ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی (CBDC) مانند یوان دیجیتال چین، امکان نادیدهگرفتن زیرساختهای سنتی تحت سلطه دلار را فراهم کرده و روند دلارزدایی را تسریع میکند.
چالشهای دلارزدایی
فرایند کاهش وابستگی به دلار اگرچه هدف بسیاری از کشورها است، اما موانع جدی و پیچیدهای دارد. هر یک از این موانع میتواند سرعت یا حتی امکان تحقق دلارزدایی را تحت تاثیر قرار دهد. در ادامه این بخش مهمترین چالشهای دلار زدایی بررسی میشوند.
مزیتهای ساختاری دلار: دلار آمریکا به دلیل ثبات اقتصاد، شفافیت بازارهای مالی و حاکمیت قانون به عنوان پناهگاه امن شناخته شده است و ارزهای جایگزین تنها زمانی میتوانند جایگاهی مشابه پیدا کنند که سطح بالایی از ثبات، شفافیت و اعتمادپذیری ارائه دهند.
عمق و نقدینگی بالای بازارهای مالی آمریکا: قدرت دلار از بازارهای مالی عمیق و با نقدینگی بالا سرچشمه میگیرد و ایجاد چنین سطحی از نقدینگی برای ارزهای دیگر دشوار است. شکلگیری بازارهای مشابه نیازمند سرمایهگذاری گسترده، زمان طولانی و اصلاحات جدی در نظامهای نظارتی است.
چالش مقبولیت بینالمللی شبکههای پرداخت جایگزین: شبکههای پرداخت جایگزین مانند CIPS در چین و SPFS در روسیه علاوه بر قابلیتهای فنی، نیازمند مقبولیت بینالمللی هستند و این موضوع با مقاومت کشورهایی که به دلار وابستهاند روبهرو میشود. انتقال استانداردهای حسابداری سوئیفت به این سیستمها نیز فرایندی پیچیده و دشوار به شمار میرود.
افزایش نوسانات ارزی و هزینههای پیشبینیناپذیر: استفاده بیشتر از ارزهای غیر از دلار میتواند نوسانات نرخ ارز را افزایش دهد و این وضعیت هزینههای غیرقابل پیشبینی برای کسبوکارها ایجاد میکند. مدیریت چنین شرایطی به سیاستهای پولی و مالی دقیق و هماهنگ نیاز دارد.
ضرورت پشتوانه ذخایر ارزی برای اعتبار بینالمللی: اعتبار بینالمللی یک ارز زمانی پایدار باقی میماند که پشتوانه ذخایر ارزی و مالی قابل توجهی داشته باشد. بسیاری از اقتصادهای کوچک قادر به تامین چنین پشتوانهای نیستند و همین مسئله اعتماد به ارزهای آنها را محدود میکند.
مقاومت و نفوذ ایالات متحده در برابر دلارزدایی: نفوذ گسترده ایالات متحده در اقتصاد و سیاست جهانی موجب میشود این کشور در برابر هر تلاشی که سلطه دلار را تهدید کند مقاومت نشان دهد. غلبه بر چنین فشارهایی تنها از طریق همکاری چندجانبه و استراتژیهای هماهنگ امکانپذیر است.
نیاز به زیرساختهای فناورانه برای سیستمهای مالی مستقل: توسعه سیستمهای مالی مستقل و ارزهای دیجیتال نیازمند زیرساختهای فناورانه پیشرفته است. رمزنگاری قوی، امنیت بالا و سهولت استفاده نقش کلیدی در پذیرش عمومی این فناوریها دارد و نبود این شرایط روند دلارزدایی را با مانع جدی روبهرو میکند.
اقدامات کشورها در راستای دلارزدایی
بسیاری از کشورها در واکنش به تغییرات اقتصادی و تنشهای ژئوپلیتیکی، روند دلارزدایی را شتاب بخشیدهاند. در ادامه به مهمترین اقدامات کشورها برای دلارزدایی پرداخته میشود.
دلارزدایی در آرژانتین
از اوایل سال ۲۰۲۳، آرژانتین برای کاهش فشار ناشی از کمبود ذخایر دلاری و کاهش صادرات کشاورزی، استفاده از یوان چین را در واردات آغاز کرد. این کشور بخش بزرگی از واردات خود از چین را به یوان پرداخت و با فعالسازی خط مبادله ارزی با چین، امکان دسترسی به منابع مالی بیشتری به دست آورد. این اقدام به آرژانتین اجازه داد وابستگی خود به دلار را کاهش دهد و بخشی از کسری ارزی خود را جبران کند.
دلارزدایی در برزیل
برزیل در توافقی با چین تصمیم گرفت تجارت میان دو کشور با ارزهای ملی انجام شود. اهمیت این اقدام به دلیل جایگاه برزیل بهعنوان عضو گروه بریکس و اقتصاد بزرگ آمریکای لاتین بیشتر است. چنین توافقی علاوه بر کاهش هزینههای ارزی، روابط تجاری دو کشور را مستحکمتر کرد.
دلارزدایی در بولیوی
بولیوی در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که قصد دارد یوان چین را به عنوان جایگزینی برای دلار در تجارت بینالمللی بپذیرد. دلیل اصلی این تصمیم، مشکلات مربوط به کمبود نقدینگی و کاهش ذخایر ارزی بود. استفاده از یوان برای بولیوی راهی برای حفظ ثبات مالی و کاهش وابستگی به دلار به شمار میرود.
دلارزدایی در چین
چین بیش از یک دهه پیش برنامه جدی خود را برای تقویت جایگاه یوان در مبادلات جهانی آغاز کرده است. این کشور در خرید نفت از یوان استفاده میکند و حتی پیشنهاد تسویه حسابهای نفتی با یوان را در اجلاسهای بینالمللی مطرح کرده است. چین همچنین با پروژه کمربند و جاده، یوان را در بسیاری از کشورها ترویج کرده و با ورود یوان به سبد حقوق برداشت ویژه صندوق بینالمللی پول، جایگاه بینالمللی این ارز تقویت شده است.
دلارزدایی در اروپا
پس از تحریمهای گسترده علیه روسیه، برخی کشورهای اروپایی مجبور شدند بخشی از واردات گاز خود را به روبل پرداخت کنند. اتحادیه اروپا همچنین تلاشهایی برای ارتقای یورو بهعنوان یک ارز ذخیره و ایجاد مکانیسمهایی مستقل از دلار مانند INSTEX انجام داد، هرچند این سازوکار موفقیت چندانی نداشت. با این حال، یورو همچنان یکی از رقبای جدی دلار در اقتصاد جهانی محسوب میشود.
دلارزدایی در غنا
غنا اعلام کرده است که برای خرید نفت از طلا استفاده میکند. این تصمیم با هدف کاهش وابستگی به دلار و ایجاد یک تغییر ساختاری در نظام مالی این کشور اتخاذ شد.
دلارزدایی در هند
هند به دنبال گسترش استفاده از روپیه در تجارت بینالمللی است. این کشور توافقهایی با مالزی، سریلانکا و موریس برای تسویه حسابهای تجاری با روپیه امضا کرده است. همچنین بخشی از واردات نفت روسیه را با ارزهایی مانند درهم امارات و روبل انجام میدهد. این اقدامات نشاندهنده تلاش هند برای تبدیل روپیه به یک ارز معتبر جهانی است.
دلارزدایی در مالزی
مالزی به دلیل نوسانات شدید دلار در سالهای اخیر، به دنبال استفاده از ارزهای جایگزین در تجارت خارجی است. این کشور مذاکراتی با چین آغاز کرده تا بخشی از مبادلات خود را با ارزهای محلی انجام دهد. مالزی بر این باور است که اقتصادهای آسیایی میتوانند بدون وابستگی به دلار، روابط مالی پایدارتری برقرار کنند.
دلارزدایی در عربستان سعودی
عربستان سعودی در سالهای اخیر برای اولین بار اعلام کرد که آماده است مبادلات خود را با ارزهایی غیر از دلار انجام دهد. این تغییر موضع بهویژه پس از مذاکرات با چین برای فروش نفت به یوان پررنگتر شد. چنین اقدامی میتواند جایگاه دلار در بازار انرژی را به چالش بکشد.
دلارزدایی در روسیه
روسیه در سالهای اخیر سهم دلار در مبادلات خود را به شدت کاهش داده است. این کشور دلار را از صندوق ثروت ملی خود حذف کرد و در تجارت با چین بیشتر از روبل و یوان استفاده میکند. همچنین توافقهایی با ترکیه و ایران برای انجام تجارت با ارزهای محلی و حتی ارزهای دیجیتال با پشتوانه طلا انجام داده است. این اقدامات بخشی از استراتژی روسیه برای مقابله با تحریمهای غرب محسوب میشود.
دلارزدایی در ترکیه
ترکیه نیز سیاستهایی برای کاهش وابستگی به دلار اتخاذ کرده است. این کشور مذاکراتی برای تجارت با چین و ایران با استفاده از ارزهای محلی انجام داده است. سیاست دولت ترکیه در این زمینه با هدف تقویت استقلال مالی و کاهش اثرپذیری از نوسانات دلار دنبال میشود.
دلارزدایی در ونزوئلا
ونزوئلا در واکنش به تحریمهای شدید آمریکا، فروش نفت خود را با ارزهایی مانند یورو، یوان و روبل انجام میدهد. همچنین برای کاهش وابستگی به دلار، ارز دیجیتال ملی خود به نام «پترو» را معرفی کرده است. این اقدامات بخشی از تلاش ونزوئلا برای دور زدن محدودیتهای مالی ناشی از تحریمها است.
دلارزدایی در ایران
ایران به دلیل تحریمهای بانکی و نفتی آمریکا ناچار به یافتن راههای جایگزین برای تجارت بینالمللی بوده است. ایران بخشی از مبادلات خود را با یورو یا ارزهای محلی همسایگان انجام میدهد و همکاریهای گستردهای با روسیه و چین برای کاهش نقش دلار در تجارت دارد. همچنین ایران به توسعه ارزهای دیجیتال و استفاده از بلاکچین برای دور زدن محدودیتهای بانکی علاقه نشان داده است. با این حال، در داخل کشور برخی برداشتهای نادرست از مفهوم دلارزدایی مطرح شده که گاه منجر به سیاستهای غیرواقعبینانه مانند تثبیت مصنوعی نرخ ارز یا چندنرخی کردن آن شده است.
جمعبندی
دلارزدایی فرایندی تدریجی و پیچیده است که با هدف کاهش وابستگی به دلار آمریکا در تجارت، امور مالی و ذخایر ارزی دنبال میشود. کشورها با انگیزههایی مانند تقویت حکمرانی اقتصادی، مقابله با فشارهای ژئوپلیتیکی، تنوعبخشی ذخایر و بهرهگیری از فناوریهای نوین به این مسیر روی آوردهاند. روشهایی چون قراردادهای تجاری دوجانبه با ارزهای محلی، توسعه سیستمهای پرداخت مستقل و افزایش ذخایر طلا ابزارهای اصلی این حرکت به شمار میروند. بااینحال، چالشهایی همچون جلب اعتماد به ارزهای جایگزین، فراهمکردن نقدینگی کافی و غلبه بر مقاومتهای سیاسی در دلارزدایی وجود دارد. در نتیجه، موفقیت این روند تنها با برنامهریزی دقیق، هماهنگی نهادی و نگاه واقعبینانه به تحولات اقتصاد جهانی امکانپذیر است.