فدرال رزرو چیست؟ آشنایی کامل با ساختار، اهداف و نحوه کار بانک مرکزی آمریکا

فدرال رزرو (Federal Reserve)، که به اختصار «فِد» (Fed) نامیده میشود، بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا است. این نهاد قدرتمندترین موسسه مالی در جهان محسوب میشود که مسئولیت مدیریت سیاست پولی کشور، نظارت بر بانکها، حفظ ثبات سیستم مالی و ارائه خدمات مالی به دولت آمریکا را بر عهده دارد. تصمیمات فدرال رزرو نه تنها بر اقتصاد آمریکا، بلکه به دلیل نقش محوری دلار در تجارت و امور مالی بینالمللی، بر تمام بازارهای مالی و اقتصادهای سراسر جهان تاثیری عمیق و مستقیم میگذارد.
تاریخچه و دلیل تاسیس فدرال رزرو
آشنایی با تاریخچه Federal Reserve، درک بهتری از فلسفه وجودی و اهداف آن ارائه میدهد. این نهاد در پاسخ به یک دوره طولانی از بیثباتیهای مالی ویرانگر در اقتصاد آمریکا تاسیس شد تا نقش یک لنگر ثبات را برای سیستم بانکی و اقتصاد آن کشور ایفا کند.
بحرانهای مالی و بانکی و نیاز به یک نهاد جدید
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اقتصاد ایالات متحده بارها با بحرانهای مالی شدید مواجه شد. در آن دوران، سیستم بانکی آمریکا به صورت غیرمتمرکز فعالیت میکرد و هیچ نهاد مرکزی برای پشتیبانی از بانکها در مواقع بحرانی وجود نداشت. این خلا باعث میشد که شایعات مربوط به ورشکستگی یک بانک، به هجوم گسترده سپردهگذاران برای برداشت پول خود منجر شود. این پدیده، بانکها را با کمبود نقدینگی مواجه میکرد و به ورشکستگی زنجیرهای آنها و رکودهای اقتصادی عمیق میانجامید.
نقطه عطف این بحرانها، بحران بانکی سال ۱۹۰۷ بود. این بحران شدید، ضعف ساختاری سیستم مالی آمریکا را آشکار ساخت و به کنگره ثابت کرد که اقتصاد کشور نمیتواند برای حفظ ثبات خود به اقدامات موردی سرمایهداران خصوصی متکی باشد. نیاز به یک نهاد مرکزی که بتواند به عنوان آخرین وامدهنده (Lender of Last Resort) عمل کند و نقدینگی لازم را در مواقع اضطراری به سیستم بانکی تزریق کند، بیش از هر زمان دیگری احساس میشد.
قانون فدرال رزرو در سال ۱۹۱۳
در پاسخ به این نیاز مبرم، کنگره ایالات متحده پس از سالها بحث و بررسی، در تاریخ ۲۳ دسامبر ۱۹۱۳ قانون فدرال رزرو (Federal Reserve Act) را تصویب کرد. این قانون که توسط رئیسجمهور وقت، وودرو ویلسون، امضا شد، سیستم فدرال رزرو را با اهداف اصلی زیر بنیان نهاد:
- ایجاد ثبات در سیستم مالی و پولی کشور.
- نظارت و مدیریت بر سیاست پولی برای کنترل تورم و حمایت از اشتغال.
- جلوگیری از تکرار بحرانهای بانکی ویرانگر.
این قانون یک ساختار منحصر به فرد و دوگانه را طراحی کرد که هم قدرت را در یک نهاد مرکزی در واشنگتن دی.سی. متمرکز میکرد و هم با تاسیس بانکهای منطقهای، منافع اقتصادی مناطق مختلف کشور را در نظر میگرفت.
ساختار فدرال رزرو
ساختار فدرال رزرو به گونهای طراحی شده است که استقلال عملیاتی خود را از فشارهای سیاسی کوتاهمدت حفظ کند و در عین حال در برابر کنگره پاسخگو باشد. این معماری پیچیده، ترکیبی از نظارت دولتی (عمومی) و عملکرد منطقهای (با ویژگیهای خصوصی) را فراهم کرده که بر سه رکن اصلی استوار است.
هیئت رئیسه (Board of Governors)
هیئت رئیسه که در واشنگتن دی.سی. مستقر است، نهاد حاکم و مرکز اصلی تصمیمگیری در سیستم فدرال رزرو به شمار میرود. این هیئت وظیفه نظارت بر کل سیستم و تعیین سیاستهای کلان پولی را بر عهده دارد.
- ترکیب: این هیئت شامل هفت عضو است که توسط رئیسجمهور آمریکا نامزد و توسط سنا تایید میشوند.
- دوره خدمت: برای به حداقل رساندن نفوذ سیاسی، دوره خدمت هر عضو ۱۴ سال و به صورت غیرقابل تمدید طراحی شده است. این دورهها به صورت پلکانی (staggered) هستند تا در هر دوره ریاست جمهوری، تنها تعداد محدودی از اعضا تغییر کنند. طراحی پلکانی دورهها به این معنی است که هر دو سال یکبار، تنها یکی از هفت کرسی هیئت رئیسه خالی میشود.
- رئیس و نایبرئیس: رئیس فدرال رزرو و نایبرئیس آن از میان اعضای هیئت برای یک دوره چهار ساله انتخاب میشوند که این دوره قابل تمدید است.
بانکهای منطقهای فدرال رزرو
سیستم فدرال رزرو برای تحقق ساختار غیرمتمرکز خود، ایالات متحده را به ۱۲ منطقه تقسیم کرده است که هر یک دارای یک بانک فدرال رزرو منطقهای است. این بانکها در شهرهای بزرگ و مراکز اقتصادی مانند نیویورک، شیکاگو و سانفرانسیسکو قرار دارند و به عنوان بازوهای عملیاتی این سیستم عمل میکنند.
این بانکها به «بانکِ بانکها» (Bankers’ Banks) معروف هستند و خدمات متنوعی به بانکهای تجاری در منطقه خود ارائه میدهند. وظایف آنها شامل توزیع پول نقد، پردازش پرداختها، اعطای وامهای کوتاهمدت به بانکها و همچنین جمعآوری دادهها و تحلیل شرایط اقتصادی منطقه خود است. این دیدگاهها و اطلاعات منطقهای به تصمیمگیریهای ملی در واشنگتن کمک میکند.
کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC)
کمیته بازار آزاد فدرال (Federal Open Market Committee یا FOMC) قدرتمندترین بخش فدرال رزرو و مسئول اصلی اتخاذ تصمیمات کلیدی در مورد سیاست پولی، به ویژه نرخ وجوه فدرال، است. هر تصمیم فدرال رزرو که در رسانهها اعلام میشود، نتیجه رایگیری در این کمیته است.
- ترکیب: این کمیته دارای ۱۲ عضو رایدهنده است:
- هفت عضو هیئت رئیسه.
- رئیس بانک فدرال رزرو نیویورک (به دلیل اهمیت بازارهای مالی نیویورک، عضویت دائمی دارد).
- چهار رئیس از یازده بانک منطقهای دیگر که به صورت سالانه و چرخشی حق رای دارند.
- جلسات: جلسه فدرال رزرو به طور معمول هشت بار در سال (تقریبا هر شش هفته) برگزار میشود تا اعضا شرایط اقتصادی را ارزیابی کرده و مسیر سیاست پولی را تعیین کنند.
اهداف و ماموریت اصلی فدرال رزرو
کنگره آمریکا ماموریت فدرال رزرو را به طور مشخص تعریف کرده است. این ماموریت که سنگ بنای تمام سیاستهای این نهاد است، بر دو هدف اصلی متمرکز است که به آن «ماموریت دوگانه» (Dual Mandate) گفته میشود.
بر اساس اصلاحیه قانون فدرال رزرو در سال ۱۹۷۷، این نهاد موظف است سیاستهای پولی را برای دستیابی به دو هدف اصلی ثبات قیمتها و حداکثر اشتغال به کار گیرد. هنر سیاستگذاری پولی، در ایجاد تعادل میان این دو هدف نهفته است که گاهی اوقات میتوانند با یکدیگر در تضاد باشند.
ثبات قیمتها
این هدف به معنای کنترل تورم و حفظ قدرت خرید دلار است. فدرال رزرو این هدف را به صورت یک نرخ تورم سالانه مشخص تعریف کرده است.
- هدف تورمی فدرال رزرو: از سال ۲۰۱۲، هدف رسمی فدرال رزرو، دستیابی به نرخ تورم سالانه ۲ درصد بر اساس شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی (PCE Price Index) است.
- چرا تورم صفر نه؟ یک نرخ تورم پایین و باثبات، مانند ۲ درصد، به اقتصاد اجازه رشد میدهد و از خطر تورم منفی (Deflation) که پدیدهای بسیار مخربتر از تورم ملایم است، جلوگیری میکند.
حداکثر اشتغال
این هدف به معنای دستیابی به پایینترین سطح پایدار بیکاری، بدون ایجاد فشارهای تورمی بیش از حد در اقتصاد است.
- یک عدد غیرثابت: برخلاف هدف تورم، «حداکثر اشتغال» یک عدد ثابت و مشخص ندارد. این سطح که گاهی «نرخ طبیعی بیکاری» نامیده میشود، تحت تاثیر عواملی مانند فناوری، جمعیت و سیاستهای دولتی در طول زمان تغییر میکند.
- انعطاف در سیاستگذاری: تعریف شناور این هدف به فدرال رزرو اجازه میدهد تا در شرایط مختلف اقتصادی، وزن متفاوتی به هر یک از اهداف ماموریت دوگانه خود بدهد.
ابزارهای سیاست پولی فدرال رزرو
فدرال رزرو برای دستیابی به اهداف ماموریت دوگانه خود، از مجموعهای از ابزارهای قدرتمند برای تاثیرگذاری بر عرضه پول و هزینه استقراض استفاده میکند. این ابزارها به دو دسته متعارف و نامتعارف تقسیم میشوند.
ابزارهای متعارف
این ابزارها در شرایط عادی اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرند و ستون فقرات سیاست پولی فدرال رزرو را تشکیل میدهند.
نرخ وجوه فدرال (Federal Funds Rate)
این ابزار که با نام نرخ بهره آمریکا نیز شناخته میشود، ابزار اصلی و محوری سیاست پولی فدرال رزرو محسوب میشود. نرخ وجوه فدرال، نرخ بهرهای است که بانکها برای وامهای یکشبه (Overnight) به یکدیگر از محل ذخایر خود در فدرال رزرو میپردازند. FOMC با تعیین یک «محدوده هدف» (Target Range) برای این نرخ، هزینه استقراض را در کل اقتصاد مدیریت میکند. تغییر در این نرخ پایه به سرعت به سایر نرخهای بهره مانند وام مسکن، خودرو و کارتهای اعتباری منتقل میشود.
عملیات بازار باز (Open Market Operations – OMO)
عملیات بازار باز، مکانیسم اصلی فدرال رزرو برای هدایت نرخ وجوه فدرال به سمت محدوده هدف است. این عملیات شامل خرید و فروش اوراق بهادار دولتی در بازار آزاد است.
- سیاست انبساطی (برای کاهش نرخ بهره): فدرال رزرو اوراق بهادار دولتی را از بانکها خریداری میکند. این کار پول جدیدی به سیستم بانکی تزریق کرده، ذخایر بانکها را افزایش میدهد و نرخ بهره را پایین میآورد.
- سیاست انقباضی (برای افزایش نرخ بهره): فدرال رزرو اوراق بهادار دولتی را به بانکها میفروشد. این کار پول را از سیستم بانکی خارج کرده، ذخایر بانکها را کاهش میدهد و نرخ بهره را بالا میبرد.
نرخ تنزیل (Discount Rate)
این نرخ بهرهای است که بانکها برای وام گرفتن مستقیم از «پنجره تنزیل» (Discount Window) فدرال رزرو میپردازند. امروزه این ابزار بیشتر نقش یک شبکه ایمنی برای تامین نقدینگی اضطراری بانکها را ایفا میکند (تا یک ابزار فعال سیاست پولی).
ابزارهای نامتعارف
در شرایط بحرانی مانند بحران مالی ۲۰۰۸ یا همهگیری کووید-۱۹، زمانی که ابزارهای متعارف کارایی خود را از دست میدهند، فدرال رزرو به ابزارهای نامتعارف روی میآورد.
تسهیل کمی (Quantitative Easing – QE)
تسهیل کمی یک سیاست پولی انبساطی تهاجمی است که در آن فدرال رزرو با خرید حجم عظیمی از داراییهای مالی (مانند اوراق خزانه بلندمدت)، ترازنامه خود را به شدت گسترش میدهد. هدف اصلی QE، کاهش نرخهای بهره بلندمدت، افزایش نقدینگی در سیستم مالی و تشویق به سرمایهگذاری و مصرف در دوران رکود است.
- مقاله پیشنهادی: اوراق قرضه آمریکا چیست؟
انقباض کمی (Quantitative Tightening – QT)
انقباض کمی یا سختگیری کمی فرایند معکوس QE است که در آن فدرال رزرو اقدام به کوچک کردن ترازنامه خود میکند. این کار معمولا با عدم سرمایهگذاری مجدد اصل پول اوراق به سررسید رسیده یا فروش فعال داراییها انجام میشود. هدف QT، خارج کردن نقدینگی اضافی از سیستم مالی برای مهار فشارهای تورمی است.
تاثیر تصمیمات فدرال رزرو بر بازارهای مالی
تصمیمات فدرال رزرو مانند سنگی است که در آب انداخته میشود و امواج آن به تمام بازارهای مالی در سراسر جهان میرسد. هر طبقه از داراییها به شیوهای منحصر به فرد به این تصمیمات واکنش نشان میدهند.
نحوه تاثیر بر بازار سهام
سیاستهای پولی فدرال رزرو از طریق دو کانال اصلی هزینه سرمایه و تمایل به ریسکپذیری، بر بازار سهام تاثیر میگذارد.
- سیاست انبساطی (نرخ بهره پایین): با کاهش هزینه استقراض، سودآوری شرکتها افزایش مییابد و ارزشگذاری سهام بالاتر میرود. همچنین، سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر به سمت داراییهای نسبتا پرریسک مانند سهام شرکتها حرکت میکنند. این شرایط معمولا برای بازار سهام صعودی است.
- سیاست انقباضی (نرخ بهره بالا): افزایش هزینه استقراض میتواند سود شرکتها را کاهش دهد. همچنین، بازدهی بالاتر داراییهای امن مانند اوراق قرضه، سهام را کمتر جذاب میکند. این شرایط معمولا برای بازار سهام نزولی است.
نحوه تاثیر بر بازار اوراق قرضه
رابطه بین نرخ بهره و قیمت اوراق قرضه موجود، یک رابطه معکوس است.
- افزایش نرخ بهره: وقتی فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق قرضه جدید با نرخ سود (Coupon Rate) بالاتری منتشر میشوند. این امر باعث میشود اوراق قرضه قدیمی با سود پایینتر، کمتر جذاب باشند و قیمت آنها در بازار کاهش یابد.
- کاهش نرخ بهره: در مقابل، کاهش نرخ بهره باعث میشود اوراق قرضه قدیمی با سود بالاتر، جذابتر شوند و قیمت آنها در بازار افزایش یابد.
نحوه تاثیر بر بازار ارز (فارکس)
سیاستهای فدرال رزرو مهمترین عامل تعیینکننده ارزش دلار آمریکا در بازارهای جهانی است.
- افزایش نرخ بهره: نرخ بهره بالاتر در آمریکا، بازدهی سرمایهگذاری در داراییهای دلاری را افزایش میدهد. این امر سرمایهگذاران بینالمللی را به خرید دلار ترغیب کرده و باعث تقویت ارزش دلار در برابر سایر ارزها در بازار فارکس میشود.
- کاهش نرخ بهره: در مقابل، نرخ بهره پایینتر، جذابیت داراییهای دلاری را کاهش داده و میتواند منجر به تضعیف ارزش دلار شود.
نحوه تاثیر بر بازار ارزهای دیجیتال
ارزهای دیجیتال به عنوان داراییهای پرریسک، به شدت به شرایط نقدینگی جهانی که تحت تاثیر تصمیمات فدرال رزرو است، حساس هستند.
- سیاست انبساطی (پول ارزان): در دورانی که نقدینگی فراوان است، بخشی از این پول به سمت داراییهای سفتهبازانه مانند ارزهای دیجیتال سرازیر شده و باعث روندهای صعودی قوی در این بازار میشود.
- سیاست انقباضی (پول گران): زمانی که نقدینگی از بازارها خارج میشود، سرمایهگذاران از داراییهای پرریسک فرار کرده و به گزینههای امنتر پناه میبرند. این امر معمولا منجر به افت شدید قیمتها در بازار کریپتو میشود.
چهرههای کلیدی در تاریخ فدرال رزرو
سیاستهای فدرال رزرو توسط افرادی با دیدگاههای اقتصادی متفاوت و در پاسخ به چالشهای زمان خود اجرا شده است. بررسی عملکرد روسای کلیدی این نهاد، درک عمیقتری از تکامل سیاست پولی مدرن ارائه میدهد.
پل ولکر (۱۹۷۹-۱۹۸۷)
پل ولکر در دورانی ریاست فدرال رزرو را بر عهده گرفت که اقتصاد آمریکا با تورم دو رقمی و رکود تورمی (Stagflation) دست و پنجه نرم میکرد. او با شجاعت، سیاست پولی انقباضی شدیدی را اجرا کرد و نرخ بهره را به اوج بیسابقه ۲۰ درصد در سال ۱۹۸۱ رساند. این اتفاق که به «شوک ولکر» (Volcker Shock) معروف است، اگرچه باعث یک رکود عمیق شد، اما موفق شد ستون تورم را به شدت کاهش دهد و اعتبار فدرال رزرو را به عنوان یک نهاد مستقل و ضد تورم بازگرداند.
آلن گرینسپن (۱۹۸۷-۲۰۰۶)
دوران طولانی ریاست آلن گرینسپن با دورهای از ثبات اقتصادی و تورم پایین همراه بود که به «اعتدال بزرگ» (The Great Moderation) شهرت یافت. او به عنوان یک مدیر بحران ماهر شناخته میشد، اما منتقدان معتقدند که سیاستهای او در کاهش سریع نرخ بهره برای نجات بازارها، پدیده Greenspan Put را به وجود آورد. این پدیده ریسکپذیری بیش از حد را تشویق کرد و به شکلگیری حبابهایی مانند حباب دات کام و حباب مسکن که به بحران ۲۰۰۸ منجر شد، کمک کرد.
جروم پاول (۲۰۱۸-تاکنون)
جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، با چالشهای بیسابقهای روبرو بوده است. او ابتدا سیاستهای انقباضی را پیش برد، سپس با شیوع همهگیری کووید-۱۹، یکی از گستردهترین پاسخهای انبساطی تاریخ را رهبری کرد. پس از آن، با جهش تورم به بالاترین سطح در چهار دهه، مجبور شد یکی از تهاجمیترین دورههای انقباض پولی از زمان ولکر را برای مهار آن به اجرا بگذارد. به عبارتی، رئیس فعلی فدرال رزرو، یکی از پیچیدهترین و سختترین دورههای ریاستی تاریخ فدرال رزرو تاکنون را بر عهده داشته است.
نکات کلیدی درباره فدرال رزرو
در حال حاضر، فدرال رزرو به قدرتمندترین بازیگر مالی جهان تبدیل شده است. تصمیمات این بانک مرکزی نه تنها مسیر اقتصاد آمریکا را تعیین میکند، بلکه تمام بازارهای مالی جهانی را تحت تاثیر خود قرار میدهد. درک ساختار، اهداف و ابزارهای این نهاد برای هر سرمایهگذار، تحلیلگر یا شهروند آگاهی که به دنبال فهم اقتصاد مدرن است، یک ضرورت محسوب میشود.
- فدرال رزرو، بانک مرکزی آمریکا است که برای ایجاد ثبات مالی پس از بحرانهای بانکی اوایل قرن بیستم تاسیس شد.
- این نهاد یک ساختار مستقل از دولت و غیرمتمرکز دارد که از سه بخش اصلی تشکیل شده است: هیئت رئیسه، ۱۲ بانک منطقهای و کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC).
- وظیفه اصلی فدرال رزرو «ماموریت دوگانه» نام دارد که شامل دستیابی به ثبات قیمتها (تورم ۲ درصدی) و حداکثر اشتغال است.
- نرخ وجوه فدرال (نرخ بهره آمریکا) ابزار اصلی سیاستگذاری این نهاد برای مدیریت هزینه پول در اقتصاد است.
- تصمیمات فدرال رزرو بر تمام بازارها تاثیر مستقیم دارد؛ افزایش نرخ بهره معمولا باعث تقویت دلار، افت بازار سهام و ارزهای دیجیتال و کاهش قیمت اوراق قرضه میشود و کاهش آن اثری معکوس دارد.