بحران اقتصادی چیست و چه اثراتی دارد؟
بحران اقتصادی یک تجربه ناخوشایند برای افراد جامعه و مشاغل است و پیامدهای بسیاری برای اقتصاد کشورها دارد. حتی میتواند به یک پدیده جهانی تبدیل شود و میلیاردها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار دهد. اما بحران اقتصادی چیست و چگونه اتفاق میافتد؟ چرا آگاهی از عوامل و اثرات این بحران بسیار مهم است؟ در این مقاله به این پرسشها پاسخ داده شده است.
در این خصوص پیشنهاد میشود مقاله اقتصاد چیست؟ را بخوانید…
تعریف بحران اقتصادی
بحران اقتصادی معمولا به عنوان وضعیتی در نظر گرفته میشود که در آن اقتصاد یک کشور رکود ناگهانی در تولیدات کل یا تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را تجربه میکند. نتیجه بحران اقتصادی کاهش درآمد سرانه واقعی و افزایش بیکاری و فقر است.
در این شرایط اقتصاد قدرت خود را از دست میدهد و رکود ناگهانی را تجربه میکند. در واقع بحران اقتصادی به عنوان یک فاجعه و واقعیتی است که مردم و مشاغل، به ویژه سرمایهگذاران و تجار باید آن را جدی بگیرند، زیرا این امر در هر زمان و در هر نقطه از جهان ممکن است رخ دهد. بازارهای مالی به شدت تحت تاثیر بحران اقتصادی هستند.
بحران بر فعالیتهای اقتصادی تاثیر میگذارد و مشکلات سیاسی و اجتماعی را ایجاد میکند. در چنین شرایطی افراد جامعه فقیرتر از قبل خواهند شد و جرم و جنایت بیشتر میشود. در برخی کشورها، این بحران حتی گاهی منجر به برکناری دولت فعلی شده است.
چرا بحران اقتصادی مهم است؟
بحران اقتصادی پیامدهای بسیاری به همراه دارد که این امر بر اهمیت آن میافزاید. در ادامه به این پیامدها پرداخته شده است:
اختلال شدید اقتصادی: بحرانهای اقتصادی باعث کاهش شدید فعالیتهای اقتصادی میشوند. در این شرایط کسبوکارها با مشکل مواجه خواهند شد که این امر منجر به رشد بیکاری، ورشکستگی و کاهش تولید کالاها و خدمات میشود.
فشار مالی: در طول یک بحران اقتصادی، دسترسی به اعتبار و تسهیلات بسیار کاهش مییابد و وام گرفتن برای مشاغل و افراد دشوارتر میشود. این موضوع میتواند حتی منجر به عدم پرداخت وامها و به طور کلی مشکلات مالی شود.
تاثیرات اجتماعی: بحران اقتصادی میتواند هزینههای انسانی قابل توجه به همراه داشته باشد. از دست دادن شغل منجر به کاهش درآمد افراد میشود که میتواند خانوادهها را تحت فشار قرار دهد و فقر را افزایش دهد. استرس ناشی از مشکلات مالی نیز میتواند اثرات منفی بر سلامت روحی و جسمی افراد داشته باشد.
زیان سرمایهگذاران: بازارهای سهام معمولا در طول بحرانهای اقتصادی به میزان قابل توجهی افول مییابند که منجر به زیان قابل توجه برای سرمایهگذاران میشود. درک چرخههای رونق و رکود در اقتصاد میتواند به سرمایهگذاران در تصمیمگیری آگاهانه کمک کند.
واکنشهای دولت: دولتها اغلب سیاستهای مختلفی را برای کاهش اثرات بحرانهای اقتصادی اجرا میکنند. این سیاستها میتوانند تاثیر بسیاری بر مشاغل و افراد داشته باشند، بنابراین درک آن بسیار مهم است.
بحران اقتصادی چگونه اتفاق میافتد؟
عوامل متعددی میتوانند منجر به بحران اقتصادی شوند. در ادامه مهمترین عواملی که میتواند بحران اقتصادی در جهان ایجاد کند، تشریح شدهاند:
نرخ بهره بالا: نرخ بهره بالا هزینه پول را بیشتر و در مقابل نرخ رشد اقتصادی و نقدینگی را کاهش میدهد. نرخ بهره بالا به عنوان ابزاری توسط بانکهای مرکزی برای مبارزه با رشد نرخ تورم است که منجر به کاهش سرعت گردش پول میشود. اگر نرخ سود بالا بدون مدیریت صحیح ادامه پیدا کند، منجر به بحران مالی میشود. بنابراین هر نرخ بهره بالا، درجهای از رکود و بحران اقتصادی را نشان میدهد که باید مورد توجه تاجران و سرمایهگذاران قرار گیرد.
بحران انرژی: انرژی موتور هر اقتصادی را روشن نگه میدارد و مهمترین دارایی برای تولید محصولات مختلف است. بحران انرژی یعنی انرژی کافی برای شرکتها یا کارخانهها وجود ندارد که این امر منجر به ایجاد مشکلاتی در تولید شده و در نهایت به بحران اقتصادی ختم میشود. اگر مقیاس بحران انرژی بسیار بزرگ شود، قدرت تولید یک اقتصاد به شدت کاهش مییابد، تولید ناخالص داخلی کمتر شده و نرخ بیکاری افزایش مییابد. با کاهش عرضه، نرخ تورم رشد کرده و هزینههای زندگی بیشتر و بیشتر میشود. میلیونها نفر شغل خود را از دست میدهند و این امر قدرت خرید جامعه را کاهش میدهد. همه این اتفاقات به معنای یک بحران اقتصادی تمام عیار است.
بحران سلامت: اخیرا یک بحران بهداشت جهانی با نام کووید ۱۹ در جهان تجربه شد. بحران بهداشتی باعث کاهش سرعت رشد اقتصادی و همچنین کاهش قدرت سرمایه انسانی میشود. همچنین با این بحران، تجارت و گردشگری متوقف و سرمایهگذاری کمتر و مردم شغل خود را از دست میدهند. بحران جهانی بهداشت به این معنی است که دولتها باید از شهروندان خود حمایت و نقدینگی را در اقتصاد افزایش دهند. همه اینها به این معنی است که یک بحران اقتصادی واقعی رخ میدهد، بهطوریکه صنایع و خدمات کمتر میفروشند، مردم شغل خود را از دست میدهند، نرخ تورم افزایش یافته و هزینههای زندگی بیشتر از همیشه خواهد شد.
جنگ: بارزترین عاملی که میتواند منجر به بحران اقتصادی شود، جنگ است. جنگ منجر به تقاضای کمتر، عرضه کمتر، مشکلات در زنجیره تامین و نرخ تورم بالاتر خواهد شد. جنگ برای هر اقتصادی بسیار خطرناک است، میلیونها نفر شغل و قدرت خرید خود را از دست خواهند داد، همچنین بانک مرکزی باید نقدینگی را در اقتصاد افزایش دهد. بنابراین این عامل یکی از دلایل بحران اقتصادی است، بهطوریکه حتی شایعات جنگ نیز میتواند منجر به رکود در هر کشوری در جهان شود.
بحران زنجیره تامین: زنجیره تامین مهمترین عامل برای تولید هر چیزی در یک اقتصاد است. اگر بحران زنجیره تامین اتفاق بیفتد، باعث میشود که عرضه کاهش و نرخ تورم افزایش یابد. همچنین بر اساس عمق بحران زنجیره تامین، مردم مشاغل خود را از دست خواهند داد و هزینههای زندگی همچنان در حال افزایش خواهد بود. بحرانهای زنجیره تامین برای نرخ رشد اقتصادی خطرناک است و میتواند یک بحران اقتصادی تمام عیار را در هر کشوری در جهان ایجاد کند.
بحران بانکی: اگر میزان بدهیها در کشور بالا رود و همزمان نرخ بیکاری افزایش یابد و مردم و بنگاهها نتوانند وامهای خود را بازپرداخت کنند، بحران بانکی ایجاد میشود. بحران بانکی به معنای یک بحران اقتصادی تمام عیار و حتی جهانی است. در واقع در این شرایط بانکها نمیتوانند بنگاهها را تامین کنند و در نتیجه اقتصاد متوقف میشود. همچنین با اتصال بانکها به سیستمهای بانکی جهانی، بحران بانکی در یک کشور میتواند یک بحران بانکی جهانی ایجاد کند.
نرخ تورم بالا: نرخ تورم بالا یک مشکل جدی برای هر اقتصادی است که میتواند عرضه و تقاضای کل را در هر کشوری کاهش دهد. نرخ تورم بالا به این معنی است که قیمتها روز به روز بالا و بالاتر میروند و ثبات در اقتصاد از بین میرود، در نتیجه سرمایهگذاریها کاهش مییابند و مردم و کسبوکارها نمیتوانند به درستی تصمیم بگیرند و اقتصاد وضعیت عادی خود را از دست میدهد. همه اینها به معنای تولید ناخالص داخلی کمتر، نرخ بیکاری بالاتر و شانس کمتر برای اشتغال در اقتصاد خواهد بود.
کاهش نرخ رشد اقتصادی: افزایش نرخ رشد اقتصادی، قدرت تولید یک کشور را نشان میدهد و فقدان یا افول آن به معنای کاهش ثروت و فقر است که منجر به بحران اقتصادی و مشکلات فراوان برای مردم و مشاغل میشود.
تحریمها: تحریمها به این معنا هستند که یک یا چند کشور، کشوری را از تجارت یک یا چند محصول یا خدمات منع میکنند. تحریمها درآمد دولت را کاهش میدهند که این موضوع به معنای فقر بیشتر، کاهش تقاضا و مشکلات بسیار برای فروش مشاغل و صادرات کشور خواهد بود.
کاهش جمعیت: رشد جمعیت برای رشد اقتصادی ضروری است، این در حالی است که کاهش جمعیت مشکلات جدی به همراه خواهد داشت. کاهش جمعیت باعث کاهش تولید ناخالص داخلی و تقاضا میشود، همچنین میتواند میزان سرمایهگذاری را کاهش داده و به مرور زمان برای یک کشور بحران اقتصادی ایجاد کند.
اثرات بحران اقتصادی
بحران اقتصادی تاثیرات گستردهای بر اقتصاد و حتی شرایط اجتماعی جامعه خواهد گذاشت. در ادامه برخی از اثرات نامطلوب آن تشریح شده است:
افزایش بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم: بحرانهای اقتصادی میتواند منجر به رکود یا حتی رکود تورمی شود. در این شرایط کسبوکارها ناچارا مجبور به کاهش تولید به دلیل تقاضای ضعیف خواهند شد. آنها با اخراج برخی از کارگران خود شروع به بهینهسازی هزینههای تولید میکنند، بنابراین درآمد مردم به دلیل افزایش نرخ بیکاری کاهش مییابد. کسانی که هنوز کار میکنند نیز ممکن است حقوق کمتری دریافت کنند. افت درآمدها، قدرت خرید مردم را کاهش میدهد.
کاهش درآمدهای کسبکارها: کاهش درآمد و ثروت خانوار، تقاضا برای کالاها و خدمات را کمتر میکند. کاهش تقاضا باعث کاهش تولید در این واحدها میشود و کسبوکارها نمیتوانند همچون گذشته به فعالیت سابق خود ادامه دهند.
بحران اجتماعی: فقری که با کاهش درآمدها و ثروت خانوار ایجاد میشود، باعث افزایش مشکلات اجتماعی مانند جرم و جنایت و گرسنگی میشود.
نمونههای بحران اقتصادی در ادوار مختلف
بحرانهای اقتصادی، متاسفانه، در طول تاریخ بسیار رایج بوده و باعث سونامی اقتصادی در دنیا میشوند. در زیر شرح مختصری از چند مورد از مخربترین بحرانهای اقتصادی در دوران مدرن آورده شده است:
بحران پسانداز و وام در ایالات متحده: در این بحران اقتصادی آمریکا که در طول دهه ۱۹۸۰ رخ داد، بیش از 1000 موسسه مالی (S&L) از بین رفتند و منجر به هزینه 124 میلیارد دلاری برای مالیاتدهندگان شد. این تحولات ریشه در وامهای نامناسب املاک و مستغلات و وامهای تجاری دادهشده توسط S&L، پس از حذف محدودیتهای نرخ بهره داشت.
بحران اقتصادی پزو مکزیک: در یک اقدام غافلگیرکننده در دسامبر 1994، مکزیک پس از افزایش کسری حساب جاری و کاهش ذخایر بینالمللی، ارزش پول خود، پزو را کاهش داد. این کشور در نهایت از حمایت مالی صندوق بینالمللی پول و کمک مالی 50 میلیارد دلاری ایالات متحده برخوردار شد.
بحران ارزی آسیا: خروج گسترده سرمایه از اقتصادهای آسیایی در اواسط تا اواخر دهه 1990 بر ارزهای این منطقه فشار وارد کرد. این بحران از تایلند آغاز شد، جایی که مقامات مجبور شدند ارزش بات تایلند را کاهش دهند. این بحران به سرعت به سایر بازارهای آسیا از جمله اندونزی، کره جنوبی و مالزی سرایت کرد.
بحران اقتصادی جهان در سال 2008: بزرگترین بحران مالی، ریشه در وامهای پرریسک به وامگیرندگان داشت. در این شرایط بسیاری از شرکتها موقعیتهای بزرگی را در اوراق قرضه وام مسکن با اهرم بسیار بالا گرفته بودند. این بحران منجر به فروپاشی برخی از غولهای وال استریت از جمله Bear Stearns و Lehman Brothers شد که هر دو موقعیتهای بزرگی در اوراق بهادار وام مسکن داشتند.
بحران اقتصادی اروپا: در سال 2008 افزایش بدهی در برخی از اقتصادهای بزرگ اروپایی منجر به از دست دادن اعتماد به کسبوکارهای منطقه شد. از آنجا که صنایع کشتیرانی و گردشگری یونان از نظر اقتصادی حساس بود، یکی از سختترین آسیبها را دید. این اولین کشوری بود که توسط سایر اقتصادهای منطقه یورو نجات یافت. پس از آن پرتغال، ایرلند و قبرس نیز از نکول نجات یافتند.
بحران اقتصادی ایران: در ایران، دورهای از رکود با تورم شدید همراه بود که با هجوم نقدینگی به سمت بازارهای سفتهبازانه که از اوایل سال ۱۳۹۶ با افزایش ارزپاشی بانک مرکزی برای تثبیت نرخ مبادله ریال شروع شد و در بهار سال ۱۳۹۷ با ناتوانی بانک مرکزی در ادامه تزریق ارز برای جذب ریال از بازار و رخ دادن بحران جهش ارزی، اثرات این بحران در کف جامعه نمایان شد.
جمعبندی
بحران اقتصادی مجموعهای از تحولات پیشبینینشده است که نتایجی را ایجاد میکند که بر دولتها در سطح کلان و شرکتها در سطح خرد تاثیر میگذارد. این وضعیت به طور غیرمنتظرهای در عملکرد سیستم مالی کشور اثرات منفی خواهد گذاشت. بحرانهای اقتصادی تجربه شده در اقتصادها معمولا ماحصل ساختار نادرست اقتصادی و سیاسی است. این بحران همه بازارهای مالی و سرمایهگذاری را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بنابراین برای سرمایهگذاران و معاملهگران، آگاهی از مهمترین عوامل ایجاد بحران اقتصادی و تصمیمگیری صحیح در سرمایهگذاری و معامله بسیار مهم است.