پول بریکس چیست؟ آشنایی کامل با ارز BRICS و موانع پیش روی آن

پول بریکس (BRICS Currency) یک مفهوم و طرح پیشنهادی برای ایجاد یک واحد پولی یا ارز مشترک میان کشورهای عضو گروه بریکس است و در حال حاضر به عنوان یک ارز رایج و در گردش، وجود خارجی ندارد. هدف اصلی از ایجاد ارز بریکس، کاهش وابستگی به دلار آمریکا در تجارت جهانی، به چالش کشیدن ساختار مالی کنونی و ایجاد یک معماری اقتصادی چندقطبی در جهان است. اگرچه این طرح با موانع جدی روبرو است و تحقق آن در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد، اما اعضای بریکس، با گامهای عملی دیگری مانند سیستم پرداخت بریکس پی (BRICS Pay) و افزایش تجارت با ارزهای ملی، مسیر دلارزدایی را با جدیت دنبال میکنند.
دلایل ایجاد پول بریکس
ایده ایجاد یک واحد پولی مشترک در بریکس، ریشه در نارضایتی عمیق اعضای آن از نظم اقتصادی کنونی دارد که تحت سلطه دلار آمریکا است. به طور خلاصه، مهمترین دلایل این رویکرد عبارتاند از:
- کاهش وابستگی به دلار: تقریبا تمام تجارت جهانی، بهویژه در حوزه انرژی، با دلار قیمتگذاری و تسویه میشود. این موضوع به آمریکا قدرتی بینظیر برای اعمال نفوذ و تحریم میدهد.
- مقابله با تحریمهای مالی: کشورهایی مانند روسیه و ایران که تحت تحریمهای مالی آمریکا قرار دارند، به دنبال ایجاد کانالهای امن برای تجارت هستند. پول بریکس میتواند چنین راهی را برای آنها فراهم کند.
- کاهش هزینههای مبادله: استفاده از یک ارز واسطه (مانند دلار یا یورو) در تجارت میان اعضا، هزینههای تبدیل ارز و کارمزدهای پرداختی را افزایش میدهد. یک ارز مشترک میتواند این هزینهها را کاهش دهد.
- ایجاد ثبات مالی: نوسانات ارزش دلار که از سیاستهای پولی بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) ناشی میشود، مستقیما بر اقتصاد سایر کشورها تاثیر میگذارد. یک ارز مستقل از آمریکا میتواند این تاثیرات را محدود کند.
اما برای داشتن درک عمیقتر از انگیزه ایجاد «ارز بریکس»، لازم است که با گروه بریکس و با قدرت اقتصادی و اهداف کلان آن بیشتر آشنا شد.
گروه بریکس چیست و چرا به دنبال پول مشترک است؟
بریکس (BRICS) نام اختصاری یک گروه بینالمللی است که از اقتصادهای نوظهور بزرگ جهان تشکیل شده است. این نام از حروف اول نام انگلیسی کشورهای بنیانگذار آن یعنی برزیل (Brazil)، روسیه (Russia)، هند (India)، چین (China) و آفریقای جنوبی (South Africa) گرفته شده است. این گروه در سال ۲۰۰۹ تاسیس شد و در سالهای بعد با دعوت از اعضای جدید گسترش یافت. از ابتدای سال ۲۰۲۴، کشورهای ایران، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی نیز رسما به این گروه پیوستند.
هدف اصلی بریکس تقویت همکاریهای متقابل و افزایش نفوذ در امور و نهادهای بینالمللی است که به طور سنتی تحت سلطه کشورهای غربی بهویژه آمریکا بودهاند. در این راستا، این گروه ایجاد یک ارز مشترک را جهت رسیدن به اهداف خود ضروری تلقی میکند.
لازم به ذکر است که قدرت واقعی بریکس در جمعیت و اندازه اقتصادی اعضای آن نهفته است. پس از گسترش اخیر، این گروه بیش از ۴۵ درصد از جمعیت جهان و سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان را در اختیار دارد. بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول، سهم گروه بریکس از تولید ناخالص داخلی جهان بر اساس شاخص برابری قدرت خرید (PPP)، از سهم گروه هفت (G7) پیشی گرفته و به حدود ۳۶ درصد رسیده است. بزرگی حجم اقتصاد بریکس که در سالهای اخیر به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است، به این گروه در امور بینالمللی و جهانی، اهرم فشار و قدرت چانهزنی میدهد.
پشتوانه پول بریکس چه خواهد بود؟
مفهوم پشتوانه برای پول بریکس در حال حاضر یک بحث کاملا نظری است و هیچ مدل اجرایی قطعی برای آن وجود ندارد. این پروژه بیش از آنکه یک طرح مالی فوری باشد، یک هدف سیاسی بلندمدت برای مقابله با سلطه دلار به شمار میرود. با این حال، کارشناسان و سیاستگذاران در حال بررسی چند سناریوی اصلی برای ایجاد اعتبار و ارزش برای این ارز فرضی هستند.
گزینه اول و جدیترین پیشنهاد که بهویژه از سوی روسیه حمایت میشود، استفاده از طلا است. انگیزه اصلی این رویکرد، ایجاد یک ارز باثبات و مصون از تحریمهای غربی است که ارزش آن به داراییهای فیزیکی گره خورده باشد. اما این مدل، انعطافپذیری سیاستهای پولی کشورها را به شدت محدود میکند که برای اقتصادهای نوظهور یک مانع بزرگ محسوب میشود.
- مقاله پیشنهادی: پشتوانه پول بریکس چیست؟
گزینه دوم، ایجاد پشتوانه بر اساس سبدی از ارزهای ملی اعضا (موسوم به R5) است. این مدل به دنبال بازتاب قدرت اقتصادی جمعی بلوک است. چالش اصلی در اینجا، وزن بسیار بالای اقتصاد چین است که باعث میشود یوان بر این سبد ارزی مسلط شود. این موضوع نگرانی سایر اعضا، بهویژه هند، را برانگیخته است که تمایلی به جایگزین کردن وابستگی به دلار با وابستگی به یوان ندارند.
برای غلبه بر این چالشها، مدلهای ترکیبی خلاقانهای نیز مطرح شدهاند. یک ایده، ایجاد ارزی با پشتوانه ترکیبی از طلا و سبدی از ارزهای ملی است. سناریوی دیگر، استفاده از سبدی گستردهتر شامل کالاهای اساسی مانند نفت، گاز و مواد معدنی است، زیرا کشورهای بریکس تولیدکنندگان عمده این کالاها هستند. به طور کلی، این بحثها نشان میدهد که یافتن یک پشتوانه مناسب، نه تنها یک چالش فنی، بلکه یک مسئله پیچیده سیاسی و ژئوپلیتیکی در داخل خود گروه بریکس است.
پروژهای مالی مرتبط با پول بریکس
درک نادرست رایجی درباره پول بریکس وجود دارد. بسیاری تصور میکنند که قرار است یک اسکناس یا سکه مشترک مانند یورو به زودی عرضه شود. اما واقعیت پیچیدهتر است و تمرکز فعلی گروه بریکس، بهجای یک ارز مشترک، بیشتر بر زیرساختهای پرداخت است. لازم به ذکر است که تصاویری که تحت عنوان اسکناس بریکس در رسانهها منتشر شده، بهویژه اسکناس ۱۰۰ بریکسی که در اجلاس ۲۰۲۴ کازان روسیه رونمایی شد، ماهیت نمادین دارد. این اسکناس توسط یک شرکت خصوصی روسی طراحی شده و به هیچ وجه یک پول رسمی یا در گردش نیست.
بریکس پی (BRICS Pay)
مهمترین و واقعیترین پروژه این گروه، سیستم پرداخت بریکس پی است. این سامانه یک زیرساخت دیجیتال برای تسهیل پرداختهای بینالمللی میان کشورهای عضو با استفاده از ارزهای ملی خودشان است.
- هدف اصلی: ایجاد یک جایگزین برای سیستم سوئیفت (SWIFT) و کاهش وابستگی به زیرساختهای مالی غربی.
- نحوه کار: به جای تبدیل ارز ملی به دلار و سپس به ارز کشور مقصد، این سیستم امکان تسویه مستقیم با ارزهای محلی را فراهم میکند.
- مثال کاربردی: یک تاجر ایرانی میتواند هزینه کالاهای وارداتی از چین را مستقیما با ریال پرداخت کند و طرف چینی معادل آن را با یوان دریافت کند.
- وضعیت کنونی: در مراحل توسعه و آزمایش قرار دارد و هنوز به طور کامل عملیاتی نشده است.
این سیستم، هسته اصلی تلاشهای دلارزدایی بریکس را تشکیل میدهد، زیرا بسیار واقعبینانهتر از ایجاد یک واحد پولی مشترک است.
واحد یا ارز محاسباتی
یکی از سناریوهای محتمل برای آینده، استفاده از ارز بریکس به عنوان یک “واحد محاسباتی” (Unit of Account) بهجای یک ارز رایج (Legal Tender) است. در این حالت، ارز بریکس فقط برای قیمتگذاری کالاها و خدمات در تجارت بین اعضا به کار میرود. تسویه نهایی همچنان میتواند از طریق سیستم بریکس پی و با ارزهای ملی انجام شود. این رویکرد بسیاری از چالشهای مربوط به سیاست پولی مشترک را حذف میکند.
چالشها و موانع ایجاد ارز بریکس
با وجود تمام انگیزههای سیاسی و اقتصادی، مسیر ایجاد یک ارز مشترک برای بریکس بسیار دشوار و مملو از موانع ساختاری است. این چالشها به قدری جدی و بنیادین هستند که بسیاری از تحلیلگران تحقق چنین پروژهای را در آینده نزدیک، تقریبا غیرممکن ارزیابی میکنند.
ناهمگونی اقتصادی و فقدان شرایط یک «منطقه بهینه پولی»
اقتصاد کشورهای عضو بریکس تفاوتهای ساختاری عظیمی با یکدیگر دارند. چین یک غول تولیدی و صادراتی است، اقتصاد هند به خدمات متکی است، روسیه و عربستان سعودی صادرکنندگان بزرگ انرژی هستند و اقتصاد برزیل و آفریقای جنوبی با چالشهای داخلی خود روبرو هستند.
نظریه اقتصادی «منطقه بهینه پولی» (Optimal Currency Area – OCA) شرایطی مانند همزمانی چرخههای تجاری، تحرک بالای نیروی کار و انتقال آسان سرمایه را برای موفقیت یک اتحاد پولی ضروری میداند. بلوک بریکس تقریبا هیچیک از این شروط اساسی را ندارد. این ناهمگونی شدید به این معناست که یک شوک اقتصادی، مانند تغییر شدید قیمت نفت، برای برخی اعضا (مانند روسیه) یک مزیت و برای برخی دیگر (مانند چین و هند) یک آسیب جدی محسوب میشود. در چنین شرایطی، تدوین یک سیاست پولی واحد که برای همه مناسب باشد، عملا امکانپذیر نیست.
موانع سیاسی و منافع ملی اعضا
موانع سیاسی حتی از چالشهای اقتصادی نیز بزرگتر به نظر میرسند. ایجاد ارز بریکس، مستلزم تاسیس یک بانک مرکزی مشترک و واگذاری حاکمیت پولی است. این به معنای از دست دادن کنترل بر ابزارهای حیاتی اقتصاد ملی مانند نرخ بهره و عرضه پول است؛ امری که برای قدرتهای مستقلی چون چین، هند و روسیه «تقریبا غیرقابلتصور» توصیف شده است.
علاوه بر این، رقابت استراتژیک عمیق میان چین و هند یک مانع اساسی است. هند همواره نگران است که یک ارز مشترک، به تثبیت سلطه اقتصادی چین و پول ملی آن منجر شود و هرگز حاضر نخواهد شد حاکمیت پولی خود را به نهادی واگذار کند که رقیب ژئوپلیتیک آن، قدرت اصلی را در آن در دست داشته باشد.
پیچیدگیهای فنی و نهادی
فراتر از مسائل سیاسی و اقتصادی، ایجاد یک ارز مشترک نیازمند زیرساختهای فنی و قانونی بسیار پیچیدهای است که به سالها زمان و سرمایهگذاری هنگفت نیاز دارد. این زیرساختها شامل موارد زیر است:
- تاسیس یک بانک مرکزی مشترک
- ایجاد یک چارچوب نظارتی یکپارچه
- توسعه و راهاندازی سیستمهای تسویه و پرداخت بینبانکی مشترک
رسیدن به توافق بر سر جزئیات هر یک از این موارد، نیازمند سالها مذاکرات دشوار سیاسی و هماهنگیهای حقوقی و فنی در سطح ملی و بینالمللی است.
آینده پول بریکس و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی
اگرچه ایجاد یک ارز مشترک فیزیکی یا دیجیتال در آینده نزدیک بعید است، اما نفس حرکت بریکس به سمت ساختارهای مالی مستقل، تاثیرات عمیقی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.
تاثیر بر هژمونی دلار آمریکا
مهمترین تاثیر این حرکت، کاهش تدریجی سلطه دلار است. هرچه تجارت بیشتری با ارزهای ملی و از طریق سیستمهایی مانند بریکس پی انجام شود، تقاضا برای دلار کاهش مییابد. این فرایند که «دلارزدایی» نامیده میشود، ممکن است کند باشد اما در بلندمدت میتواند توانایی آمریکا برای تامین مالی کسری بودجه خود و استفاده از دلار به عنوان یک سلاح سیاسی را تضعیف کند.
فرصتها و ریسکها برای کشورهای در حال توسعه
ایجاد یک سیستم مالی چندقطبی میتواند برای سایر کشورهای در حال توسعه نیز فرصتهایی ایجاد کند. این کشورها گزینههای بیشتری برای تجارت و تامین مالی خواهند داشت و کمتر تحت فشار سیاستهای یکجانبه قرار میگیرند. با این حال، این تغییرات میتواند بیثباتیهایی را نیز در بازارهای مالی جهانی به همراه داشته باشد که مدیریت آن برای اقتصادهای ضعیفتر دشوار باشد.
جمعبندی
در نهایت، ایده پول بریکس بیش از آنکه یک طرح واقعبینانه با قابلیت اجرای فوری باشد، نمایانگر اراده سیاسی موجود برای به چالش کشیدن نظم اقتصادی کنونی در جهان و یک چشمانداز بلندمدت برای جهانی چندقطبی است. همانطور که بررسی شد، تمرکز واقعی اعضای این گروه در حال حاضر بر گامهای عملگرایانهتری مانند توسعه سیستم پرداخت «بریکس پی» و تقویت تجارت با ارزهای ملی معطوف شده است. چالشهای عظیمی چون ناهمگونی شدید اقتصادی و بهویژه عدم تمایل قدرتهای کلیدی به واگذاری حاکمیت پولی، تحقق یک ارز مشترک را در آینده نزدیک تقریبا غیرممکن میسازد. با این حال، نفسِ این حرکت جمعی به سمت دلارزدایی و ایجاد ساختارهای مالی موازی، خود یک تحول استراتژیک است که از آغازِ تغییری تدریجی اما بنیادین در معماری اقتصاد جهانی خبر میدهد.