قیمت سربهسر در بورس چیست؟ + نحوه محاسبه و استفاده از آن

در بازارهای مالی مفهوم نقطه/قیمت سربهسر (Break even Point/price) اهمیت زیادی دارد. این قیمت بهعنوان نقطهای شناخته میشود که در آن هزینهها و درآمدهای کل با هم برابر میشوند. قیمت سربهسر در بورس نیز بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. چرا که این نقطه به سهامداران کمک میکند تا بفهمند چه زمانی میتوانند سهم خود را بفروشد بدون آن که متحمل ضرر شود. به همین منظور قیمت سربهسر برای جلوگیری از ضررهای احتمالی یا زمانی که سهامدار وارد ضرر شده مورد استفاده قرار میگیرد. چرا که در این نقطه تمامی هزینهها و ضررهای بهوجود آمده به صفر میرسند و سرمایهگذار میتواند بدون زیان از بازار یا معامله خارج شود. در این مقاله به مفهوم قیمت سربهسر یا قیمت تمام شده در بورس، نحوه محاسبه و استراتژی معاملاتی آن پرداخته میشود.
معنی قیمت سربهسر در بورس
قیمت سربهسر (BEP) یا قیمت تمام شده در بورس به نقطهای گفته میشود که سود و زیان برابر با صفر هستند. این نقطه به خوبی در نمودار زیر نمایش داده شده است. در این راستا معاملهگران با محاسبهی این نقطه آگاه خواهند شد که دارایی با رسیدن به چه قیمتی تمامی هزینهها را برابر با صفر میکند.

قیمت سربهسر نهتنها در بازار سرمایه، بلکه در حوزههای مختلفی مانند حسابداری نیز کاربرد دارد. بهعنوان مثال در حسابداری، شرکتها نقطه سربهسر را با تقسیم هزینههای ثابت بر درآمد هر واحد، منهای هزینههای متغیر به دست میآورند. این نقطه در تولید نیز به منظور میزان فروش مورد نیاز برای پوشش هزینههای تولید مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین در بازار سهام قیمت تمام شده در بورس به نقطهای گفته میشود که سرمایهگذار در آن نقطه سود یا زیانی نکرده باشد.
فرمول محاسبه قیمت سربهسر در بورس
برای محاسبه قیمت سربهسر در بورس Break-even price از فرمولهایی استفاده میشود که هزینهها، کارمزدها و مالیاتها را در نظر بگیرند. همانطور که گفته شد این محاسبات به فرد کمک میکنند تا بفهمد در کدام نقطه باید سهم را خرید یا فروخت تا هیچ سود یا زیانی نکند.
ابتدا برای محاسبه قیمت تمام شده در بورس نیاز به محاسبهی میانگین قیمت خرید است. بدین منظور فرد اگر سهمی را در چندین مرحله و در قیمتهای مختلف خریداری کرده است، باید قیمتهای خرید را بهطور میانگین محاسبه کند. این کار با ضرب تعداد سهام خریداری شده در قیمت هر واحد و سپس جمعبندی این مقادیر به دست میآید. سپس عدد بدست آمده باید بر تعداد کل سهام خریداری شده تقسیم شود تا میانگین قیمت خرید بدست آید. لازم به ذکر است باید کارمزد خرید و فروش نیز لحاظ شود از آن جایی که مالیات اخذ شده هنگام فروش نسبت به زمان خرید بیشتر است این دو عدد با هم متفاوت خواهند بود. در ادامه دو فرمول قیمت سربهسر در بورس به صورت کامل نوشته شده اند:


برای درک بهتر فرمول قیمت تمام شده در بورس میتوان نمونهای از نحوه محاسبه را توضیح داد. به عنوان مثال فرد در مرحلهی اول خرید 10 سهم به قیمت 200 تومان و 5 سهم به قیمت 250 تومان خریداری کرده است. برای محاسبه میانگین قیمت خرید مطابق با تصویر زیر ابتدا باید جمعهزینهها با ضرب تعداد سهام در قیمت خریداری شده محاسبه شود.

سپس میبایست 3250 را تقسیم بر تعداد کل سهام کرد که عدد 216.6 بدست میآید. بدین ترتیب میانگین قیمت خرید برابر با 216.6 شد. در ادامهی مثال کارمزد خرید حدود ۰.۰۰۳۷۱۲ و کارمزد فروش ۰.۰۰۸۸ در نظر گرفته شده و قیمت سربهسر به صورت زیر محاسبه میشود.

در صورتی که سهمی افزایش سرمایه داشته باشد، قیمت سربهسر باید مجددا محاسبه شود.
استراتژی قیمت نقطه سربهسر
یکی از کاربردهای اساسی قیمت سربهسر، تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات است. زمانی که قیمت سربهسر مشخص باشد، میتوان تصمیم گرفت که در چه قیمتی به معامله وارد یا از آن خارج شد. همچنین قیمت سربهسر میتواند به عنوان یک مبنای مهم برای تعیین حد ضرر (Stop Loss) مورد استفاده قرار گیرد. اگر قیمت سربهسر در یک معامله خاص 1120 تومان باشد، میتوان حد ضرر را کمی پایینتر از آن قرار داد تا در صورت حرکت قیمت به سمت پایین، از ضرر زیاد جلوگیری شود. در همین راستا با استفاده از قیمت سربهسر، میتوان ریسکها را بهتر مدیریت کرد.
میانگین کم کردن (Averaging Down)
میانگین کم کردن یکی از استراتژیهای معاملاتی مهم است. به کمک این روش وقتی قیمت یک سهم یا دارایی پایین میآید، سرمایهگذار با خرید بیشتر میانگین قیمت خرید خود را کاهش میدهد. این کار به این معنی است که وقتی قیمت سهم دوباره افزایش یابد، زیان کمتری متوجه سرمایهگذار خواهد بود و سریعتر به نقطه سربهسر میرسد. این روش بهویژه زمانی مفید است که تحلیلگران به این نتیجه برسند که کاهش قیمت موقتی بوده و در بلندمدت قیمت به سطوح بالاتری بازخواهد گشت.
لازم به ذکر است برای یافتن بهترین استراتژی میتوان از تحلیل تکنیکال و بنیادی به صورت همزمان استفاده کرد. در صورتی که تحلیل بنیادی نشان دهد که سهمی ارزنده است بهطور قابل توجهی به شفافیت در انتخاب استراتژی و در نهایت تصمیمگیری صحیح کمک خواهد کرد. این روش به سرمایهگذار کمک میکند که با دقت بیشتری نقاط ورود و خروج خود را مشخص کند. همچنین متنوع کردن سبد دارایی، راهی موثر برای کاهش ریسک محسوب میشود. با این رویکرد، در شرایطی که تغییرات ناگهانی در یک صنعت رخ دهد، ضررهای احتمالی میتواند توسط سودهای حاصل از دیگر بخشها جبران شود. لازم به ذکر است بررسی مداوم گزارشهای مالی شرکتها و ارزیابی اثرات آنها بر قیمت سهام میتواند به تشخیص تغییرات و تصمیمات مناسبتر در زمانهای بحرانی منجر شود.
عوامل موثر بر تعیین نقطه سربهسر در بورس ایران
نقطه سربهسر در بورس ایران ممکن است تحتتاثیر عواملی قرار گیرد که آن را از بازارهای بینالمللی متمایز میکند. این عوامل شامل موارد زیر میشوند
- نوسانات اقتصادی: بورس ایران بسیار تحتتاثیر تغییرات ناگهانی در اقتصاد و سیاست است. این تغییرات میتوانند به طور غیرمنتظرهای قیمت سهام را تغییر دهند که بر تعیین نقطه سربهسر اثرات جدی خواهند داشت.
- میزان نقدشوندگی: یکی از مشکلات اصلی بازار بورس ایران، ضعف در نقدشوندگی بسیاری از سهامها است. این معضل باعث میشود تا فرآیند تعیین نقطه سربهسر دشوار شود. چرا که نمیتوان در مواقع ضروری به سرعت سهام خود را فروخت.
- حجم معاملات: حجم معاملات در بورس ایران بهطور چشمگیری پایینتر از بازارهای جهانی است. این موضوع میتواند در تعیین نقطه سربهسر تاثیر بگذارد. چرا که قیمتها در سهامهایی که حجم معاملات کمتری دارند، به راحتی دچار نوسانات شدید میشوند.
اشتباهات رایج در استفاده از نقطه سربهسر
در استفاده از نقطه سربهسر، اشتباهات رایج زیادی وجود دارد که معمولا در محاسبات و تصمیمات معاملاتی تاثیرگذار هستند. یکی از این اشتباهات نادیده گرفتن هزینههای جانبی مانند کمیسیون یا هزینههای بهره است. در بسیاری از مواقع، معاملهگران تنها به قیمت خرید و فروش توجه میکنند و هزینههای اضافی را محاسبه نمیکنند. همچنین تکیه به فرضیات نادرست نیز باعث اشتباه در محاسبات میشود. برای مثال تصور شود بازار در حال حاضر نوسانات بسیار کمی دارد. لازم به ذکر است تمرکز بیش از حد بر نقطه سربهسر نیز خود یکی دیگر از اشتباهات رایج است. ممکن است معاملهگر تنها به نقطهای که در آن ضرر یا سود را جبران میکند توجه کند و از شرایط کلی بازار غافل شود.
در نهایت استفاده صحیح از نقطه سربهسر میتواند به بهبود تصمیمات معاملاتی و مدیریت ریسک کمک کند. اما لازم است که تمامی هزینههای جانبی، شرایط بازار و فرضیات به دقت مورد توجه قرار گیرند. با محاسبه دقیق تمام هزینهها و بازنگری مداوم در فرضیات و شرایط کلی بازار، میتوان از اشتباهات رایج جلوگیری کرد و از نقطه سربهسر بهطور موثری در استراتژیهای معاملاتی بهره برد.