نظام ارزی ثابت چیست؟ معرفی مدلهای نظام نرخ ارز ثابت

نظام ارزی ثابت مدلی است که در آن نرخ برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی توسط دولت یا بانک مرکزی، مشخص و در سطحی ثابت نگه داشته میشود. یعنی نرخ ارز با تغییر عرضه و تقاضا در بازار تغییر نمیکند و بانک مرکزی با مداخله یا استفاده از ذخایر ارزی، تلاش میکند تا این نرخ را ثابت حفظ کند. هدف اصلی این نظام، کاهش نوسانات نرخ ارز و ایجاد ثبات در اقتصاد است.
تاریخچه نظام ارزی ثابت
تاریخ شکلگیری نظامهای ارزی را میتوان با قدمت شکلگیری پول یکی دانست. نظام ارزی ثابت را شاید بتوان کهنترین نظمهای پولی جهان معرفی کرد. ازجمله آنکه دولتهای کلاسیک علاقهای جدی به دخالت در بازار و تثبیت نرخها داشتند که نظام نرخ ارز ثابت در این دخالتها جایگاه ویژهای داشت.
یکی از نخستین نمونههای جهانی که شکل امروزی و مدرن داشته باشد، به نظام برتون وودز مربوط میشود. این نظام ارزی ثابت پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و بر اساس آن دلار آمریکا به عنوان ارز اصلی جهان با پشتوانه طلا تثبیت شد و سایر ارزها نرخ خود را به دلار وابسته کردند. این نظام ارزی ثابت تا اوایل دهه ۱۹۷۰ ادامه داشت، اما در نهایت به دلیل فشارهای اقتصادی و کسری تراز پرداختها فروپاشید و نظامهای ارزی شناور جایگزین آن شدند.
البته پس از آزادسازی نرخها در بازارهای جهانی، بسیاری از کشورها به دلیل شرایط اقتصادی منحصر به فرد خود، تحریم و جنگ، تلاش برای ایجاد ثبات در بازارهای داخلی به مدلهای مختلف نظام ارزی ثابت یا شناور مدیریتشده روی آوردند.
بهطور کلی در جهان، تجربه نظام ارزی ثابت متفاوت بوده است. کشورهای کوچک و بازاری مانند هنگکنگ توانستهاند با مدیریت دقیق، این نظام را دههها پایدار نگه دارند. این موفقیت به دلیل ذخایر ارزی قوی، سیاستهای شفاف و بازارهای مالی توسعهیافته است.
در ایران نیز تجربه تثبیت نرخ ارز در دورههای مختلف به ویژه در سالهای اخیر، بخش مهمی از سیاستگذاری ارزی بوده که بازتابدهنده چالشهای اقتصادی و سیاسی کشور است. با این حال در کشورهای مشابه ایران، مانند آرژانتین یا مصر، اجرای نظام نرخ ارز ثابت اغلب با شکست مواجه شده است. این شکستها به دلیل ضعف ذخایر ارزی، ساختارهای ناکارآمد مالی و تحریمهای اقتصادی بوده است.
تجربه نظام ارزی ثابت در ایران
ایران طی چند دهه گذشته بارها به سراغ نظام ارزی ثابت رفته است؛ سیاستی که هر بار با انگیزه ایجاد ثبات اقتصادی و کنترل تورم اجرا شده، اما نتیجه آن بهندرت پایدار و موفق بوده است.
یکی از مهمترین و شناختهشدهترین تجربهها، به سال ۱۳۹۷ بازمیگردد، زمانی که پس از خروج آمریکا از برجام و تشدید نوسان قیمت ارز، دولت دوازدهم تصمیم گرفت دلار را در نرخ ۴۲۰۰ تومان تثبیت کند.
هدف اصلی این سیاست، مهار تورم و حمایت از کالاهای اساسی بود. اما این تجربه، بیش از آنکه آرامشبخش باشد، زمینهساز فساد، رانت و نارضایتیهای گسترده شد. محدودیت در تخصیص ارز، شکاف نرخ رسمی و بازار آزاد و مشکلات عدیده در مدیریت این نظام، باعث شد که در نهایت در سال ۱۴۰۱ دولت جدید این سیاست را کنار بگذارد.
پیش از این نیز در دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰، ایران دورههایی از تلاش برای تثبیت نرخ ارز را تجربه کرده بود که در برخی مقاطع کوتاهمدت موفقیتهایی داشت، اما به دلیل مشکلات ساختاری اقتصاد و فشارهای خارجی، دوام چندانی نیافت. این دورهها بیشتر با هدف جلوگیری از بیثباتیهای شدید پس از جنگ ایران و عراق و بازسازی اقتصاد صورت گرفت.
به طور کلی تجربههای ایران و جهان نشان میدهند که نظام ارزی ثابت زمانی موفق است که همسو با شرایط اقتصادی و ظرفیتهای نهادی باشد. در غیر این صورت، تثبیت نرخ ارز تبدیل به یک بازی پرهزینه و ناپایدار میشود که تنها بحرانهای عمیقتر را به دنبال دارد.
مدلهای نظام نرخ ارز ثابت
نظام ارزی ثابت چند شکل و مدل متفاوت دارد که هر کدام بسته به شرایط اقتصادی و سیاسی کشورها، مزایا و البته محدودیتهایی به همراه دارند.
ثبات مطلق نرخ ارز
یکی از رایجترین مدلها، ثبات مطلق نرخ ارز است که در آن نرخ برابری پول ملی به یک ارز خارجی مشخص یا سبدی از ارزها به صورت دقیق تثبیت میشود. بانک مرکزی در این مدل موظف است به هر قیمتی، نرخ ارز را ثابت نگه دارد و برای این منظور ذخایر ارزی کافی در اختیار داشته باشد. هنگکنگ یکی از نمونههای موفق این مدل است که نرخ دلار هنگکنگ به دلار آمریکا بهشدت ثابت نگه داشته میشود.
پیوستگی ارزی
مدل دیگری که در نظام نرخ ارز ثابت دیده میشود، پیوستگی یا پیمان ارزی است؛ یعنی کشورها نرخ ارز خود را به ارزی دیگر وابسته و آن را در محدوده مشخصی نگه میدارند، اما این نرخ ممکن است گاهی تغییر کند. در واقع، این مدل کمی انعطافپذیرتر از تثبیت مطلق است و به بانک مرکزی اجازه میدهد در صورت نیاز نرخ ارز را تعدیل کند. این مدل بیشتر در کشورهای کوچک و وابسته به اقتصادهای بزرگتر کاربرد دارد.
ثبات ارزی با پشتوانه
یک مدل دیگر، ثبات نرخ ارز با پشتوانه طلا یا کالای مشخص است؛ جایی که پول ملی به جای ارزی خاص، به مقدار مشخصی از طلا یا کالای اساسی متصل میشود. این مدل بیشتر در دورههای پیش از نظام برتون وودز رایج بود و امروزه کمتر کاربرد دارد. در این راستا مطالعه مقاله پشتوانه پول چیست؟ پیشنهاد میشود.
مدیریت بازار
در نهایت، مدل تثبیت نرخ ارز با مدیریت بازار نیز وجود دارد که در آن بانک مرکزی نرخ ارز را در محدودهای مشخص نگه میدارد، اما اجازه میدهد تا نرخ ارز در داخل آن محدوده نوسان کند. این مدل نوعی ترکیب نظام نرخ ارز ثابت و شناور است و برای کشورهایی که نیازمند انعطافپذیری بیشتر هستند، گزینه مناسبی به شمار میآید.
هر یک از این مدلها، به توانایی بانکهای مرکزی، میزان ذخایر ارزی، شرایط اقتصادی و سیاسی، بستگی دارد و میتواند تاثیر متفاوتی بر اقتصاد کشورها داشته باشد. در ایران، نوعی از این نظامها در سالهای اخیر تجربه شده که نشان داد بدون زیرساختهای مناسب، نظام نرخ ارز ثابت حتی میتواند آسیبزننده باشد.
نظام ارزی ثابت؛ بحرانزدا یا بحرانزا
پاسخ به این پرسش که آیا نظام ارزی ثابت سیاستی مطلوب است یا خیر؟ ساده نیست و به عوامل متعددی بستگی دارد. این نظام در شرایط خاص اقتصادی میتواند به کاهش نوسانات و ایجاد ثبات کمک کند، اما در مقابل، اگر به درستی اجرا نشود، میتواند به بحرانی بزرگتر منجر شود.
تجربه نشان داده که در کوتاهمدت، اجرای نظام نرخ ارز ثابت اثر مثبتی دارد. نرخ ارز ثابت میتواند به کاهش قیمت کالاهای وارداتی کمک کند و تا حدی انتظارات تورمی را پایین بیاورد. این ثبات موقت در بازار ارز، بهویژه در شرایط بیثباتی سیاسی یا اقتصادی، میتواند تا حدی اعتماد فعالان اقتصادی را به بازار برگرداند.
اما آثار بلندمدت این سیاست پیچیدهتر است. نظام ارزی ثابت نیازمند ذخایر ارزی کافی، سیاستهای مکمل و مدیریت شفاف است. اگر بانک مرکزی نتواند با مداخله مستمر نرخ ارز را حفظ کند یا اگر بازارهای موازی شکل بگیرند، این سیاست به نوسان شدید و بحرانهای ناگهانی میانجامد.
ریسکهای نظام نرخ ارز ثابت
نظام ارزی ثابت گرچه در ظاهر ثبات و آرامش به بازار ارز هدیه میدهد، اما در عمل، بدون بسترهای قوی و سیاستهای مکمل، میتواند به بحرانی عمیقتر و پرهزینهتر تبدیل شود.
در ایران، یکی از بارزترین چالشها، کمبود ذخایر ارزی کافی برای حمایت از نرخ تثبیتشده است. بانک مرکزی برای حفظ نرخ رسمی ارز ناچار است به صورت مستمر وارد بازار شود و ارز بفروشد، اما وقتی ذخایر کاهش مییابد، توانایی مداخله محدود شده و نرخ ارز رسمی نمیتواند با واقعیت بازار آزاد هماهنگ بماند. این امر باعث ایجاد شکاف بزرگی بین نرخ رسمی و بازار آزاد میشود که به نفع رانتجویان و افراد خاص تمام میشود.
تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای بینالمللی، عامل دیگری است که ریسکهای اجرای نظام ارزی ثابت را در ایران افزایش میدهد. این تحریمها دسترسی به منابع ارزی خارجی را دشوار و هزینه مبادلات ارزی را افزایش داده است، بنابراین حفظ نرخ ارز ثابت به هزینههای گزاف و مداخلات سنگین نیاز دارد.
از سوی دیگر، نوسانات بازار غیررسمی و ایجاد بازار سیاه ارز یکی از پیامدهای مستقیم نظام ارزی ثابت در شرایطی است که نرخ تعیینشده از قیمت واقعی ارز فاصله زیادی دارد. این بازارها باعث میشوند بخش بزرگی از اقتصاد در سایه فعالیت کند و شفافیت کاهش یابد.
در سطح جهان نیز تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که نظام ارزی ثابت برای اقتصادهایی که زیرساختهای مالی قوی، ذخایر ارزی پایدار و بازارهای توسعهیافته دارند مناسب است. در کشورهایی با ساختار اقتصادی شکننده، اجرای این نظام اغلب منجر به بحرانهای ارزی و مالی شده است.
برای مثال، در دهههای اخیر، کشورهایی مانند آرژانتین بارها با تلاش برای حفظ نرخ ارز ثابت مواجه شدند، اما به دلیل فشارهای داخلی و خارجی، کسری بودجه و کمبود ذخایر، این سیاستها در نهایت به فروپاشی نظام ارزی انجامید. ونزوئلا نیز تجربه مشابهی داشته که منجر به ابرتورم و فروپاشی اقتصادی شد. البته این دو کشور در حال حاضر با تغییر سیاستهای اقتصادی خود تنوانستهاند تا حد ارزش پول خود را افزایش دهند.
بنابراین، سیاستگذاران اقتصادی باید پیش از اتخاذ نظام ارزی ثابت، این ریسکها و چالشها را به دقت ارزیابی کنند و اقدامات لازم برای تقویت ذخایر، افزایش شفافیت و اصلاح ساختارهای مالی را در دستور کار قرار دهند.
مزایای نظام ارزی ثابت
در کنار ریسکها و چالشهایی که به آنها اشاره شد، نظام ارزی ثابت میتواند مزایایی هم داشته باشد و برای برخی کشورها به گزینهای جذاب تبدیل شود. این نظام، با هدف ایجاد ثبات و کاهش نوسانات، میتواند در کوتاهمدت و حتی بلندمدت آثار مثبتی بر اقتصاد داشته باشد.
یکی از مهمترین مزایای این نظام، کاهش نوسانات نرخ ارز است. نرخ ارز ثابت باعث میشود فعالان اقتصادی، صادرکنندگان و واردکنندگان بتوانند برنامهریزی دقیقتری برای تجارت و سرمایهگذاریهای خود داشته باشند. این ثبات به ویژه در شرایط بازارهای جهانی ناپایدار، اطمینان بیشتری برای کسبوکارها ایجاد میکند.
مزیت دیگر، کنترل انتظارات تورمی است. وقتی نرخ ارز تثبیتشده باشد، فشار بر قیمت کالاهای وارداتی کاهش مییابد و این موضوع به کنترل تورم کمک میکند. به عبارت دیگر، نرخ ارز ثابت میتواند نقش مهمی در سیاستهای ضدتورمی ایفا کند.
همچنین، نظام ارزی ثابت میتواند اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی را افزایش دهد. ثبات نرخ ارز از دید سرمایهگذاران نشانهای از ثبات اقتصادی و سیاستگذاریهای قابل پیشبینی است و میتواند جریان سرمایه را به سمت کشور تسهیل کند.
در برخی موارد، نظام ارزی ثابت به دولتها کمک میکند تا کاهش ریسکهای مرتبط با نرخ ارز را تجربه کنند، بهویژه زمانی که اقتصاد کشور بهشدت وابسته به واردات یا صادرات کالاهای خاص است. این موضوع ازجمله در کشورهای کوچک یا اقتصادهای باز که در معرض نوسانات شدید ارزی قرار دارند، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
درنهایت
این نظام میتواند به عنوان ابزاری برای تثبیت و مدیریت سیاستهای پولی و مالی عمل کند. با داشتن نرخ ارز ثابت، بانک مرکزی و دولت میتوانند سیاستهای اقتصادی خود را بهتر هماهنگ کرده و از اثرات جانبی نوسانات نرخ ارز در اقتصاد جلوگیری کنند.