معرفی انواع استراتژی معاملاتی پرایس اکشن
بازار بورس، ارز دیجیتال و فارکس به عنوان یک دنیای بزرگ برای سرمایهگذاری، نیازمند استراتژیهای معاملاتی به منظور مدیریت ریسک و کسب سود هستند. پرایس اکشن یکی از استراتژیهای محبوبی است که توسط معاملهگران استفاده میشود. این استراتژی یک روش تحلیلی است که بر اساس حرکت قیمت و الگوهای نموداری قیمت در بازار عمل میکند. تمرکز در این استراتژی بر روی دادههای قیمتی است و به تحلیل و بررسی نمودارهای قیمتی میپردازد تا بتواند آینده یک سهم را پیشبینی کند. در ادامه به بررسی انواع استراتژی معاملاتی پرایس اکشن پرداخته شده است.
- برای آشنایی با مفاهیم تحلیل تکنیکال و انواع ابزارهای آن، مطالعه مقاله تحلیل تکنیکال پیشنهاد میشود.
استراتژی پرایس اکشن چیست؟
استراتژیهای معاملاتی به قوانین و رویکردهایی گفته میشود که معاملهگران در شرایط مختلف به خصوص شرایط حساس بازارهای مالی از آنها استفاده میکنند. به این ترتیب هر چه شرایط دشوار باشد، معاملهگر دچار استرس نخواهد شد و میتواند با آرامش کامل روند معامله را طی کند. پرایس اکشن «Price Action Trading» به معنای عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است که یک شیوه یا استراتژی معاملاتی محسوب میشود. با آموزش استراتژی پرایس اکشن معاملهگر تمام تصمیمات خود در رابطه با معامله را صرفا بر اساس حرکات نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور ، اسیلاتور و…) و بررسی رفتار قیمت اخذ میکند.
لازم به ذکر است کاربرد استراتژیهای پرایس اکشن عمدتا بر روی تحلیل تکنیکال است. تکنیکالیستها و معاملهگران با استفاده از الگوهای قیمتی و با روانشناسی این الگوها، استراتژیهای پرایس اکشن را میسازند.
اهمیت استراتژی پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال
اهمیت پرایس اکشن در معاملات بازارهای مالی از جوانب متعددی قابل بررسی است. این رویکرد، به معاملهگران امکان میدهد تا به طور دقیقتر و بهینهتر نقطه ورود و خروج خود در بازارهای مالی را مشخص کنند. استراتژیهای پرایس اکشن، بر اساس تحلیل خطوط قیمتی و الگوهای تشکیل شده بر روی نمودار شمعی طراحی میشوند. این استراتژیها به عنوان یکی از روشهای برجسته در معاملات بازار مالی، بر پایه تحلیل حرکات قیمتی به معاملهگران کمک میکنند تا الگوهای تکراری و نوسانات بازار را شناسایی و تحلیل کنند. یکی از مهمترین ویژگیهای استراتژیهای پرایس اکشن، اعتماد به الگوهای قیمتی و تاریخچه بازار است. معاملهگران با تحلیل مدلهای مختلف، میتوانند الگوهایی که قبلا در بازار اتفاق افتاده است را شناسایی کنند و از آنها در تصمیمگیریهای آینده بهرهمند شوند.
در نهایت استراتژیهای پرایس اکشن ابزارهای موثری در تحلیل تکنیکال به شمار میآیند که به معاملهگران این امکان را میدهند تا با دقت بیشتری به بازار نگاه کنند و از نقاط ورود و خروج استراتژیک برای بهینهسازی سود و مدیریت ریسک بهرهمند شوند.
انواع استراتژیهای معاملاتی در پرایس اکشن
به صورت کلی در تحلیل پرایس اکشن، معاملهگران از الگوها و استراتژیهای مختلفی برای انجام معاملات خود استفاده میکنند. در یک دستهبندی کلی، میتوان همه این الگوها را در سه گروه استراتژیهای مبتنی بر کندل استیک، استراتژیهای مربوط به خطوط روند و کانالهای قیمتی و همچنین استراتژیهای مبتنی بر سطوح عرضه و تقاضا در نظر گرفت.
استراتژی پرایس اکشن مبتنی بر کندل استیک
کندل استیک (Candlestick) نوعی نمودار قیمت است که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد. در مقاله کندل شناسی پرایس اکشن، انواع الگوهای کندلی به طور کامل توضیح داده شدهاند. در این بخش به بررسی برخی از استراتژیهای معاملاتی بر اساس این کندلها پرداخته میشود.
1. استراتژی معاملاتی پین بار
استراتژی پین بار، یکی از پرکاربردترین الگوهای شمعی در تحلیل پرایس اکشن است. این الگو، زمانی تشکیل میشود که یک شمع با بدنه نسبتا کوتاه و سایههای بلند بالا و پایین ظاهر شود. الگو پین بار پیشبینیکننده حرکت نمودار به سمت صعودی یا نزولی است و از طریق آن میتوان میزان قدرت خریداران و فروشندگان را سنجید. استراتژی پرایس اکشن بر اساس پین بار برای معاملات روزانه کارایی دارد. به گونهای که حرکت برگشتی شارپ و عدم پذیرش یک محدوده خاص قیمت را نشان میدهد. سایه پین بار نشاندهنده عبور قیمت از آن محدوده است و علاوه بر آن به این نکته نیز اشاره میکند که قیمت در خلاف جهت سایه پین بار به حرکت خود ادامه میدهد.
نحوه معامله با استراتژی پین بار
با توجه به این نکته که کندل پین بار از قدرت بالایی برخوردار است، در صورتی که پین بار در سقف بالای نمودار دیده شود، به احتمال زیاد سیگنال مناسبی برای فروش و هنگامیکه الگوی پین بار در کف قیمتی و روی نقطه حمایتی با سایه بلند دیده شود، سیگنال خرید صادر میشود.
محل مناسب برای ورود و تعیین حد ضرر در پین بار
مشاهده الگوی پین بار در کف قیمتی و نقاط حمایتی نمودار بهترین محل برای ورود به معامله است. در این نقاط سیگنال خرید صادر میشود و میتوان انتظار رشد قیمتی در ادامه روند را داشت. به خصوص اگر این روند تثبیت شود، قدرت سیگنال برای ورود، بالاتر میرود.
در الگوی پین بار برای تعیین حد ضرر بهتر است که نسبت به سایه پین بار، حد ضرر را مشخص کرد تا اگر قیمت سهام از نقطه پایین سایه، پایینتر رفت، سهام خود را فروخت.
2. استراتژی پرایس اکشن الگوی کندل برگشتی
الگوهای برگشتی الگوهایی از کندلهای قیمتی هستند که برگشت روند را نشان میدهند. این الگوها معمولا در انتهای روندهای صعودی یا نزولی تشکیل میشوند و احتمال برگشت روند را افزایش میدهند. برگشت روند در تحلیل تکنیکال به این معنی است که روند صعودی به نزولی و برعکس تبدیل شود.
زمانی که الگوی برگشتی در نمودار قیمتی مشاهده میشود، معاملهگر باید قدرت سیگنال را در نظر بگیرد. اگر سیگنال قوی باشد، معمولا سه گزینه کلی وجود دارد:
1. اگر تریدر در پوزیشنی هم راستای روند قدیمی باشد، میتواند از همه پوزیشنهای بازش خارج شود.
2. در صورتی که تریدر باور دارد سیگنال برگشتی خیلی قوی نیست، میتواند حد ضررش را سختتر کند یا بخشی از پوزیشنهای خودش را ببندد.
3. اگر نسبت به بازار وضعیت خاصی ندارد، میتواند از این سیگنالها برای ورود به یک پوزیشن جدید در جهت معکوسشدگی روند استفاده کند.
محل مناسب برای ورود و تعیین حد ضرر در الگوهای برگشتی
اکثر الگوها شامل یک، دو یا سه کندل استیک هستند. صرف نظر از تعداد کندلها زمانی که الگوها کامل میشوند، معاملهگر میتواند هنگام بازشدن کندل بعدی، وارد حالتی در جهت برگشت روند شود.
زمانی که معکوسشدگی روند در جهت صعودی مشاهده میشود، بهتر است پایینتر از کف کل الگو یک حد ضرر برای خود تنظیم کرد و هنگامیکه معکوسشدن در جهت نزولی مشاهده شد، حد ضرر را بالاتر از نقطه اوج کل الگو قرار دهید.
3. استراتژی کندل اینساید بار پرایس اکشن
این الگو به عنوان یک استراتژی پرایس اکشن استفاده میشود. اینساید بار نوعی دیگر از الگوهای هارامی است که از دو کندل تشکیل میشود. در این الگو عموما کندل اول دارای بدنهای بزرگ و کندل بعدی بدنهای کوچک با ساختار مخالف دارد. به این صورت زمانی که کندل اول صعودی باشد، حتما کندل دوم نزولی خواهد بود. این کندل نشاندهنده استراحت نسبی بازار و هشدار جدی برگشت روند است. در این الگو کندل قدرتمند دوم میتواند نشان از تغییر ناگهانی فشار عرضه و تقاضا باشد.
محل مناسب برای ورود و تعیین حد ضرر در اینساید بار
بهترین زمان ورود برای سیگنال نوار داخلی این است که توقف خرید یا فروش را در بالا یا پایین نوار مادر قرار داد. سپس هنگامی که قیمت در بالا یا پایین نوار مادر شکسته شد، سفارش ورود تکمیل میشود. محل حد ضرر معمولا در انتهای نوار بعد از نوار مادر در نظر گرفته میشود.
استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن بر اساس خطوط روند
بازارها هیچگاه در یک خط راست و جهت خاص حرکت نمیکنند. تغییرات قیمت بازارها به صورت امواجی پی در پی مشخص میشوند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) هستند. برآیند حرکات این موجها روند بازار را تشکیل میدهد. هدف تحلیلگران تکنیکال از مطالعه نمودارهای قیمتی، بررسی گذشته و پیشبینی آینده روند قیمتها است. به طور کلی خط روندها نشاندهنده جهت حرکت قیمتها هستند. در ادامه به دو مدل استراتژی معاملاتی پرایس اکشن بر مبنای خطوط روند در پرایس اکشن پرداخته شده است.
1. استراتژی معامله با خطوط روند
برای انجام معامله در جهت روند میتوان از دو استراتژی جهش از خط روند استفاده کرد. در استراتژی جهش از خط روند معاملهگر میتواند پس از برخورد سوم در جهت روند وارد معامله شود. با کمک استراتژی خط روند پرچم نیز میتواند در روند نزولی بازار سود خوبی کسب کند. همچنین تریدر میتواند بر خلاف استراتژی معامله در جهت روند اصلی نمودار نیز نوسانگیری کند. برای انجام معامله در خلاف جهت روند میتوان با استفاده از فیبوناچی و سقف و کفهای قبلی، سطوحی را به عنوان تارگت یا بازگشتی (Reversal) در نظر گرفت. سپس در محدوده بازگشتی وارد معامله شد و تارگت خود را با توجه به خط روند تعیین کرد. در این حالت میتوان به موازات خط روند خود یک خط دیگر رسم کرد و یک کانال تشکیل داد. سپس درصورت مشاهده یک سیگنال بازگشتی وارد معامله شد.
2. معامله با استفاده از استراتژی کانال
روش معاملاتی با استفاده از کانالهای قیمتی در تحلیل تکنیکال یک استراتژی روندمحور است. برای استفاده از این روش باید کانالی شیبدار وجود داشته باشد تا مطمئن شد که بازار دارای روند است. کانال خط روند یک ابزار مناسب در این روش معاملاتی است.
زمانی که تریدر قصد دارد با کمک کانالها معامله کند، بهتر است پیرو روند اصلی باز معامله خود را انجام دهد. به این صورت که اگر کانال صعودی است، به دنبال سیگنال خرید از نقطه حمایتی باشد. از آنجایی که کانال نشانگر روند بازار است، تمام استراتژیهایی که برای معامله با روند کاربرد دارد، در معامله با کانال نیز صدق میکند. در این استراتژی، معاملهگر میتواند در نقاط حمایتی سهام را خریداری کند و در نقطه مقاومتی قیمت به فروش برساند. همچنین با استفاده از تاییدیههایی همچون تکمیل پولبک و الگوهای شمعی بازگشتی، معاملهگر میتواند پس از شکست کانالها نیز از فرصتهای معاملاتی استفاده کند.
استراتژی پرایس اکشن بر اساس عرضه و تقاضا
بر اساس علم اقتصاد، قانون عرضه و تقاضا، قیمت یک محصول را تعیین میکند. عوامل مختلفی از جمله اخبار منتشرشده، گزارشهای مالی و فعالیت و جریان بازار باعث میشود تریدرهای مختلف با استراتژیهای متفاوت برای خرید یا فروش دارایی های خود اقدام کنند و به این ترتیب میزان عرضه و تقاضا را تغییر دهند. این تغییرات که میتوانند صعودی، نزولی یا خنثی باشند، در نمودارهای قیمتی مشاهده میشوند. حالتهای مختلفی که در میزان عرضه و تقاضا دیده میشود، به ترتیب زیر هستند:
- زمانی که قیمت روند صعودی داشته باشد، تقاضا از عرضه بیشتر خواهد بود.
- زمانی که قیمت در روند نزولی قرار بگیرد، عرضه بیشتر از تقاضا خواهد بود.
- زمانی که قیمت در یک رنج مشخص نوسان میکند و در واقع یک روند خنثی دارد، میتوان گفت میزان عرضه و تقاضا در تعادل است.
1. استراتژی معامله در بازار بدون روند (بازار رنجهای قیمتی)
بازار رنج هنگامی ایجاد میشود که قیمت در یک محدوده مشخص نوسان کند. بدین معنی که که قیمت برای مدتی به یک مسیر ادامه میدهد و در یک جهت در حال حرکت است. این وضعیت در بازار عدم قطعیت سرمایهگذاران را نشان میدهد. معمولا بعد از این روند یک تغییر بزرگ در قیمت دارایی اتفاق میافتد. برخی از معاملهگران در طول این رنج، دست به معامله میزنند و برخی منتظر شکست قیمت میمانند.
در حالت کلی میتوان از استراتژی معامله در رنجهای قیمتی استفاده کرد. در این استراتژی، رنج قیمتی به دو بخش شامل بخش بالایی «ناحیه مقاومت» و بخش پایینی «ناحیه حمایت» تقسیم میشود. در ادامه با استفاده از الگوهای شمعی تاییدکننده، میتوان در سطح مقاومت، اقدام به فروش و در سطح حمایت آن؛ اقدام به خرید کرد.
2. استراتژی پرایس اکشن شکست حمایت و مقاومت
سقفها و کفهای نوسانی نقاط چرخش قبلی بازار هستند. هر نقطه نوسانی میتواند یک سطح حمایت یا مقاومت باشد. سطوح حمایت و مقاومت از اتصال تعداد زیادی نقاط کف و سقف ایجاد میشوند. این خطوط بیانگر اتصال نقاط مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند و در محدوده حمایت تمایل به خرید (تقاضا) و در محدوده مقاومت تمایل به فروش (عرضه) بیشتر میشود.
در روندهای صعودی، احتمال حفظ سطوح حمایت بالا است. در روندهای نزولی نیز احتمال حفظ سطوح مقاومت بالا است. بنابراین در صورت مشاهده حفظ سطوح حمایت، میبایست وارد موقعیتهای معاملاتی خرید شد. در صورت مشاهده حفظ سطوح مقاومت نیز عکس این قضیه عمل کرد. توجه به سطوح قیمت، روشی آسان در پیبردن به جهتگیری بارز بازار است.
همچنین هنگامی که یکی از این سطوح با حجم و قدرت بالایی شکسته شود، احتمال تداوم حرکت قیمت در همان جهت بسیار بالا است. بنابراین، میتوان پس از شکست یک سطح مقاومت، اقدام به خرید و پس از شکست یک سطح حمایت، اقدام به فروش کرد. البته استفاده از تاییدیههای بیشتر از نمودار پرایس اکشن، برای اطمینان از صحت سیگنال، ضروری است.
مدیریت ریسک در پرایس اکشن
یکی دیگر از جنبههای معاملهگری بر اساس پرایس اکشن مدیریت ریسک است. معاملهگران برای کاهش ریسک و افزایش احتمال موفقیت، باید به نکات زیر توجه کنند:
- تعیین حجم معاملات: حجم معاملات میبایست به گونهای تعیین شود تا در صورت وقوع ضرر، کل حساب معاملاتی تحت تاثیر قرار نگیرد.
- تنوع در معاملات: به جای تمرکز بر یک ابزار معاملاتی خاص، سعی کنند در چندین ابزار مختلف معامله کرده تا ریسک کلی خود را کاهش دهند.
- پیروی از استراتژی: همواره به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشند و از تصمیمگیریهای احساسی پرهیز کنند.
- استفاده از حد ضرر: همیشه از حد ضرر استفاده کنند تا در صورت حرکت قیمت برخلاف انتظار، زیانهای خود را محدود کنند.
نتیجهگیری
پرایس اکشن یکی از قدرتمندترین و کارآمدترین روشهای تحلیل و معامله در بازارهای مالی است. تحلیلگران با استفاده از اصول، الگوها و بهترین استراتژی پرایس اکشن، میتوانند نقاط ورود و خروج مناسبی را شناسایی کرده و ریسک معاملات خود را به حداقل برسانند.