کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) چیست و چه کاری انجام میدهد؟

کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (U.S. Securities and Exchange Commission – SEC)، یک نهاد نظارتی مستقل و قدرتمند در دولت فدرال ایالات متحده محسوب میشود که مسئولیتهای اصلی آن، شامل اجرای قوانین فدرال مربوط به اوراق بهادار، محافظت از سرمایهگذاران، تسهیل فرایند جذب سرمایه برای شرکتها، و حفظ یکپارچگی، انصاف و کارایی بازارهای مالی در آمریکا است.
به بیان ساده، SEC به عنوان پلیس بازارهای مالی آمریکا عمل میکند تا اطمینان حاصل شود که همه فعالان بازار، از شرکتهای بزرگ تا سرمایهگذاران خرد، طبق قوانین مشخصی عمل میکنند. این نهاد با الزام شرکتها به افشای اطلاعات مالی دقیق و به موقع و همچنین مبارزه با کلاهبرداری و دستکاری در بازار، به دنبال ایجاد اعتماد در فضای اقتصادی است. مقاله حاضر، جهت آشنایی کامل با این نهاد تاثیرگذار، به صورت جامع ساختار، وظایف، اختیارات قانونی و چالشهای نوین آن را تشریح میکند و نقش حیاتیاش را در ثباتبخشی به اقتصاد آمریکا و جهان مورد بررسی قرار میدهد.
علت تاسیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا
تاریخچه تاسیس SEC به طور مستقیم با یکی از تاریکترین دوران تاریخ اقتصادی آمریکا، یعنی سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ و رکود بزرگ پس از آن، گره خورده است. قبل از این بحران، بازارهای مالی با حداقل نظارت فدرال فعالیت میکردند و قوانین موجود که به «قوانین آسمان آبی» (Blue Sky Laws) مشهور بودند، عمدتا در سطح ایالتی اجرا میشدند و برای جلوگیری از کلاهبرداریهای گسترده کافی نبودند.
در دهه ۱۹۲۰، سرمایهگذاری در بورس به یک فعالیت همگانی تبدیل شده بود، اما این فضا مملو از سفتهبازی، ارائه اطلاعات نادرست و دستکاری قیمتها توسط بازیگران بزرگ بازار بود. سرمایهگذاران عادی اغلب قربانی طرحهایی میشدند که در آن، ارزش سهام به صورت مصنوعی بالا برده میشد و سپس به عموم فروخته میشد. وقوع «سهشنبه سیاه» در ۲۹ اکتبر ۱۹۲۹، اعتماد عمومی به بازارهای سرمایه را به کلی از بین برد و ضرورت انجام اصلاحات ساختاری و نظارتی را آشکار کرد.
در پاسخ به این بحران، کنگره ایالات متحده با تصویب قانون اوراق بهادار سال ۱۹۳۳ (Securities Act of 1933) و قانون بورس اوراق بهادار سال ۱۹۳۴ (Securities Exchange Act of 1934)، چارچوب قانونی جدیدی را برای بازارهای مالی تعریف کرد. قانون دوم، به طور رسمی کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) را به عنوان یک نهاد فدرال مستقل برای اجرای این قوانین ایجاد کرد. هدف اصلی از ایجاد SEC، بازگرداندن اعتماد از دست رفته سرمایهگذاران از طریق اعمال شفافیت و پاسخگویی در بازار بود.
اهداف و ماموریت سهگانه SEC
ماموریت کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا بر سه هدف اصلی و در هم تنیده استوار است که اساس تمام فعالیتهای آن را تشکیل میدهد:
- حمایت از سرمایهگذاران: این هدف، سنگ بنای فعالیتهای SEC است. این کمیسیون تلاش میکند اطمینان حاصل کند که سرمایهگذاران، به ویژه سرمایهگذاران خرد، به اطلاعات دقیق، کامل و قابل اتکایی دسترسی دارند تا بتوانند تصمیمات آگاهانهای در سرمایهگذاریها بگیرند. این حمایت از طریق الزام به افشای اطلاعات و مبارزه با هرگونه تقلب، فریب یا ارائه اطلاعات گمراهکننده صورت میپذیرد.
- حفظ بازارهای منصفانه، منظم و کارآمد: SEC بر عملکرد صحیح بازارها نظارت میکند تا از رفتارهای ناعادلانه مانند معاملات داخلی (insider trading)، دستکاری بازار و سایر سواستفادهها جلوگیری کند. یک بازار کارآمد بازاری است که در آن قیمتها به درستی منعکسکننده اطلاعات موجود باشند و سرمایه به سمت فرصتهای مولد هدایت شود.
- تسهیل جذب سرمایه: SEC نقش مهمی در رشد اقتصادی ایفا میکند. با ایجاد یک محیط باثبات و شفاف، این کمیسیون به شرکتها کمک میکند تا سرمایه مورد نیاز خود را برای رشد، نوآوری و ایجاد اشتغال، از طریق بازارهای مالی جذب کنند. این هدف در تعادل با حمایت از سرمایهگذار قرار دارد؛ یعنی تسهیل جذب سرمایه نباید به قیمت نادیده گرفتن حقوق سرمایهگذاران تمام شود.
این سه هدف به یکدیگر وابسته هستند. بازارهایی که منصفانه و شفاف هستند، اعتماد سرمایهگذاران را جلب میکنند و سرمایهگذارانی با اعتماد بیشتر به بازار، تمایل بیشتری به تامین سرمایه مورد نیاز شرکتها خواهند داشت.
ساختار سازمانی و ریاست SEC
کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا توسط یک هیئت پنج نفره از کمیسیونرها اداره میشود. هر کمیسیونر توسط رئیسجمهور ایالات متحده با تایید مجلس سنا برای یک دوره پنج ساله منصوب میشود. برای حفظ استقلال و بیطرفی سیاسی، قانون حکم میکند که بیش از سه کمیسیونر نمیتوانند از یک حزب سیاسی باشند. رئیسجمهور یکی از کمیسیونرها را به عنوان رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا انتخاب میکند که نقش مدیر اجرایی و سخنگوی اصلی این نهاد را بر عهده دارد. در حال حاضر، پاول آتکینز (Paul S. Atkins) ریاست این کمیسیون را بر عهده دارد.
این آژانس دارای چندین بخش و دفتر تخصصی است که هر یک بر جنبه خاصی از قوانین اوراق بهادار نظارت دارند. مهمترین بخشها عبارتاند از:
- بخش مالی شرکتها (Division of Corporation Finance): بر افشای اطلاعات شرکتهای عمومی نظارت دارد.
- بخش معاملات و بازارها (Division of Trading and Markets): بر فعالیت فعالان بازار مانند بورسها، کارگزاران و سازمانهای خودتنظیمگر (SROs) نظارت میکند.
- بخش مدیریت سرمایهگذاری (Division of Investment Management): بر شرکتهای سرمایهگذاری مانند صندوقهای مشترک و مشاوران سرمایهگذاری نظارت دارد.
- بخش اجرا (Division of Enforcement): مسئول تحقیق و پیگرد قانونی نقضکنندگان قوانین اوراق بهادار است.
- بخش تحلیل اقتصادی و ریسک (Division of Economic and Risk Analysis): تحلیلهای اقتصادی را برای حمایت از تمام فعالیتهای کمیسیون ارائه میدهد.
قوانین زیربنایی و اختیارات نظارتی SEC
اختیارات گسترده SEC ریشه در مجموعهای از قوانین فدرال دارد که طی دههها برای پاسخ به نیازهای متغیر بازارهای مالی تصویب شدهاند. این قوانین چارچوب جامعی برای تنظیم (رگولاتوری) حوزه اوراق بهادار فراهم میکنند.
جدول زیر، قوانین کلیدی که زیربنای فعالیت کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا را شکل میدهند، به طور خلاصه معرفی میکند.
نام قانون | سال تصویب | اهداف اصلی و مفاد کلیدی |
---|---|---|
قانون اوراق بهادار | ۱۹۳۳ | الزام به افشای اطلاعات مالی در عرضههای اولیه عمومی (IPOs)؛ ممنوعیت کلاهبرداری در فروش اولیه اوراق بهادار. |
قانون بورس اوراق بهادار | ۱۹۳۴ | تاسیس SEC؛ تنظیم معاملات در بازار ثانویه؛ الزام به گزارشدهی دورهای شرکتها؛ نظارت بر فعالان بازار. |
قانون شرکتهای سرمایهگذاری | ۱۹۴۰ | تنظیم ساختار و عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و سایر شرکتهای سرمایهگذاری برای محافظت از سرمایهگذاران. |
قانون مشاوران سرمایهگذاری | ۱۹۴۰ | تنظیم فعالیت مشاوران سرمایهگذاری و الزام آنها به عمل بر اساس وظیفه امانتداری (Fiduciary Duty) در قبال مشتریان. |
قانون ساربینز-آکسلی | ۲۰۰۲ | پاسخ به رسواییهای حسابداری؛ تقویت حاکمیت شرکتی، استقلال حسابرسان و کنترلهای داخلی شرکتهای عمومی. |
قانون داد-فرانک | ۲۰۱۰ | اصلاحات گسترده پس از بحران مالی ۲۰۰۸؛ افزایش نظارت بر ریسک سیستمی و حمایت از افشاگران (Whistleblowers). |
قانون جابز (JOBS) | ۲۰۱۲ | تسهیل جذب سرمایه برای شرکتهای کوچک و نوپا از طریق کاهش برخی الزامات نظارتی. |
قانون اوراق بهادار سال ۱۹۳۳
این قانون که اغلب به عنوان قانون «حقیقت در اوراق بهادار» شناخته میشود، بر بازار اولیه تمرکز دارد؛ یعنی زمانی که اوراق بهادار برای اولین بار به عموم عرضه میشوند. هدف اصلی آن اطمینان از این است که سرمایهگذاران اطلاعات مالی و غیرمالی معناداری در مورد اوراق بهادار در حال فروش و شرکت صادرکننده دریافت میکنند.
ابزار اصلی این قانون، اظهارنامه ثبت (Registration Statement) است. هر شرکتی که قصد دارد اوراق بهادار خود را به صورت عمومی عرضه کند، باید یک اظهارنامه ثبت نزد SEC پر کند. این سند حاوی اطلاعات جامعی درباره موارد زیر است:
- شرح کسبوکار و داراییهای شرکت
- اطلاعات مربوط به اوراق بهادار عرضه شده
- اطلاعات مربوط به تیم مدیریت شرکت
- صورتهای مالی حسابرسیشده
SEC این اطلاعات را برای اطمینان از کفایت و دقت افشا بررسی میکند، اما کیفیت یا ارزش سرمایهگذاری را تایید نمیکند. این نهاد تنها تضمین میکند که سرمایهگذار به اطلاعات لازم برای تصمیمگیری آگاهانه دسترسی دارد و مسئولیت نهایی ارزیابی ریسک بر عهده خود سرمایهگذار است.
قانون بورس اوراق بهادار سال ۱۹۳۴
این قانون با تاسیس رسمی کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، نظارت فدرال را به بازار ثانویه نیز گسترش داد؛ یعنی بازاری که در آن اوراق بهادار پس از عرضه اولیه، بین سرمایهگذاران معامله میشوند. این قانون به SEC اختیارات گستردهای برای نظارت بر تمام جنبههای این بازار اعطا کرد.
مفاد کلیدی این قانون عبارتاند از:
- گزارشدهی دورهای: شرکتهای عمومی موظف هستند گزارشهای منظمی را به SEC ارائه دهند. این گزارشها شامل گزارش سالانه (فرم 10-K)، گزارش فصلی (فرم 10-Q) و گزارش رویدادهای مهم (فرم 8-K) است که از طریق پایگاه داده EDGAR به صورت عمومی در دسترس قرار میگیرند.
- نظارت بر فعالان بازار: این قانون به SEC اجازه میدهد تا بر بورسهای اوراق بهادار (مانند NYSE و NASDAQ)، کارگزاران- معاملهگران (Broker-Dealers) و سازمانهای خودتنظیمگر (SROs) مانند سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) نظارت کند.
- مقررات ضد کلاهبرداری: این قانون به طور صریح هرگونه اقدام فریبکارانه یا دستکاری در بازار، از جمله معاملات داخلی (Insider Trading) را ممنوع میکند و به SEC قدرت پیگرد قانونی متخلفان را میدهد.
قوانین سال ۱۹۴۰
دو قانون مهم دیگر که در سال ۱۹۴۰ تصویب شدند، دو گروه کلیدی از فعالان بازار را هدف قرار دادند:
- قانون شرکتهای سرمایهگذاری (Investment Company Act): این قانون بر فعالیت نهادهایی که پول سرمایهگذاران را جمعآوری کرده و در سبدی از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند، نظارت دارد. معروفترین این نهادها، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک (Mutual Funds) هستند. این قانون با هدف جلوگیری از تضاد منافع و حمایت از سرمایهگذاران این صندوقها تدوین شده است.
- قانون مشاوران سرمایهگذاری (Investment Advisers Act): این قانون فعالیت اشخاصی را که در ازای دریافت پول به دیگران مشاوره سرمایهگذاری میدهند، تنظیم میکند. این قانون مشاوران را ملزم میکند که نزد SEC یا مقامات ایالتی ثبتنام کنند و مهمتر از آن، وظیفه امانتداری (Fiduciary Duty) در قبال مشتریان خود داشته باشند؛ یعنی همیشه باید منافع مشتری را بر منافع خود ترجیح دهند.
قوانین مدرن ساربینز-آکسلی، داد-فرانک، و جابز
در دهههای اخیر، کنگره با تصویب قوانین جدید، اختیارات کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده را برای مقابله با چالشهای نوین گسترش داده است:
- قانون ساربینز-آکسلی (Sarbanes-Oxley Act) سال ۲۰۰۲: در واکنش به رسواییهای بزرگ شرکتهایی مانند انرون و ورلدکام در حوزه حسابداری، این قانون برای بهبود دقت و قابلیت اتکای گزارشهای مالی تصویب شد. این قانون الزامات سختگیرانهای برای استقلال حسابرسان و مسئولیت مدیران عامل و مدیران مالی در قبال صورتهای مالی تعیین کرد.
- قانون اصلاحات وال استریت و حمایت از مصرفکننده داد-فرانک (Dodd-Frank Act) سال ۲۰۱۰: این قانون جامع، در پاسخ به بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸، اصلاحات گستردهای را در سیستم مالی آمریکا به وجود آورد. این قانون ضمن افزایش نظارت بر ریسک سیستمی، اختیارات SEC را در زمینههایی مانند نظارت بر مشتقات مالی، آژانسهای رتبهبندی اعتباری و همچنین ایجاد دفتر حمایت از افشاگران (Office of the Whistleblower) تقویت کرد.
- قانون راهاندازی کسبوکارهای نوپا (JOBS Act) سال ۲۰۱۲: این قانون با هدف تسهیل جذب سرمایه برای شرکتهای کوچک و در حال رشد، برخی از الزامات نظارتی SEC را برای این شرکتها سادهسازی کرد تا فرایند عرضه اولیه عمومی (IPO) برای آنها آسانتر شود.
کارکردهای اصلی و سازوکارهای اجرایی SEC
SEC برای تحقق ماموریت خود، از مجموعهای از ابزارها و کارکردهای نظارتی و اجرایی بهره میبرد که از الزام به افشا تا پیگرد قانونی متخلفان را شامل میشود.
افشای اطلاعات
مهمترین ابزار کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا برای حمایت از سرمایهگذار، الزام به افشای اطلاعات است. این فلسفه بر این اصل استوار است که دسترسی برابر به اطلاعات، اساس یک بازار منصفانه است.
- پایگاه داده EDGAR: تمام گزارشها و اسناد ثبتشده شرکتها نزد SEC، از طریق سیستم آنلاین EDGAR به صورت رایگان در اختیار عموم قرار میگیرد. این سیستم، منبعی حیاتی برای سرمایهگذاران، تحلیلگران و محققان است.
- گزارشهای دورهای (10-K و 10-Q و 8-K): همانطور که در بخش قوانین اشاره شد، این گزارشها به طور مداوم اطلاعات بهروزی را درباره عملکرد مالی، ریسکها و رویدادهای مهم شرکتها ارائه میدهند و به سرمایهگذاران امکان میدهند تا وضعیت سرمایهگذاری خود را به طور مستمر ارزیابی کنند.
- مقررات افشای عادلانه (Regulation FD): این مقررات که در سال ۲۰۰۰ تصویب شد، شرکتها را از افشای گزینشی اطلاعات بااهمیت به تحلیلگران یا سرمایهگذاران نهادی خاص منع میکند. طبق این قانون، هرگاه یک شرکت اطلاعات مادی و غیرعمومی را افشا کند، باید آن را به طور همزمان در دسترس تمام بازار قرار دهد. این قانون به ایجاد یک زمین بازی برابر برای همه سرمایهگذاران کمک شایانی کرده است.
نظارت بر فعالان بازار
SEC بر طیف وسیعی از نهادها و افراد که در بازارهای مالی فعالیت میکنند، نظارت مستقیم یا غیرمستقیم دارد. این نظارت شامل ثبت، بازرسی و اعمال قوانین بر موارد زیر است:
- بورسهای اوراق بهادار: مانند بورس نیویورک (NYSE) و نزدک (NASDAQ).
- سازمانهای خودتنظیمگر (SROs): نهادهایی مانند FINRA که مسئولیت نظارت روزمره بر شرکتهای کارگزاری عضو خود را بر عهده دارند. SEC بر عملکرد این سازمانها نظارت دارد.
- شرکتهای کارگزاری-معاملهگری (Broker-Dealers): نهادهایی که به خرید و فروش اوراق بهادار برای خود یا مشتریان میپردازند.
- مشاوران سرمایهگذاری و صندوقهای مشترک: که مدیریت داراییهای میلیونها سرمایهگذار را بر عهده دارند.
بخش اجرای قانون
بخش اجرای قانون (Division of Enforcement) به عنوان بازوی اجرایی SEC عمل میکند. این بخش مسئولیت تحقیق در مورد تخلفات احتمالی از قوانین اوراق بهادار و پیگرد قانونی متخلفان را بر عهده دارد. در جدول زیر، لیستی از اقدامات اجرایی که SEC انجام میدهد و مجازاتهایی که اعمال میکند نیز آورده شده است.
نوع اقدام/مجازات | توضیحات | هدف اصلی |
---|---|---|
اقدامات مدنی (Civil Actions) | طرح دعوی در دادگاههای فدرال برای دریافت احکامی مانند دستور توقف تخلف و جریمههای نقدی. | مجازات متخلف، بازدارندگی و جبران خسارت سرمایهگذاران. |
رسیدگیهای اداری (Administrative Proceedings) | رسیدگی به پروندهها در داخل خود SEC توسط قضات حقوق اداری که میتواند منجر به جریمه یا تعلیق فعالیت شود. | رسیدگی سریعتر به تخلفات و اعمال مجازاتهای تخصصی. |
بازپسگیری سودهای نامشروع (Disgorgement) | الزام متخلفان به بازگرداندن تمام سودی که از طریق فعالیتهای غیرقانونی به دست آوردهاند. | جلوگیری از سود بردن از تخلف و بازگرداندن پول به قربانیان. |
ممنوعیت و تعلیق (Bars and Suspensions) | منع یا تعلیق دائم یا موقت افراد از فعالیت در صنعت اوراق بهادار یا خدمت به عنوان مدیر یا عضو هیئت مدیره شرکتهای عمومی. | پاکسازی صنعت از فعالان ناصالح و محافظت از بازار. |
ارجاعات کیفری (Criminal Referrals) | در موارد تخلفات جدی مانند کلاهبرداریهای بزرگ، SEC پرونده را برای پیگرد کیفری به وزارت دادگستری (DOJ) ارجاع میدهد. | اعمال مجازاتهای سنگینتر (مانند حبس) برای جرایم شدید. |
برنامه حمایت از افشاگران (Whistleblower Program)
این برنامه که تحت قانون داد-فرانک ایجاد شد، به یکی از موثرترین ابزارهای اجرایی SEC تبدیل شده است. طبق این برنامه، افرادی که اطلاعات دست اول و منحصربهفردی را در مورد نقض قوانین اوراق بهادار به SEC ارائه دهند که منجر به یک اقدام اجرایی موفق با جریمه بیش از یک میلیون دلار شود، میتوانند بین ۱۰ تا ۳۰ درصد از مبلغ جریمه وصولشده را به عنوان پاداش دریافت کنند. این برنامه همچنین از افشاگران در برابر اقدامات تلافیجویانه کارفرمایان محافظت میکند. از زمان آغاز به کار، این برنامه میلیاردها دلار جریمه به همراه داشته و به کشف بسیاری از کلاهبرداریهای بزرگ کمک کرده است.
چالشهای نظارتی SEC در دنیای مدرن
چشمانداز دنیای مالی به سرعت در حال تحول است و کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا با چالشهای جدید و پیچیدهای روبرو است که نیازمند تطبیق مداوم قوانین و رویکردهای نظارتی است.
داراییهای دیجیتال و رمزارزها (Cryptocurrencies)
ظهور رمزارزها و سایر داراییهای مبتنی بر بلاکچین، یکی از بزرگترین چالشهای نظارتی برای SEC در دهه اخیر بوده است. سوال اصلی این است: «آیا این داراییهای دیجیتال باید به عنوان اوراق بهادار (Securities) طبقهبندی شوند و تحت قوانین SEC قرار گیرند یا خیر؟». رویکرد SEC عمدتا بر اساس آزمون هاوی (Howey Test) استوار است؛ یک معیار قانونی که از یک پرونده دادگاه عالی در سال ۱۹۴۶ نشات گرفته و مشخص میکند که آیا یک معامله، یک «قرارداد سرمایهگذاری» و در نتیجه یک ورقه بهادار است یا نیست.
رئیس سابق کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، گری گنسلر، بارها اعلام کرده بود که به اعتقاد او، اکثر ارزهای دیجیتال (به جز بیتکوین که بیشتر به عنوان یک کامودیتی در نظر گرفته میشود) مصداق اوراق بهادار هستند و باید از قوانین ثبت و افشای SEC پیروی کنند. این موضع منجر به اقدامات اجرایی متعددی علیه شرکتها و پروژههای کریپتویی مانند ریپل (Ripple) و صرافیهایی مانند کوینبیس (Coinbase) و بایننس (Binance) شد.
هوش مصنوعی و معاملات الگوریتمی
استفاده روزافزون از هوش مصنوعی (AI) و الگوریتمهای پیچیده در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و معاملات، فرصتها و ریسکهای جدیدی را ایجاد کرده است. SEC بر چندین حوزه کلیدی در این زمینه متمرکز است:
- تضاد منافع: SEC قانونی را برای مدیریت تضاد منافع ناشی از استفاده کارگزاران و مشاوران سرمایهگذاری از هوش مصنوعی و تحلیلهای پیشبینیکننده پیشنهاد کرده است. نگرانی اصلی این است که این فناوریها ممکن است به جای منافع مشتری، برای به حداکثر رساندن سود شرکت به کار گرفته شوند.
- AI-Washing: این نهاد به شدت با شرکتهایی که به طور کاذب درباره استفاده یا قابلیتهای هوش مصنوعی خود به سرمایهگذاران اطلاعات نادرست میدهند، برخورد میکند. این پدیده که به AI-Washing معروف است، یک حوزه تمرکز جدید برای بخش اجرای قانون SEC است.
- ریسکهای سیستمی: تمرکز بالای استفاده از مدلهای هوش مصنوعی مشابه در میان فعالان بزرگ بازار میتواند ریسکهای جدیدی را ایجاد کند و منجر به حرکتهای همزمان و تشدید نوسانات بازار شود. این موضوع، یک چالش جدید برای نظارت بر قیمتها ایجاد میکند.
ریسکهای امنیت سایبری (Cybersecurity)
با افزایش وابستگی شرکتها به فناوری دیجیتال، حملات سایبری به یک ریسک بااهمیت برای شرکتها و سرمایهگذاران تبدیل شدهاند. در پاسخ، SEC در سال ۲۰۲۳ قوانین جدیدی را برای افشای ریسکهای سایبری تصویب کرد. این قوانین شرکتهای عمومی را ملزم میکنند که:
- افشای سریع حوادث: هرگونه حادثه امنیت سایبری «بااهمیت» (Material) را ظرف چهار روز کاری پس از تشخیص، از طریق فرم 8-K به اطلاع عموم برسانند.
- افشای سالانه مدیریت ریسک: فرایندها و سیاستهای خود را برای ارزیابی، شناسایی و مدیریت ریسکهای امنیت سایبری، و همچنین نقش هیئت مدیره و مدیریت در نظارت بر این ریسکها، در گزارش سالانه خود (فرم 10-K) شرح دهند.
این قوانین، امنیت سایبری را از یک موضوع صرفا فنی به یک جزء حیاتی از حاکمیت شرکتی و گزارشهای مالی تبدیل کردهاند. پروندههای اجرایی برجستهای مانند پرونده علیه شرکت SolarWinds و مدیر ارشد امنیت اطلاعات آن، نشاندهنده جدیت SEC در این زمینه است.
اینفلوئنسرهای مالی (Finfluencers)
رشد رسانههای اجتماعی، پدیده جدیدی به نام «اینفلوئنسر مالی» یا Finfluencer را به وجود آورده است؛ افرادی که در پلتفرمهایی مانند یوتیوب، تیکتاک و اینستاگرام توصیههای سرمایهگذاری ارائه میدهند. SEC و FINRA به طور فزایندهای بر فعالیت این افراد نظارت میکنند، زیرا توصیههای آنها میتواند بر تصمیمات سرمایهگذاران خرد تاثیر بگذارد و پتانسیل کلاهبرداری یا دستکاری بازار را دارد.
قوانین SEC به طور کلی ایجاب میکند که هر کسی که برای تبلیغ یک ورقه بهادار پولی دریافت میکند، باید این موضوع و مبلغ دریافتی را به وضوح افشا کند. SEC علیه چندین اینفلوئنسر مشهور که بدون افشای مناسب، به تبلیغ اوراق بهادار یا داراییهای دیجیتال پرداختهاند، اقدامات اجرایی انجام داده است.
نقش پایدار کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا
کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا که از خاکستر یک بحران بزرگ اقتصادی متولد شد، در طول نزدیک به یک قرن فعالیت، به ستون فقرات نظام مالی ایالات متحده و یک الگوی نظارتی در سراسر جهان تبدیل شده است. ماموریت سهگانه آن یعنی حمایت از سرمایهگذار، حفظ یکپارچگی بازار و تسهیل جذب سرمایه، امروز نیز به همان اندازه گذشته اهمیت دارد.
اگرچه ماهیت بازارها با ظهور فناوریهای جدید مانند بلاکچین و هوش مصنوعی به شدت تغییر کرده است، اما اصول بنیادینی که SEC بر آنها استوار است، یعنی شفافیت، انصاف و پاسخگویی، همچنان پابرجا هستند. چالش امروز این نهاد، تطبیق ابزارها و قوانین خود با این دنیای جدید بدون خفه کردن نوآوری است. نبردهای حقوقی در حوزه کریپتو، قوانین جدید در زمینه امنیت سایبری و تمرکز بر هوش مصنوعی، همگی نشاندهنده تلاش مداوم SEC برای باقی ماندن در خط مقدم تحولات و ایفای نقش خود به عنوان نگهبان اعتماد در بازارهای مالی است. در نهایت، باید ذکر کرد که ثبات و سلامت بزرگترین اقتصاد جهان تا حد زیادی به موفقیت کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده در انجام این ماموریت دشوار و حیاتی بستگی دارد.