استراتژی لاکپشت چیست و چه قواعدی دارد؟

در بازارهای مالی، استفاده از استراتژیهای معاملاتی میتواند به تصمیمگیری بهتر و کنترل احساسات کمک کند. این استراتژیها که بر اساس قواعد مشخص عمل میکنند، برای بسیاری از معاملهگران ابزار مهمی برای تحلیل بازار و مدیریت سرمایه به شمار میروند. استراتژی لاکپشت یکی از این استراتژیها است که به طور خاص بر پیروی از روند بازار تمرکز دارد و قوانین واضحی برای ورود و خروج از معاملات، اندازه موقعیت و مدیریت ریسک دارد. در این مقاله ابتدا به معرفی استراتژی لاکپشت پرداخته میشود، سپس قواعد اصلی آن توضیح داده خواهد شد. بعد از آن، نحوه مدیریت ریسک در این استراتژی بررسی میشود و در نهایت، اندیکاتورهای مرتبط با این سیستم توضیح داده خواهند شد.
مفهوم استراتژی لاکپشت
استراتژی لاکپشتی یک استراتژی معاملاتی هدفمند است که بر پایه اصولی ساختارمند و ایدههایی خلاقانه طراحی شده است. برخلاف آنچه از نام آن ممکن است برداشت شود، اجرای معاملات به وسیلهی این روش با دقت و سرعت بالا صورت میگیرد. هدف استراتژی لاکپشتی این است که با استفاده از قوانین مشخص و مدیریت دقیق ریسک به نتایج پایدارتر و قابل تحلیلتر در طول زمان برسد. هسته اصلی آن بر پیروی از روند بازار استوار است. معاملهگران اعتقاد دارند که وقتی یک روند قیمتی شکل میگیرد، ممکن است برای مدتی ادامه داشته باشد. بنابراین، هدف این استراتژی ورود به معاملات هنگام شکستهای قیمتی است تا از حرکتهای قیمت برای کسب سود استفاده شود. تصمیمگیریها در استراتژی لاکپشت بر اساس قوانین ساده و مشخص انجام میشود و بیشتر بر تحلیل تکنیکال و تغییرات قیمت تمرکز دارد.
یکی از ویژگیهای مهم استراتژی مورد بحث، تاکید بر مدیریت سرمایه و محافظت از سرمایهگذار در برابر نوسانات بازار است. به همین دلیل، این روش به عنوان یک رویکرد محافظهکارانه شناخته میشود. برای مدیریت ریسک، قوانین مشخصی برای تعداد معاملات و اندازه آنها وجود دارد. بهعنوان مثال، یک قاعده این است که هیچگاه بیش از ۲ درصد سرمایه در یک معامله به خطر نیفتد. همچنین، تعیین حد سود و ضرر بهگونهای است که از ضررهای بزرگ جلوگیری و سودهای ممکن تثبیت شود. در مجموع، استراتژی لاکپشتی با ارائه قوانین شفاف به معاملهگران کمک میکند تا به اهداف مالی خود برسند. قوانین ساده و قابلیت استفاده از آن در بازارهای مختلف باعث میشود که این استراتژی حتی برای معاملهگران مبتدی نیز مناسب باشد.
استراتژی لاکپشتی چطور به وجود آمد؟
در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی ریچارد دنیس (یکی از شناختهشدهترین معاملهگران موفق بازار کالا) توانسته بود سرمایه اولیه کمتر از ۵,۰۰۰ دلار خود را به بیش از ۱۰۰ میلیون دلار سود تبدیل کند. دنیس و شریک او (ویلیام اکهارت) اغلب در مورد راز موفقیت خود بحث میکردند. اختلاف اصلی آنها بر سر این بود که آیا توانایی معاملهگری ذاتی و استعدادی ویژه یا اکتسابی و قابل آموزش است. دنیس قاطعانه باور داشت که هر کسی میتواند ترید در بازارهای مالی را یاد بگیرد و در آن موفق شود، در حالی که اکهارت معتقد بود موفقیت دنیس به دلیل استعداد ذاتی او بوده است. برای حل این اختلاف و اثبات ایده خود مبنی بر قابل یادگیری بودن ترید، ریچارد دنیس یک آزمایش برگزار کرد.
دنیس برای این آزمایش به دنبال افرادی بود که علاقهمند به یادگیری معاملهگری در بازارهای مالی بودند. او یک آگهی در روزنامه معتبر «وال استریت ژورنال» منتشر کرد. این آگهی هزاران نفر را به درخواست برای شرکت در کلاسهای آموزشی او جذب کرد. از میان هزاران متقاضی تنها ۱۴ نفر برای شرکت در برنامه آزمایشی «لاکپشت» پذیرفته شدند. فرآیند انتخاب شامل تعدادی سوال با پاسخهای صحیح یا غلط بود که اصول معاملهگری لاکپشتی را منعکس میکرد. برخی از این سوالات شامل این موارد بودند:
- آیا سود بزرگ زمانی حاصل میشود که پس از نزول قیمتها در پایینترین نقطه پوزیشن خرید باز شود؟ (پاسخ: نادرست)
- آیا پیروی از نظرات دیگران در معاملهگری مفید است؟ (پاسخ: نادرست)
- آیا در ابتدای معامله، معاملهگر باید دقیقا بداند که در صورت ضرر، کجا باید از معامله خارج شود؟ (پاسخ: صحیح)
ریچارد دنیس قوانین و روشهای معاملاتی خود را در یک دوره آموزشی حدود دو هفتهای به ۱۴ نفر پذیرفته شده آموزش داد. دنیس شاگردان خود را «لاکپشتها» نامید. هدف او این بود که شاگردانش مانند لاکپشتهای مزارع، با تدریج و پایداری به سمت موفقیت در معاملات حرکت کنند. بر اساس ادعای راسل سندز، یکی از همین «لاکپشتها» دو گروهی که توسط ریچارد دنیس آموزش دیده بودند، در مدت زمان کمتر از پنج سال مجموعا بیش از ۱۷۵ میلیون دلار سود کسب کردند. این موفقیت اولیه به دنیس نشان داد که حتی مبتدیان هم میتوانند با موفقیت در بازارهای مالی ترید کنند.
داستان گفته شده نقطه شروع شهرت استراتژی لاکپشت است و نشان میدهد که چگونه این سیستم بر پایه یک آزمایش واقعی و با هدف اثبات یک ایده کلیدی شکل گرفته است.
قواعد استراتژی معاملاتی لاکپشتی
پس از آشنایی با ماهیت و فلسفه کلی استراتژی لاکپشت، اکنون به بررسی قواعد آن پرداخته میشود که چارچوب اصلی تصمیمگیریها را در این سیستم معاملاتی تشکیل میدهند. این قواعد بر پایه ایدههای ساده و مشخص بنا شدهاند تا دخالت احساسات انسانی به حداقل برسد. همانطور که پیشتر گفته شد معاملهگران لاکپشتی معتقدند روندها برای مدت طولانی ادامه پیدا میکنند. بنابراین، رویکرد کلیدی ورود به معامله در زمان شکستهای قیمتی (Breakout) و در جهت روند غالب بازار تعریف میشود.
۱. نقطه ورود به معامله
در استراتژی لاکپشتها، زمان ورود به معامله بر اساس شکست سطوح قیمتی مشخصی در بازههای زمانی معین تعیین میشود. در حالت کوتاهمدت، تمرکز بر بازهی ۲۰ روزه است. یعنی معاملهگر بالاترین و پایینترین قیمت یک دارایی در ۲۰ روز گذشته را بررسی میکند. اگر قیمت امروز از سقف ۲۰ روز گذشته عبور کند، معمولا به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته میشود. در مقابل اگر قیمت از کف ۲۰ روز گذشته پایینتر برود، سیگنال فروش صادر میشود. در رویکرد بلندمدت بازهی زمانی تحلیل به ۵۵ روز افزایش مییابد. یعنی معاملهگر بررسی میکند که آیا قیمت فعلی موفق به شکستن سقف یا کف قیمتی ۵۵ روز گذشته شده است؟ عبور از این سطوح نیز سیگنال ورود تلقی میشود.
۲. نقطه خروج از معامله
در استراتژی ترید لاکپشتی، نحوه خروج از معامله چه با حد سود و چه با حد ضرر اهمیت بالایی دارد. در ادامه به هر یک پرداخته شده است.
خروج با ضرر (Stop-Loss): پیش از ورود به معامله، باید مشخص شود اگر قیمت بر خلاف انتظار حرکت کرد و موقعیت وارد ضرر شد، در چه نقطهای باید از آن خارج شد. تعیین حد ضرر از بیشترشدن زیان جلوگیری میکند. این نقطه معمولا کمی پایینتر از آخرین کف قیمت برای خرید، یا کمی بالاتر از آخرین سقف قیمت برای فروش قرار میگیرد.
خروج با سود (Take Profit): اگر معامله وارد سود شد، باید از پیش مشخص باشد که در چه سطحی از آن باید از معامله خارج شد. در رویکردهای کوتاهمدت، نقطه خروج با حد سود میتواند بر اساس سطوح قیمتی مربوط به ۱۰ روز گذشته تعیین شود. مثلا اگر قیمت در این بازه به اوج یا کف مشخصی رسیده باشد، ممکن است خروج از معامله در همان نقطه انجام شود. در رویکردهای بلندمدت، نقطه خروج با سود بر اساس سودهای بهدستآمده یا سطوح قیمتی ۲۰ روز گذشته تنظیم میشود.
گاهی مشاهده نقاط شکست معکوس نیز میتواند نشانهای برای خروج از معامله و برداشت سود تلقی شود. به زبان ساده یعنی قیمت پس از یک شکست اولیه در یک جهت (که معاملهگر بر اساس آن وارد شده)، به طور ناگهانی در جهت مخالف شروع به حرکت کند. همچنین ممکن است هدفهای سود بر پایه سطوح مهم قبلی قیمت (مانند سقفها یا کفهای پیشین) تعیین شوند.
۳. مدیریت ریسک
مدیریت ریسک یک جنبه حیاتی و بسیار قوی در استراتژی لاکپشتها است. قوانین مشخصی برای مدیریت ریسک در تعداد معاملات و اندازه قراردادها در نظر گرفته شده است که برخی از آنها شامل موارد زیر هستند.
- یک اصل کلیدی این است که معاملهگران هرگز نباید بیش از ۲ درصد سرمایه خود را در یک معامله به خطر بیندازند. برخی مثالها اشاره دارند که لاکپشتها یک درصد ثابت از سرمایه خود را در هر معامله ریسک میکردند. این قاعده به محافظت از سرمایه در برابر زیانهای بزرگ کمک میکند.
- اندازه حجم معامله بر اساس میانگین دامنه واقعی (ATR) که ابزاری برای محاسبه نوسان بازار است، تعیین میشود. در بازارهای با نوسان بالا، حجم معاملات کاهش و در بازارهای با نوسان کم، افزایش مییابد. این رویکرد به معاملهگران امکان میدهد ریسک خود را بر اساس شرایط فعلی بازار تنظیم کنند.
در ادامهی مقاله به جزئیات بیشتر موارد و قوانین در خصوص مدیریت ریسک در این روش پرداخته خواهد شد.
۵. انعطافپذیری و تست پارامترها
اگرچه استراتژی لاکپشتی دارای قوانین مشخصی است، اما بر اهمیت انعطافپذیری در تنظیم پارامترها برای بازارهای مختلف تاکید شده است. معاملهگران باید پارامترهای مختلف را تست کنند تا دریابند کدام برای شرایط شخصی و بازار مورد نظر بهتر عمل میکند.
مدیریت ریسک در استراتژی لاکپشتها
در استراتژی لاکپشتی، مدیریت ریسک در تعداد معاملات و حجم آن از اهمیت بالایی برخوردار است. این استراتژی به معاملهگران امکان میدهد در بازارهای پرنوسان، حد ضرر را پیش از حرکات شدید قیمت تعیین و از زیانهای سنگین جلوگیری کنند. مدیریت ریسک شامل موارد زیر هستند:
● ریسک ثابت در هر معامله: در هر معامله تنها درصد مشخصی از سرمایه به خطر انداخته میشود. معمولا این مقدار یک الی دو درصد از کل سرمایه است. چرا که حتی در صورت فعال شدن حد ضرر، تنها بخش کوچکی از سرمایه از دست برود.
● استفاده از ATR برای تعیین حد ضرر و اندازه موقعیت: شاخص میانگین دامنه واقعی (ATR) برای سنجش میزان نوسان بازار به کار میرود. بر اساس مقدار ATR، فاصله حد ضرر نسبت به نقطه ورود تنظیم میشود. این حد معمولا فراتر از سقف یا کف قیمتی اخیر قرار دارد.
● تنظیم اندازه معامله متناسب با نوسان: حجم معامله با توجه به مقدار حد ضرر و سطح نوسان تعیین میشود. در بازارهایی با نوسان بالا، حجم معامله کاهش مییابد و ریسک کنترل میشود. در بازارهای کمنوسان، امکان ورود با موقعیتهای بزرگتر وجود دارد. این روش به معاملهگر کمک میکند تا از زیانهای پیدرپی مصون بماند.
● محدودیت در تعداد معاملات یک نماد: برای کنترل ریسک، تعداد معاملات باز همزمان در یک نماد یا بازار محدود میشود. این کار از انباشت ریسک در یک نقطه جلوگیری میکند.
● پذیرش و مدیریت کاهش سرمایه (Drawdown): کاهش سرمایه در هر سیستم معاملاتی محتمل است. استراتژی لاکپشتی که بر مبنای پیروی از روند طراحی شده، ممکن است زیان تجربه کند. معاملهگر باید بتواند با این نوسانات کنار بیاید و آمادگی روانی برای پذیرش چندین معامله زیانده پشت سر هم داشته باشد. این ویژگی در استراتژیهای دنبالکننده روند بسیار رایج است.
● کاهش دخالت احساسات انسانی: در استراتژی لاکپشت تصمیمگیریها از پیش بر اساس قوانین مشخص تعیین شدهاند و احساسات انسانی در اجرای معاملات کمترین نقش را دارند. حد سود و حد ضرر از قبل تعیین میشوند و معاملهگر در روند اجرا تنها نقش نظارت دارد. توجه به بازخوردها و تحلیلهای بیرونی نیز بخشی از این ساختار حرفهای بهشمار میرود.
اندیکاتورهای استراتژی لاکپشت
در استراتژی لاکپشتها، اندیکاتور یا ابزار تحلیلی خاصی بهطور اختصاصی برای این روش طراحی نشده است. با این حال، برخی اندیکاتورها و ابزارهای پرکاربرد وجود دارند که در چارچوب این استراتژی مورد استفاده قرار میگیرند، که شامل موارد زیر هستند:
- میانگین متحرک (Moving Averages): این ابزار به بررسی جهت و قدرت روند کمک میکند. در استراتژی لاکپشتی، میانگین متحرک ۲۰ روزه اهمیت زیادی دارد. چرا که قوانین ورود در نسخه کوتاهمدت، بر اساس عبور قیمت از سقف یا کف ۲۰ روزه تعریف میشود که با میانگینهای متحرک آن بازه ارتباط دارد.
- شاخص ADX: این شاخص به شناسایی قدرت روند کمک میکند و معاملهگران را در تصمیمگیری برای ورود یا خروج یاری میدهد.
- شاخص RSI: با استفاده از این ابزار، میتوان اشباع خرید یا فروش را شناسایی کرد و زمانبندی دقیقتری برای ورود به بازار داشت.
- میانگین دامنه واقعی (ATR): نقش ATR در این استراتژی فراتر از یک ابزار سیگنالدهی است. این شاخص برای اندازهگیری نوسان بازار به کار میرود و مبنای اصلی در محاسبه حد ضرر و تعیین اندازه موقعیت معاملاتی به شمار میرود.
استراتژی سوپ لاکپشت چیست؟
استراتژی سوپ لاکپشت (ICT Turtle Soup) یکی از روشهای معاملاتی در بازارهایی مثل فارکس و ارز دیجیتال است که بر اساس شناسایی شکستهای جعلی و برگشت قیمت از سطوح مهم عمل میکند. بر خلاف استراتژی لاکپشتی که پس از شکستن سطوح کلیدی با روند جدید همراه میشود، در این روش افراد زمانی وارد معامله میشوند که قیمت به سطحی مثل حمایت یا مقاومت نفوذ کرده و خیلی زود در جهت مخالف برگردد. این برگشت معمولا به دلیل فعال شدن سفارشهای حد ضرر در آن ناحیه و ایجاد حرکت معکوس رخ میدهد که به آن شکست جعلی گفته میشود.
در این روش، ابتدا باید نقاط مهمی مثل سقفها، کفها یا سطحهای حمایتی و مقاومتی مشخص شوند. اگر قیمت به یکی از این سطحها نفوذ کند و بلافاصله برگردد، ممکن است نشانهای از شکست جعلی باشد. ورود به معامله بعد از تایید برگشت انجام میشود.
جمعبندی
استراتژی لاکپشتی یک سیستم جامع برای معاملهگری بر پایه پیروی از روند و مدیریت ریسک است. ساختار این استراتژی بر قوانین مشخص ورود و خروج استوار شده است. مدیریت سرمایه نیز با استفاده از شاخص ATR و رعایت قانون ۲ درصد ریسک در هر معامله، بهشکلی دقیق انجام میگیرد. با وجود سابقه موفق این روش، اجرای موثر آن مستلزم انضباط بالا، پذیرش زیانهای کوچک و توانایی در سازگار کردن قوانین با شرایط پویا و متغیر بازار است. در کنار آن استراتژی مکملی با عنوان «سوپ لاکپشت» نیز معرفی شدهاست که برخلاف نسخه اولیه، بر شناسایی شکستهای جعلی و بهرهبرداری از نقدینگی نهفته تمرکز دارد.