آموزش مالی و اقتصادی

چرخه تجاری چیست و چه مراحلی دارد؟

چرخه تجاری، به نوسانات منظم و تکرارشونده‌ در سطح فعالیت‌های اقتصادی یک کشور در بازه‌های زمانی مشخص گفته می‌شود که شامل دوره‌های رونق و رکود (انبساط و انقباض) است. این چرخه‌ها شاخص‌هایی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، اشتغال، تولید صنعتی، فروش و درآمد شخصی را در دوره‌های صعودی و نزولی اقتصاد تحت تاثیر قرار می‌دهند.

به‌طور کلی، چرخه کسب و کار دگرگونی‌های پیوسته در رشد اقتصادی است که در قالب مراحل مشخصی تکرار می‌شوند و اقتصاد را از شکوفایی تا رکود و بازگشت دوباره به رشد هدایت می‌کنند.

تعریف چرخه تجاری

چرخه تجاری به‌صورت علمی عبارت است از نوسانات ادواری و منظم در فعالیت‌های اقتصادی که حول روند بلندمدت رشد اقتصادی نوسان می‌کنند. این چرخه‌ها نه‌تنها در کشورهایی با اقتصادهای پیشرفته، بلکه در کشورهای در حال توسعه نیز مشاهده می‌شوند. چرخه‌های تجاری به‌طور معمول توسط تغییر در شاخص‌هایی مانند تولید ناخالص داخلی، نرخ اشتغال، درآمد واقعی و فروش خرده‌فروشی قابل شناسایی‌ است.

اهمیت شناخت چرخه‌های تجاری

شناخت چرخه‌های تجاری برای اقتصاددانان، سیاست‌گذاران، سرمایه‌گذاران و حتی عموم مردم اهمیت فراوانی دارد. این چرخه‌ها با نشان‌دادن الگوهای رونق و رکود در اقتصاد، امکان تحلیل دقیق‌تری از وضعیت کلان اقتصادی را فراهم می‌کنند. دولت‌ها و بانک‌های مرکزی با آگاهی از مرحله‌ای که اقتصاد در آن قرار دارد، از ابزارهای سیاست مالی و پولی برای کنترل تورم، افزایش اشتغال یا جلوگیری از بحران‌های اقتصادی استفاده می‌کنند.

از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران با تحلیل موقعیت چرخه تجاری، استراتژی‌های خود را تنظیم می‌کنند. به‌طور مثال، در دوره انبساط، خرید سهام و در دوره رکود، سرمایه‌گذاری در اوراق بدهی یا دارایی‌های امن همچون طلا، منطقی‌تر است. کارآفرینان نیز می‌توانند زمان‌بندی مناسبی برای توسعه یا تعدیل فعالیت‌های خود داشته باشند و بدین ترتیب در برابر نوسانات اقتصاد کلان مقاوم‌تر عمل کنند.

مراحل چرخه تجاری

یکی از اصولی‌ترین گام‌ها در درک صحیح چرخه تجاری در اقتصاد کلان، شناخت دقیق و مرحله‌به‌مرحله‌ی ساختار این چرخه است. به‌طور معمول، مراحل چرخه کسب و کار شامل شش فاز متوالی است که هر یک بازتابی از تغییرات در سطح تولید، اشتغال، سرمایه‌گذاری و اعتماد عمومی در اقتصاد است. در ادامه به بررسی این مراحل پرداخته شده است:

مرحله چرخه تجاریویژگی‌هانکات کلیدی
انبساط (Expansion)رشد تدریجی تولید، اشتغال و تقاضانرخ بهره پایین، خوش‌بینی بازار
اوج (Peak)افزایش ظرفیت اقتصادیتورم بالا، اشباع بازار کار
رکود یا انقباض (Recession)افت تقاضا و اشتغالGDP منفی در دو فصل متوالی
اوج رکود (Depression)رکود عمیق و طولانیبیکاری بالا، سقوط اعتماد مصرف‌کننده
پایان رکود یا نقطه حضیض (Trough)پایین‌ترین نقطه چرخهتوقف افت، آغاز نشانه‌های بهبود
بازیابی (Recovery)بازگشت تدریجی به رشدافزایش سرمایه‌گذاری، کاهش بیکاری

انبساط (Expansion)

مرحله انبساط با رشد تدریجی تولید ناخالص داخلی، افزایش اشتغال و بهبود تقاضای کل آغاز می‌شود. فضای کسب‌وکار مثبت، نرخ بهره پایین، افزایش سرمایه‌گذاری‌های خصوصی و رشد اعتبارات بانکی از نشانه‌های این دوره است. مصرف‌کنندگان و بنگاه‌ها نسبت به آینده خوش‌بین هستند و مخارج مصرفی و سرمایه‌گذاری به‌طور هم‌زمان رشد می‌کند. این فاز می‌تواند ماه‌ها یا حتی سال‌ها ادامه داشته باشد.

به گفته دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ایالات متحده (NBER)، اکثر دوره‌های انبساطی در قرن بیستم طولانی‌تر از رکودها بوده‌اند و اغلب بیش از ۶۰ ماه ادامه یافته‌اند.

اوج (Peak)

در چرخه تجاری، نقطه اوج مرز بین رشد و افول اقتصادی است. در این مرحله، ظرفیت تولید به حداکثر خود نزدیک می‌شود، بازار کار اشباع است و نرخ دستمزد و قیمت‌ها با شتاب افزایش می‌یابند. این مرحله معمولا با تورم بالا، مازاد تقاضا و گاهی حباب‌های دارایی همراه است. اقتصاددانان این نقطه را بحرانی‌ترین لحظه پیش از ورود به رکود می‌دانند.

رکود یا انقباض (Recession)

در این مرحله، اقتصاد دچار افت در تولید، درآمد و اشتغال می‌شود. کاهش تقاضای کل، افت قیمت‌ها و افزایش بیکاری از ویژگی‌های اصلی این دوره هستند. اگر GDP برای دو فصل متوالی کاهش یابد، می‌توان گفت چرخه تجاری به‌طور رسمی وارد رکود شده است. با این حال، برخی تنها کاهش GDP را ملاک قرار نمی‌دهند و رکود ممکن است با تکیه بر مجموعه‌ای از شاخص‌ها همچون افت اشتغال، کاهش درآمد واقعی یا افت تولید صنعتی و حتی در بازه‌ای بیش از دو فصل شناسایی شود. کاهش سودآوری بنگاه‌ها، تعویق سرمایه‌گذاری‌ها و افت صادرات، چرخه‌ای نزولی از کاهش فعالیت‌های اقتصادی را پدید می‌آورند. رکود بزرگ ۲۰۰۸ نمونه‌ای از ورود ناگهانی اقتصاد جهانی به مرحله رکود پس از اوج بیش از حد بازار مسکن بود.

اوج رکود (Depression)

شدیدترین شکل رکود، زمانی رخ می‌دهد که کاهش فعالیت اقتصادی عمیق، طولانی و گسترده باشد. نرخ بیکاری ممکن است به بالای ۲۰ درصد برسد و اعتماد عمومی به شدت تضعیف شود. رکود بزرگ سال ۱۹۲۹ در ایالات متحده نمونه بارز یک رکود اقتصادی است. در این مرحله، بانک‌ها ممکن است ورشکسته شوند و سیستم مالی کشور در معرض بحران قرار گیرد.

پل کروگمن در نقدی بر نظریه چرخه واقعی کسب‌وکار (RBC) می‌نویسد: «فرض اینکه مردم در دوران افسردگی اقتصادی داوطلبانه تصمیم به بیکاری گرفته‌اند، فاصله‌ای بزرگ با واقعیت دارد.»

پایان رکود یا نقطه حضیض (Trough)

نقطه حضیض، پایین‌ترین نقطه از چرخه تجاری است؛ جایی که افت فعالیت اقتصادی متوقف می‌شود. در این مرحله، تورم پایین است، بیکاری در اوج خود قرار دارد و سرمایه‌گذاری‌ها راکد هستند. اما از همین‌جا روند بازیابی آغاز می‌شود، زیرا ذخایر انباشته‌شده مصرف می‌شوند و برخی کسب‌وکارها دوباره شروع به فعالیت می‌کنند.

بازیابی (Recovery)

در مرحله بازیابی، تولید ناخالص داخلی به‌آرامی افزایش می‌یابد، نرخ بیکاری کاهش پیدا می‌کند و اعتماد مصرف‌کنندگان برمی‌گردد. فعالیت‌های اقتصادی به تدریج جان می‌گیرند و رشد اقتصادی آغاز می‌شود. نرخ بهره پایین، مشوقی برای سرمایه‌گذاری است و سیاست‌های مالی و پولی دولت‌ها در این مقطع بسیار موثر واقع می‌شوند.

سیاست‌گذاری برای مدیریت چرخه تجاری

در حوزه اقتصاد کلان، چرخه‌ تجاری نشان‌دهنده رفتار متناوب و غیرخطی اقتصاد است. سیاست‌گذاران برای مدیریت این چرخه‌ها از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند:

سیاست مالی (Fiscal Policy): سیاست مالی از سوی دولت‌ها اجرا می‌شود و شامل تصمیماتی درباره هزینه‌های عمومی و مالیات‌ها است. در دوره‌های رکود، دولت‌ها معمولا سیاست‌های مالی انبساطی مانند افزایش مخارج عمومی یا کاهش مالیات‌ها برای تحریک تقاضای کل را در پیش می‌گیرند. در مقابل، در دوره‌های رونق شدید که ممکن است منجر به تورم شود، دولت‌ها با کاهش هزینه‌ها یا افزایش مالیات، تلاش می‌کنند اقتصاد را تعدیل کرده و مانع بحران بیش‌ازحد آن شوند.

سیاست پولی (Monetary Policy): سیاست پولی توسط بانک مرکزی هر کشور، مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران یا فدرال رزرو آمریکا، اجرا می‌شود. این سیاست از طریق ابزارهایی مانند نرخ بهره، ذخایر قانونی و عملیات بازار باز اعمال می‌شود. به‌طور مثال، کاهش نرخ بهره در دوران رکود باعث تشویق مصرف و سرمایه‌گذاری می‌شود، در حالی که در دوران تورمی، افزایش نرخ بهره می‌تواند سرعت گردش پول را کاهش داده و از داغ شدن اقتصاد جلوگیری کند.

نظریه پول و چرخه تجاری

نظریه‌های مختلفی برای تبیین چرخه کسب و کار ارائه شده‌ است. یکی از مهم‌ترین آن‌ها، «نظریه پول و چرخه تجاری» است که نقش عرضه پول، نرخ بهره و سیاست‌های پولی را در ایجاد یا مهار نوسانات اقتصادی بررسی می‌کند. نظریه‌های پولی به این صورت است که سیاست‌های بانک مرکزی نظیر افزایش یا کاهش نرخ بهره می‌توانند چرخه‌های اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهند.

در کنار آن، نظریه چرخه واقعی کسب‌وکار (RBC) متعلق به مکتب نئوکلاسیک، چرخه‌های اقتصادی را نتیجه پاسخ به شوک‌های واقعی مانند تغییرات فناوری می‌داند. این نظریه دخالت سیاست‌گذار را غیرضروری می‌داند و فرض می‌گیرد نوسانات اقتصادی کارآمد و طبیعی‌ است. با این حال، منتقدانی مانند پاول کروگمن و گرگوری منکیو، بر غیرواقعی بودن برخی فروض این نظریه تاکید دارند.

جمع‌بندی

به طور کلی، چرخه تجاری یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم در اقتصاد کلان است که به‌طور مستقیم بر زندگی اقتصادی افراد، عملکرد صنایع و استراتژی‌های سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارد. با درک صحیح از چرخه کسب و کار و مراحل آن و شناخت نظریه‌های مرتبط مانند نظریه پول و چرخه تجاری یا مدل‌های چرخه واقعی، می‌توان تصمیمات اقتصادی خرد و کلان را با آگاهی بیشتری اتخاذ کرد. در اقتصادی پویا و ناپایدار، فهم چرخه‌های تجاری ابزاری حیاتی برای پیش‌بینی، تطبیق و موفقیت است.

امتیاز خود را ثبت کنید
نمایش بیشتر

هانا پاکمند

علاقه به علم اقتصاد، من را به سمت یادگیری و کسب مهارت در زمینه تحلیل مالی و اقتصادی بازارها سوق داد. در این بین با کسب مهارت‌های مرتبط با تحلیل شرکت‌ها و به طور کلی بازارهای مالی سعی بر ایجاد محتوای تحلیلی با کیفیت دارم.

مقاله‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا