الگوی شارک در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

در تحلیل تکنیکال روشهای متعددی برای پیشبینی روند قیمتی وجود دارد که یکی از کاربردیترین آنها الگوهای هارمونیک هستند. این الگوها بر اساس اشکال هندسی و نسبتهای فیبوناچی شکل میگیرند و به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط احتمالی بازگشت قیمت را شناسایی کنند. الگوهای هارمونیک دارای ساختاری دقیق و قابلاندازهگیری هستند و به کمک سطوح فیبوناچی نقاط ورود و خروج را برای معاملهگران مشخص میکنند. این الگو شامل الگوی گارتلی، خرچنگ، خفاش، پروانه، ABCD و شارک (کوسه) میشود. هر یک از این الگوها، با ترکیب نسبتهای مشخص فیبوناچی، الگوی قیمتی خاصی را تشکیل میدهند. در این مقاله الگوی شارک بهعنوان یکی از الگوهای خاص هارمونیک بررسی خواهد شد. معاملهگران از ماهیت پیشبینی این الگو برای تشخیص زمان ورودی و خروجی از معامله استفاده میکنند.
برای آشنایی بیشتر با دنباله فیبوناچی مطالعهی مقالهی «دنباله فیبوناچی» پیشنهاد میشود.
آشنایی با الگوی کوسه در تحلیل تکنیکال
الگوی هارمونیک شارک یا کوسه (shark pattern) یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که مانند سایر الگوهای هارمونیک در انتهای یک روند شکل میگیرد و نشاندهنده آغاز یک روند جدید است. این الگو در سال ۲۰۱۱ توسط اسکات کارنی معرفی شد. این فرد برای نامگذاری نقاط الگوی شارک به جای برچسبهای رایج مثل XABCD، از حروف 0XABC استفاده کرده است. برخلاف سایر الگوها که نقطه تکمیل در D قرار دارد، در الگوی شارک این نقطه در C مشخص میشود.
همانطور که در تصویر زیر قابل مشاهده است الگوی شارک از پنج نقطه نوسانی صفر، X، A، B، C و چهار گام حرکتی تشکیل شده است. در این ساختار گام 0X به عنوان یک حرکت تکانشی (حرکتی سریع و قوی در جهت مشخص) و XA به عنوان یک اصلاح در نظر گرفته میشود. سپس، AB فراتر از X حرکت کرده و گاهی به شکل الگوی سقف یا کف دوقلو ظاهر میشود. در نهایت BC به سمت محدوده نقطه 0 بازمیگردد و در نزدیکی آن نقطه C را تشکیل میدهد که محل ورود به معامله است.

همانطور که در تصویر بالا مشخص است بین گامهای الگوی شارک از نسبتهای فیبوناچی استفاده شده است که این نسبتها شامل موارد زیر هستند:
- AB باید بین ۱۱۳٪ تا ۱۶۱.۸٪ از XA باشد.
- BC باید بین ۱۶۱.۸٪ تا ۲۲۴٪ از AB باشد.
- BC همچنین باید بین ۸۸.۶٪ تا ۱۱۳٪ از 0X باشد.
لازم به ذکر است نقطه A میتواند هرجایی بین 0 و X اصلاح کند، اما نباید فراتر از 0 برود. وقتی الگوی کوسه شکل میگیرد، به معاملهگران نشان میدهد که ممکن است قیمت در آینده بهطور قابل توجهی تغییر جهت دهد (یعنی از روند فعلی بازگشت کند). بنابراین الگوی کوسه به عنوان یک سیگنال معتبر برای پیشبینی بازگشت روند و تغییر قیمت در نظر گرفته میشود. در ادامه نمونهای دیگر از الگوی کوسه قابل مشاهده است.

در توضیح الگوی شارک و تصویری که در ابتدای مقاله نمایش داده شد، این الگو از صفر شروع شده است. اما در تصویری که توسط نرمافزارها رسم شده، مانند سایر الگوهای هارمونیک نقطهی شروع X در نظر گرفته میشود. این تفاوت به معنای نادرست بودن تصویر فوق نیست، بلکه به این دلیل است که در نرمافزارهای مورد استفاده نقطهی شروع روی X تنظیم شده و نرمافزار مستقلی برای رسم الگوی شارک وجود ندارد.
انواع الگوی شارک
الگوی شارک به دو دستهی صعودی و نزولی تقسیمبندی میشود که هر یک در ادامه توضیح داده خواهد شد.
الگوی شارک صعودی
شارک صعودی در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و نشاندهنده احتمال تغییر جهت قیمت به سمت صعودی است. در این الگو قیمت ابتدا از صفر(0) تا X افزایش مییابد و سپس از X تا A کاهش پیدا میکند. این کاهش میتواند هر مقدار باشد، اما نقطه A باید بین 0 و X قرار بگیرد. در ادامه، قیمت از A تا B رشد میکند و این افزایش بین 1.13 تا 1.618 برابر موج XA است. سپس یک اصلاح از B تا C رخ میدهد که میزان آن 161.8 درصد تا 224 درصد موج AB است. در نهایت، نقطه C در محدوده 88.6 درصد تا 1.13 موج 0X قرار میگیرد و برای معاملهگران به عنوان نقطه ورود به معامله خرید در نظر گرفته میشود. چرا که معمولا پس از آن یک روند صعودی قوی آغاز میشود.
همانطور که در تصویر زیر قابل مشاهده است الگو کوسه صعودی از نظر شکل ظاهری شبیه حرف M انگلیسی است.

الگوی شارک نزولی
الگوی شارک نزولی در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشاندهنده احتمال بازگشت قیمت به سمت نزولی خواهد بود. این الگو با یک حرکت نزولی از 0 تا X آغاز میشود، سپس از X تا A افزایش مییابد. این افزایش مقدار مشخصی ندارد، اما نقطه A باید در محدوده بین 0 و X باقی بماند. در ادامه، قیمت از A تا B کاهش مییابد و این افت 1.13 تا 1.618 برابر موج XA خواهد بود. سپس، قیمت از B تا C رشد میکند و این صعود در محدوده 161.8% تا 224% موج AB قرار میگیرد. در نهایت نقطه C که در محدوده 88.6% تا 1.13 موج 0X قرار گرفته است، برای معاملهگران به عنوان نقطه ورود به معامله فروش یا خروج از معامله در نظر گرفته میشود. چرا که معمولا پس از آن یک روند نزولی قوی آغاز میشود.
مطابق با تصویر زیر الگوی کوسه نزولی از نظر ظاهری شبیه حرف W انگلیسی است.

الگوی کوسه صعودی و نزولی تنها در جهت حرکت قیمت متفاوت هستند. در الگوی صعودی قیمت بعد از ثبت سقف بالاتر از X روند صعودی جدیدی را آغاز میکند. در حالی که در الگوی نزولی قیمت پس از ثبت کف پایینتر از X به حرکت نزولی میپردازد.
در چه صورت الگوی کوسه اعتبار بیشتری پیدا میکند؟
برای تایید اعتبار الگوی شارک در ابتدا باید AB یک حرکت بازگشتی باشد و بین 1.13 تا 1.618 از موج XA قرار گیرد. همچنین، نقطه B باید بالاتر از نقطه X باشد. در نوسان BC، این حرکت باید از نقطه 0 فراتر رفته و به نسبت 113درصد از موج 0X گسترش یابد. این نوسان میتواند تا 161.8 درصد تا 222.4 درصد از موج XA ادامه یابد. علاوه بر این فاصله 0 تا C باید در محدوده 88 درصد تا 113 درصد از موج XA قرار گیرد. برای درک بهتر میتوان مفاهیم گفته شده را با تصویر زیر انطباق داد.

لازم به ذکر است برای اعتبار بیشتر بهتر است الگوی کوسه با سایر ابزارهای مالی ترکیب شود. استفاده از ابزارهایی مانند RSI، MACD یا میانگین متحرک میتواند کمک کند تا تاییدیههای اضافی برای تشخیص دقیقتر نقاط ورود و خروج ایجاد شود و احتمال موفقیت معامله افزایش یابد.
استراتژی معاملاتی برای الگوی کوسه در بورس
پس از آشنایی با الگوی شارک میتوان در خصوص نحوه استفاده از آن در معامله بحث کرد. اولین گام شناسایی نقطه ورود و خروج از معامله است. مطابق با تصویر زیر در روند صعودی به منظور خرید و در روند نزولی به منظور فروش «نقطه C» گزینهی مناسبی خواهد بود. احتمال معکوس شدن قیمت در این نقطه زیاد است. زیرا اصلاح قیمت در حدود 88.6 درصد تا 113 درصد از حرکت قبلی است. بهتر است ابتدا منتظر بستهشدن یک کندل (مانند کندل برگشتی نزولی) بود که نشاندهنده تغییر روند قیمت است. پس از بستهشدن این کندل، میتوان وارد معامله شد و خرید یا فروش را در قیمت فعلی بازار انجام داد. این روش به معاملهگران اطمینان میدهد که تغییر روند تایید شده است. همچنین برای تایید تغییر روند میتوان از شاخصهایی مانند RSI و MACD استفاده کرد که با نشان دادن ضعف روند فعلی، سیگنال ورود مطمئنتری ارائه میدهند.

حد ضرر: برای الگوی نزولی حد ضرر باید بالاتر از نقطه C و برای الگوی صعودی مانند تصویر زیر حد ضرر باید پایینتر از این نقطه باشد. برخی از معاملهگران نیز ترجیح میدهند سطح توقف ضرر را کمی دورتر از 113 درصد فیبوناچی تنظیم کنند تا انعطافپذیری بیشتری داشته باشند.

حد سود: برای کسب سود از الگوی کوسه معمولا معاملهگران در سطح 50 درصد یا 61.8 درصد از اصلاحات قیمت در پای BC سود خود را برداشت میکنند. برخی دیگر ممکن است به نقاط A و C بهعنوان حد سود انتخاب کنند. همچنین در برخی موارد، برداشت سود ممکن است در سطح 1.618 از خط BC انجام شود.

استراتژی معاملاتی در کوسه نزولی
در ادامه تصویری از الگوی شارک نزولی قابل مشاهده است. معاملهگران میتوانستند سفارش محدود خود را در سطح 0.886 قرار داده و حد ضرر را کمی بالاتر از 1.13 تنظیم کنند. پس از آن قیمت کمی افزایش یافت به معاملهگران این فرصت را داد تا وارد معامله شوند. پس از آن قیمت تقریبا به طور کامل به سطح 0.618 اصلاح شد و سپس کمی افزایش یافت. در ادامه قیمت به روند نزولی خود ادامه داد و به هدف دوم رسید. این مثال نشان میدهد که الگوی کوسه چگونه میتواند پیش از وقوع تغییرات بزرگ قیمت ورودیهای مناسبی به معاملهگران نشان دهد.

تفاوت الگوی کوسه (shark pattern) با خفاش (Bat pattern)
تفاوت بین الگو شارک و الگوی خفاش در اساسیترین ویژگیهای شکلی و عملکردی آنها نهفته است. در الگوی هارمونیک کوسه نقطه b بالاتر نسبت به نقطه x تشکیل میشود. به عبارت دیگر، نقطه b یک Higher High دارد. این ویژگی نشاندهنده تغییر روند قیمتی به سمت صعودیشدن است. در شرایطی که انتظار میرود بازار به سمت بالا حرکت کند، الگوی هارمونیک کوسه نسبت به خفاش از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما در الگوی خفاش مطابق با تصویر زیر نقطه C با یک سقف پایینتر نسبت به نقطه A شکل میگیرد، که به معنای ایجاد یک Lower High است. این ویژگی نشاندهنده ضعف روند صعودی خواهد بود. در ادامه نمونهای از الگوی خفاش قابل مشاهده است.

مزایا و معایب الگوی شارک
الگوی کوسه از مزایای زیادی برخوردار است. این الگو بهطور دقیق قابل شناسایی است و برای معاملهگران نقطه ورود، حد ضرر و سود مشخصی نشان میدهد. با این حال الگوی کوسه برای مبتدیان پیچیده است و ممکن است فهم آن برای افراد تازهکار دشوار باشد. همچنین بهتر است معاملهگران از ابزارهای تکنیکی دیگر برای تایید سیگنالها استفاده کنند.
در نهایت اگر الگوی کوسه به درستی شناسایی و مورد استفاده قرار گیرد، میتواند ابزاری بسیار مفید در پیشبینی تغییرات روند و مدیریت ریسک باشد.