آموزش مالی و اقتصادی

کشش قیمتی چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

قیمت‌گذاری یکی از سخت‌ترین کارهایی است که در تجارت انجام می‌شود، علت هم آن است که تا حد زیادی بر میزان سودآوری شرکت‌ها اثرگذار است. یکی از عناصر مهم در قیمت‌گذاری، درک چیزی است که اقتصاددانان آن را کشش قیمتی می‌نامند. در این مقاله ضمن تعریف این واژه اقتصادی، انواع و نحوه محاسبه آن تشریح شده است. 

تعریف کشش قیمتی در اقتصاد خرد

کشش اصطلاحی در اقتصاد خرد است که به درصد تغییر یک متغیر اقتصادی همچون عرضه یا تقاضا نسبت به درصد تغییر متغیری دیگر همچون قیمت یا درآمد گفته می‌شود. این واژه اقتصادی میزان تغییر عرضه یا تقاضا را نسبت به تغییر قیمت نشان می‌دهد که برای سنجش میزان حساسیت خریداران یا فروشندگان نسبت به تغییرات قیمت مورد استفاده قرار می‌گیرد. دانستن این موضوع که مصرف‌کنندگان چرا و چگونه نسبت به تغییر قیمت‌ها واکنش نشان می‌دهند، برای پیش‌بینی نحوه واکنش کسب و کارها در آینده بسیار مهم است.

انواع کشش قیمتی

این واژه اقتصادی شامل کشش قیمتی عرضه، کشش قیمتی تقاضا و کشش قیمتی متقابل تقاضا می‌شود. لازم به ذکر است که این واژه بیشتر برای سمت تقاضای بازار استفاده می‌شود، اما میزان تغییرات عرضه نسبت به تغییر قیمت نیز می‌تواند اطلاعات مفیدی در اختیار افراد قرار دهد. بنابراین باید گفت که کشش عرضه و تقاضا مفاهیم مرتبطی هستند که بررسی می‌کنند چگونه مقدار عرضه یا تقاضای یک محصول به تغییرات قیمت آن واکنش نشان می‌دهد. در حالی که این دو کشش با یکدیگر مرتبط هستند، هر یک به جنبه‌های مختلف رفتار بازار می‌پردازند. در ادامه انواع کشش قیمتی به همراه عواملی که بر آن اثرگذارند آورده شده است:

کشش قیمتی تقاضا

در پاسخ به اینکه تعریف کشش قیمتی تقاضا چیست؟ باید گفت که این کشش، رایج‌ترین نوع کشش است که میزان واکنش تقاضا به تغییر قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. اگر تغییر در هزینه یک محصول یا خدمات به میزان زیادی بر میزان تمایل مردم تاثیر بگذارد، کشش تقاضا بالا خواهد بود. این بدان معناست که یک تغییر کوچک قیمت باعث تغییر بزرگ در میزان خواسته مردم می‌شود. اگر تغییر قیمت بر میزان تمایل مردم به یک محصول یا خدمات تاثیر زیادی نداشته باشد، کشش تقاضا پایین خواهد بود. این بدان معناست که تغییر قیمت تاثیر کمی بر میزان خواسته مردم خواهد داشت. اکثر محصولات مصرفی کشش قیمتی تقاضای متوسط ​​رو به بالا دارند. کشش تقاضا نیز به سه دسته تقاضای کشسان، تقاضای غیرکسشان و تقاضای کشش واحد دسته‌بندی می‌شود.

تقاضای کشسان نشان می‌دهد که تمایل مصرف‌کنندگان با هر تغییر قیمتی به خرید یک محصول به طور محسوس تغییر خواهد کرد. عمدتا کالاهایی کشسان هستند که ضروری نیستند و جایگزین دارند. تقاضای غیرکشسان یا تقاضای کشش پایین نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان بدون توجه به تغییرات قیمت یا سایر عوامل خارجی تمایل به خرید یک محصول دارند. بنزین یک نمونه رایج از محصولات کم‌کشش یا غیرکشسان است. تقاضای کشش واحد زمانی است که تغییر در قیمت متناسب با تغییر مصرف تغییر کند، یعنی به ازای هر یک درصد تغییر قیمت، مصرف نیز یک درصد تغییر کند.

در تصویر ذیل در سه حالت قیمت‌ها نصف شده‌اند. در تقاضای کشسان، نصف شدن قیمت منجر به افزایش سه برابری مقدار فروش شده که تقاضای کشش قیمت را نشان می‌دهد. در حالت کشش واحد، کاهش 50 درصدی قیمت منجر به رشد 50 درصدی مقدار فروش شده است. در تقاضای غیرکشسان اما کاهش 50 درصدی قیمت تنها 5 واحد مقدار را بیشتر کرده که در واقع تقاضای غیرکشسان را نشان می‌دهد.

انواع کشش تقاضا

عوامل موثر بر کشش قیمتی تقاضا: قیمت رایج‌ترین عامل اثرگذار بر تقاضا است که معمولاً با تقاضا همبستگی معکوس دارد. با افزایش قیمت‌ها، میزان مصرف کاهش می‌یابد و بالعکس، با کاهش قیمت‌ها، مصرف افزایش خواهد یافت. شایان ذکر است که در برخی مواقع، قیمت می‌تواند بر سایر عوامل تقاضا تاثیر بگذارد. در ادامه عوامل کشش قیمتی تقاضا آورده شده است:

  • قیمت محصول: همان‌طور که گفته شد، با افزایش قیمت یک محصول، مصرف نیز کاهش می‌یابد. با کاهش قیمت یک محصول، مصرف افزایش می‌یابد.
  • درآمد مصرف‌کننده: با افزایش درآمد مصرف‌کننده، مصرف نیز افزایش می‌یابد. برعکس این موضوع، با کاهش درآمد مصرف‌کننده، مصرف نیز کاهش می‌یابد.
  • ترجیحات مصرف‌کننده: این موضوع شاید رایج‌ترین و مبهم‌ترین عامل باشد که به میزان تمایل مصرف‌کنندگان به یک محصول اشاره دارد و می‌تواند توسط ادراک، تبلیغات، عوامل محیطی و هر چیز دیگری که می‌تواند یک محصول را کم و بیش محبوب کند، هدایت شود.
  • سهولت و قیمت جایگزینی: برای هر محصول معین، با افزایش در دسترس بودن یک جایگزین و کاهش قیمت آن، مصرف محصول اصلی کاهش می‌یابد. اساسا از آنجایی که مصرف‌کنندگان می‌توانند راحت‌تر و ارزان‌تر یک محصول را جایگزین کنند، مصرف آن محصول کاهش می‌یابد. این امر گاهی اوقات به عنوان کشش متقابل تقاضا شناخته می‌شود.
  • قیمت‌های مورد انتظار: اگر مصرف‌کنندگان فکر کنند که قیمت یک محصول در آینده افزایش می‌یابد، تقاضا بیشتر می‌شود. در مقابل اگر مصرف‌کنندگان فکر کنند که قیمت یک محصول در آینده کاهش می‌یابد، تمایل دارند برای خرید آن بیشتر منتظر بمانند.

2- کشش قیمت متقابل تقاضا

این نوع کشش، میزان واکنش در مقدار درخواستی یک محصول در زمان تغییر قیمت محصول دیگر را اندازه می‌گیرد. بر اساس این نوع کشش، مکمل یا جایگزین بودن کالاها تعیین می‌شود که اگر مثبت باشد، کالاها جایگزین هستند و اگر منفی باشد، کالاها مکمل هستند.

3- کشش قیمت عرضه

کشش قیمت عرضه میزان تغییرات عرضه نسبت به تغییر قیمت را اندازه‌گیری می‌کند و نشان می‌دهد که مقدار عرضه چقدر به تغییرات قیمت واکنش نشان می‌دهد. بر اساس تئوری اقتصادی، عرضه کالا با افزایش قیمت آن افزایش می‌یابد. برعکس، کاهش قیمت‌ها، عرضه کالا را نیز کاهش می‌دهد. این به این دلیل اتفاق می‌افتد که تولیدکنندگان می‌خواهند از افزایش قیمت‌ها بهره ببرند، بنابراین تولید کالاها و خدمات خود را افزایش می‌دهند، با سبقت عرضه از تقاضا، قیمت‌ها کم‌مکم شروع به کاهش می‌کنند. بنابراین تولیدکنندگان برای مطابقت با کاهش قیمت، تولید را کاهش می‌دهند.

براساس تصویر ذیل در عرضه غیرکشسان، تغییر در قیمت باعث تغییر کمتری در عرضه می‌شود اما در عرضه کشسان، تغییر در قیمت، تغییر بیشتری در عرضه ایجاد می‌کند.

کشش قیمت عرضه

عوامل موثر بر کشش قیمتی عرضه: تغییر در عرضه عمدتا با محدودیت‌هایی همراه است. بنابراین کشش عرضه به عوامل ذیل بستگی دارد: 

  • سطوح ظرفیت اضافی
  • توانایی در استفاده از عوامل تولید بیشتر
  • دوره زمانی: عرضه اغلب در کوتاه‌مدت بی‌کشش است.

رابطه کشش قیمت عرضه و تقاضا چیست؟

به طور کلی، زمانی که کشش قیمتی تقاضا بالا باشد، به احتمال زیاد کشش قیمتی عرضه بالا خواهد بود، این بدان معناست که وقتی تقاضا تغییر می‌کند، تامین‌کنندگان می‌توانند به راحتی تولید را با تقاضا تنظیم کنند. برعکس، زمانی که کشش قیمتی تقاضا پایین است، عرضه‌کنندگان تمایل دارند کشش قیمتی عرضه پایینی داشته باشند که نشان‌دهنده انعطاف محدود در تعدیل تولید است. رابطه بین این دو کشش عرضه و تقاضا می‌تواند بسته به شرایط بازار و ماهیت کالا یا خدمات متفاوت باشد، بنابراین مهم است که صاحبان کسب‌و‌کار از رابطه این دو در صنعت خود آگاه باشند.

ضریب کشش قیمتی چیست و چه اهمیتی دارد؟

این واژه اقتصادی نشان می‌دهد که چگونه تغییرات قیمت بر تقاضا یا عرضه محصول تاثیر می‌گذارد. این موضوع یک مفهوم کلیدی در اقتصاد و تجارت است، زیرا به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا متوجه شوند که تغییرات قیمت چگونه بر قدرت خرید مردم و میزان تقاضا در کل بازار تاثیر می‌گذارد. شرکت‌ها با درک این واژه اقتصادی، برای قیمت‌گذاری محصولات خود می‌توانند نقطه قیمتی بهینه را برای به حداکثر رساندن درآمد و سود تعیین کنند. 

شرکت‌ها می‌توانند از این واژه اقتصادی برای ارزیابی چشم‌انداز رقابتی و اتخاذ تصمیمات استراتژیک برای قیمت‌گذاری استفاده کنند. همچنین می‌توانند با تحلیل این واژه اقتصادی محصولات رقبا تعیین کنند که آیا نیاز به تنظیم قیمت‌های خود برای رقابتی ماندن دارند یا خیر.

کشش قیمت به کسب‌و‌کارها در پیش‌بینی‌ مقدار فروش نیز کمک می‌کند. آن‌ها می‌توانند با درک کشش محصولات خود حجم فروش و درآمد را تحت سناریوهای مختلف پیش‌بینی کنند. این موضوع می‌تواند به آن‌ها در تصمیم‌گیری‌های آگاهانه در خصوص تولید و بازاریابی کمک کند.

نحوه محاسبه کشش قیمتی

این واژه اقتصادی را بسته به داده‌های موجود و سطح جزئیات مورد نیاز می‌توان به روش‌های مختلفی محاسبه کرد، اما رایج‌ترین روش، روش درصدی آن است. این روش اساسی‌ترین روش برای محاسبه کشش قیمتی است که با تقسیم نرخ تغییر عرضه یا تقاضا بر نرخ تغییر قیمت محاسبه می‌شود. بنابراین براساس فرمول ذیل می‌توان هم کشش قیمت عرضه و هم کشش قیمت تقاضا را محاسبه کرد:

درصد تغییر قیمت / درصد تغییر عرضه یا تقاضا = کشش قیمت

چگونه کشش قیمتی را باید تفسیر کرد؟

با توجه به فرمول فوق و حاصل به دست آمده از آن باید گفت که افراد بر حسب میزان کشش قیمتی با سه دسته کالاها و خدمات؛ کشسان (کشش بالا)، غیرکشسان یا بی‌کشش و کشش واحد مواجه می‌شوند.

کشسان یا پرکشش: زمانی عرضه یا تقاضا کشسان یا پرکشش در نظر گرفته می‌شود که کشش قیمتی (حاصل فرمول) آن بزرگتر از 1 باشد. بنابراین اگر کشش قیمت بسیار زیاد (از یک تا بی‌نهایت) باشد، به این معنی است که عرضه یا تقاضا حتی با حداقل تغییر قیمت به طور قابل توجهی تغییر می‌کند. کالاهای عرضه‌شده یا مورد تقاضای پرکشش، به عنوان «حساس به قیمت» شناخته می‌شوند و معمولاً کالاهای غیرضروری هستند که جایگزین‌های زیادی دارند.

غیرکشسان: زمانی عرضه یا تقاضا غیرکشسان در نظر گرفته می‌شود که کشش (حاصل فرمول) آن کمتر از 1 باشد. این حالت زمانی رخ می‌دهد که تغییرات قیمت باعث تغییر خیلی کمی در مقدار عرضه یا تقاضا شود. به عنوان مثال، قیمت کالایی با تقاضای غیرکشسان ممکن است 30 درصد افزایش یابد، اما در نتیجه تقاضا تنها 10 درصد کاهش می‌یابد. کالاهایی که این‌گونه شرایط را تجربه می‌کنند به عنوان «غیرحساس به قیمت» شناخته می‌شوند و معمولاً کالاهای ضروری هستند که مصرف‌کنندگان هیچ جایگزینی برای آن‌ها ندارند (مانند آب، دارو، سیگار و غیره)

کشش واحد: زمانی عرضه یا تقاضا دارای کشش واحد در نظر گرفته می‌شود که کشش قیمتی (حاصل فرمول) آن برابر با 1 باشد. کشش واحد زمانی اتفاق می‌افتد که تغییرات قیمت باعث تغییر متناسبی در مقدار عرضه یا تقاضا شود. به عنوان مثال، قیمت کالایی با تقاضای واحد کشسان ممکن است 30 درصد افزایش یابد. در این صورت تقاضا نیز 30 درصد کاهش می‌یابد. امروزه یافتن چنین کالاهایی در بازارها دشوارتر است و عرضه و تقاضای کشش واحد بیشتر یک مفهوم اقتصادی نظری است. با این وجود، کالایی با عرضه یا تقاضای کشش واحد ممکن است وجود داشته باشد.

جمع‌بندی

یکی از عناصر مهم در قیمت‌گذاری، درک چیزی است که اقتصاددانان آن را کشش قیمتی می‌نامند. این واژه اقتصادی نشان می‌دهد که چقدر تقاضا و عرضه یک محصول یا خدمات نسبت به تغییرات قیمت حساس است. همچنین اطلاعات مفیدی در مورد نحوه بهترین قیمت‌گذاری محصولات و خدمات به افراد ارائه می‌دهد. اگر یک محصول کشسان باشد (یعنی کشش آن زیاد باشد)، پس باید در مورد افزایش قیمت‌ها محتاط بود، زیرا افزایش قیمت بر خرید (تقاضا) و تولید (عرضه) تاثیر زیادی خواهد گذاشت. اما اگر محصول غیرکشسان باشد، کسب‌وکارها می‌توانند تا قیمت‌های خود را با احتیاط کمتری تنظیم کنند، زیرا می‌دانند که این تغییر، تاثیر کمتری بر عرضه و تقاضا خواهد داشت.

امتیاز خود را ثبت کنید
نمایش بیشتر

لیلا لامعی

علاقه به علم اقتصاد، من را به سمت یادگیری و کسب مهارت در زمینه تولید محتوای تحلیلی در حوزه‌های اقتصادی به ویژه حوزه بازار سرمایه سوق داد. در این بین با اخذ مدرک MBA مدیریت مالی و کسب سابقه حضور بیش از 8 سال در نهادها و رسانه‌های مطرح اقتصادی سعی بر ایجاد محتوای با کیفیت و کاربردی دارم.

مقاله‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا