بازگشت به میانگین چیست؟ بررسی استراتژی معاملاتی آن

برای معامله در بازارهای مالی لازم است که افراد بتوانند شرایط بازار را ارزیابی کنند و توانایی تشخیص نقاط مناسب ورود و خروج به معامله را شناسایی کنند. اصل بازگشت به قیمت یکی از مفاهیم در ریاضیات است که در بازارهای مالی نیز کاربرد دارد و به افراد کمک میکند بتوانند سیگنالهای خرید و فروش را شناسایی کنند. بر اساس این اصل، زمانی که قیمت یک دارایی اختلاف زیادی (کمتر یا بیشتر) با قیمت میانگین بلندمدت خود داشته باشد، دوباره پس از مدتی به سطح میانگین بازمیگردد. معاملهگران با محاسبه میانگین و شناسایی محدودههای اختلاف قیمت میتوانند از طریق استراتژی بازگشت به میانگین وارد معامله شوند. در این مقاله به معرفی بازگشت به میانگین، استراتژی معاملاتی و مزایا و معایب آن پرداخته شده است.
تعریف بازگشت به میانگین
بازگشت به میانگین (Mean Reversion) یکی از مفاهیم کلیدی در ریاضیات است. این اصل بیان میکند که اگر مقدار یک پدیده در طول زمان دچار انحراف زیادی (کاهش یا افزایش افراطی) از میانگین بلندمدت خود شود، تمایل دارد در گذر زمان دوباره به سمت همان میانگین بلندمدت خود بازگردد. این ایده نخستینبار توسط فرانسیس گالتون در اواخر قرن نوزدهم مطرح شد و نمونههایی از آن را میتوان در پدیدههای گوناگون طبیعی، اجتماعی و حتی ژنتیکی مشاهده کرد. بازگشت به میانگین نشان میدهد که شرایط بسیار بالا یا پایین، معمولا پایدار نیستند و متغیرها با گذشت زمان به سمت میانگین بلندمدت خود متمایل میشوند.
در بازارهای مالی، مفهوم بازگشت به میانگین بیان میکند که قیمت داراییها و بازدهی آنها در نهایت به سطح میانگین یا میانگین بلندمدت خود بازمیگردند. پدیده بازگشت به میانگین بر این فرض استوار است که نوسانات شدید قیمتی و انحرافها از میانگین، موقتی هستند و قیمتها تمایل دارند دوباره به میانگین بازگردند. معاملهگران با استفاده از اصل بازگشت به میانگین، داراییهایی را که بهطور قابل توجهی بیش از حد (Overvalued) یا کمتر از حد (Undervalued) ارزشگذاری شدهاند را شناسایی میکند. آنها با فرض اینکه قیمت دوباره به میانگین خود برمیگردد، موقعیت معاملاتی مناسب را انتخاب میکنند. در صورتی که قیمت یک دارایی به شکلی غیرطبیعی و زیادی پایینتر از میانگین باشد، موقعیت مناسبی برای خرید است زیرا انتظار میرود که دوباره قیمت به سطح قبلی برگردد و افزایش یابد. اگر قیمت یک دارایی افزایش شدیدی داشته باشد، انتظار میرود که قیمت تا سطح میانگین کاهش پیدا کند و در نتیجه موقعیت مناسبی برای فروش است. هدف اصل بازگشت به میانگین، کسب سود از بازگشت تدریجی قیمت به سمت میانگین تاریخی آن است.
معامله با استراتژی بازگشت به میانگین
معامله بر اساس پدیده بازگشت به میانگین از طریق شناسایی محدودههایی که قیمت به طور قابل توجهی از میانگین فاصله گرفته است انجام میشود. استراتژی معامله با این اصل مرحله به مرحله در بخش زیر توضیح داده شده است.
1.شناسایی میانگین تاریخی قیمت
اولین گام برای معامله با استفاده از اثر بازگشت به میانگین محاسبه میانگین قیمت دارایی است. معاملهگر باید بازه مد نظر خود را برای تحلیل دارایی و محاسبه میانگین تعیین کند. برای این کار میتوان از اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) یا میانگین متحرک نمایی (EMA) استفاده کرد که معمولا در این روش از بازههای 20 یا 50 روزه برای این اندیکاتورها در نظر گرفته میشود.
2.شناسایی انحرافات قابل توجه از میانگین و تعیین سقف و کف قیمت
در این مرحله، لازم است نقاطی که در آنها قیمت بهطور غیرعادی از میانگین فاصله گرفته است شناسایی شود. یکی از ابزارهای مهم برای تشخیص انحراف از میانگین، اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands) است. زمانی که قیمت به باند بالایی یا پایینی نزدیک میشود، احتمال بازگشت آن به میانگین افزایش مییابد. همچنین میتوان سقف و کف قیمتی را با استفاده از انحراف معیار نسبت به میانگین تعیین کرد. با افزودن انحراف معیار به میانگین، سقف قیمتی به دست میآید و با کمکردن آن از میانگین، کف قیمتی مشخص میشود. فرمول محاسبه انحراف مطابق تصویر زیر است.

3.ورود به معامله
این مرحله پس از شناسایی محدودههایی است که قیمت اختلاف زیادی با میانگین دارد که بر حسب اینکه کمتر یا بیشتر از میانگین باشد، زمان مناسبی برای خرید یا فروش در نظر گرفته میشود. در ادامه به استراتژی معامله خرید و فروش به طور مجزا پرداخته میشود.
معامله خرید: زمانی که قیمت دارایی از میانگین کمتر باشد، طبق استراتژی بازگشت به میانگین انتظار میرود قیمت تا رسیدن به میانگین افزایش پیدا کند. در نتیجه نقطهای که قیمت کاهش یافته برای ورود به معامله خرید مناسب است. به این ترتیب معاملهگر پس از بازگشت به میانگین، از افزایش قیمت حاصل از آن سود کسب میکند.
معامله فروش: در صورتی که قیمت یک دارایی از میانگین تاریخی خود مقدار قابل توجهی بیشتر باشد، با استفاده از استراتژی بازگشت به قیمت، این محدوده یک فرصت فروش به حساب میآید. پس از شناسایی این محدوده انتظار میرود که قیمت تا حد میانگین کاهش پیدا کند و با فروش دارایی در این محدوده از بروز زیان در محدوده بازگشت قیمت جلوگیری میشود.
لازم به ذکر است که معاملهگران نباید تنها با اتکا به اصل بازگشت به قیمت وارد معامله شوند و برای تایید نقاط مناسب ورود و خروج به معامله میتوانند از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز کمک بگیرند تا میزان ریسک را در معاملات کنترل کنند. همچنین تعیین حد سود و حد ضرر نیز در جلوگیری از بروز زیان در معاملات تاثیر بسیار زیادی دارد.
مزایا و معایب قانون بازگشت به میانگین
اصل بازگشت به قانوان در شناسایی محدوده مناسب برای خرید و فروش کاربرد دارد و معاملهگران با تحلیل قیمت بر اساس این اصل میتوانند وضعیت سهم را در آینده پیشبینی کنند. مهمترین مزایای قانون بازگشت به میانگین به شرح زیر هستند:
- شناسایی نقاط ورود و خروج به معامله
- قابل استفاده در بازههای زمانی کوتاهمدت و بلندمدت
- امکان تعیین حد سود و حد ضرر با استفاده از میانگین در این روش
- سود آوری در بازارهای رنج بدون نیاز به دنبال کردن روند
این روش علاوه بر مزایایی که برای معاملهگران دارد، معایبی نیز دارد که ممکن است فرد دچار خطا یا زیان در معامله شود. افراد برای جلوگیری از زیان در معاملات باید به محدودیتهای این روش آگاه باشند که در ادامه رایجترین خطاهای بازگشت به قیمت مطرح شده است:
- امکان بروز خطا در بازارهای دارای روند
- احتمال سیگنال کاذب و عدم بازگشت قیمت
- بروز خطای بازگشت به میانگین با اخبار یا تغییرات ناگهانی بازار
جمعبندی
بازگشت به میانگین یک اصل در ریاضیات است که در بازارهای مالی برای شناسایی نقاط مناسب ورود و خروج به معاملات کاربرد دارد. طبق این اصل، زمانی که قیمت یک دارایی مقدار قابل توجهی بیشتر یا کمتر از میانگین بلندمدت خود باشد، پس از مدتی دوباره به میانگین میرسد. اگر قیمت کمتر از میانگین باشد، انتظار میرود قیمت افزایش پیدا کند تا به سطح میانگین برسد. در نتیجه این حالت به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته میشود. در صورتی که قیمت دارایی از میانگین بیشتر باشد، بر اساس بازگشت به قیمت پیشبینی میشود که تا سطح میانگین کاهش پیدا کند و این محدوده مناسبی برای معاملات فروش است. به طور کلی استفاده از این اصل به تنهایی برای معاملات توصیه نمیشود و برای تایید سیگنالهای خرید و فروش لازم است که افراد از دیگر روشهای تحلیلی نیز بهره بگیرند تا دچار زیان نشوند.