اقتصاد کلان چیست؟ شاخصهای مهم اقتصاد کلان کدامند؟
علم اقتصاد در نگاه عموم میزان آسایش و رفاه افراد در یک جامعه است. در واقع افراد برای رسیدن به حداکثر رفاه باید منابع و مصارف متعادلی داشته باشند. در خصوص اقتصاد نظریهها و مقالات متعددی از بزرگان و صاحبنظران منتشر شده است. اقتصاد به طور کلی به دو بخش اقتصاد کلان و اقتصاد خرد دستهبندی میشود. در این مقاله سعی شده که به بخش عمده اقتصاد، یعنی اقتصاد کلان متغیرهای با اهمیت آن پرداخته شود. پیش از آن نیز در خصوص تفاوت اقتصاد کلان و خرد نیز توضیح داده شده است.
اقتصاد خرد و کلان چیست؟
همانطور که گفته شد، علم اقتصاد به دو دسته اقتصاد کلان و اقتصاد خرد دستهبندی میشود. اقتصاد کلان، کلیات اقتصاد یک کشور را نشان میدهد که متغیرهای آن بر تمام بازارهای اقتصادی اثرگذار است. در اقتصاد کلان نگاه از کل به جزء است. اقتصاد خرد اما در خصوص رفتار اقتصادی بنگاههای اقتصادی و افراد حاضر در آن و تصمیمگیریهای آنان است. در اقتصاد خرد نگاه از جزء به کل است.
آموزش اقتصاد کلان به زبان ساده
برای تشریح سادهتر مفهوم اقتصاد کلان با یک مثال ساده میتوان فرض کرد که شخصی تصمیم به سرمایهگذاری در یک بازار مثلا بازار مسکن را دارد. شخص پیش از آنکه به بررسی ملک مورد نظر خود بپردازد، ابتدا سعی میکند نگاه وسیعتری داشته باشد. ابتدا شرایط داخلی کشور را میسنجد، برای مثال نرخ تورم را بر اساس دانش خود یا مشورت با متخصصان برای آینده پیشبینی میکند. وضعیت سیاسی کشور را بررسی میکند. سیاستگذاریهای جدید را برای بازار مورد نظر شناسایی کرده و سایر بازارای موازی را میسنجد و در نهایت جزییات بازار منتخب را بررسی میکند. در این خصوص هم ابتدا بهترین ناحیه جغرافیایی در کشور را شناسایی و بعد از آن در خصوص انتخاب ملک و سایر جزییات تصمیم میگیرد. فرآیندی که طی شده در واقع از کل به جز بوده است. پس اگر رفتار فوق را بررسی کنیم، مشاهده میشود که بررسی ابتدا از سطح کلان اقتصاد آغاز شد و به بخش خرد اقتصاد که همان تصمیم به خرید ملک بود، رسیده است.
مفهوم تئوریک اقتصاد کلان
به طور تئوریک اما تمام بازارهای اقتصادی از برخی فاکتورها و متغیرها در سطح کل کشور تاثیر میگیرند، این فاکتورها یا متغیرها در واقع متغیرهای اقتصاد کلان هستند. اقتصاد کلان در واقع بخشی از اقتصاد هر کشوری است و کلیات اقتصاد یک کشور را بررسی میکند. این بخش از اقتصاد توسط سیاستگذاران اقتصادی اعم از دولت و بانک مرکزی کنترل میشود. در واقع پیش از بررسی و تحلیل هر بازاری ابتدا متغیرهای مهم در سطح کلان و اثر آن بر بازار منتخب بررسی میشود و پس از آن وارد جزییات مربوط به خود آن بازار میشویم.
شاخصهای اقتصاد کلان
همانطور که که ذکر شد، برخی فاکتورها و پارامترها زیرشاخه اقتصاد کلان هستند و همواره مورد بررسی قرار میگیرند. اصلیترین شاخص های اقتصاد کلان آن به شرح ذیل است:
- رشد اقتصادی
- تورم
- نرخ بیکاری
دولت و بانک مرکزی نقش اساسی در تغییر هر یک از پارامترهای مهم اقتصاد کلان دارند و بازیگران اصلی این شاخه از اقتصاد هستند. در ادامه علاوه بر شرح این سه شاخص مهم و پارامترهای با اهمیت آن، سایر زیرشاخههای این سه شاخص مهم در اقتصاد کلان تشریح خواهد شد.
رشد اقتصادی و رکود اقتصادی چیست؟
در حوزه اقتصاد کلان، رشد اقتصادی اهمیت بسزایی دارد. به طور کلی رشد اقتصادی به معنای توسعه و تعالی اقتصاد کشورها و رشد سطح رفاه جامعه است. هرچه میزان تولیدات و ارائه خدمات در یک کشور، متناسب با سطح تقاضا افزایش یابد، نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت و در نتیجه رونق اقتصادی پدیدار میشود. رکود اما در مقابل رشد اقتصادی قرار میگیرد. در واقع در جامعه تقاضا کاهش یافته، سطح تولید و ارائه خدمات کم و در نتیجه نرخ بیکاری افزایش مییابد. البته برای اینکه گفته شود، اقتصادی رشد یا رکود دارد، باید این امر طی چند ماه (دو دوره سه ماهه) تداوم داشته باشد. رشد اقتصادی عمدتا براساس دو شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP) سنجیده میشود.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی در واقع ارزش پولی (برای ایران ریالی) کل تولیدات و خدمات در داخل مرزهای یک کشور است که در دورههای زمانی مشخص اندازهگیری میشود. لازم به توضیح است برای محاسبه GDP عمدتا یک سری شرایط برای محاسبه وجود دارد. برای مثال کالاها و خدماتی که به صورت غیرقانونی یا بدون مجوز ارائه میشود در محاسبه تولید ناخالص داخلی لحاظ نمیشود.
تولید ناخالص ملی (GNP)
تولید ناخالص ملی ارزش پولی کل تولیدات و خدمات را برای یک ملت نشان میدهد. در تولید ناخالص ملی اهمیتی ندارد که افراد در داخل کشور باشند یا خیر، بلکه ملیت یک فرد اهمیت دارد. برای مثال اگر فرد ایرانی در داخل کشوری به جز ایران خدمات یا تولیداتی داشته باشد، در محاسبه تولید ناخالص ملی محاسبه خواهد شد.
تورم چیست؟ شاخصهای قیمت در اقتصاد کلان
یکی دیگر از فاکتورهای مهم در اقتصاد کلان شاخصهای قیمت هستند. از شاخصهای قیمت و تغییرات آن برای نمایش میزان تورم استفاده میشود. تورم میزان تغییرات قیمتها در یک دوره زمانی مشخص با برهم خوردن تعادل میان عرضه و تقاضای پول و کالا و خدمات است.
در این خصوص مقاله تورم به زبان ساده را بخوانید
مرکز آمار ایران به صورت دورهای اطلاعات مربوط به 5 شاخص قیمت؛ شاخص قیمت مصرفکننده، شاخص قیمت تولیدکننده، متوسطهای قیمت، شاخص قیمت کالاهای صادراتی و وارداتی و شاخص قیمت نهادههای ساختمانهای مسکونی را منتشر میکند. در میان این شاخصها، دو شاخص قیمت مصرفکننده یا (CPI) و قیمت تولیدکننده یا (PPI) از سطح اهمیت بیشتری برخوردار است.
شاخص قیمت مصرفکننده (Consumer price index)
شاخص قیمت مصرفکننده، تغییرات قیمت سبدی از کالاهای مصرفی و خدمات ارائه شده است که بر اساس اهمیت هریک از کالاها و خدمات با ضرایب مشخص و متفاوت با هم در یک دوره زمانی مشخص محاسبه میشود. این شاخص نرخ تورم را نشان میدهد و از اهمیت بالایی برخوردار است. شاخص قیمت مصرفکننده به صورت ماهانه، نقطه به نقطه و سالانه توسط بانک مرکزی و مرکز آمار منتشر میشود. این شاخص به دو بخش شاخص بهای كالاها و خدمات مصرفی در نقاط شهری و شاخص بهای كالاها و خدمات مصرفی در نقاط روستایی دستهبندی میشود. مبنای محاسبه این شاخص از سال پایه 1390 بوده است.
شاخص قیمت تولیدکننده (Producer Price Index)
شاخص قیمت تولیدکننده، تغییرات قیمت را در سطح تولیدکنندگان کالا و خدمات نشان میدهد. این شاخص عمدتا برای پیشبینی شاخص قیمت مصرفکننده که معیاری برای نمایش تورم است، استفاده میشود. مبنای محاسبه این شاخص از سال پایه 1390 بوده و برای بخشهای مختلفی چون بخش صنعت، معدن، برق، محصولات مرغداریهای صنعتی كشور، زراعت، باغداری و دامداری سنتی و بخشهای خدماتی محاسبه میشود.
شاخص قیمت کالاهای صادراتی و وارداتی
این شاخص تغییرات قیمت کالاهای وارداتی و صادراتی را در دورههای زمانی معین نشان میدهد.
شاخص قیمت نهادههای ساختمانهای مسکونی
شاخص قیمت نهادههای ساختمانهای مسکونی، تغییرات قیمت نهادههای ساختمانی در طول یک فصل و سالهای مختلف را نشان میدهد. این شاخص در بخش مسکن اهمیت بالایی دارد و نشان میدهد هزینه ساخت و ساز در کشور طی دورههای مشخص چه تغییراتی دارد. مبنای محاسبه این شاخص نیز از سال پایه 1390 بوده است.
نرخ بیکاری چیست؟
به طور کلی در صورتی که سطح تولید و خدمات کاهش یابد (بنابر هر عامل اقتصادی)، میزان سود شرکتها نیز به مرور زمان کاهش یافته و در نتیجه بنگاههای اقتصادی ناچار به کاهش هزینههای تولید اعم از کاهش هزینههای دستمزد با تعدیل نیروی کار میکنند. کاهش نیروی کار سطح درآمدهای خانوارها را کاهش میدهد و در نتیجه میزان تقاضا برای کالا و خدمات کاهش مییابد.
نرخ بیکاری، از فرمول نسبت تعداد نیروهای بدون شغل اما مایل به کار به کل نیروی کار جامعه به دست میآید. جوامعی که اقتصاد قوی و کارا دارد، نرخ بیکاری در آن به حداقل میرسد.
بازیگران اقتصاد کلان؛ سیاستهای پولی و بانکی چیست؟
همانطور که ذکر شد، دولت و بانک مرکزی بازیگران اصلی اقتصاد کلان هستند. این دو سیاستگذار عمدتا متغیرهای اقتصادی را در سطح کلان جامعه جهت رشد و توسعه کنترل میکنند. سیاستهای پولی به اقدامات بانک مرکزی در راستای عرضه پول و حجم نقدینگی کشور گفته میشود. سیاستهای مالی اما بیشتر از سوی دولت و در راستای کنترل تقاضای کل کشور صورت میگیرد. در واقع کشورها برای رشد و رونق اقتصادی با هدف قرار دادن نرخی مشخص برای تورم و بیکاری رشد اقتصادی پدید میآورند.
این نرخ هدف از سوی بانکهای مرکزی با توجه به شرایط اقتصاد کشورها برای رشد اقتصادی تعیین میشود. کشورهای در حال توسعه سرعت رشد اقتصادی بیشتری دارند. بنابراین وضعیت اقتصادی کشورها در تعیین نرخ هدف بسیار مهم است. هرگاه متغیرهای اصلی کلان اقتصادی از نرخ هدف فاصله بگیرند، این دو سیاستگذار با اقداماتی که در ادامه تشریح خواهد شد، متغیرها را به سمت نرخ هدف هدایت میکنند.
سیاستهای پولی (Monetary policy)
در حوزه اقتصاد کلان، سیاستهای پولی از سوی بانک مرکزی تعیین میشود. بانکهای مرکزی عمدتا با هدف قرار دادن یک نرخ تورم و نرخ بیکاری مشخص در زمان معین، سعی بر ایجاد رونق اقتصادی و مقابله با رکود دارند. برای این هدفگذاری بانکهای مرکزی از دو روش مستقیم و غیرمستقیم، عرضه پول در کشور را کنترل میکنند.
روش مستقیم: در این روش در واقع بانک مرکزی از طریق بازی با نرخ بهره و سقف اعتبارات بانکها، حجم نقدینگی را کنترل میکند. به طور کلی در اقتصادهای سالم، تورم محرکی برای رشد اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری است. در واقع هر زمان حجم پول در جامعه بیشتر شود، تقاضا برای کالا و خدمات بیشتر میشود. سپس تولیدکنندگان برای پوشش تقاضا، عرضه را نیز بیشتر میکنند. این رشد عرضه تا جایی ادامه مییابد که منجر به رشد قیمتها خواهد شد.
در این حالت عرضه بیشتر منجر به استفاده از نیروی کار بیشتر میشود. بنابراین برخلاف تصور عموم، تورم در اقتصادهای سالم رشد اقتصادی ایجاد میکند. هر زمان که نرخ هدف تورم بیش از آنچه مشخص شده شود، بانک مرکزی با افزایش نرخ بهره نقدینگی را به سمت بانکها هدایت و پول را از جامعه جمع میکند. هر زمان که نرخ تورم کمتر از نرخ هدف شود و اقتصاد به سمت رکود حرکت کند، بانک مرکزی با کاهش نرخ بهره به جامعه پول تزریق کرده و مانع از ایجاد رکود میشود. در خصوص سقف اعتبارات نیز، بانک مرکزی میتواند بسته به شرایط، سقف تسهیلات را افزایش یا کاهش دهد.
روش غیرمستقیم: در روشهای غیرمستقیم بانک مرکزی از طریق تغییرات نرخ سپرده قانونی، عملیات بازار باز یا سپردهگیری از بانکها حجم نقدینگی کشور را کنترل میکند. نرخ سپرده قانونی در واقع درصدی از سپردههای بانکی است که بانکها موظف هستند در حساب خود نزد بانک مرکزی ذخیره کنند. نرخ سپرده قانونی عمدتا بین 10 تا 13 درصد بسته به عملکرد بانک است. عملیات بازار باز یا (Open market operation) نیز یک روش یا ابزار غیر مستقیم و بسیار مهم برای کنترل حجم نقدینگی کشور است. در واقع دولت برای تامین نقدینگی لازم با انتشار اوراق و فروش آن نیاز خود به نقدینگی را رفع میکند. در شرایطی که حجم نقدینگی کشور در رشد اقتصادی یا ایجاد رکود اختلال بهوجود آورد، بانک مرکزی با خرید این اوراق یا فروش مجدد آن، حجم پول در جامعه را کنترل میکند. همچنین بانک مرکزی با سپردهگیری از بانکها که نقش عمدهای در خلق نقدینگی دارند، حجم پول را کنترل میکنند.
سیاستهای مالی (Fiscal policy)
سیاستهای مالی عمدتا از طریق دولت اعمال میشود. در واقع دولت از طریق تغییرات در مخارج خود و مالیات، سطح تقاضا در جامعه را کنترل میکند. در زمان ایجاد رکود اقتصادی با افزایش مخارج و کاهش مالیات سطح تقاضا را بیشتر و در زمانی که تورم بیش از نرخ هدف رشد کند، مخارج خود را کاهش و مالیات را افزایش میدهد.
سیاستهای انبساطی و انقباضی
احتمالا به کرات در رسانهها و محافل اقتصادی دو واژه سیاستهای انبساطی و انقباضی را شنیدهاید. در ادامه به تشریح آن پرداخته شده است.
- سیاستهای انبساطی: همانطور که گفته شد، بانک مرکزی و دولت برای تحقق نرخ هدف تورم و بیکاری، اقداماتی انجام میدهند. هر زمان نرخ تورم اقتصاد از نرخ هدفگذاری شده کمتر شود و اقتصاد به سمت رکود رود، بانک مرکزی با تزریق نقدینگی به جامعه و دولت با تحریک تقاضا از طریق کاهش مالیات، نرخ تورم را به سمت نرخ هدف هدایت میکنند. در این حالت سیاست انبساطی صورت گرفته است.
- سیاستهای انقباضی: در سیاستهای انقباضی درست برعکس سیاست انبساطی، زمانی که نرخ تورم اقتصاد بیشتر از نرخ هدف شود، بانک مرکزی با جمعآوری پول از سطح جامعه و دولت با افزایش نرخ مالیات و عوارض و تعدیل تقاضا نرخ تورم را به نرخ هدفگذاری شده، نزدیک میکنند. این سیاست، سیاست انقباضی است.
مفاهیم با اهمیت در اقتصاد کلان
حال که با اصلیترین متغیرهای اقتصاد کلان آشنا شدیم، سایر پارامترهای اقتصاد کلان که بر شاخصهای اصلی اثرگذار هستند، در ادامه تشریح شدهاند.
پایه پولی و حجم نقدینگی
در اقتصاد کلان، پایه پولی در واقع میزان داراییهای بانک مرکزی که شامل طلا و ارز، بدهیهای دولت و بانکها به بانک مرکزی است، میشود. در واقع این داراییها بیشترین قابلیت نقدشوندگی را دارد. حجم نقدینگی در اقتصاد کلان به مجموع پول و شبهپول در یک کشور گفته میشود. پایه پولی ضرب در ضریب فزاینده یا تکاثر برابر با حجم نقدینگی کشور است. ضریب تکاثر یا فزاینده ضریبی است که خلق پول توسط بانکها از طریق جذب سپرده را نشان میدهد. در واقع هر سپرده در بانک ممکن است چند برابر خود نقدینگی ایجاد کند. رشد نقدینگی کشور در صورتی که با میزان خدمات و کالاهای کشور تعادل نداشته باشد، منجر به ایجاد تورم میشود. بانک مرکزی از طریق سیاستگذاریهای مختلف برای کنترل تورم، حجم نقدینگی را کنترل میکند.
عرضه کل و تقاضای کل
به طور کلی اقتصادی سالم و کارا است و افراد حاضر در آن حداکثر رفاه را دارند که تعادل میان عرضه و تقاضا همواره برقرار است. در فضای کلان اقتصادی در واقع افراد یا همان خانوادهها در ازای دریافت کالا و خدمات، پول پرداخت میکنند. اگر سطح تقاضا بیش از عرضه کالا و خدمات باشد، در نتیجه کالا و خدمات ارزشمندتر از پول میشوند. بنابراین شاهد افزایش قیمتها خواهیم بود. اما هرچه سطح عرضه کالا و خدمات بیش از تقاضا شود، اهمیت پول بیشتر و کالا و خدمات ارزانتر میشوند.
منحنی عرضه کل و تقاضای کل (Aggregate Supply-Aggregate Demand) یا (AS-AD) یک مدل اقتصادی مهم در اقتصاد کلان است که بیانگر رابطه قیمتها با عرضه و تقاضای کالا و خدمات تولیدی است. در واقع نشان میدهد در کوتاه مدت هر زمان قیمتها کمتر شود، تقاضا بیشتر خواهد شد. علت این امر که در بلند مدت این موضوع برقرار نیست این است که مقدار عرضه کل محدودیت دارد و شرکتها هرکدام ظرفیت تولیدی مشخصی دارند. بنابراین در بلند مدت عرضه کل ثابت میماند. تقاضا نیز ممکن است در زمان کوتاه بیشتر یا کمتر شود، اما در بلند مدت عمدتا سطح تقاضا نیز ثابت خواهد ماند.
بودجه دولت
دولت درآمدها و مخارج خود را در یک سندی به اسم بودجه بر اساس شرایط موجود پیشبینی میکند. اهمیت بودجه در کشور ما یکی از فاکتورهای مهم و اثرگذار در حوزه اقتصاد کلان است. درآمدهای دولت عمدتا از طریق صادرات نفت و انرژی، کالاهای پایه و برخی محصولات، مالیاتهای دریافتی، واگذاری داراییهای سرمایهای و… کسب میشود که این درآمدهای همان منابع بودجه هستند. مخارج بودجه اما هزینههای دولت است که شامل دستمزد و مزایای کارکنان و هزینه پروژههای عمرانی و… هستند.
در صورتی که منابع با مصارف یا همان مخارج دولت تراز نباشد، کسری بودجه ایجاد میشود. در واقع دولت عمدتا بودجه سال بعد را بر اساس پیشبینی منابع و مصارف خود تنطیم میکند، اما باید دید تا چه اندازه این منابع و مخارج مطابق با واقعیت محقق میشود. در کشور ایران که تا 10 سال گذشته عمده درآمدها از طریق صادرات نفت حاصل میشد، با تحریمها این منبع درآمد به حداقل خود رسید. این در حالی بود که مصارف همچنان برقوت خود باقی مانده است. در نتیجه این امر باعث کسری پیاپی بودجه دولت طی سالهای گذشته شده است. کسری بودجه به عنوان یکی از مهمترین فاکتورها در اقتصاد کلان، عامل مهم تورم با نرخ بالا در کشور است، چرا که دولت برای پوشش هزینههای خود از بانک مرکزی یا سایر بانکها استقراض کرده و این امر حجم پایه پولی و خلق پول بانکها را بیشتر و افزایش تورم را در پیش دارد.
جمعبندی
حوزه اقتصاد کلان مباحث گستردهای دارد که در این نوشتار سعی برآن شد که بهصورت مختصر به بررسی متغیرها و فاکتورهای مهم در آن پرداخته شود. فعالیت بنگاههای اقتصادی همواره متاثر از این بخش اقتصاد، یعنی اقتصاد کلان است. هرگونه تغییر در متغیرهای اقتصاد کلان، بر بخش خرد اثرگذار است. بنابراین یکی از مهمترین وظایف تحلیلگران هر بازاری به ویژه بازار سهام بررسی پارامترهای موثر بر اقتصاد کلان است.