طلا یا دلار؛ بهترین پناهگاه برای تورم کدام است؟

با تورم جهانی که همچنان در حال افزایش است، سرمایهگذاران هر روز شاهد کاهش ارزش پول خود هستند و باید به دنبال پناهگاهی امن برای حفظ سرمایه باشند. در دنیای اقتصاد امروز، انتخاب بین طلا و دلار بهعنوان محافظ در برابر تورم، بیش از همیشه چالشبرانگیز شده است. طلا اغلب بهعنوان محافظ علیه کاهش ارزش پول دیده شده، در حالی که دلار آمریکا به دلیل جایگاهش بهعنوان ارز ذخیره جهانی، ثبات بیشتری ارائه میکند. تا اکتبر ۲۰۲۵، قیمت طلا رشد چشمگیری داشته و گزارشها از بازدهی قابل توجه این فلز حکایت دارد.
تاریخچه رابطه طلا و دلار
در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، طلا رشد قابل توجهی داشت. بهویژه در دوران ۱۹۷۵–۱۹۸۲، زمانی که تورم جهانی بالا بود، طلا رشد داشت اما همبستگی آن با تورم کوتاهمدت پایین بود. در دهه ۱۹۸۰، قیمت طلا به حدود ۸۵۰ دلار به ازای هر اونس رسید. دهه ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۵، قیمت طلا روند صعودی خود را ادامه داد و از حدود ۲۶۰ دلار در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۴,۳۰۰ دلار در اکتبر ۲۰۲۵ رسید. در دوران ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰، در جریان بحران مالی جهانی، طلا بهتر از بسیاری داراییها عمل کرد، اگرچه پوشش کامل تورم را تضمین نکرد. در بازه ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ نیز عملکرد برجسته طلا بوده و به یکی از بهترین داراییها تبدیل شده است.
در ایران، دلار آمریکا بهعنوان یکی از ارزهای اصلی برای تجارت بینالمللی و ذخایر ارزی استفاده میشود و تحریمها و محدودیتهای ارزی باعث شدهاند که دلار نقش مهمی در اقتصاد ایران ایفا کند. از سوی دیگر، قیمت طلا در بازار ایران مستقیما از دو عامل اصلی قیمت جهانی اونس طلا و نوسانات نرخ ارز (دلار) پیروی میکند. تورم داخلی نیز، که خود یکی از محرکهای اصلی افزایش نرخ ارز است، به طور غیرمستقیم بر قیمت طلا اثر میگذارد. در سالهای اخیر، رشد همزمان قیمت جهانی و افزایش نرخ دلار موجب رشد شدید قیمت طلا در بازار داخلی شده و طلا بهعنوان ابزاری موثر برای پوشش تورم و حفظ ارزش داراییها مورد توجه قرار گرفته است.
مقایسه بازدهی طلا و دلار در برابر تورم
تا اکتبر ۲۰۲۵، قیمت طلا حدود ۴,۱۵۶.۷۷ دلار به ازای هر اونس گزارش شده و رشد دلاری تا بیش از ۵۶٪ نسبت به سال گذشته را نشان میدهد. در مقابل، دلار آمریکا با وجود جایگاه ذخیرهایاش هنوز در بسیاری از موارد نمیتواند در برابر تورم آشکارا قدرت خرید خود را حفظ کند؛ دادهها نیز از کاهش تدریجی سهم دلار در ذخایر جهانی حکایت دارند.
براساس دادههای TGJU، در بازه سهساله اخیر، طلای ۱۸ عیار بازدهی ۷۱۱ درصد و دلار آمریکا بازدهی ۲۲۸ درصد داشتهاند. این آمار نشان میدهد که طلا در بلندمدت عملکرد بهتری در برابر تورم داخلی و خارجی ارائه کرده است، در حالی که دلار بیشتر محافظت کوتاهمدت و نقدشوندگی فراهم میکند.
طلا در محیط تورمی، به دلیل نوسانات بالا، نبود بازده درآمدی مستقیم و حساسیت به سیاستهای پولی، نیازمند مدیریت ریسک است. اما تقاضای بانکهای مرکزی و محیط ژئوپلیتیکی ملتهب، آن را به گزینهای جذاب برای پوشش تورم تبدیل کرده است. دلار آمریکا نیز با وجود فرسایش ارزش در تورم، ریسک تنوع ذخایر و وابستگی به سیاستهای پولی و ارزی، همچنان از جایگاه ذخیره جهانی، توان نقدشوندگی و دامنه وسیع بازار بهره میبرد.
دلار و طلا: جایگاه پناهگاهی در اقتصاد امروز
دلار آمریکا بهعنوان ارز ذخیره جهانی همواره جایگاه ویژهای داشته است؛ در شرایطی که نرخهای بهره بالا میروند و اقتصاد آمریکا نسبتا قوی است، جذابیت آن بیشتر میشود و میتواند در برابر تورم داخلی محافظت ایجاد کند. با این حال، دادههای جدید نشان میدهد که سهم دلار در ذخایر رسمی جهان کاهش یافته است و بحث دلار زدایی بیش از گذشته مطرح شده است.
طلا از سوی دیگر، به شدت وابسته به نرخهای جهانی است و قیمت آن بیشتر تحتتاثیر بازارهای بینالمللی، تورم جهانی و تقاضای بانکهای مرکزی خارجی قرار دارد. این ویژگی باعث میشود طلا بتواند در برابر تورم داخلی و خارجی پوشش مناسبی فراهم کند و بهعنوان گزینهای برای حفظ ارزش بلندمدت بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.
برای سرمایهگذاران ایرانی یا افرادی که با تورم داخلی مواجه هستند، ترکیبی از هر دو دارایی میتواند بهترین پوشش را ایجاد کند. طلا برای بلندمدت و پوشش تورم جهانی و دلار برای ثبات کوتاهمدت و نقدشوندگی بالا کاربرد دارد.
ریسکهای سرمایهگذاری در طلا در مقابل نگهداری دلار
هر دو دارایی ریسکهای ویژه خود را دارند، اما ماهیت ریسک در هر کدام متفاوت است:
ریسکهای طلا
ریسکهای طلا به شرح زیر است:
- نوسانات بالا: قیمت طلا ممکن است در کوتاهمدت حتی در شرایط تورمی بسیار تغییر کند.
- عدم بازده درآمدی: طلا سود دورهای (مانند بهره بانکی یا سود سهام) پرداخت نمیکند؛ بنابراین بازده آن کاملا به افزایش قیمت وابسته است.
- حساسیت به دلار قوی و سیاستهای پولی: تقویت شاخص دلار ممکن است قیمت طلا را کاهش دهد.
ریسکهای دلار
ریسکهای سرمایهگذاری در دلار در ادامه نوشته شده است:
- عدم بازده درآمدی: نگهداری دلار بهصورت نقد (Cash) هیچ سود دورهای (مانند بهره بانکی) تولید نمیکند. این یک نقطه ضعف مشترک با طلا است، زیرا هر دو داراییهای بدون بازده جاری محسوب میشوند. در نتیجه، بازدهی حاصل از نگهداری دلار نقد، صرفا به افزایش ارزش آن (مثلا در برابر ریال) وابسته است و هیچ جریان درآمدی مستقلی ایجاد نمیکند.
- فرسایش تورمی: زمانی که تورم جهانی و بهطور خاص تورم در آمریکا، بالا باشد، قدرت خرید دلار کاهش مییابد. این بدان معنا است که حتی اگر ارزش اسمی دلار (مثلا در برابر ریال) ثابت بماند یا افزایش یابد، به دلیل افزایش سطح عمومی قیمتها در آمریکا، ارزش واقعی آن در حال کاهش است.
- سیاستگذاری آمریکا و تغییرات ارزی بینالمللی: تصمیمات غیرمنتظره آمریکا میتواند به نوسان ارزش دلار منجر شود.
جمعبندی
اگر افق سرمایهگذاری میانمدت تا بلندمدت باشد و نگرانی از تورم و بیثباتی اقتصادی وجود داشته باشد، طلا میتواند پوشش مناسبی ارائه کند و دادههای فعلی این نکته را تایید میکنند. در مقابل، اگر هدف حفظ سریع ارزش و نقدشوندگی بالا باشد، دلار آمریکا همچنان گزینهای معتبر است. با این حال، نباید ریسکهای آن، بهویژه تورم و کاهش قدرت خرید، نادیده گرفته شود. به همین دلیل، ترکیب هر دو دارایی در یک پرتفوی متمایز اغلب بهترین استراتژی محسوب میشود، زیرا هیچکدام برای همه شرایط «برنده مطلق» نیستند.