آموزش مالی و اقتصادی

رشد اقتصادی چیست؟ + عوامل موثر در آن

هدف از پیدایش شاخص‌های اقتصادی، تفهیم بهتر و دقیق‌تر عملکرد اقتصاد در دوره‌های زمانی مشخص است. در واقع شاخص‌های استانداردی که در سطوح بین‌المللی تعیین می‌شود و در کشور ایران نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد، دید روشنی از وضعیت اقتصادی کشورها در مقایسه با گذشته خود و در قیاس با سایر کشورها به افراد می‌دهد. یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین پارامترهای اقتصاد کلان، پارامتر رشد اقتصادی است که با شاخص‌های مختلف همچون GDP یا همان تولید ناخالص داخلی سنجیده می‌شود. امروزه روش‌های نوینی برای سنجش این پارامتر به وجود آمده است. در ادامه به بررسی این پارامتر مهم اقتصادی پرداخته شده است.

پیشنهاد می‌شود برای آشنایی بیشتر با اقتصاد و عوامل موثر بر آن مقاله اقتصاد کلان را مطالعه کنید.

تعریف رشد اقتصادی به زبان ساده

افراد همواره به دنبال کسب رفاه حداکثری و آسایش بیشتر برای زندگی بهتر هستند. علم اقتصاد، تخصیص یکسان منابع به افراد جهت رسیدن به رفاه و معیشت حداکثری است. اقتصاد از دو نگاه کلان و خرد مورد بررسی قرار می‌گیرد که سه پارامتر مهم آن؛ شامل رشد اقتصادی، تورم و نرخ بیکاری است.

پیش از آنکه به تعریف رشد اقتصادی پرداخته شود، باید گفت برای آن‌که گفته شود شخصی در زندگی فردی موفق بوده است، سطح درآمد آن فرد در یک بازه زمانی مشخص سنجیده می‌شود. البته موفقیت صرفا به مسایل مادی ختم نمی‌شود، اما بخش زیادی از آنچه افراد عمدتا در جامعه با هدف رشد و تعالی به دنبال آن هستند، در نهایت جنبه مادی خواهد داشت. بنابراین افزایش درآمدها نمودی از موفقیت‌های فردی دارد. البته رشد درآمد به تنهایی عملکرد مالی را نمایش نمی‌دهد و در واقع مدیریت هزینه‌ها با استفاده از درآمد کسب شده و کسب سود سیمای بهتری برای نمایش موفقیت مالی یک فرد دارد. در سطح کشور نیز میزان رشد یا موفقیت مالی را با رشد درآمدها می‌سنجند. البته مدیریت هزینه‌ها نیز در این بین از سطح اهمیت بالایی برخوردار است.

در اقتصاد کشورها مجموع درآمد کسب شده از فعالیت‌های اقتصادی با ارزش تولیدات و خدماتی که در کشور ارائه می‌شود، مشخص می‌شود، بنابراین میزان تولیدات و خدمات ارائه شده، عملکرد اقتصاد را می‌سنجد و تغییرات آن را در یک دوره زمانی مشخص نشان می‌دهد. رشد تولیدات و درآمدها بیانگر میزان رشد اقتصادی کشور است. در واقع ارزش ریالی کل تولیدات و خدمات ارائه شده در کشور رشد اقتصادی معنی می‌شود. برای نشان دادن میزان رشد یا افول تولیدات و خدمات یک کشور از شاخص GDP استفاده می‌شود که دو شاخص GNP و GNI نیز از مشتقات این شاخص هستند.

شاخص‌های رشد اقتصادی

شاخص GDP یا تولید ناخالص داخلی مهم‌ترین و معروف‌ترین شاخص اندازه‌گیری رشد اقتصادی به ویژه در ایران است. این شاخص ارزش پولی کلیه تولیدات و خدمات یک کشور را برای یک دوره زمانی مشخص (فصلی یا سالانه) محاسبه می‌کند. شاخص دیگر که در اقتصاد ایران علیرغم اهمیت بالا، کمتر از GDP به آن توجه می‌شود، شاخص GNP یا تولید ناخالص ملی است. این شاخص ارزش تولید و خدمات را علاوه بر داخل مرزهای کشور، به صورت ملیتی برای افراد مقیم در سایر کشورها نیز محاسبه می‌کند.

شاخص دیگری تحت عنوان شاخص GNI میزان درآمد ناخالص افراد یک کشور را بررسی می‌کند. در واقع با کسر درآمد افراد خارجی داخل کشور و افزودن درآمد افراد یک ملت اما مقیم در سایر کشورها محاسبه می‌شود. این شاخص‌ها به صورت فصلی و سالانه به صورت واقعی یا اسمی محاسبه می‌شوند. در محاسبات اسمی قیمت‌های جاری و به روز ضرب در مقدار تولید می‌شود اما در محاسبات حقیقی قیمت‌ها بر اساس یک سال پایه مشخص می‌شود. تغییرات ارزش این نماگرها طی دوره‌های زمانی مشخص نرخ رشد یا افول اقتصاد را مشخص می‌کند.

فرمول رشد اقتصادی

فرمول تولید ناخالص داخلی GDP به عنوان اصلی‌ترین شاخص سنجش رشد اقتصادی به روش مخارج و درآمدها براساس ذیل است:

(مخارج) GDP = مصارف شخصی  + سرمایه‌گذاری‌ها + خریدهای (مصارف) دولتی + خالص صادرات

(درآمدها) GDP = حقوق و دستمزدها+ اجاره‌های دریافتی (دارایی همچون ملک) + سود سرمایه‌گذاری‌ها + سود شرکت‌ها

نرخ رشد اقتصادی

تغییرات ارزش GDP نسبت به دوره‌های زمانی مختلف در گذشته، نرخ رشد اقتصادی را نشان می‌دهد. کاهش محسوس سرعت این نرخ و یا کاهش ارزش GDP نسبت به دوره‌های قبل نمایانگر رکود در اقتصاد است. این نرخ در ایران در پاییز 1402 برابر با 5.6 درصد بوده است.

رکود در مقابل رشد اقتصادی قرار گرفته است. همان‌قدر که این عامل منجر به افزایش تولیدات یک کشور و بزرگ‌تر شدن اقتصاد می‌شود، در شرایط رکودی، کشور با کاهش سطح تولیدات و خدمات و افول فعالیت‌های اقتصادی همراه خواهد شد. در رکود مشکلاتی همچون افزایش نرخ بیکاری، از بین رفتن کسب و کارها، افزایش فقر، کاهش تولید و بهره‌وری، رشد بدهی‌های دولت، ریزش سهام و… پدیدار خواهد شد. سیاست‌گذاران اقتصادی در شرایط رکودی با اعمال سیاست‌هایی نظیر کاهش نرخ بهره، کاهش مالیات و… سعی بر خروج از این شرایط و رسیدن به رشد اقتصادی را دارند.

نمودار رشد اقتصادی در ایران

بر اساس آخرين اطلاعات مرکز آمار از رشد اقتصادی ایران، در پاییز 1402، GDP بر اساس قيمت ثابت سال 1390 به 2,196 هزار ميليارد ريال با احتساب نفت و 1,856 هزار ميليارد ريال بدون احتساب نفت رسيده است که نشان از افزایش 5.1 درصدی نسبت به دوره مشابه سال قبل دارد. تولید ناخالص داخلی برای هر کدام از بخش‌های اقتصادی کشور به صورت جداگانه محاسبه می‌شود که تجمیع آن رشد اقتصادی کل را نشان می‌دهد.

این بخش‌ها شامل گروه کشاورزی، استخراج نفت و گاز طبیعی، سایر معادن، صنعت، تامین آب، برق، گاز طبیعی، ساختمان و خدمات است. بر اساس آمارهای پاییز 1402، سهم گروه خدمات از GDP معادل 55 درصد بود و کمترین سهم را بخش ساختمان داشت که میزان آن 2 درصد از GDP بوده است. میزان تغییرات هر کدام از گروه‌ها نسبت به دوره مشابه سال قبل برای بخش کشاورزی 1- درصد، بخش خدمات 4.6 درصد و بخش صنایع و معادن 6.9 درصد بوده است.

رشد اقتصادی ایران به تفکیک گروه‌های عمده اقتصادی
رشد اقتصادی ایران به تفکیک فصل

رابطه رشد اقتصادی با تورم

نرخ تورم به عنوان یک پارامتر مهم اقتصادی، نقش مهمی در رشد اقتصاد کشورها دارد. بنابراین سیاست‌گذاران با کنترل این نرخ سعی بر ایجاد رشد اقتصادی پایدار دارند. این هدف زمانی میسر خواهد شد که نرخ تورم برابر با اعداد و ارقام هدف‌گذاری شده باشد که عمدتا بین 2 تا 5 درصد است. نرخ تورم بالاتر و پایین‌تر مانع از رشد اقتصادی پایدار خواهد شد. تورم بالا همچون مانعی بر سر راه رشد اقتصاد کشورها خواهد بود، در مقابل نرخ پایین تورم و یا تورم منفی انگیزه تولید را از بین می‌برد.

رابطه رشد اقتصادی با نرخ بیکاری

نرخ بیکاری به عنوان سومین پارامتر مهم اقتصاد کلان رابطه معکوسی با رشد اقتصادی دارد. در واقع هر چه میزان تولیدات و خدمات ارائه شده در یک کشور بیشتر شود، نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت. در مقابل در شرایطی که تولید کمتر شود، بنگاه‌های اقتصادی برای پوشش هزینه‌ها ناچار به تعدیل نیرو خواهند شد و این امر افزایش نرخ بیکاری را در پیش دارد. با رشد نرخ بیکاری سطح تقاضا کاهش می‌یابد.

تفاوت رشد و توسعه در اقتصاد

افراد عمدتا میان توسعه و افزایش تمایزی قائل نمی‌شوند و از این دو واژه برای نمایش عملکرد اقتصادی استفاده می‌کنند، این در حالی است که این دو از یکدیگر متفاوت‌اند. توسعه در واقع علاوه بر رشد و تعالی در میزان تولید و خدمات یا به عبارت دیگر درآمدها، ابعادی دیگری از قبیل دگرگونی‌های اجتماعی، نهادی، فرهنگی و… را نیز در بر می‌گیرد، این در حالی است که رشد اقتصادی تنها به معنای افزایش درآمدها یا افزایش تولید و خدمات یک کشور است که برای بخش‌های مختلف به صورت جداگانه محاسبه می‌شود.

عوامل رشد اقتصادی

عوامل متعددی در رشد اقتصادی کشورها اثرگذار هستند، در این بین افزایش کالاهای سرمایه‌ای، افزایش و سرمایه انسانی، مشارکت بیشتر نیروی کار و افزایش سطح کارایی و مهارت آن‌ها، فناوری و تکنولوژی، میزان تجارت و… از جمله عوامل بسیار موثر در بزرگتر شدن اقتصاد کشورها هستند. هرچه میزان سرمایه تزریق شده به اقتصاد بیشتر شود، میزان کارایی و بهره‌وری بیشتر خواهد شد. سرمایه از دو طریق سرمایه‌گذاری و پس‌انداز افزایش خواهد یافت. از طرفی فناوری و تکنولوژی، افزایش بهره‌وری را در پیش دارد و منجر به رشد و ارتقای تولید خواهد شد. همچنین مهارت و دانش نیروی کار نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. هرچه مهارت نیروی کار بیشتر شود، میزان کارایی و بهره‌وری نیروی کار بیشتر و در نتیجه رشد اقتصادی بیشتر خواهد شد. یکی دیگر از عوامل موثر پارامتر گسترش و توسعه تجارت است. در واقع رشد صادرات میزان درآمدها را افزایش می‌دهد.

عوامل محدودکننده

هر عاملی که به بدنه اقتصاد ضربه وارد کند، مانع از ایجاد افزایش و رونق اقتصادی خواهد شد. از جمله عواملی که زنگ خطری برای اقتصاد کشورها است و رشد اقتصادی را محدود می‌کند، بی‌ثباتی سیاسی، سیاست‌گذاری‌های نادرست، محدود شدن تجارت، خروج سرمایه فیزیکی و انسانی از کشور، کمبود زیرساخت‌ها و… است. در کشور ایران یکی از عوامل محدودکننده، تحریم‌های نفتی است. در واقع عمده درآمدهای دولت تا پیش از تحریم‌ها از درآمدهای نفتی بوده که پس از اعمال تحریم‌ها، دولت با کسری بودجه مواجه شده است. کسری بودجه عامل رشد نرخ تورم در کشور است.

چرخه رشد اقتصادی

سیکل تجاری در واقع همان تغییرات شاخص GDP است که در طی یک روند پایدار صورت می‌گیرد. این سیکل یا همان چرخه اقتصادی دارای 4 مرحله گسترش (Expansion)، اوج یا قله (Peak)، جمع‌شوندگی یا انقباض (Contraction) و نقطه قعر (Trough) است. در نقطه گسترش سرعت رشد اقتصادی بسیار بالاست و سطح تولیدات کشور بیشتر خواهد شد.

در این بین سایر متغیرها به کمک رشد اقتصادی می‌آیند. نرخ تورم بالا، نرخ بهره کم و… همگی منجر به تسریع در بزرگ‌تر شدن اقتصاد می‌شوند. مرحله اوج یا قله وضعیت بی‌ثباتی دارد، در واقع رشد اقتصادی به اوج خود رسیده و در آن نقطه احتمال هرگونه اصلاح وجود دارد. مرحله جمع‌شوندگی یا انقباض نشان می‌دهد که روند این رشد بسیار کندتر شده و بیکاری افزایش می‌یابد. در این مرحله اقتصاد کم کم وارد مرحله رکود می‌شود. در مرحله قعر، رکود اقتصادی حکم‌فرما است. نقطه قعر، نقطه حداقلی است و در این مرحله اقتصاد رفته رفته به سمت تعالی حرکت می‌کند و این چرخه برقرار خواهد بود.

رشد کوتاه مدت و بلند مدت

سه عامل سرمایه، جمعیت و پیشرفت تکنولوژی برای رشد اقتصادی بسیار اهمیت دارند. در واقع تغییرات در هر یک از این سه فاکتور منجر به رشد اقتصادی کوتاه مدت یا بلند مدت و پایدار خواهند شد. رسیدن به ثبات، هدف اصلی سیاست‌گذاران برای بهبود کارایی و عملکرد اقتصاد است. رشدهای کوتاه مدت گرچه ممکن است نوسانات بیشتری داشته باشند اما موقت خواهند بود و چندان نمایش دقیق و مشخصی از عملکرد اقتصادی ندارند. در مقابل رشدهای پایدار و بلند مدت هرچند اگر محدود و با نوسان کم باشد، کارآمدتر است و بهبود در عملکرد اقتصاد کشورها را نمایش می‌دهد.

اثر رشد اقتصادی بر کسب‌وکارها

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای رشد اقتصادی پایدار برای کسب و کارها، پیش‌بینی‌پذیر کردن اقتصاد است. این موضوع به کسب و کارها این امکان را می‌دهد که آینده صنعت کسب و کار خود را پیش‌بینی و برای رشد و توسعه برنامه‌ریزی کنند. رشد اقتصادی منجر به افزایش تقاضا برای کالا و خدمات خواهد شد و بنابراین میزان تولیدات افزایش خواهد یافت. کسب و کارها با رشد درآمد، انگیزه توسعه و گسترش پیدا کرده و افراد زیادی شاغل خواهند شد. این امر سطح درآمد افراد را افزایش داده و در نهایت منجر به مصرف بیشتر خواهد شد.

تاثیرات احتمالی سیاست‌گذاری‌های دولت بر رشد و رکود اقتصادی

مهم‌ترین دستاورد یک کشور، رشد اقتصادی پایدار است. سیاست‌گذاران از طریق اعمال سیاست‌های مالی و پولی سعی بر کنترل پارامترهای مهم اقتصادی دارند تا اقتصاد کشور به رشد حداکثری برسد. در این بین بانک مرکزی به عنوان بازیگر اصلی سیاست‌های پولی با کنترل حجم نقدینگی و تورم سعی بر کنترل عرضه پول را دارد. دولت که بازیگر سیاست‌های مالی است، از طریق مالیات و تنطیم مخارج خود، تقاضا را کنترل می‌کند. تلاش سیاست‌گذاران همواره بر آن بوده تا با هدف‌گذاری برای متغیرهای اقتصادی، رشد اقتصادی پایدار پدید آورند و مانع از ایجاد رکود شوند. لازم به توضیح است که اعمال سیاست‌های اقتصادی عمدتا در کوتاه مدت اثرگذار است و اثر آن بسته به قدرت اقتصاد ماندگاری دارد. در اقتصادهای ضعیف شوک اقتصادی ماحصل از سیاست‌گذاری‌های دولت یا بانک مرکزی نوسانات موقتی در فاکتورهای اقتصادی ایجاد می‌کند.

3.7/5 - (3 رای)
نمایش بیشتر

لیلا لامعی

علاقه به علم اقتصاد، من را به سمت یادگیری و کسب مهارت در زمینه تولید محتوای تحلیلی در حوزه‌های اقتصادی به ویژه حوزه بازار سرمایه سوق داد. در این بین با اخذ مدرک MBA مدیریت مالی و کسب سابقه حضور بیش از 8 سال در نهادها و رسانه‌های مطرح اقتصادی سعی بر ایجاد محتوای با کیفیت و کاربردی دارم.

مقاله‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا