تفاوت تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP) چیست؟

در تحلیلهای اقتصادی شاخصهایی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP) از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. این دو مفهوم در نگاه نخست مشابه به نظر میرسند، اما در جزئیات محاسبه و محدوده پوشش، تفاوتهایی بنیادینی دارند. درک این تفاوتها برای ارزیابی دقیق وضعیت اقتصادی کشورها و مقایسه عملکرد آنها در سطح جهانی ضروری است. این مقاله با هدف روشنسازی تمایزهای مفهومی و کاربردی میان GDP و GNP نوشته شده است.
تفاوت تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی چیست؟
برای مقایسه دقیق میان تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی، ابتدا لازم است تعریف و روش محاسبهی هر یک به روشنی مشخص شود. درک درست این مفاهیم، مبنایی ضروری برای تحلیلهای اقتصادی فراهم میکند.
تعریف تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی (GDP) یک شاخص مهم اقتصادی است که ارزش بازار (یا ارزش پولی) تمام کالاها و خدمات نهایی تولید شده را اندازهگیری میکند. این اندازهگیری در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور بوده و معمولا طی یک دوره زمانی مشخص (اغلب یک سال) محاسبه میشود. تولید ناخالص داخلی بازتابدهنده سلامت و سطح فعالیت اقتصادی در یک کشور است و نشان میدهد اقتصاد کشور در حال رشد یا انقباض است. چرا که تولید کالاها و خدمات در داخل مرزهای کشور در این شاخص لحاظ میشود. اقتصاددانان، سیاستگذاران و دولتها از GDP برای اتخاذ تصمیمات خود استفاده میکنند. این ابزار برای مقایسه عملکرد اقتصادی کشورها و تحلیل روندهای اقتصادی در طول زمان به کار میرود. چرا که اطلاعات ارزشمندی درباره نرخ رشد و ساختار اقتصادی یک کشور میدهد.
تولید ناخالص داخلی (GDP) به دو نوع «اسمی و حقیقی» تقسیم میشود. GDP اسمی با قیمتهای جاری محاسبه شده و میزان تولید کالا و خدمات را بر اساس قیمتهای فعلی نشان میدهد. بنابراین تحتتاثیر تورم قرار دارد و افزایش قیمتها میتواند باعث رشد GDP اسمی شود حتی اگر مقدار واقعی تولید تغییر نکرده باشد. در مقابل GDP حقیقی با استفاده از قیمتهای یک سال پایه محاسبه میشود تا اثر تورم حذف شود و تغییرات واقعی در مقدار تولید کالاها و خدمات را نشان دهد. این نوع شاخص معیار دقیقتری برای سنجش رشد اقتصادی است و معمولا برای مقایسه دورههای مختلف اقتصادی استفاده میشود. تبدیل GDP اسمی به حقیقی با استفاده از تعدیلکننده قیمتی صورت میگیرد که اثرات تورم را از محاسبه خارج میکند.
روشهای محاسبه تولید ناخالص داخلی (GDP)
برای تعیین مقدار تولید ناخالص داخلی (GDP) از سه روش اصلی استفاده میشود که از نظر تئوری باید به یک نتیجه واحد برسند. این سه رویکرد شامل روش تولید، روش درآمد و روش هزینه است که در ادامه به هر یک پرداخته میشود.
1. روش تولید
روش تولید که به «رویکرد ارزش افزوده» نیز شناخته میشود، ارزش افزوده ایجاد شده در هر مرحله از تولید را محاسبه میکند. برای به دست آوردن ارزش افزوده ناخالص، باید هزینههای واسطهای یا مصرف میانی را از ارزش ناخالص تولید کم کرد. مصرف میانی شامل مواد، لوازم و خدماتی است که برای تولید کالا یا خدمات نهایی استفاده میشود. ارزش ناخالص تولید برابر با ارزش کل کالاها و خدمات فروخته شده به علاوه (یا منهای) ارزشی که به موجودی انبار اضافه یا از آن کم شده است. با جمع کردن ارزش افزوده ناخالص حاصل از سوابق شرکتها، میتوان به تولید ناخالص داخلی کل کشور دست یافت. به زبان سادهتر ارزش افزوده، تفاوت بین ارزش تولید محصولات نهایی و هزینههای ورودیها در هر مرحله تولید است.
2. روش درآمد
در روش درآمد، تولید ناخالص داخلی با محاسبه مجموع درآمدهای ایجاد شده از فعالیتهای اقتصادی در داخل کشور اندازهگیری میشود. این درآمدها شامل دستمزدهای نیروی کار، بهره سرمایه، اجاره املاک و سود کارآفرینی هستند. برای دستیابی به تولید ناخالص داخلی از این روش، مالیاتهای غیرمستقیم (پس از کسر یارانهها) و همچنین استهلاک به مجموع درآمدها اضافه میشود. مبنای این رویکرد برابری درآمد عوامل تولید با ارزش کل محصولی است که تولید میشود. بنابراین، تولید ناخالص داخلی برابر با مجموع درآمد تولیدکنندگان است.
3. روش هزینه
سومین روش برای تخمین تولید ناخالص داخلی، محاسبه مجموع هزینهها برای خرید کالاها و خدمات نهایی است. منطق این روش بر این اساس است که تمام کالاها در اقتصاد توسط فردی خریداری میشوند. بنابراین با محاسبه کل هزینهها میتوان به کل تولید دست یافت. مطابق با تصویر زیر فرمول محاسبه GDP در این روش شامل جمع مصرف خانوار (C)، سرمایهگذاری (I)، مخارج دولت (G) و خالص صادرات (NX) است.

مصرف شامل هزینههای خانوارها برای کالاها و خدمات است، هزینههایی مانند اجاره و درمان را نیز در برمیگیرند، اما خرید مسکن جدید در این بخش لحاظ نمیشود. سرمایهگذاری به هزینههای تجاری برای تجهیزات و همچنین خرید خانه جدید توسط خانوارها اشاره دارد. مخارج دولت مجموع هزینههای دولت برای کالاها و خدمات را در برمیگیرد، اما پرداختهای انتقالی مانند بیمه تامین اجتماعی را شامل نمیشود. خالص صادرات برابر است با ارزش نهایی کالاهایی که کشور تولید و به خارج صادر کرده، منهای ارزش نهایی کالاهایی که از خارج وارد و در داخل مصرف شدهاند. قطعات یا مواد خام وارد شده یا صادر شده که برای تولید کالاهای نهایی دیگر استفاده میشوند (کالاهای واسطهای)، مستقیما در خالص صادرات لحاظ نمیشوند تا اطمینان حاصل شود ارزش محصولات نهایی فقط یکبار در GDP محاسبه شود.
تعریف تولید ناخالص ملی
تولید ناخالص ملی (Gross National Product یا GNP) یک شاخص اقتصادی برای سنجش خروجی یا عملکرد اقتصادی یک کشور است که ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک دوره زمانی مشخص (معمولا یک سال) را اندازه میگیرد. در محاسبه این شاخص، ملیت یا شهروندی افراد و شرکتهایی که تولید را انجام دادهاند، مهمترین معیار محسوب میشود؛ به این معنا که GNP ارزش کالاها و خدمات تولید شده توسط شهروندان یک کشور را در نظر میگیرد. بنابراین چه تولید در داخل مرزهای کشور و چه خارج از آن صورت گرفته باشد، مدنظر قرار میگیرد.
برای محاسبه GNP، معمولا تولید ناخالص داخلی (GDP) که نشاندهنده تولید درون مرزهای جغرافیایی است، به همراه خالص ورودی درآمد عوامل از خارج کشور در نظر گرفته میشود. این ورودیها شامل درآمدهای دریافتی توسط شهروندان و شرکتهای داخلی از فعالیتهای اقتصادی در خارج، منهای درآمدهای پرداختی به شهروندان و شرکتهای خارجی بابت فعالیتهایشان در داخل خواهد بود. به طور خلاصه، در حالی که تولید ناخالص داخلی بر قلمرو جغرافیایی تمرکز دارد، تولید ناخالص ملی بر ملیت تولیدکنندگان تاکید میکند و دیدگاهی درباره رفاه اقتصادی و سطح زندگی شهروندان کشور فارغ از محل کار آنها ارائه میدهد.
لازم به ذکر است که اصطلاح تولید ناخالص ملی (GNP) اغلب با درآمد ناخالص ملی (GNI) به جای هم به کار میرود. البته که تفاوت اندکی بین این دو شاخص وجود دارد، اما سیستم حسابهای ملی از سال 1993 به طور رسمی از اصطلاح GNI به جای GNP استفاده کرد. همچنین بانک جهانی نیز در مقایسههای بینالمللی شاخص GNI را ترجیح میدهد.
روشهای محاسبه تولید ناخالص ملی (GNP)
برای محاسبه GNP دو روش اصلی وجود دارد که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
1. روش اضافه کردن خالص درآمد عوامل تولید از خارج به GDP
روش اضافه کردن خالص درآمد عوامل تولید از خارج به GDP، رایجترین و مستقیمترین شیوه برای توضیح تفاوت میان GNP و GDP بهشمار میآید. در این روش، GNP با مجموع GDP و عوامل تولید در خارج از کشور (NFP) برابر است. NFP از تفاوت میان درآمدهای کسبشده توسط شهروندان و شرکتهای داخلی از فعالیتهای اقتصادی در خارج از کشور با درآمدهای کسبشده توسط افراد و شرکتهای خارجی از فعالیت در داخل کشور به دست میآید.
2. روش جمعآوری مولفههای درآمدی شهروندان
در روش جمعآوری مولفههای درآمدی شهروندان، GNP مطابق با تصویر زیر به صورت مجموع مصرف (C)، سرمایهگذاری (I)، مخارج دولت (G)، خالص صادرات (NX) و خالص ورودی درآمد از خارج (NFP) تعریف میشود.

بخش C+I+G+NX همان فرمول محاسبه GDP به روش هزینهها است و با اضافه کردن NFP به آن، GNP به دست میآید.
لازم به ذکر است محاسبه دقیق GNP با چالشهایی از جمله دشواری در گردآوری دادههای مربوط به درآمدهای شهروندان در خارج از کشور و تاثیر نوسانات نرخ ارز در تبدیل این درآمدها به پول ملی همراه است.
حال که تعاریف و شیوهی محاسبهی تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی روشن شد، میتوان تفاوتهای میان آنها را با دقت بیشتری بررسی کرد. تفاوت اصلی بین GDP و GNP در معیاری است که برای اندازهگیری تولید به کار میرود. GDP ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور را محاسبه میکند. در مقابل، GNP بر ملیت تولیدکننده تمرکز دارد و ارزش کالاها و خدماتی را میسنجد که توسط شهروندان یک کشور تولید شدهاند. بنابراین مکان جغرافیایی تولید در GNP اهمیت چندانی ندارد.
از نظر درآمدها GDP شامل درآمدی است که افراد یا شرکتهای خارجی در داخل کشور به دست میآورند. اما GNP درآمد حاصل از فعالیتهای شهروندان در خارج را در بر میگیرد و درآمد افراد یا شرکتهای خارجی در داخل کشور در آن لحاظ نمیشود. از نظر کاربرد، GDP بیشتر برای سنجش عملکرد و رشد اقتصادی داخلی یک کشور به کار میرود و معیار رایجی برای مقایسه بین کشورها محسوب میشود. در حالی که GNP بیشتر برای تحلیل درآمد و رفاه اقتصادی شهروندان یک کشور مورد استفاده قرار میگیرد و نشاندهنده تاثیر فعالیتهای اقتصادی شهروندان در سطح جهانی است.
در جدول زیر خلاصهای از تفاوتهای کلیدی میان دو شاخص مورد بحث نوشته شده است:
تولید ناخالص داخلی | تولید ناخالص ملی |
---|---|
ارزش کالاها و خدمات تولید شده را اندازهگیری میکند | درآمد کسب شده توسط ساکنان یک کشور را اندازهگیری میکند |
بر تولید در داخل مرزهای یک کشور تمرکز دارد | درآمد حاصل از داخل و خارج از کشور را در نظر میگیرد |
درآمد حاصل از ساکنان خارجی را شامل نمیشود | درآمد کسب شده توسط یک ملیت را شامل میشود |
نشاندهنده فعالیت اقتصادی در داخل یک کشور است | نشاندهنده فعالیت اقتصادی شهروندان یک کشور است |
درآمد حاصل از سرمایهگذاری خارجی را در نظر نمیگیرد | حسابهای درآمد حاصل از سرمایهگذاریهای خارجی |
برای ارزیابی رشد و توسعه اقتصادی یک کشور استفاده میشود | برای تحلیل درآمد و استانداردهای زندگی شهروندان یک کشور استفاده میشود |
به طور گسترده برای مقایسه عملکرد اقتصادی بین کشورها استفاده میشود | بینشهایی در مورد رفاه اقتصادی شهروندان یک کشور ارائه میدهد |
میتواند تحتتاثیر تجارت خارجی و شرکتهای چندملیتی قرار گیرد | منعکس کننده تاثیر شهروندان یک کشور بر اقتصاد جهانی است |
با جمع مصرف، سرمایهگذاری، مخارج دولت و صادرات خالص محاسبه میشود | با جمع کردن تولید ناخالص داخلی و کم کردن درآمد ساکنان خارجی محاسبه میشود |
تاثیر شاخصGDP بر سرمایهگذاری
شاخصهای اقتصاد کلان مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP) نقش مهمی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی ایفا میکنند. چرا که این شاخصها وضعیت سلامت اقتصادی، اندازه و نرخ رشد احتمالی یک کشور را نشان میدهند. در ادامه به تاثیر تولید ناخالص داخلی بر بازار سرمایه و نرخ ارز پرداخته میشود.
تاثیر GDP بر بازار سرمایه
رشد اقتصادی که در GDP منعکس میشود، معمولا نشاندهنده افزایش سود شرکتها است. این امر میتواند به رشد قیمت سهام و بهبود عملکرد بازار سرمایه منجر شود. مولفههای سود شرکتها که در گزارشهای GDP ذکر میشوند، اطلاعات مهمی برای سرمایهگذاران فراهم میآورند. همچنین، مقایسه نرخ رشد GDP کشورهای مختلف، به سرمایهگذاران بینالمللی کمک میکند تا داراییهای خود را به بهترین شکل تخصیص دهند. نسبت کل ارزش بازار سرمایه به GDP نیز ابزاری کارآمد برای ارزشگذاری بازار سهام به شمار میرود.
تاثیر GDP بر نرخ ارز
رشد تولید ناخالص داخلی نشان میدهد که اقتصاد یک کشور عملکرد خوبی دارد. این رشد باعث میشود تقاضا برای ارز آن کشور بیشتر شود و در نتیجه، نرخ ارز افزایش یابد. نرخ بهره بالاتر باعث میشود سرمایهگذاران خارجی به سرمایهگذاری در آن کشور علاقهمند شوند و این موضوع هم باعث تقویت ارز میشود.
ارقام تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی برخی کشورهای جهان
طبق اطلاعات منبع Investopedia به نشانی www.investopedia.com، جدیدترین دادههای سال ۲۰۲۳ مربوط به تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP) برخی کشورها توسط بانک جهانی جمعآوری شدهاند. بر اساس این دادهها GDP و GNP کشورهای منتخب در سال ۲۰۲۳ به شرح زیر هستند:
کشور | تولید ناخالص داخلی (میلیارد دلار آمریکا) | تولید ناخالص ملی (میلیارد دلار آمریکا) |
---|---|---|
ایالات متحده | ۲۷,۳۶۰ | ۲۷,۵۲۵ |
بریتانیا | ۳,۳۴۰ | ۳,۲۹۶ |
چین | ۱۷,۷۹۴ | ۱۷,۶۶۳ |
اسرائیل | ۵۰۹ | ۵۰۸.۹ |
هند | ۳,۵۴۹ | ۳,۴۹۷ |
یونان | ۲۳۸.۲ | ۲۳۶.۴ |
عربستان سعودی | ۱,۰۶۷ | ۱,۰۷۳ |
در سال ۲۰۲۳، برای ایالات متحده مقدار تولید ناخالص ملی (GNP) بالاتر از تولید ناخالص داخلی (GDP) گزارش شده است. GNP این کشور ۲۷,۵۲۵ میلیارد دلار و GDP آن ۲۷,۳۶۰ میلیارد دلار بوده است. این تفاوت به دلیل جریان مثبت خالص ورودی درآمد از فعالیتها و داراییهای اتباع آمریکایی در خارج از کشور است که باعث شده است GNP از GDP پیشی بگیرد. عربستان سعودی نیز شرایط مشابهی دارد و GNP آن با ۱,۰۷۳ میلیارد دلار کمی بالاتر از GDP با ۱,۰۶۷ میلیارد دلار است.
لازم به ذکر است تولید ناخالص داخلی اسمی ایران برای سال ۲۰۲۳، حدود 386 میلیارد دلار آمریکا گزارش شده است.
جمعبندی
تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP) از شاخصهای کلیدی اقتصاد کلان هستند که نقش مهمی در تحلیل سلامت اقتصادی کشورها و جهتگیری بازارهای مالی ایفا میکنند. رشد بالای این شاخصها معمولا با افزایش سودآوری، تقویت ارز و جذابیت بیشتر بازار بورس و اوراق همراه است. با این حال، برای درک کامل وضعیت اقتصادی، باید به شاخصهای مکمل مانند HDI نیز توجه شود. شناخت تاثیر این متغیرها بر رفتار بازار، ابزاری کلیدی برای تصمیمگیری سرمایهگذاران به شمار میرود.