آموزش بورسمقالات تحلیل تکنیکال

میانگین متحرک (MA) چیست؟ بررسی اندیکاتور مووینگ اوریج‌

میانگین متحرک یکی از متداول‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای (نوسان‌نما) تحلیل تکنیکال است. باتوجه به ماهیت و ساختار آن و همچنین کاربرد ساده و قابل گسترشی که دارد، در حال حاضر پایه و اساس بسیاری از اسیلاتورهای تکنیکی و تعقیب‌کنندگان روند محسوب می‌شود. مووینگ اوریج به زبان ساده میانگینی از داده‌های اصلی روزانه (معمولا قیمت پایانی) تعریف می‌شود. برای مثال اگر میانگین قیمت‌های پایانی 10 روز مدنظر باشد، قیمت‌های 10 روز آخر کاری را جمع کرده و سپس حاصل را بر 10 تقسیم می‌کند. این اندیکاتور انواع مختلفی دارد که در ادامه به بررسی مفهوم مووینگ اوریج، انواع آن و همچنین کاربردهای این شاخص پرداخته شده است.

  • برای آشنایی بیشتر با ابزارهای تحلیل تکنیکال و نحوه استفاده از آن‌ها، مطالعه مقاله آموزش تحلیل تکنیکال پیشنهاد می‌شود.

اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟

مووینگ اوریج یکی از اندیکاتور‌های مهم و مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور کمک می‌کند تا سرمایه‌گذار بتواند با حذف نوسانات قیمتی، تصویر بهتری از متوسط قیمت و روند قیمتی را رسم کند. میانگین متحرک اساسا یک ابزار تعقیب‌کننده روند محسوب می‌شود. هدف استفاده از این ابزار، یافتن اخطارهای شروع روندهای جدید و پایان روندهای قدیم یا بازگشت‌ها است. شکل ظاهری این شاخص اغلب مانند یک خط خمیده است. مووینگ اوریج یک ابزار انعطاف‌پذیر است، زیرا با محاسبه میانگین داده‌های قیمت، خطی انعطاف‌پذیر به نمودار اضافه می‌شود که مشاهده روندهای داخل نمودار را ساده‌تر می‌کند. این میانگین طبیعتا دارای تاخیر زمانی نسبت به عملکرد بازار خواهد بود.

در حال حاضر از نظر بازه زمانی اندیکاتورها به دو دسته اندیکاتور پیش‌رو (Leading  Indicator) و اندیکاتور پس‌رو (Lagging Indicator) تقسیم می‌شوند. باتوجه به اینکه اندیکاتور میانگین متحرک اطلاعاتی از گذشته قیمت سهم را در اختیار کاربران قرار می‌دهد و عقب‌تر از نمودار حرکت می‌کند، در نتیجه این ابزار، یک اندیکاتور پس‌رو محسوب می‌شود.

لازم به ذکر است هرچه مووینگ اوریج برای دوره کوتاه‌تری محاسبه شود، حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات قیمت‌ها دارد. در بازارهایی که از ثبات بیشتری برخوردار هستند، میانگین‌های متحرک کوتاه مدت مفیدتر ظاهر می‌شوند. در حالی که به نظر می‌آید در سایر مواقع استفاده از میانگین‌های طولانی‌تر و با حساسیت کمتر، کاربرد بیشتری داشته باشند.

انواع میانگین متحرک

مووینگ اوریج به طور کلی به سه دسته میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین متحرک خطی وزنی (WMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) تقسیم‌بندی می‌شود. در ادامه با ویژگی‌ها و نحوه محاسبه این اندیکاتورها آشنا خواهید شد.

میانگین متحرک ساده

مووینگ اوریج ساده (SMA مخفف Simple Moving Average) یا حسابی، متداول‌‌ترین میانگین در تحلیل تکنیکال است. این میانگین متحرک از محاسبه میانگین قیمت‌ها در یک دوره مشخص حاصل می‌شود. در این حالت، یک دوره زمانی را مشخص کرده و قیمت‌های پایانی را در آن بازه با هم جمع و سپس بر تعداد آن‌ها تقسیم می‌کنند.

در حالت کلی مووینگ اوریج ساده جزو اندیکاتورهایی است که نوسانات قیمت را حذف می‌کند و در جهت روند همراه با قیمت حرکت می‌کند. بنابراین می‌تواند در تشخیص جهت روند، حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار بگیرد.

لازم به ذکر است که در این روش، دو انتقاد وارد است. انتقاد اول این است که در استفاده از این روش، تنها دوره زمانی خاصی لحاظ می‌شود و انتقاد دوم این که در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به روزهای مختلف داده می‌شود.

فرمول میانگین متحرک ساده به شرح زیر است که در آن A میانگین قیمت در دوره n و n نیز تعداد کل دوره‌ها را نشان می‌دهد.

SMA = (A1+A2+…+An)/n

در ادامه تصویر زیر نمودار میانگین متحرک ساده نماد خودرو را در بازه زمانی 10 روزه نشان می‌دهد.

میانگین متحرک ساده

میانگین متحرک خطی وزنی

به منظور رفع مشکل وزن یکسان روزها، برخی از تحلیلگران مووینگ اوریج وزنی خطی (WMA مخفف Weighted Moving Average) را مطرح کردند. در محاسبه این میانگین، اگر یک بازده n روزه در نظر گرفته شده باشد، قیمت روز آخر بازده باید در n ضرب شود. در این صورت بیشترین وزن و ارزش به قیمت آخرین روز اختصاص دارد. سپس حاصل به دست آمده باید تقسیم بر حاصل جمع ضرایب شود. تصویر زیر نمایی از مووینگ اوریج وزنی را در بازه زمانی 10 روزه نمایش می‌دهد.

میانگین متحرک خطی وزنی در تحلیل تکنیکال

میانگین متحرک نمایی

در این روش از میانگین که با نام مووینگ اوریج نمایی یا موزون (EMA مخفف Exponential Moving Average) شناخته می‌شود، قیمت‌های پایانی در آن تاثیرگذار هستند و هر دو مشکل مطرح‌شده در میانگین متحرک ساده حل شده است. در اندیکاتور میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به اطلاعات روزهای جدید داده می‌شود، در نتیجه می‌توان گفت یک اندیکاتور مووینگ اوریج وزنی است. علاوه بر این در روش میانگین متحرک موزون به کاربر اجازه داده می‌شود تا با تغییر ضرایب، وزن بیشتر یا کمتری را به قیمت‌های جدید بدهد. این کار با تعیین درصد وزنی برای قیمت آخرین روز شکل می‌گیرد. به این صورت که درصد وزنی مربوط به آخرین روز، با درصدی که برای روزهای قبل مشخص شده است جمع می‌شود.

محاسبه اندیکاتور مووینگ اوریج نمایی نیز در سه مرحله به ترتیب زیر انجام می‌شود:

  1. ابتدا میانگین متحرک ساده به عنوان دوره پیشین EMA محاسبه می‌شود.
  2. سپس ضریب وزنی با استفاده از فرمول multiplier=(n+1)/2 محاسبه می‌شود.
  3. در مرحله سوم نیز با استفاده از قیمت فعلی، ضریب و مقدار قبلی EMA از طریق فرمول زیر محاسبه و تکمیل می‌شود.

EMA = (closing price – SMA) * multiplier + SMA

در ادامه تصویر زیر نمودار مووینگ اوریج موزون سهام خودرو را در بازه زمانی 10 روزه نشان می‌دهد.

میانگین متحرک نمایی

کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک

اندیکاتورهای مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال دارای دو کاربرد بسیار مهم هستند که با استفاده از آن تحلیلگران می‌توانند سیگنال فروش را شناسایی کنند.

  • تعیین روند نمودار سهم
  • تشخیص نقاط حمایت و مقاومت

تشخیص خط روند از روی نمودار گاهی ممکن است برای تحلیلگران مشکل باشد. اما باتوجه به اندیکاتورهای SMA و EMA می‌توان روند قیمت یک نماد را به راحتی تشخیص داد. همچنین ممکن است قیمت با برخورد با میانگین متحرک واکنش نشان دهد و روندش را تغییر دهد. در این صورت می‌توان از این خطوط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. لازم به ذکر است همیشه این موضوع برقرار نیست و ممکن است قیمت هیچ واکنشی نسبت به این اندیکاتورها نداشته باشد.

تفاوت‌های میانگین متحرک ساده و نمایی

اندیکاتورهای نامبرده شده در مقایسه با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند. مووینگ اوریج نمایی نسبت به تغییر قیمت واکنش بیشتری در مقابل میانگین متحرک ساده از خود نشان می‌دهد. در میانگین متحرک نمایی باتوجه به این موضوع که در آن واکنش‌ها بسیار سریع اتفاق می‌افتد این امکان وجود دارد معامله‌گران با مشاهده یک تغییر و انحراف، از معامله خارج شوند، ولی در میانگین متحرک ساده باتوجه به کندبودن واکنش‌ها، شخص در بازار می‌ماند و در نتیجه سود بیشتری را پس از پایان تنش به دست می‌آورد. اما گاهی نیز ممکن است عکس این قضیه اتفاق بیوفتد، حرکت میانگین متحرک نمایی سریع‌تر از میانگین متحرک ساده مشکلات را نشان می‌دهد و در نتیجه تکنیکالیست‌ها در زمان استفاده از اندیکاتور نمایی زودتر از ایجاد خطر جلوگیری می‌کنند و باعث کاهش ضرر و هزینه می‌شوند.

اما با توجه به آنچه گفته شد، هر تحلیلگر متناسب با استراتژی و اهداف خود تصمیم می‌گیرد که از کدام اندیکاتور استفاده کند. بسیاری از تکینکالیست‌های کوتاه مدت برای آگاهی سریع از حرکت قیمت به سمت دیگر از مووینگ اوریج نمایی و برای بلند مدت از مووینچ اوریج ساده استفاده می‌کنند. زیرا در بازه بلند مدت، سرمایه‌گذار عجله‌ای برای اقدام ندارد و ترجیح می‌دهد فعالیت کمتری داشته باشد.

برخی تنظیمات مووینگ اوریج‌ها

تکنیکالیست‌ها برای بررسی نمودارهای مختلف در تحلیل تکنیکال از چندین میانگین متحرک با تنظیمات متفاوت استفاده می‌کنند. میانگین متحرک نمایی 50 روزه، میانگین متحرک ساده 100 روزه و میانگین متحرک نمایی 200 روزه از پرکاربردترین مووینگ اوریج‌ها هستند. زیرا این معیارها به شناسایی مهم‌ترین سطوح حمایت و مقاومت بلندمدت کمک می‌کنند و می‌توانند به عنوان سیگنال‌های معاملاتی نیز معرفی شوند. استفاده بیشتر از تعداد مووینگ اوریج‌ها، امکان استفاده از داده‌های بیشتری را فراهم می‌کند و اطلاعات عمیق‌تری را در اختیار تحلیلگر قرار می‌دهد.

اندیکاتور باندهای بولینگر

تکنیک بولینگر توسط جان بولینگر مطرح شد. در این روش دو نوار (باند) معامله در دو طرف میانگین متحرک وجود دارد، با این تفاوت که باندهای بولینگر با انحراف معیاری در بالا و پایین مووینگ اوریجی که عموما 20 روزه است، قرار می‌گیرند. انحراف معیار بیان‌کننده چگونگی پراکندگی قیمتی پیرامون میانگین متحرک است. با استفاده از این معیار می‌توان با اطمینان گفت 95 درصد کلیه قیمت‌هایی که یک سهم از لحاظ آماری می‌تواند به خود بگیرد بین این دو باند قرار دارد. به‌ عنوان یک قانون، زمانی که قیمت‌ها به باندهای بالایی برسند تمایل به بسط در جهت صعودی دارند و زمانی که باند پایینی را لمس کنند در آن‌ها تمایل به بسط در جهت نزولی مشاهده می‌شود. تصویر زیر باندهای بولینگر 20 روزه را نشان می‌دهد.

اندیکاتور باندهای بولینگر در تحلیل تکنیکال

استفاده از باندهای بولینگر برای تعیین هدف قیمت

یکی از کاربردهای استراتژی بولینگر این است که باندهای پایین و بالا را به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفت. به عبارت دیگر اگر قیمت‌ها باند پایینی را ترک کنند و میانگین متحرک 20 را به بالا قطع کنند مقدار باند بالایی را می‌توان به عنوان هدف قیمتی فرض کرد. همچنین در حالت قطع کردن رو به پایین میانگین متحرک 20 روزه، می‌توان باند پایینی بولینگر را به عنوان هدف قیمتی برای نزول قیمت در نظر گرفت. در یک روند صعودی قوی معمولا قیمت‌ها بین باندهای بالایی بولینگر و مووینگ اوریج 20 روزه نوسان می‌کنند. در این حالت قطع‌شدن میانگین متحرک 20 روزه رو به پایین می‌تواند نشانه‌ای از بازگشت قیمت‌ها و اتمام روند صعودی باشد.

استراتژی Alligator (تمساح)

اندیکاتور  تمساح یکی از استراتژی‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از میانگین متحرک اجرا می‌شود. این اندیکاتور از سه خط آبی، قرمز و سبز رنگ تشکیل شده است که هر کدام نشان‌دهنده مووینگ اوریج در بازار هستند. شکل این سه خط در نمودار شبیه تمساح است، از این رو به آن اندیکاتور Alligator گفته می‌شود. هر خط در این اندیکاتور دارای مفهومی است که در ادامه هریک توضیح داده شده است:

  • خط آبی رنگ به فک تمساح معروف است که در بازه‌های زمانی 13 روزه و در 8 کندل قبل لحاظ می‌شود و با نسبت جمع مقدار بالا و پایین تقسیم بر 2 محاسبه می‌شود.
  • خط قرمز رنگ به دندان تمساح معروف است که در بازه زمانی 8 روزه و در 5 کندل قبل لحاظ می‌شود و مطابق خط آبی محاسبه می‌شود.
  • خط سبز رنگ که لب‌های تمساح را نشان می‌دهد در بازه زمانی 5 روزه و در 3 کندل قبل لحاظ می‌شود و طریقه محاسبه آن مطابق خطوط دیگر است.
استراتژی تمساح

این اندیکاتور به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا با تحلیل مناسب، معاملات خود را انجام دهند. زیرا خطوط موجود در اندیکاتور alligator در تعیین سیگنال‌‌گیری برای خرید و فروش سهام بسیار مهم است. سیگنال خرید در سیستم معاملاتی اندیکاتور الیگیتور زمانی رخ می‌دهد که خط قرمز خط سبز را قطع می‌کند و سپس به حالت اول بر می‌گردد. اگر چنین حالتی در یک روند صعودی ایجاد شود، می‌توان زمانی را که خط سبز دوباره به بالاتر از خط قرمز برسد، موقعیت خرید گرفت. در ادامه سیگنال فروش زمانی رخ می‌دهد که خط قرمز در مقطعی بالاتر از خط سبز و آبی در بالاترین حالت خود نسبت به این دو خط قرار بگیرد. در این صورت، بهترین زمان برای فروش و جلوگیری از ضرر برای روند نزولی است.

جمع‌بندی

میانگین متحرک یکی از پرکاربردترین ابزارهای قابل استفاده در تحلیل تکنیکال است که با تشخیص خطوط روند و خطوط حمایت و مقاومت، اطلاعات و داده‌های بسیار مفیدی در اختیار تکنیکالیست‌ها قرار می‌دهد. همانطور که در این مقاله توضیح داده شد، این اندیکاتور انواع مختلفی دارد. همچنین استراتژی‌های معاملاتی مختلفی مانند باندهای بولینگر و Alligator بر مبنای مووینگ اوریج وجود دارد که تحلیلگران با توجه به اهداف و استراتژی‌هیا خود از آن‌ها استفاده می‌کنند.

5/5 - (1 رای)

رقیه محمدپور

تحلیل بنیادی سهم‌ها و تولید محتوا در این زمینه از علایق بنده است. در حال حاضر به مدت 3 سال است که در این زمینه فعالیت دارم و به طور پیوسته در حال ارتقای اطلاعات خود در زمینه بازار سرمایه هستم.

سایر مقاله‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا