جنگ تجاری چیست؟ بررسی مهمترین نمونهها و پیامدهای Trade War

جنگ تجاری (Trade War) زمانی رخ میدهد که یک کشور در برابر اقدامات تجاری کشوری دیگر واکنش تلافیجویانه نشان میدهد. کشورها برای این منظور محدودیتهایی مانند تعرفه بر کالاهای وارداتی اعمال میکنند. جنگهای تجاری عموما یکی از عوارض جانبی حمایتگرایی به شمار میروند. حمایتگرایی به سیاستهای دولتی اطلاق میشود که تجارت بینالمللی را محدود میکند. دولتها معمولا برای حفاظت از مشاغل و صنایع داخلی در برابر رقابت خارجی، سیاستهای حمایتی را اجرا میکنند. همچنین این سیاستها به عنوان روشی برای متعادل کردن کسری تجاری مورد استفاده قرار میگیرند. در نهایت، هدف اصلی از این جنگها، گرانتر کردن کالای وارداتی نسبت به تولید داخلی است.
در این مقاله به بررسی جنگ تجاری، تاریخچه، دلایل، ابزارها و مهمترین نمونههای آن پرداخته شده است.
تاریخچه جنگهای تجاری
جنگهای تجاری یک پدیده جدید نیستند و تاریخچهای طولانی دارند. این درگیریها تا زمانی که کشورها با یکدیگر تجارت میکنند، وجود داشتهاند. برای مثال، قدرتهای استعماری در قرن هفدهم برای کسب حق انحصاری تجارت با مستعمرات خود با یکدیگر میجنگیدند. یکی از نمونههای پیشامدرن، جنگ تریاک بین بریتانیا و چین بود. این جنگ پس از ممنوعیت واردات تریاک توسط دولت چین و حمله نیروی دریایی بریتانیا به بنادر این کشور شکل گرفت.
در دوران مدرن، میتوان به قانون تعرفه اسموتهاولی در سال ۱۹۳۰ اشاره کرد. آمریکا با تصویب این قانون، تعرفهها را برای حفاظت از کشاورزان خود در برابر محصولات اروپایی افزایش داد. این اقدام باعث شد چندین کشور دیگر نیز با اعمال تعرفههای بالاتر علیه آمریکا تلافی کنند و در نتیجه تجارت جهانی به شدت کاهش یافت. جنگهای تجاری پیشامدرن عمدتا بر حملات نظامی و کنترل فیزیکی تجارت استوار بودند. اما جنگهای مدرن بر ساختارهای قانونی، سازمانهای دولتی و روابط بینالملل تکیه دارند.
دلایل اصلی بروز جنگهای تجاری
جنگهای تجاری به دلایل گوناگونی آغاز میشوند که اغلب ریشه در سیاستهای اقتصادی و سیاسی کشورها دارند. یکی از اصلیترین دلایل، حمایت از صنایع و مشاغل داخلی در برابر رقابت خارجی است. دولتها معتقدند با محدود کردن واردات میتوانند از تولیدکنندگان داخلی خود محافظت کنند. دلیل دیگر، تلاش برای کاهش کسری تراز تجاری است. زمانی که واردات یک کشور از صادرات آن بیشتر میشود، ممکن است آن کشور برای کاهش واردات به اعمال تعرفه روی آورد.
حفاظت از مالکیت معنوی نیز یکی دیگر از انگیزههای مهم است. اگر کشوری معتقد باشد که شرکای تجاریاش حقوق مالکیت فکری آن را نقض میکنند، ممکن است اقدامات تلافیجویانه تجاری انجام دهد. در نهایت، اهداف سیاسی و استراتژیک نیز در بروز این جنگها نقش دارند. کشورها گاهی از ابزارهای تجاری برای اعمال فشار سیاسی بر رقبای خود استفاده میکنند.
ابزارهای مورد استفاده در جنگ تجاری
کشورها در جنگهای تجاری از ابزارهای گوناگونی استفاده میکنند تا واردات را کاهش دهند یا محصولات رقیب را گرانتر کنند. این ابزارها به شرح زیر هستند.
تعرفهها: تعرفه یکی از رایجترین ابزارهای حمایتی است و به مالیات بر کالاهای وارداتی گفته میشود. اعمال تعرفه هزینه کالاهای وارداتی را افزایش میدهد و برای دولت نیز درآمد ایجاد میکند.
سهمیههای واردات: سهمیه واردات، مقدار کالای مشخصی را که میتوان وارد کرد، محدود میکند. این ابزار برخلاف تعرفه برای دولت درآمدی ایجاد نمیکند و فقط حجم واردات را کنترل میکند.
یارانههای داخلی: دولت با پرداخت یارانه به تولیدکنندگان داخلی، هزینه تولید آنها را کاهش میدهد. یارانههای داخلی به شرکتهای داخلی امکان میدهد تا محصولات خود را با قیمت کمتری عرضه کنند و با کالاهای خارجی رقابت کنند.
جنگ ارزی: کشورها با کاهش هدفمند ارزش پول ملی خود، قیمت کالاهای صادراتی خود را در بازارهای جهانی رقابتیتر میکنند. این اقدام همزمان باعث گرانتر شدن کالاهای وارداتی در بازار داخلی میشود.
تحریمها: تحریم اقتصادی شدیدترین ابزار در جنگ تجاری است که تجارت یک کالای خاص یا هر نوع تجارتی با یک کشور را ممنوع میکند. تحریمها اغلب با اهداف سیاسی و برای اعمال فشار بر یک کشور خاص به کار میروند.
جنگ تجاری آمریکا و چین
جنگ تجاری میان آمریکا و چین یکی از مهمترین درگیریهای اقتصادی سالهای اخیر است. این جنگ در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و از سال ۲۰۱۸ آغاز شد. دولت آمریکا با هدف وادار کردن چین به تغییر شیوههای تجاری و توقف سرقت مالکیت معنوی، بر کالاهای چینی تعرفههای سنگینی اعمال کرد. چین نیز در مقابل، بر کالاهای آمریکایی تعرفه وضع کرد. این جنگ به تدریج به حوزه فناوری نیز گسترش یافت و شرکتهای چینی مانند هواوی و ZTE تحریم شدند.
در ژانویه ۲۰۲۰، دو کشور توافقی به نام «توافق مرحله اول» (Phase One) امضا کردند که شامل خرید کالاهای آمریکایی به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار توسط چین و انجام اصلاحات در زمینه مالکیت معنوی و انتقال فناوری بود. با این حال، بسیاری از این تعهدات اجرایی نشد و تعرفهها همچنان باقی ماندند.
در دوره ریاست جمهوری جو بایدن، دولت آمریکا تصمیم به حفظ تعرفههای اعمالشده در دوران ترامپ گرفت. در سالهای اخیر، جنگ تجاری به حوزه فناوریهای پیشرفته نیز کشیده شده است. در مارس ۲۰۲۵، دولت ترامپ محدودیتهای جدیدی بر صادرات تراشههای پیشرفته به چین اعمال کرد و دهها شرکت چینی را از تجارت در این حوزهها محروم کرد. در نهایت، جنگ تجاری آمریکا و چین همچنان ادامه دارد و تاثیرات آن بر روابط اقتصادی دو کشور و اقتصاد جهانی محسوس است.
جنگ تجاری آمریکا و اروپا
دولت دونالد ترامپ در اوایل تابستان ۲۰۱۸، تنشهای تجاری خود را به اروپا نیز گسترش داد. آمریکا بر فولاد وارداتی از اروپا ۲۵ درصد و بر آلومینیوم ۱۰ درصد تعرفه گمرکی وضع کرد. این اقدام با واکنش سریع اتحادیه اروپا مواجه شد. اتحادیه اروپا در اقدامی تلافیجویانه، بر برخی کالاهای آمریکایی به ارزش ۳.۲ میلیارد دلار تعرفه اعمال کرد. این تعرفهها محصولاتی مانند نوشیدنیها، لباسهای جین و موتورسیکلتها را شامل میشد. سیسیلیا مالمشتروم، کمیسر وقت اتحادیه اروپا، این تعرفهها را دارای تاثیرات اختلالآمیز بر تجارت جهانی دانست. او همچنین هشدار داد که این تنشها میتوانند پیامدهای بسیار نگرانکنندهای برای اقتصاد جهانی داشته باشند. اتحادیه اروپا تلاش کرد تا با ایجاد یک جبهه متحد، با تهدیدات بعدی ترامپ برای اعمال تعرفه بر خودروهای اروپایی نیز مقابله کند.
با این حال، جنگ اقتصادی بین این دو قطب اقتصادی، در سال ۲۰۲۵ بار دیگر شعلهور شد. جهت رضایت آمریکا، اتحادیه اروپا به خرید ۷۵۰ میلیارد دلار انرژی از آمریکا تا سال ۲۰۲۸ متعهد شد. همچنین، اتحادیه اروپا به خرید ۴۰ میلیارد دلار تراشههای هوش مصنوعی از آمریکا متعهد شد.
در زمینه قوانین ضد انحصار، اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۵، گوگل را به دلیل نقض قوانین رقابتی اتحادیه اروپا به مبلغ ۳.۵ میلیارد دلار جریمه کرد. این اقدام با اعتراض شدید دولت ترامپ مواجه شد و او تهدید به اعمال تعرفههای جدید علیه اتحادیه اروپا کرد.
جنگ تجاری آمریکا و کانادا
کانادا نیز جزو کشورهایی بود که تحت تاثیرسیاستهای تعرفهای دولت ترامپ قرار گرفت. دولت آمریکا در تاریخ ۱ ژوئن 2018 تعرفههایی به میزان ۲۵ درصد بر فولاد و ۱۰ درصد بر آلومینیوم وارداتی از کانادا وضع کرد. این اقدام با واکنش متقابل از سوی کانادا روبرو شد. کانادا در پاسخ، چند عوارض موقت بر فولاد و سایر محصولات آمریکایی اعمال کرد. این تنشها تا سال 2019 ادامه داشت و بخشی از مجموعه اقدامات گستردهتر دولت ترامپ بود که علاوه بر چین، سایر شرکای تجاری اصلی آمریکا را نیز تحت تاثیر قرار داد.
در اوایل سال ۲۰۲۵، دولت ترامپ تعرفههای گستردهای را بر واردات از کانادا اعمال کرد. این تعرفهها شامل ۲۵ درصد بر بیشتر کالاها و ۱۰ درصد بر محصولات انرژی بود. در پاسخ، کانادا تعرفههای تلافیجویانهای را بر کالاهای آمریکایی اعمال کرد. این تعرفهها شامل ۲۵ درصد بر فولاد، آلومینیوم و خودروهای وارداتی از آمریکا میشد. با این حال، در سپتامبر ۲۰۲۵، کانادا بیشتر این تعرفهها را لغو کرد تا با توافقنامه ایالات متحده-مکزیک-کانادا (USMCA) همراستا شود و مذاکرات تجاری را از سر بگیرد.
جنگ تجاری آمریکا با مکزیک
دولت ترامپ در تاریخ ۷ ژوئن ۲۰۱۹ تهدید کرده بود که بر کالاهای وارداتی از مکزیک تعرفههای فزاینده وضع خواهد کرد. در ابتدا تعیین شد که این تعرفهها ابتدا با نرخ ۵ درصد آغاز شود و به صورت ماهانه افزایش یابد تا به سقف ۲۵ درصد برسد. در نهایت هر دو کشور با یکدیگر به توافق مشترکی رسیدند. در نتیجه این توافق، ترامپ تهدید خود را عملی نکرد.
اما در ادامه و در سال ۲۰۲۵، ایالات متحده قصد داشت تعرفهای اضافی به میزان ۳۰٪ بر واردات مکزیک اعمال کند که قرار بود از اول اوت ۲۰۲۵ اجرا شود. اما یک روز پیش از اعمال آن، دو کشور به توافقی دوجانبه دست یافتند و اجرای تعرفه جدید به مدت ۹۰ روز معلق شد.
تاثیر جنگ تجاری بر اقتصاد جهانی
جنگهای تجاری پیامدهای منفی گستردهای بر اقتصاد جهانی دارند. یکی از مهمترین تاثیرات، کاهش رشد تجارت جهانی و ایجاد اختلال در زنجیرههای تامین است. این درگیریها با ایجاد بیثباتی در بازارها، میتوانند تاثیرات جدی بر اقتصاد جهانی داشته باشند. اعمال تعرفه معمولا به افزایش قیمت برای مصرفکنندگان نهایی منجر میشود. زیرا واردکنندگان هزینههای ناشی از تعرفهها را به مصرفکننده منتقل میکنند. این سیاستها در بلندمدت به اقتصاد آسیب میرسانند و با کند کردن رشد اقتصادی، به کاهش رقابت و نوآوری منجر میشوند. اقتصاددانان عموما معتقدند جنگهای تجاری در بلندمدت به اقتصاد همه طرفهای درگیر این مسئله آسیب میرسانند.
نقش دیپلماسی و رسانه در جنگهای تجاری
دیپلماسی اقتصادی ابزاری مهم برای دستیابی به اهداف اقتصادی و حل منازعات است. کشورها از طریق مذاکره، توافقات تجاری و جذب سرمایهگذاری تلاش میکنند تا موانع را کاهش دهند و روابط تجاری خود را تقویت کنند. دیپلماسی میتواند به کاهش تنشها و یافتن راهحل برای پایان دادن به بحرانهای تجاری کمک کند. رسانهها نیز نقش بسیار مهمی در جنگهای اقتصادی ایفا میکنند. رسانهها با شکلدهی به افکار عمومی میتوانند بر تصمیمات دولتها تاثیر بگذارند. آنها میتوانند با انتشار اخبار، تنشها را تشدید کنند یا با پوشش متعادل، به تسهیل مذاکرات کمک کنند. در عصر جدید، جنگ روانی و انتشار اخبار جعلی از طریق رسانهها به ابزاری برای ضربه زدن به اقتصاد کشورهای رقیب تبدیل شده است.
نتیجهگیری
جنگ تجاری یک نزاع اقتصادی پیچیده است که از سیاستهای حمایتگرایانه نشات میگیرد. کشورها با استفاده از ابزارهایی مانند تعرفه و تحریم تلاش میکنند از صنایع داخلی خود محافظت کنند و کسری تجاری را کاهش دهند. تاریخ نشان میدهد که این درگیریها پدیده جدیدی نیستند اما در دنیای به هم پیوسته امروز، پیامدهای آن بسیار گستردهتر از گذشته است.
جنگ تجاری آمریکا و چین نمونه بارز یک درگیری مدرن است که نشان میدهد چگونه تنشها میتوانند از تجارت فراتر رفته و حوزههای فناوری را نیز در بر گیرند. اگرچه این سیاستها ممکن است در کوتاهمدت برای برخی صنایع داخلی مزایایی داشته باشند، اما اقتصاددانان معتقدند در بلندمدت به اقتصاد همه کشورها آسیب میرسانند. جنگهای تجاری باعث افزایش قیمتها، کاهش رشد اقتصادی و ایجاد بیثباتی در بازارهای جهانی میشوند. در نهایت، برای جلوگیری از بازگشت جنگ تجاری و آسیبهای آن، همکاریهای بینالمللی و استفاده از دیپلماسی اقتصادی بهترین راهکار برای حل اختلافات است.



