اقتصاد مبتنی بر منابع طبیعی چیست؟ نقش نوآوری در آن

اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست یکی از زیرمجموعههای علوم اقتصادی است که بر برنامهریزی و سیاستگذاری برای حفاظت و بهرهبرداری از منابع طبیعی تمرکز دارد. هدف اصلی، کاهش آسیبها، زیانها و ایجاد شرایطی است که امکان بهرهبرداری پایدار فراهم شود. بهرهبرداری پایدار به معنای استخراج منابع با حداقل آسیب است تا دسترسی نسلهای آینده حفظ شود. در این مقاله به اقتصاد مبتنی بر منابع و یا اقتصاد منابع طبیعی پرداخته شده است.
نقش منابع طبیعی در اقتصاد
تولید و مصرف کالاها بدون استفاده از منابع طبیعی امکان ندارد. منابع طبیعی و محیط زیست برای ادامه حیات بشریت اهمیت اساسی دارند و در تمام فعالیتهای اقتصادی حضور دارند. ادامه زندگی و توسعه اقتصادی بدون این منابع ممکن نیست. مواد اولیه مورد استفاده در تولید کالا معمولا از منابعی مانند جنگلها، نفت، گاز و معادن استخراج میشود. استخراج و بهرهبرداری این منابع به نیروی انسانی متخصص نیاز دارد. نبود تخصص کافی در میان این نیروها، اصول توسعه و بهرهبرداری پایدار را مختل میکند و زیانهای سنگینی به محیط زیست وارد میکند.
صادرات منابع طبیعی نقش مهمی در اقتصاد کشورها به شمار میرود. کشورهایی که توان کافی برای تبدیل مواد اولیه به کالا ندارند، از طریق صادرات این منابع به درآمدزایی دست پیدا میکنند. با این حال، اتکای بیش از حد به صادرات میتواند وابستگی اقتصادی ایجاد کند. این وابستگی ممکن است باعث کاهش توجه به حفظ محیط زیست شود و روند بهرهبرداری را شدت دهد.
باید در نظر داشت منابع طبیعی کره زمین محدود هستند و استفاده مستمر و بدون مدیریت از آنها در نهایت منجر به پایان یافتنشان خواهد شد. از زمان انقلاب صنعتی، تقاضای جهانی برای مواد خام و انرژی با سرعت چشمگیری افزایش یافته است و فشار زیادی بر محیط زیست و منابع طبیعی وارد میکند.
نقش نوآوری و بهرهوری در اقتصاد منابع طبیعی
منابع پایانپذیر را میتوان از زاویه دیگری نیز بررسی کرد. اگر این منابع بر اساس نقشی که در رفاه آتی دارند سنجیده شوند، موجودی موثر آنها میتواند در هر سال افزایش یابد. پیشرفتهای تکنولوژیکی حجم موثر منابع طبیعی را گسترش میدهد. نوآوری بهرهوری منابع را افزایش میدهد و فرآیند بازیافت را بهبود میبخشد و باعث کاهش هدرروی در مراحل استخراج و فرآوری میشود. این روند سبب میشود مقدار موثر منابع از نظر رفاه اقتصادی بیشتر از مقدار اولیه باشد. بنابراین، هرچند اتمام یک منبع ممکن است رخ دهد، اما رخ دادن آن اجتنابناپذیر نیست.
اقتصاد مبتنی بر منابع توضیح میدهد که چگونه نوآوری، جایگزینی و افزایش بهرهوری باعث مدیریت بهتر منابع میشود. برای مثال، با وجود برداشت زیاد، ذخایر قطعی چند ماده معدنی بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ بیشتر شده بود. برنامه بررسیهای زمینشناسی آمریکا ذخایر را بر اساس مقدار قابل استخراج از نظر اقتصادی برآورد میکند. در قرن بیستم هزینه استخراج مواد معدنی غیرسوختی و همچنین شاخص قیمت محصولات معدنی کاهش یافته بود. این روند نشان میدهد که نشانهای از تمام شدن سریع منابع وجود ندارد.
مسیرهای افزایش حجم موثر ذخایر از طریق نوآوری
نوآوریهای فناورانه نقش مهمی در افزایش حجم موثر ذخایر دارند و از چند مسیر متفاوت موجب میشوند که منابع موجود کارایی بیشتری پیدا کنند. این مسیرها هر کدام با سازوکار مشخصی باعث افزایش عرضه قابل استفاده میشوند و میتوانند فشار ناشی از محدودیت منابع را کاهش دهند.
۱. کاهش حجم سنگهای هدررفته در فرآیند معدنکاری
نوآوری تکنولوژیک میتواند از مسیر نخست، یعنی کاهش حجم سنگهای هدررفته در فرایند معدنکاری، حجم موثر ذخایر را افزایش دهد. پیشرفتهای فناورانه در استخراج نفت توانستهاند برداشت در یک میدان را از حدود ۴۰ درصد به ۸۰ درصد برسانند. این میزان نشاندهنده افزایش عرضه موثر و واقعی ذخیره باقیمانده است.
۲. قابلیت جانشینی منابع و کاهش مصرف در کاربردهای اقتصادی
مسیر دوم به قابلیت جانشینی جزئی منابع مختلف در کاربردهای اقتصادی مربوط است. نوآوری هزینه استخراج و فرآوری منابع را کاهش میدهد و مصرف منابع را در کاربردهای مشخص پایین میآورد. این پیشرفتها از طریق کاهش شدت انرژی قابل مشاهده هستند. انرژی مورد نیاز به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی در آمریکا در دهههای اخیر به میزان زیادی کاهش یافته است.
۳. پیشرفتهای تکنولوژیک در بازیافت و افزایش ذخایر موثر
مسیر سوم به پیشرفتهای تکنولوژیک در بازیافت مربوط میشود. یک تکنیک جدید بازیافت میتواند استفاده مجدد از فلزاتی مانند مس را اقتصادی کند و ذخایر موثر را به طور چشمگیری افزایش دهد. با این حال، بازیافت بدون توجه به ملاحظات اقتصادی ممکن است به جای حفظ منابع، اتلاف ایجاد کند. در نهایت، افزایش بهرهوری میتواند در بلندمدت میزان ذخیره مورد نیاز برای تامین نیازهای انسانی را افزایش دهد.
سیاستهای اقتصادی منابع طبیعی و محیط زیست
سیاستگذاری و برنامهریزی از مهمترین اهداف حوزه اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست به شمار میرود. سیاست توسعه پایدار که بر بهرهبرداری با کمترین تخریب تمرکز دارد، اصلیترین سیاست این حوزه محسوب میشود. در سالهای اخیر، بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر بیش از پیش مطرح شده است. این منابع انرژی پایانناپذیر هستند و مورد توجه اقتصاد منابع طبیعی قرار گرفتهاند. این شاخه تلاش میکند هزینههای بهرهبرداری از منابع تجدیدپذیر را کاهش دهد و توسعه این منابع در کشورها یکی از اهداف کلیدی آن محسوب میشود.
قیمتگذاری کربن نیز از سیاستهای مهم این حوزه به شمار میرود. اتحادیه اروپا بیش از دیگر کشورها این سیاست را اجرا کرده است. بر اساس این سیاست، به میزان تولید کربن هر واحد صنعتی مالیات وضع میشود تا بنگاههای تولیدی تلاش کنند تولید کربن را کاهش دهند. اجرای این سیاست در بسیاری از کشورها باعث بهبود وضعیت محیط زیست و کاهش آلودگی شده است.
آب یکی از منابع حیاتی جهان است و حفظ منابع آبی از دیگر سیاستهای مورد توجه به شمار میرود. منابع آب شیرین محدود هستند و تامین آنها در برخی مناطق دشوار میشود. این موضوع با افزایش جمعیت در خاورمیانه اهمیت بیشتری یافته است. ایران نیز در سالهای اخیر با مشکل کمآبی مواجه بوده و سیاستهای حفاظت از منابع آب در این کشور از تخریب و هدررفت منابع آبی جلوگیری میکنند.
چالشهای زیستمحیطی ناشی از بهرهبرداری منابع
در سالهای اخیر، تمرکز اصلی ناظران حوزه منابع طبیعی و محیط زیست تغییر یافته است. نگرانیها دیگر صرفا بر اتمام کلی منابع متمرکز نیست. بلکه عواقب فرآیند استخراج و اثرات مصرف منابع بر کل محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. پیامدهای استخراج شامل تخریب مناطق دستنخورده مانند آلاسکا و آمازون است. در زمینه مصرف منابع، استفاده از سوختهای فسیلی و ارتباط آن با گرمایش زمین اهمیت بیشتری یافته است. این مسائل به گونهای هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
برخی تحلیلگران با استناد به روندهای گذشته، دچار خطای خوشبینی مفرط میشوند؛ اما باید پذیرفت که آینده ذاتا نامطمئن است و هشدار مستمر درباره خطرات، نه یک حرکت بدبینانه، بلکه ابزاری برای حفظ ثبات و امنیت سیاره است.
جمعبندی
اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست به عنوان شاخهای توسعهیافته از علوم اقتصادی، بر برنامهریزی و سیاستگذاری برای حفاظت و بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی تمرکز دارد. هدف اصلی کاهش تخریب و زیانهای وارده به محیط زیست است تا دسترسی آیندگان به این منابع تضمین شود.
اگر چه منابع سیاره زمین محدود هستند و استفاده پیوسته میتواند به اتمام آنها منجر شود، نوآوری تکنولوژیکی به طور مستمر مقدار موثر این منابع را از نظر رفاه اقتصادی گسترش میدهد. افزایش بهرهوری، بازیافت و کاهش هدرروی در استخراج به معنای افزایش عرضه موثر منابع باقیمانده است.
سیاستهایی مانند توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر، قیمتگذاری کربن و حفظ منابع آب از جمله اقدامات مهم برای مدیریت پایدار منابع محسوب میشوند. در نهایت، برای اتخاذ واکنشهای عقلانی نسبت به این چالشها، ارزیابی هزینههای بالقوه مقابله یا انفعال ضروری است.



