نمودار حسابی بهتر است یا لگاریتمی؟

نمودارهای قیمت ابزاری اساسی در تحلیل تکنیکال به شمار میروند. این نمودارها برای بررسی روند قیمتی داراییها استفاده میشوند. تحلیلگران با استفاده از این ابزار، میتوانند روند آینده قیمت را پیشبینی کنند. هر نمودار قیمت دارای دو محور اصلی است. محور افقی معمولا زمان یا تاریخ و محور عمودی نیز تغییرات قیمت را نمایش میدهد. محور عمودی قیمت در دو مقیاس اصلی قابل نمایش است. این مقیاسها شامل مقیاس حسابی و مقیاس لگاریتمی هستند. اصطلاح نمودار لگاریتمی و حسابی به روش ترسیم نمودار با استفاده از این مقیاسها اشاره دارد. انتخاب هر یک از این مقیاسها بر نتایج تحلیل و معاملات تاثیر متفاوتی میگذارد. درک تفاوت میان نمودارهای ترسیم شده با مقیاس لگاریتمی و حسابی برای تحلیل دقیق بازارهای مالی اهمیت دارد. در این مقاله به این سوال که نمودار حسابی بهتر است یا لگاریتمی؟ پاسخ داده میشود.
نمودار لگاریتمی چیست؟
نمودار لگاریتمی مقیاسی برای نمایش قیمت در تحلیل تکنیکال است. در این نوع نمودار، تغییرات قیمت بر اساس درصد رشد یا کاهش دارایی محاسبه میشود. فواصل قیمتی در محور عمودی این نمودار بر خلاف نمودارهای حسابی، یکسان نیست؛ چرا که میزان افزایش یا کاهش قیمت بر حسب درصد، تعیین کننده فاصله در نمودار لگاریتمی است. به همین منظور اگر درصد تغییرات قیمت مساوی باشد، فاصله عمودی در نمودار ثابت خواهد بود. تغییرات قیمت بر پایه درصدی از قیمت اولیه سنجیده میشود. به این معنا که برای رسیدن از قیمت اولیه x به قیمت نهایی y با رشد n درصدی، از فرمولی استفاده میشود که تغییرات را به صورت ضریبی نسبت به x محاسبه میکند. در ادامه نحوه محاسبهی قیمت در نمودار لگاریتمی قابل مشاهده است.

برای مثال افزایش قیمت از ۱۰ به ۲۰ در یک نمودار لگاریتمی، فاصله عمودی بیشتری نسبت به افزایش از ۲۰ به ۳۰ نشان میدهد. این موضوع به دلیل تفاوت درصدهای تغییر رخ میدهد. به این معنا که افزایش از ۱۰ به ۲۰ معادل ۱۰۰ درصد و افزایش از ۲۰ به ۳۰ معادل ۵۰ درصد است. نمودار لگاریتمی معمولا برای تحلیلهایی با دیدگاه بلندمدت و بررسی بازارهایی با نوسانات شدید مورد استفاده قرار میگیرند. این نمودار میتواند حرکات قیمتی با درصد تغییر بالا، به ویژه بیش از ۱۰۰ درصد، را به شکلی واقعیتر نسبت به نمودار حسابی نمایش دهد. در ادامه نمونهای از نمودار لگاریتمی نمایش داده شده است.

با این حال، هنگامی که قیمتها نزدیک به هم قرار دارند، نمودار لگاریتمی ممکن است متراکم و خواندن آن دشوار شود. همچنین برخی نرم افزارها قابلیت لگاریتمیکردن نمودارها را ندارند.
نمودار حسابی چیست؟
نمودار حسابی، که با نام مقیاس خطی (Linear) نیز شناخته میشود، یکی از انواع رایج نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال است. تفاوت اصلی آن با نمودار لگاریتمی در نحوه نمایش و مقیاسبندی محور عمودی (محور قیمت) خواهد بود. در این نوع نمودار فواصل میان قیمتها در محور عمودی بر اساس قدر مطلق اختلاف قیمتی تعیین و رسم میشود. نتیجه این مقیاسبندی این است که فواصل قیمتی در محور عمودی کاملا یکسان و مساوی هستند.
به زبان سادهتر، اگر قیمت دارایی از ۱۰ هزار تومان به ۲۰ هزار تومان افزایش یابد، به میزان ۱۰,۰۰۰ تومان است. اگر قیمت از ۲۰ هزار تومان به ۳۰ هزار تومان افزایش یابد، این تغییر نیز ۱۰,۰۰۰ تومان است. به همین منظور در نمودار حسابی، فاصله عمودی نمایش داده شده برای هر دو تغییر کاملا یکسان خواهد بود و میتوان دریافت نمودار حسابی تفاوت درصدی 50 درصد و 100 درصد را منعکس نمیکند.
کاربرد نمودار حسابی معمولا برای تحلیلهای کوتاهمدت و زمانی است که نوسانات قیمت چندان شدید نیست یا در بازههای قیمتی کوچک که درصد تغییرات زیر صد درصد است. چرا که وقتی قیمتها نزدیک به هم باشند، نمودار حسابی نسبت به لگاریتمی خواناتر است. لازم به ذکر است نمودار حسابی برعکس لگاریتمی به صورت پیشفرض در بسیاری از نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمایش داده میشود. در ادامه نمونهای از نمودار حسابی نمایش داده شده است.

تفاوت چارت لگاریتمی و حسابی در چیست؟
در نمودار حسابی یا مقیاس خطی، محور عمودی بر اساس تغییرات عددی قیمت تنظیم میشود. این بدین معنی است که فواصل قیمتی مساوی در محور عمودی، فاصله گرافیکی یکسانی را در نمودار اشغال میکنند. اما در نمودار لگاریتمی یا مقیاس درصدی، محور عمودی بر اساس درصد تغییرات قیمت محاسبه میشود. در نتیجه، فواصل قیمتی در محور عمودی نمودار لگاریتمی یکسان نخواهند بود. به همین منظور در نمودار لگاریتمی حرکات قیمت به ویژه در نوسانات شدید و روندهای بلندمدت واقعیتر نمایش داده میشود. همچنین با ماهیت بازار که سود و زیان اغلب به صورت درصدی بیان میشود، همخوانی بیشتری دارد.
از نظر کاربرد، نمودار حسابی معمولا برای تحلیلهای کوتاهمدت و زمانی که نوسانات قیمت چندان شدید نیست، مناسبتر است. این نمودار در بازار فارکس که ارزش نسبی ارزها تغییر چشمگیری ندارد، میتواند مفید باشد. در مقابل، نمودار لگاریتمی برای تحلیلهایی که قیمتها حرکتهای بزرگ و بازار نوسانات شدید داشته، توصیه میشود. اغلب تحلیلگران حرفهای این نمودار را ترجیح میدهند. یک نکته کاربردی مهم این است که ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند ابزار فیبوناچی، اغلب بر اساس محاسبات حسابی برنامهریزی شدهاند. بنابراین، استفاده از آنها روی نمودار لگاریتمی بدون فعال کردن تنظیمات مربوط به مقیاس لگاریتمی میتواند منجر به نمایش سطوح اشتباهی شود و محاسبات درصدی را به درستی انجام ندهد. به همین منظور، کلیه ابزارها در نمودار لگاریتمی باید در حالت لگاریتمی باشند. برای این کار مطابق با تصویر زیر باید روی عبارت لگاریتمی پایین نمودار سمت راست کلیک کرد.

در ادامه تفاوت چارت لگاریتمی و حسابی به وضوح قابل مشاهده است. به این صورت که سمت راست نمونهای از نمودار لگاریتمی و سمت چپ نمونهای از نمودار حسابی خواهد بود.

برای پاسخ به این سوال که نمودار حسابی بهتر است یا لگاریتمی؟ باید گفت هیچ جواب قطعی وجود ندارد. انتخاب بین این دو نمودار بستگی به سبک تحلیل، افق زمانی و میزان نوسانات بازار دارد. گاهی معاملهگران توصیه میکنند به هر دو نمودار نگاهی انداخته شود. زیرا ممکن است حمایتها یا مقاومتهایی در یک مقیاس ظاهر شوند که در دیگری به وضوح قابل مشاهده است.
کدام مقیاس قیمت برای تحلیل رمزارزها بهتر است؟
برای تحلیل روند ارزهای دیجیتال، نمودارهای لگاریتمی بهتر هستند. دلیل این امر آن است که بازارهای کریپتو به دلیل روندهای هیجانی و نوسانات بالا مشهور هستند. بنابراین، تحلیل با نمودار لگاریتمی در اکثر مواقع تجزیه و تحلیل دقیقتری را انجام میدهد. علاوه بر کاربرد خاص در بازارهای رمزارز، دلایل دیگری برای ترجیح نمودار لگاریتمی در بازار وجود دارند. چرا که نمودار لگاریتمی معمولا برای تحلیلهایی با چشمانداز بلندمدت مناسبتر است. همچنین زمانی که تغییرات قیمت بیش از صد در صد و محدوده قیمت سهام در طول دوره مورد مطالعه بیشتر از ۲۰ درصد باشد، استفاده از نمودار لگاریتمی پیشنهاد میشود.
جمعبندی
در این مقاله به این پرسش که نمودار حسابی بهتر است یا لگاریتمی؟ پاسخ داده شد. نمودارهای حسابی تغییرات قیمت را به صورت عددی و با فواصل یکسان در محور عمودی نمایش میدهند و برای بازههای زمانی کوتاه و نوسانات کم مناسب خواهند بود. در مقابل، نمودارهای لگاریتمی تغییرات را به صورت درصدی نشان میدهند که در بازههای بلندمدت، نوسانات شدید و تغییرات بیش از ۱۰۰ درصد، حرکات قیمت را واقعیتر به تصویر میکشند. در نتیجه انتخاب مناسب بین این دو مقیاس به سبک تحلیل و افق زمانی معاملهگر وابسته است.