صورت سود و زیان چیست؟ + اجزای تشکیلدهنده آن

صورت سود و زیان (Income Statement) یکی از صورتهای مالی اساسی و مهم در حسابداری به شمار میآید که میزان درآمدها، هزینهها و همچنین سود و زیان و دیگر موارد مهم یک شرکت را در پایان یک دوره مالی نشان میدهد. هدف از تهیه صورت سود و زیان بررسی میزان سودآوری یا زیاندهی فعالیتهای شرکتها طی یک دوره مالی مشخص است. تجزیه و تحلیل این صورت مالی باعث میشود مدیران شركتها، سرمایهگذاران و دیگر افراد بتوانند از شرایط مالی شرکتها آگاه شوند و درباره آن تصمیمگیری كنند.
سود و زیان از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
هزینههای دوره مالی – میزان درآمدهای دوره مالی = سود دوره مالی
درآمدهای دوره مالی – میزان هزینههای دوره مالی = زیان دوره مالی
شرکتهای حاضر در بورس موظفاند برای نمایش عملکرد مالی خود، گزارشهای مالی دقیقی را در دورههای مالی مشخص در سامانه کدال منتشر کنند. در تصویر زیر نمونهای از صورت سود و زیان در سایت کدال نمایش داده شده است.

انواع صورتهای سود و زیان
انواع مختلف صورتهای سود و زیان در ادامه نوشته شده است. هر یک از این صورتها با هدف مشخصی تهیه شده و برای تحلیلهای خاصی مورد استفاده قرار میگیرند.
۱. صورت سود و زیان جامع (Comprehensive Income Statement)
صورت سود و زیان جامع بر پایه اصل تداوم فعالیت شرکت در بلندمدت تدوین میشود. هدف آن، نمایش کلیه درآمدها و هزینههای شناساییشده اعم از تحققیافته و تحققنیافته در یک دوره مالی است. سود یا زیان خالص (محاسبهشده در صورت سود و زیان اصلی) بهعنوان اولین قلم در این صورت گزارش میشود. اقلامی مانند سود و زیان ناشی از تغییرات ارزش منصفانه داراییها و بدهیها، تعدیلات سنواتی یا سایر درآمدها و هزینههای جامع به این رقم اضافه یا از آن کسر میشوند. صورت سود و زیان جامع، بازتابی از تغییرات حقوق صاحبان سرمایه ناشی از عملیات غیرمستقیم و خارج از چرخه معمول درآمد و هزینه است.
2. صورت سود و زیان تلفیقی (Consolidated Income Statement)
صورت سود و زیان تلفیقی، ترکیب درآمدها و هزینههای شرکت اصلی و کلیه شرکتهای زیرمجموعه تحت کنترل آن را در قالب یک گزارش واحد ارائه میدهد. هدف از این گزارش، نمایش عملکرد مالی کلی گروه شرکتها به عنوان یک واحد اقتصادی یکپارچه است. در این گزارش، درآمدها و هزینههای ناشی از معاملات درونگروهی (بین شرکتهای مادر و فرعی) حذف میشوند تا اطلاعات گمراهکنندهای درباره سود یا هزینه ساختگی ارائه نشود.
اجزای تشکیلدهنده صورت سود و زیان
در ادامه عناصر تشکیلدهنده صورت سود و زیان شرکتهای تولیدی مورد بررسی قرار گرفته است:
درآمدهای عملیاتی (فروش)
درآمدهای عملیاتی یا همان فروش بخش اول صورت سود و زیان است که در آن جمع کل فروش شرکت درج شده است. درآمد عملیاتی نشانگر این موضوع است که شرکت در سال مالی جاری چه مبلغی از محصول تولیدی خود را به فروش رسانده است یا چه میزان درآمدی را با ارائه خدمات به دست آورده است. در این تعریف مبلغ فروش برابر با جمع فروش هر یک از محصولات است. فروش هر یک از محصولات نیز با قیمت فروش آن ضرب در مقدار فروش برابر است.
به طور مثال شرکتی دارای 3 محصول تولیدی است، میزان فروش هر کدام از محصولات ضرب در قیمت پایه هر یک، مبلغ فروش آن محصول است. در نهایت مجموع تمام این مبالغ، فروش شرکت در انتهای سال مالی را نشان میدهد. نحوه محاسبه مبلغ فروش محصولات هر شرکت با استفاده از فرمول زیر نشان داده شده است.
…+ (مقدار فروش محصول دو × قیمت محصول دو) + (مقدار فروش محصول یک × قیمت محصول یک) = جمع فروش شرکت
شرکتها برای محاسبه قیمت بهای تمام شده محصولات خود از روشهای مختلفی استفاده میکنند.
قیمت محصولات یک شرکت میتواند به صورت آزاد یا دستوری معین شود. در قیمتگذاری آزاد، در واقع مکانیزم عرضه و تقاضا مشخصکننده قیمت است؛ اما در حالت دستوری یک نهاد تعیینکننده و قیمتگذار میتواند نرخ محصولات را تعیین کند.
بهای تمام شده
بهای تمامشده کالای فروشرفته (COGS) نخستین ردیف از هزینههای عملیاتی مستقیم در صورت سود و زیان است. این مبلغ مجموع هزینههای شرکت در راستای تولید محصول فروخته شده یا خدمات فروش رفته را نشان میدهد. بهای تمام شده یک شرکت شامل سه قسمت سربار، مواد و حقوق و دستمزد است. همچنین استهلاک کارخانه و ماشینآلات تولیدی نیز در این بخش لحاظ میشود. در شرکتهای خدماتی، این ردیف گاهی با عنوان هزینههای فروش ثبت میشود. بهای تمامشده، نقش کلیدی در محاسبه سود ناخالص شرکت دارد. با کسر آن از درآمد حاصل از فروش، سود ناخالص به دست میآید.
در شرکتهای بازرگانی، موجودی کالا بخش بزرگی از داراییها را تشکیل میدهد و بهای تمامشده با آن ارتباط مستقیم دارد. روش محاسبه آن در این نوع شرکتها، با جمع کردن موجودی ابتدای دوره، خرید خالص طی دوره و هزینههای حمل کالا، و سپس کسر موجودی پایان دوره به دست میآید .در ادامه هر یک از این آیتمهای بهای تمام شده بهصورت مختصر توضیح داده شده است.
مواد مستقیم: مواد مستقیم آن بخش از مواد اولیه است که مستقیما در تولید محصولات، بهکار برده میشود. بهطور مثال در کارخانه ربسازی هزینه موادی مانند گوجه، قوطی و… که مستقیما در تولیدات رب مورد استفاده قرار میگیرند، در این بخش لحاظ میشوند.
…+ (مقدار مصرف ماده اولیه دو × قیمت ماده اولیه دو) + (مقدار مصرف ماده اولیه یک × قیمت ماده اولیه یک) = هزینه مواد مستقیم
لازم به ذکر است در شرکتهای تولیدی، مواد مستقیم مصرفشده بخش اساسی هزینههای تولید را تشکیل میدهد. مواد مستقیم معمولا به عنوان هزینههای متغیر طبقهبندی میشوند؛ به این معنا که مقدار آنها با افزایش یا کاهش حجم تولید تغییر میکند.
سربار: هزینههایی مانند استهلاک، سوخت، حمل و نقل و سایر هزینههای دیگری که یک شرکت برای تولید محصول خود انجام میدهد، سربار نام دارد. در برخی شرکتها مانند شرکتهای معدنی که مواد اولیه ندارند، سربار و حقوق و دستمزد نقش بهسزایی در هزینههای آن دارد. سربار ساخت غالبا در دستهی هزینههای متغیر قرار میگیرد، زیرا با تغییر در حجم تولید، میزان آن نیز تغییر میکند.
حقوق و دستمزد: این بخش از بهای تمام شده مربوط به حقوق و دستمزد کارکنانی است که مستقیما در خط تولید فعالیت میکنند.
نکته: درآمدهای عملیاتی و بهای تمام شده ذکر شده در صورت سود و زیان، تنها مربوط به آن بخش از کالای فروخته شده شرکت است. بهای تمام شده بخشی از تولیدات شرکت که هنوز به فروش نرسیده و در انبار موجود است، در این بخشها ذکر نمیشوند. به همین دلیل برخی شرکتها از اصطلاح بهای تمام شده کالای فروش رفته استفاده میکنند.
سود ناخالص در صورت سود و زیان
با کسر بهای تمام شده یک شرکت از فروش آن سود ناخالص شرکت به دست میآید. سود ناخالص بیانگر میزان کارایی یک شرکت است، مدیران با بررسی مقدار سود ناخالص میتوانند عملکرد یک شرکت را در زمینههای مختلف مالی ارزیابی کنند. سود ناخالص بیانگر میزان سودآوری اولیه شرکت از فعالیتهای اصلی خود است. در محاسبه سود ناخالص، تمرکز اصلی بر هزینههای متغیر است؛ یعنی هزینههایی که مستقیما با سطح تولید تغییر میکنند. فرمول آن در ادامه نوشته شده است:
بهای تمامشده – فروش = سود ناخالص
هزینههای اداری، عمومی و فروش
تمام هزینههای مربوط به بخش اداری و فروش شرکتها را هزینههای اداری، عمومی و فروش میگویند. در کنار حقوق و دستمزد کارکنان بخش اداری، عمومی و فروش، هزینههایی مانند تبلیغات، اجاره دفتر فروش و انرژی که مستقیما مربوط به خط تولید نباشد (آب، برق، گاز) و غیره در این قسمت از صورت سود و زیان لحاظ میشود. این هزینهها، به فعالیتهایی مربوط هستند که بهطور مستقیم با فرآیند تولید کالا یا ارائه خدمات ارتباط ندارند، اما برای اداره، پشتیبانی و فروش محصولات ضروری هستند. مقایسه هزینههای اداری، عمومی و فروش در دورههای مختلف به تحلیلگران کمک میکند تا کارایی ساختار مدیریتی و سیاستهای فروش شرکت را ارزیابی کنند.
سایر درآمدها و هزینههای عملیاتی
به تمامی درآمدهایی که حاصل از فعالیت شرکت است، درآمدهای عملیاتی گفته میشود. شرکتها علاوه بر فعالیت اصلی خود، برخی عملیاتهای مرتبط نیز انجام میدهند. درآمدهای حاصل از اینگونه عملیاتها در این بخش از صورت سود و زیان ذکر میشود. در مثال کارخانه تولید رب، درآمد حاصل از فروش گوجه مازاد جزو سایر درآمدهای عملیاتی محسوب میشود.
همچنین در شرکتهایی که فعالیت اصلی آنها صادرات است، سود (زیان) تسعیر ارز حاصل از صادرات محصولات نیز جزو سایر درآمدها و هزینههای عملیاتی قرار دارد.
تعریف تسعیر ارز: اگر عملیات مالی یک شرکت به ریال ثبت شود، باید تمام معاملات ارزی آن به ریال تبدیل شود. به این تبدیل واحد پولی تسعیر ارز گفته میشود. سود/ زیان تسعیر ارز نشان میدهد که نرخ تغییرات ارز چه تاثیری بر عملیات مالی شرکت گذاشته است و آیا برای آن سودآور بوده است یا خیر. در خصوص شرکتهای صادراتمحور اگر قیمت ارز رو به کاهش باشد منجر به شناسایی زیان تسعیر ارز و در صورتی که نرخ ارز رو به رشد باشد منجر به سود تسعیر ارز در این شرکتها میشود.
در شرکتهایی که ماده اولیه خود را وارد میکنند افزایش دلار به دلیل گرانشدن ماده اولیه باعث شناسایی زیان تسعیر ارز میشود.
سود عملیاتی در صورت سود و زیان
سود عملیاتی یکی از آیتمهای مهم در صورت سود و زیان است که با کسر هزینههای اداری، عمومی و فروش و سایر هزینهها و درآمدهای عملیاتی از سود ناخالص شرکت بهدست میآید. بالا بودن سود عملیاتی نشانگر میزان سودسازی آن شرکت از فعالیتهای اصلی است. نحوه محاسبه سود عملیاتی از طریق فرمول زیر نشان داده شده است. در واقع سود عملیاتی از کسر هزینههای عملیاتی، شامل هزینههای اداری، عمومی و فروش و هزینههای استهلاک، از سود ناخالص به دست میآید. به عبارت دیگر سود عملیاتی حاصل کسر درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم عملیاتی از کل درآمدها است.
(هزینههای اداری، عمومی و فروش + سایر درآمدها و هزینههای عملیاتی) – سود ناخالص = سود عملیاتی
هزینههای مالی
به هزینههایی که یک شرکت برای فرآیند تامین مالی انجام میدهد، هزینههای مالی گفته میشود. هزینههای مالی به انواع مختلفی مانند حسابداری و حسابرسی، سود اقساط بانکی، جرائم مالیاتی و مشاورههای مالی تقسیم میشود. به طور مثال اگر یک شرکت برای تامین مالی خود وام دریافت کند، لازم است تا علاوه بر اصل پول مقداری بهره نیز بابت وام دریافتی پرداخت کند. میزان بهره پرداختی شرکت در قسمت هزینههای مالی صورت سود و زیان قرار میگیرد. میزان بهره پرداختی توسط شرکتها متناسب با مبلغ و نرخ تسهیلات دریافتی است.
به طور کلی اجزای اصلی هزینههای شامل هزینه بهره وامها شامل بهره وامهای بانکی و بهره پرداختی به اشخاص، کارمزدهای بانکی، بهره اوراق قرضه هستند. همچنین در برخی موارد، هزینههایی مانند حقالزحمه حسابرسی، مشاوره مالی و جرائم مالیاتی نیز ممکن است در این بخش گنجانده شوند. هزینههای مالی، جزو هزینههای غیرعملیاتی هستند و ارتباطی با فعالیتهای اصلی شرکت ندارند. در محاسبه سود خالص، این هزینهها از سود عملیاتی کسر میشوند.
سایر درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی
هرگونه درآمدی که از فعالیتهایی غیر از فعالیت اصلی شرکت به دست میآید، درآمد غیرعملیاتی نام دارد. برای مثال اگر شرکتی که فعالیت اصلی آن سرمایهگذاری نیست، ملکی را خریداری و از فروش آن سود کسب کند، جزو درآمدهای غیرعملیاتی شرکت محسوب میشود.
بخش مهمی از درآمدهای غیرعملیاتی، درآمدهای حاصل از سرمایهگذاری است. شرکتهای تولیدی عموما برای کنترل ضرر ناشی از نوسانات قیمت، در شرکتهای پاییندستی یا بالادستی خود سرمایهگذاری میکنند. همچنین درآمدهای تسعیر ارز حاصل از عملیاتی مانند صادرات و واردات محصولات برای شرکتهایی که فعالیت اصلی آنها صادرات نیست نیز در این قسمت از صورت سود و زیان شناسایی میشود.
هزینههای غیرعملیاتی نیز به مجموعه هزینههایی گفته میشود که به فعالیت عمده و اصلی یک شرکت یا سازمان مربوط نیست. هزینههای جریمه آلایندگی یک کارخانه نمونهای از هزینههای غیرعملیاتی به حساب میآید. این هزینهها میتوانند شامل هزینههای تحقیق و توسعه، هزینههای ناشی از کاهش ارزش داراییها، زیان ناشی از فروش سرمایهگذاریها باشند.
سود قبل مالیات
سود قبل از مالیات که با عنوان EBT نیز شناخته میشود، به میزان سود شرکت پیش از کسر مالیات بر درآمد اشاره دارد. این رقم در صورت سود و زیان، پس از سود عملیاتی، هزینههای مالی و سایر درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی و پیش از سود خالص گزارش میشود. با کسر هزینههای مالی و سایر هزینههای غیرعملیاتی شرکت از سود عملیاتی آن، سود قبل از مالیات به دست میآید. فرمول سود قبل از مالیات به صورت زیر است:
سایر هزینههای غیرعملیاتی – هزینههای مالی – سایر درآمدهای غیرعملیاتی + سود عملیاتی = سود قبل از مالیات
این مرحله، پیشزمینهای برای محاسبه سود خالص است. در واقع اگر از سود قبل از مالیات، مالیات بر درآمد کسر شود، سود نهایی شرکت به دست میآید. این شاخص نشان میدهد که شرکت، پس از محاسبه تمامی هزینههای عملیاتی، غیرعملیاتی و مالی، تا چه میزان سودآور باقی مانده است. همچنین از آنجا که در این مرحله هنوز مالیات محاسبه نشده، تحلیلگران میتوانند اثر عملکرد شرکت را بدون دخالت عوامل بیرونی مانند قوانین مالیاتی ارزیابی کنند.
هزینه مالیات بر درآمد
مالیات بر درآمد یکی دیگر از اقلام صورت سود و زیان است که توسط نهادهای مالی کشور با توجه به فعالیت و نوع کسب و کار تعیین میشود. شرکتها موظفاند سالانه بخشی از سود خالص خود را به عنوان مالیات، به اداره مالیات پرداخت کنند. نرخ مالیات شرکتها بسته به نوع شرکت و فعالیت آن عموما بین 15 تا 25 درصد از سود قبل از مالیات تعیین میشود. علاوه بر آن در صورتیکه شرکتی زیانده باشد و زیان پیش از کسر مالیات محقق شود، به آن شرکت مالیات تعلق نمیگیرد.
نکتهای که در اینجا مطرح است این است که مالیات به درآمدهایی تعلق میگیرد که قبل از آن مالیاتی به آنها تعلق نگرفته باشد. به طور مثال در خصوص درآمدهای سرمایهگذاری به دلیل اینکه از پیش مشمول مالیات شدهاند، مالیاتی به آنها تعلق نخواهد گرفت. هزینه مالیات بر درآمد، ممکن است از سه بخش تشکیل شده باشد که در ادامه به آن اشاره شده است:
مالیات دوره جاری: مالیاتی که برای سود سال جاری محاسبه میشود.
مالیات دورههای گذشته: منظور اصلاحات یا تسویه مالیاتهای قبلی است.
مالیات معوق: مالیاتی که به دلیل تفاوتهای زمانی بین حسابداری مالی و مالیاتی، در آینده پرداخت خواهد شد یا قابل استرداد است.
سود خالص در صورت سود و زیان
در نهایت با کسر مالیات از محاسبات انجامشده، سود خالص یا درآمد خالص شرکت محاسبه میشود. سود خالص به میزان سود باقیمانده از یک شرکت گفته میشود که به تمام سهامداران آن شرکت تعلق دارد. سهامداران میتوانند تصمیم بگیرند که سود خود را دریافت کرده یا مجدد آن را در شرکت سرمایهگذاری کنند. سود خالص مهمترین آیتم برای بررسی وضعیت سودآوری و ارزشگذاری یک شرکت است.
این عدد، میزان سودی است که در نهایت برای شرکت باقی میماند. سود خالص نشان میدهد که فعالیت شرکت در مجموع سودآور یا زیانده بوده است. سود خالص مبنایی برای تصمیمگیریهای کلان مانند افزایش ظرفیت تولید، توسعه جغرافیایی، حذف خطوط غیراقتصادی و ارتقای کیفیت محصولات است.
سود (زیان) پایه هر سهم
با تقسیم سود خالص به دست آمده یک شرکت بر تعداد سهام آن، سود خالص به ازای هر سهم (EPS) آن شرکت حاصل میشود. تعداد سهام شرکت نیز برابر با سرمایه آن تقسیم بر ارزش اسمی هر سهم (این قیمت در قانون تجارت 1٬000 ریال) است.
در تحلیل بنیادی میتوان با استفاده از EPS و محاسبه نسبت P/E شرکتهای تولیدی را ارزشگذاری کرد. میتوانید برای آشنایی بیشتر و دسترسی به اطلاعات جامع حول این روش ارزشگذاری، مطالعه مقاله پی به ای پیشنهاد میشود.
ویدئو آموزشی← جلسه پنجم آکادمی انیگما
جمعبندی
صورت سود و زیان، یکی از صورتهای مالی اساسی است که درآمدها و هزینههای شرکت را در یک دوره مالی مشخص خلاصه میکند. هدف اصلی از تهیه این گزارش، ارزیابی سودآوری و عملکرد مالی کسبوکار است. این صورت مالی، ابزاری کلیدی در اختیار مدیران، سهامداران و سرمایهگذاران قرار میدهد تا با تحلیل دقیق وضعیت مالی شرکت، تصمیمات استراتژیک مناسبتری اتخاذ کنند. تهیه صورت سود و زیان به دو روش اصلی تکمرحلهای (Single-step) و چندمرحلهای (Multi-step) انجام میشود. در هر دو روش، هدف نهایی، محاسبه سود یا زیان پیش از کسر مالیات و نمایش شفاف عملکرد مالی شرکت است.
عالی بود. مختصر و مفید.
🙏🏼🌹