فیبوناچی پروجکشن چیست؟ + نحوه رسم و کاربرد آن

در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی برای پیشبینی روندهای قیمتی آینده بازار وجود دارند که یکی از شناختهشدهترین و پرکاربردترین آنها ابزار فیبوناچی است. این ابزار بر اساس دنبالهای از اعداد به نام دنباله فیبوناچی ساخته شده که در طبیعت و علم ریاضیات بهطور گستردهای دیده میشود. نسبتهای معروفی از جمله ۰/۳۸۲، ۰/۶۱۸ و ۱/۶۱۸ که از این دنباله به دست میآیند، نقش مهمی در تحلیل قیمتها و شناسایی سطوح حمایت و مقاومت ایفا میکنند. فیبوناچی ابزارهای مختلفی دارد که هر کدام کاربرد خاص خود را دارند. از جمله این ابزارها میتوان به فیبوناچی اصلاحی، پروجکشن، اکستنشن و زمانی اشاره کرد. هر کدام از این ابزارها به طور متفاوتی در شناسایی سطوح کلیدی قیمت و پیشبینی حرکتهای آینده بازار به معاملهگران کمک میکنند. حال در این مقاله به آموزش فیبوناچی پروجکشن و نحوه استفاده از آن پرداخته شده است.
برای آشنایی بیشتر با ابزار فیبوناچی و انواع آن مطالعهی مقالهی «آشنایی با ابزارهای فیبوناچی» مفید خواهد بود.
تعریف فیبوناچی پروجکشن (Fibonacci projection)
فیبوناچی پروجکشن یا پروژكشن یکی از انواع فیبوناچی است که به طور خاص برای پیشبینی نقاطی استفاده میشود که احتمال دارد قیمت تا آنجا پیشروی کند. به زبان ساده وقتی یک موج قیمتی تمام میشود این ابزار کمک میکند تا معاملهگر پیشبینی کند که ممکن است قیمت تا کجا ادامه پیدا کند. برای مثال موج قیمتی زمانی به پایان میرسد که قیمت از 100 تومان به 150 تومان افزایش مییابد. پس از این نقطه حرکت صعودی تمام شده و احتمالا قیمت متوقف یا اصلاح میشود. در این شرایط فیبوناچی پروجکشن به معاملهگران کمک میکند تا پیشبینی کنند که اگر قیمت ادامه پیدا کند ممکن است به سطوح بالاتر از 150 تومان برسد.
بهطور کلی با استفاده از فیبوناچی پروجکشن میتوان انتهای حرکت روند اصلی را شناسایی و نقطه مناسب برای ورود به معامله را پیدا کرد. چرا که سطوح فیبوناچی پروجکشن، مناطق پنهان حمایت و مقاومت را در چارت نشان میدهند. از این خطوط فیبوناچی میتوان به روشهای مختلفی استفاده کرد اما بهترین روش برای استفاده از آنها تعیین نقطه ورود و حد سود است. سطوح حمایت و مقاومتی با استفاده از فیبوناچی پروجکشن یا فیبوناچی سه نقطه به دست میآیند به همین دلیل است که با نام فیبوناچی سه نقطهای هم شناخته میشود.
نحوه رسم فیبوناچی پروجکشن
برای رسم فیبوناچی پروجکشن (projection) باید مراحل زیر را طی کرد:
- شناسایی موج اول (AB): ابتدا باید موج اول یعنی حرکت AB را شناسایی کرد. این موج در جهت روند اصلی بازار حرکت میکند.
- شناسایی موج دوم (BC): سپس معاملهگران باید موج دوم یعنی BC را پیدا کنند. این موج اصلاحی است و برخلاف جهت اصلی بازار حرکت میکند. این حرکت معمولا به عنوان پولبک شناخته میشود.
- نقطه پایان اصلاح (C): نقطه C در واقع نقطهای است که پایان اصلاح قیمت را نشان میدهد و فیبوناچی پروجکشن از آنجا ترسیم میشود.
در ادامه این نقاط به خوبی در تصویر زیر قابل مشاهده هستند.

پس از تعیین سه نقطه A، B و C ابزار فیبوناچی پروجکشن سطوحی را فراتر از نقطه B رسم میکند. این سطوح بر اساس فاصله بین A و B محاسبه شده و در نسبتهای فیبوناچی ضرب میشوند. نسبتهای مهمی که معمولا برای این ابزار در نظر گرفته میشوند، شامل 100 درصد، 127 درصد و 161.8 درصد هستند. این سطوح از نقطه C محاسبه و به سمت جلو امتداد داده میشوند. به این معنی که فاصله بین نقطه A و B اندازهگیری شده و در این نسبتها ضرب میشوند. سپس این مقادیر از نقطه C به جلو اضافه میشوند. به این ترتیب، مطابق با تصویر زیر خطوط افقی روی نمودار ترسیم شده و مناطقی را مشخص میکنند که قیمت ممکن است از نقطه C به آنها برسد. به زبان ساده، این سطوح پیشبینی میکنند که اگر قیمت پس از نقطه C حرکت خود را ادامه دهد، تا چه محدودههایی ممکن است پیش برود.

معاملهگران از سطوح پروژكشن برای تعیین اهداف قیمتی و نقاط خروج از معامله استفاده میکنند. در یک روند صعودی، سطوح مشخص شده در فیبوناچی میتوانند نقاط احتمالی مقاومت باشند. در حالی که در روند نزولی نقش حمایت را ایفا میکنند.
استراتژی معاملاتی با کمک Fibonacci projection
ابزار فیبوناچی پروجکشن در تحلیل تکنیکال بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی برای تعیین اهداف قیمتی و بررسی ادامه روند بازار بهکار میرود. این ابزار با استفاده از نقاط خاص در نمودار، میتواند پیشبینیهایی در مورد حرکتهای قیمتی آینده ارائه دهد. در روند صعودی، انتخاب نقاط شروع و پایان بسیار مهم خواهد بود. نخست نقطه A که معمولا پایینترین قیمت در روند صعودی و نقطه B که بالاترین قیمت است میبایست انتخاب شوند. پس از آنها نقطه C که نمایانگر یک اصلاح کوتاهمدت از روند صعودی است، تعیین میشود.
پس از شناسایی نقطه C از فیبوناچی پروجکشن برای تخمین اهداف قیمتی آینده استفاده میشود. این اهداف معمولا در سطوح 61.8 درصد، 100درصد و 127.2درصد قرار دارند و بهعنوان مقاومتهای احتمالی در ادامه روند صعودی شناخته میشوند. این سطوح مطابق با تصویر زیر میتوانند بهعنوان اهداف قیمتی در نظر گرفته شوند. برای مثال سطح 61.8 درصد ممکن است هدف اول باشد و 100 درصد و 127.2 درصد سطوح بعدی باشند. لازم به ذکر است که همیشه باید حد ضرر (Stop Loss) را نیز در نظر گرفت. معمولا این حد ضرر کمی پایینتر از نقطه اصلاحی قرار میگیرد تا در صورت عدم موفقیت پیشبینیها، ضررها محدود شوند.

همچنین در روند نزولی نیز روند مشابهی دنبال میشود. ابتدا نقاط حداکثر و حداقل قیمت (پایه و سقف) مشخص میشوند و سپس نقطه C که نمایانگر اصلاح نزولی است، شناسایی میشود. با استفاده از این نقاط فیبوناچی پروجکشن projection میتواند بهعنوان ابزاری برای پیشبینی سطوح هدف قیمتی بعدی مورد استفاده قرار گیرد. هدفهای قیمتی در این روند نیز در سطوح 61.8 درصد، 100 درصد و 127.2 درصد فیبوناچی خواهد بود.
در هنگام استفاده از فیبوناچی پروجکشن، میتوان با ترکیب این ابزار با دیگر تکنیکها و اندیکاتورهای فنی مانند میانگین متحرک یا RSI (شاخص قدرت نسبی) دقت پیشبینیها را افزایش داد. این کار میتواند موجب اطمینان بیشتر در تصمیمات معاملاتی شود و احتمال خطا را کاهش دهد.
تفاوت فیبوناچی پروجکشن و اکستنشن
فیبوناچی پروجکشن و اکستنشن ابزارهای مهمی در تحلیل تکنیکال هستند که تفاوتهای کلیدی دارند. همانطور که پیشتر توضیح داده شد، فیبوناچی پروجکشن به پیشبینی سطوح قیمتی در آینده و تعیین اهداف قیمتی کمک میکند. همچنین این ابزار در معاملات خرید یا فروش برای شناسایی نقاط ورود و خروج از معامله مفید است. اما فیبوناچی اکستنشن بیشتر برای پیشبینی ادامهی یک حرکت پس از اصلاح به کار میرود. معاملهگران از آن برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و همچنین نقاط احتمالی بازگشت قیمت در آینده بهره میبرند. سطوح مختلف اکستنشن مانند 61.8 درصد، 100 درصد، 127.2 درصد، 161.8 درصد و 261.8 درصد به عنوان اهداف قیمتی محاسبه میشوند.
در واقع، فیبوناچی اکستنشن بر این ایده استوار است که قیمت پس از یک اصلاح، روند قبلی خود را ادامه میدهد و به سطوح بالاتر (یا پایینتر) میرسد. به همین منظور، از این ابزار برای پیشبینی ادامهی حرکت یک روند استفاده میشود. در مقابل، فیبوناچی پروجکشن به این مسئله میپردازد که حرکات قیمت معمولا در الگوهای مشخصی تکرار میشوند. به همین دلیل، پروجکشن بیشتر برای مقایسهی حرکات قیمتی و یافتن شباهتهای بین آنها کاربرد دارد.
از دیگر تفاوتهای این دو ابزار میتوان به نحوهی رسم آنها اشاره کرد. در فیبوناچی پروجکشن از سه نقطه برای رسم استفاده میشود، در حالی که در فیبوناچی اکستنشن، حرکت قیمتی به کمک دو نقطهی آغاز و پایان مشخص میشود.

در پایان فیبوناچی پروجکشن (projection) ابزاری کاربردی برای پیشبینی سطوح هدف در ادامه روند است. با استفاده از این ابزار میتوان سطوح حمایتی و مقاومتی جدید را شناسایی کرده و استراتژیهای معاملاتی موثری طراحی کرد. لازم به ذکر است ترکیب این ابزار با سایر اندیکاتورها میتواند دقت تحلیلها را افزایش دهد. برای آشنایی با سایر اندیکاتورها و کاربرد هر یک مطالعه مقاله اندیکاتور چیست؟ پیشنهاد میشود.