ورود 2700 میلیارد تومان؛ نقدینگی در بورس یا تله اصلاح قیمت؟

ورود حجم قابل توجهی از نقدینگی حقیقی، فراتر از ۲۷۰۰ میلیارد تومان، به بازار سهام ایران در مقطع اخیر، کانون تحلیل کارشناسان مالی قرار گرفته است. این رویداد، که پس از یک دوره طولانی رکود و خروج وجوه صورت پذیرفته، نشانگر تغییر جهت انتظارات در میان سرمایهگذاران خرد است. پرسش محوری آن است که آیا این هجوم تقاضا، برآمده از بهبود بنیادین شرکتها و تغییر سیاستهای کلان پولی است یا صرفا واکنشی هیجانی به کاهش ریسکهای سیاسی کوتاهمدت خواهد بود؟ ارزیابی پایداری این جریان در تاریخ مهرماه 1404، نیازمند تحلیل دقیق عوامل اقتصادی موثر بر ریسک و بازدهی است.
ریشههای ورود نقدینگی
ورود نقدینگی به بازار سهام در این مقطع، ناشی از ترکیبی از عوامل اقتصادی کلان و رفتار روانشناختی سرمایهگذاران است:
الف) فشار تورم و کاهش جذابیت بانک
بازدهی بازار پول در برابر انتظارات تورمی تضعیف شده و این امر به کاهش جذابیت داراییهای بدون ریسک منجر شده است.
- خروج از صندوقهای درآمد ثابت: با وجود نرخ بهره بالا، بازدهی صندوقهای درآمد ثابت نتوانسته از نرخ تورم پیشی بگیرد. این عدم توازن باعث شده تا سرمایهگذار، پول خود را از سود تضمینشده کمبازده خارج کرده و به دنبال داراییهایی که در برابر تورم مقاومند، باشد.
- ریسک نرخ بهره: افزایش نرخ بهره، بزرگترین ضربه را به سودآوری شرکتها (بهویژه شرکتهای با بدهی بالا) میزند. اکنون بازار به کاهش نرخ بهره امیدوار است، اما تا زمانی که این کاهش قطعی نشود، ریسک «رقابت کاذب» میان بانک و بورس پابرجا است. این وضعیت، پایداری رشد کنونی بورس را در کوتاهمدت تحتالشعاع قرار میدهد. در صورت تداوم نرخ بهره بالا، پول ورودی به بورس ممکن است دوباره به سرعت از بازار خارج شده و به سمت داراییهای درآمد ثابت سرازیر شود.
ب) عملکرد بنیادی مثبت
علاوه بر فشار بیرونی نقدینگی، بازار سهام پتانسیلهایی برای رشد ذاتی دارد که توجه سرمایهگذاران بلندمدت را جلب کرده است.
- ارزندگی سهام: پس از ریزشهای اخیر، بسیاری از سهامهای دلاری در صنایع پتروشیمی، فلزات اساسی و معدنی به سطوحی رسیدهاند که بازار در آن، نسبت به اخبار منفی واکنش شدیدی نشان نمیداد و حتی با وجود انتشار اخبار منفی، تمایل به رشد داشت. این وضعیت نشان میدهد که قیمتها به محدودهای رسیدهاند که از منظر بنیادی، ارزندگی قابلتوجهی دارند.
- بهبود گزارشهای مالی: برخی صنایع، گزارشهای مالی مثبتی منتشر کردهاند که نشان از افزایش حاشیه سود (بهویژه در شرکتهای صادراتی با درآمد ارزی) دارد.
تحلیل جریان وجوه
مسیر حرکت نقدینگی، راز رشد پایدار را فاش میکند. اگر رشد، بنیادی باشد، پول باید به سمت شرکتهای بزرگ و سودآور برود. اما تحلیل تابلوخوانی تصویر متفاوتی را نشان میدهد:
- شاخص هموزن پیشرو است: در روند اخیر بازار، سهامهای کوچک و متوسط نسبت به سهامهای بزرگ عملکرد بهتری داشتهاند و همین امر موجب شده شاخص هموزن قویتر از شاخص کل حرکت کند. این وضعیت بیانگر افزایش تقاضا در نمادهای کوچک و متوسط است و نشان میدهد این گروهها در دوره کنونی رشد بیشتری تجربه کردهاند.
- انتخابهای هوشمندانه: با این حال، بخش قابل توجهی از این نقدینگی وارد سهامهای دلاری و صادراتی (کامودیتیمحور) شده است. این گروهها در برابر تورم و نوسانات احتمالی نرخ ارز (به دلیل درآمد ارزی بالا) مقاومت بیشتری دارند و برای سرمایهگذاری میانمدت منطقی به نظر میرسند.
- دادههای سرانه خرید: سرانه خرید حقیقیها به طور محسوسی از سرانه فروش پیشی گرفته است، بهگونهای که علاوه بر شکلگیری تقاضای جدید، ورود پول تازه و افزایش تعداد کدهای خریدار نیز در بازار مشاهده میشود.
چگونه میتوان سود کرد؟
بورس اکنون در فاز «نوسانگیری تورمی» قرار دارد و هنوز نمیتوان آن را وارد یک دوره رشد بنیادی دانست. با این حال، در صورت کاهش نرخ بهره، افزایش نرخ دلار موثر بر شرکتها یا کاهش ریسکهای سیاسی و منطقهای، امکان ورود بازار به فاز رشد منطقی، میانمدت و پایدار وجود دارد؛ موضوعی که باید در ادامه مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
| هدف سرمایهگذار | استراتژی پیشنهادی | اقدام عملی برای کنترل ریسک |
| بلندمدت و حفظ ارزش | تمرکز بر سهمهای بنیادی: صنایع پتروشیمی، فلزات اساسی و معدنی که با P/E مناسب معامله میشوند. | توجه به صورتهای مالی: سود هر سهم (EPS) و گزارشهای ماهانه شرکتها را بررسی کنید. |
| کوتاهمدت و نوسانگیری | بخشی از سرمایه وارد بازار یا صندوق های اهرمی شود. | حد ضرر دقیق: خروج به موقع از بازار، تنها راه نجات از دام اصلاح قیمتی است. |
مقایسه بورس با طلا
اگر هدف شما صرفا پوشش تورم و یک سرمایهگذاری امنتر است، بازار طلا و سکه در مقایسه با ریسک بالای نوسانات کنونی بورس، همچنان پناهگاه مطمئنتری محسوب میشود. در بورس، تنها با دانش و تحلیل ترکیبی (بنیادی و تکنیکال) شانس پیروزی خواهید داشت.
جمعبندی
بورس فرصتهای خود را به افراد صبور و تحلیلگر ارائه میدهد. تا زمانی که گرههای اصلی اقتصاد، بهویژه ریسکهای سیستماتیک ناشی از نرخ بهره بالا و قیمتگذاری دستوری، حل نشدهاند، توصیه میشود با برنامهریزی دقیق عمل شود و از خرید پلهای استفاده شود، بهگونهای که معیار تصمیمگیری ارزش ذاتی شرکت باشد. همچنین تعیین حد ضرر منطقی برای مدیریت ریسک ضروری است. تنها با این احتیاط و برنامهریزی میتوان از شرایط پرریسک بازار، بازدهی مطلوب کسب کرد.



