اقتصاد سبز چیست؟ راههای تحقق آن و جایگاه ایران

اقتصاد سبز به نوعی نظام اقتصادی اشاره دارد که توسعه و رشد اقتصادی را همزمان با حفظ محیط زیست و منابع طبیعی ممکن میسازد. این نظام، پایداری زیست محیطی و مسئولیت اجتماعی را در اولویت قرار میدهد و هدف اصلی آن بهبود کیفیت زندگی انسانها با حفظ تعادل محیطی و کاهش آسیبهای اکولوژیکی است. اقتصاد سبز بر انتقال از الگوهای مصرف ناپایدار به مدلهایی پایدارتر تمرکز دارد؛ در این مسیر از منابع تجدیدپذیر استفاده میشود و تولید آلودگی و پسماند به حداقل میرسد.
تاریخچه مفهوم اقتصاد سبز
اقتصاددانان محیط زیستی واژه اقتصاد سبز را برای نخستین بار ابداع کردند. این واژه در گزارشی با نام طرح اقتصاد سبز در سال ۱۳۶۸ (۱۹۸۹) به دولت انگلستان ارائه شد. هدف اصلی طرح، ارزیابی سیاستها و کمک به رشد اقتصادی بود. مفهوم اقتصاد سبز برای مدتی کمرنگ باقی ماند و مجددا در سال ۲۰۰۸ میلادی اهمیت خود را باز یافت. این بازگشت در پی یافتن پاسخی برای بحرانهای مالی و زیست محیطی جهانی صورت گرفت.
توسعه رفاه جهانی در دو دهه گذشته پیشرفتهای مهمی را تجربه کرد، اما این پیشرفتها بدون هزینه بر منابع طبیعی همراه نبود. بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰، سالانه سیزده میلیون هکتار از جنگلها از بین رفت. افزایش تنش آبی در بسیاری از مناطق جهان پدیدار شد و همچنین بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰، پانصد و پنجاه میلیارد تن دیاکسیدکربن در جو منتشر شد. بزرگی بحران زیست محیطی و محدودیت منابع، نیاز به بازنگری در راهبردهای رشد را ایجاب کرد.
برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) پروژه اقتصاد سبز خود را در میانه بحران مالی سال ۲۰۰۸ راهاندازی کرد. هدف این پروژه، احیای اقتصادها و پاسخگویی همزمان به چالشهای محیط زیستی بود. در همان سال، کره جنوبی چشمانداز توسعه و رشد سبز کمکربن را به عنوان یک اولویت اساسی معرفی کرد و به اولین کشور جهان تبدیل شد که این چشمانداز را به رسمیت شناخت. کنفرانس ریو پلاس ۲۰ که در سال ۲۰۱۲ برگزار شد، مفهوم اقتصاد سبز را به عنوان موضوع اصلی خود اعلام کرد و ضرورت توجه به مدلهای جدید توسعه را برجسته ساخت.
اصول و مولفههای کلیدی اقتصاد سبز
تعریف سازمان ملل از اقتصاد سبز یک الگوی جامع و متوازن را معرفی میکند که به افزایش رفاه انسانی و برابری اجتماعی منجر میشود. این الگو پیوندی ناگسستنی با توسعه پایدار دارد و میکوشد رشد اقتصادی را با حفظ منابع طبیعی هماهنگ سازد. در نتیجه، هدف اصلی آن ارتقای کیفیت زندگی انسانها از راه حفظ تعادل محیطی است.
در بنیان اقتصاد سبز، چند محور اساسی دیده میشود. نخست، کاهش انتشار کربن و آلایندهها و استفاده کارآمد از منابع طبیعی است. دوم، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی، بادی و برقآبی که جایگزین منابع فسیلی میشوند. سوم، حفاظت از تنوع زیستی و جلوگیری از تخریب اکوسیستمها که به پایداری بلندمدت منجر میشود.
در بعد اجرایی، این الگو بر مدیریت پسماند، حملونقل پایدار و مدیریت بهینه آب استوار است. همچنین، بر سرمایهگذاری در فناوریهای سبز تاکید دارد تا منابع مالی به سمت پروژههایی هدایت شوند که کاهش آلودگی و مصرف انرژی را بهدنبال دارند. اقتصاد سبز با تکیه بر مدلهای کسبوکار دایرهای، بازیافت و استفاده مجدد از مواد را ترویج میکند و پیشرفت را تنها بر پایه تولید ناخالص داخلی نمیسنجد. عدالت میان نسلها، برابری اجتماعی و ایجاد مشاغل پایدار، از مهمترین نتایج اجرای این رویکرد به شمار میروند.
سرمایهگذاری پایدار و فناوریهای نوین در تحقق اقتصاد سبز
تحقق اقتصاد سبز به دگرگونی در ساختارهای زیربنایی نیاز دارد. زیرساختهای حملونقل، تولید و انرژی باید بازطراحی شوند تا مسیر توسعه با کاهش آلودگی و مصرف منابع همراه شود. اجرای این الگو بدون سرمایهگذاریهای گسترده ممکن نیست و این سرمایهها باید به سمت پروژههای پاک و کمکربن هدایت شوند. اقتصاد سبز بر پایه سرمایهگذاری پایدار شکل میگیرد؛ سرمایهای که تنها بازده مالی را هدف نمیگیرد و ابعاد اجتماعی و زیستمحیطی را نیز در نظر دارد. از جمله محورهای مهم آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- هدایت سرمایهها به سوی فناوریهای سبز و انرژیهای تجدیدپذیر
- توجه به شاخصهای زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) شامل مصرف انرژی، حقوق کارکنان و شفافیت مدیریتی
- انتشار اوراق قرضه سبز برای تامین مالی پروژههای محیطزیستی
- حمایت دولت از طریق مشوقهای مالی و سیاستگذاری هدفمند
در کنار سرمایهگذاری، تحقیق و توسعه نقشی اساسی در تحقق اهداف اقتصاد سبز دارد. ترکیب علم، فناوری و محیط زیست، نوآوری را تقویت میکند و به تولید فناوریهای کمآلاینده منجر میشود. تمرکز بر انرژیهای خورشیدی و بادی، افزایش بهرهوری منابع، تولید مواد بازیافتپذیر و کاهش مصرف انرژی در صنایع از اولویتهای اصلی در این مسیر است.
بازار فناوریهای محیط زیستی نیز بستری برای تجاریسازی این نوآوریها فراهم میکند. فناوری تصفیه آب در صنعت و کشاورزی، پلتفرمهای دیجیتال و فناوریهای نوین بهینهسازی تولید از نمونههای کاربردی آن به شمار میروند.
انرژی پاک و نقش آن در تحقق اهداف اقتصاد سبز
تولید انرژی پاک یکی از ارکان اصلی اقتصاد سبز است. گذار از منابع فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر نه تنها انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی هوا را کاهش میدهد، بلکه وابستگی اقتصادی به سوختهای فسیلی را نیز کاهش میدهد. منابع تجدیدپذیر شامل انرژی خورشیدی، بادی و برقآبی هستند و ارتقای راندمان انرژی و بهرهوری منابع، از اهداف مهم در این مسیر به شمار میرود. انرژی پاک نقش محوری در تحقق اهداف اقتصاد سبز دارد و در چارچوب مدلهای مختلف اقتصادی به کار گرفته میشود. مدلهای مکمل اقتصاد سبز که انرژی پاک را در مسیر تحقق اهداف خود به کار میگیرند، شامل موارد زیر هستند:
- اقتصاد کمکربن: تمرکز بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش بهرهوری انرژی با استفاده از منابع تجدیدپذیر
- اقتصاد دایرهای: کاهش ضایعات، بازیافت و استفاده مجدد از مواد و طراحی محصولات بادوام
- اقتصاد زیستی: تولید کالا و خدمات مبتنی بر منابع زیستی تجدیدپذیر
- اقتصاد آبی و بومگردی: توسعه صنایع جدید و فرصتهای شغلی پایدار، ترویج گردشگری پایدار و مدیریت منابع آبی
انرژی پاک و اقتصاد سبز علاوه بر مزایای محیط زیستی، منابع اجتماعی گستردهای نیز ایجاد میکنند. این رویکرد به ارتقای رفاه انسانی و برابری اجتماعی کمک میکند و خطرهای زیستمحیطی و کمبود منابع اکولوژیکی را به حداقل میرساند. از طریق ایجاد فرصتهای شغلی جدید در بخشهایی مانند انرژی تجدیدپذیر و بازیافت، اقتصاد سبز به کاهش فقر و نابرابری نیز کمک میکند.
سنجش عملکرد و عوامل موثر بر بهرهوری سبز
بهرهوری سبز به عنوان مهمترین هدف برای افزایش بهرهوری همراه با حفاظت از محیط زیست شناخته میشود و پایه و اساس توسعه پایدار را شکل میدهد. شاخصهای مرسوم مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) برای سنجش توسعه در اقتصاد سبز کافی نیستند، زیرا این مدل سنجش پیشرفت را فراتر از اندازهگیری تولید ناخالص داخلی در نظر میگیرد.
شاخص عملکرد محیط زیست (EPI) نیز معیار مهم دیگری برای بررسی وضعیت اقتصاد سبز در ایران و جهان است و با بررسی زیرشاخصهایی در سه حوزه محاسبه میشود:
- سرزندگی اکوسیستم
- سلامت محیط زیست
- تغییرات آب و هوایی
ظرفیتهای ایران برای توسعه اقتصاد سبز
ایران ظرفیتهای قابل توجهی برای تحقق اقتصاد سبز دارد. کشور از تابش خورشیدی گسترده، بادهای مناسب و تنوع زیستی غنی برخوردار است. این ویژگیها امکان توسعه گردشگری سبز، کشاورزی پایدار و تولید انرژیهای تجدیدپذیر را فراهم میسازد. مناطق جنوبی ایران پتانسیل بالایی برای انرژی خورشیدی دارند، در حالی که مناطق شمالی و غربی برای توسعه انرژی بادی مناسبتر هستند. اقتصاد سبز ایران باید از این مزیتهای طبیعی برای رشد بهرهمند شود. با این وجود، وضعیت کنونی کشور در مقایسه با استانداردهای جهانی مطلوب نیست.
ایران در شاخص عملکرد محیط زیست (EPI) جایگاه مناسبی در دنیا ندارد. رتبه ایران در سال ۲۰۲۲ در میان ۱۸۰ کشور، ۱۳۳ اعلام شد. رویکرد سنتی اقتصاد همچنان در صنایع کشور غالب است و این مدل رشد اقتصادی را به منابع فسیلی وابسته نگه میدارد. پایین بودن کارایی و بهرهوری در بخش صنایع به چشم میخورد و نابودی منابع طبیعی و کاهش سرمایههای اجتماعی نگرانکننده است. نادیده گرفتن ملاحظات زیست محیطی سبب برگشت خوردن محصولات کشاورزی صادراتی میشود.
چالشهای تحقق اقتصاد سبز در ایران
ایران با چالشهای حیاتی مانند کمبود منابع آب و آلودگی هوا دست و پنجه نرم میکند. مصرف انرژی در بخشهای مختلف کشور از میانگینهای جهانی بالاتر است. برای رفع این مسائل، حرکت به سمت اقتصاد سبز یک ضرورت ملی محسوب میشود. با این حال، اجرای اقتصاد سبز در ایران با موانع متعددی مواجه است.
کمبود سرمایهگذاری کافی در بخشهای مرتبط مانع اصلی محسوب میشود. زیرساختهای لازم برای حمل و نقل پاک و انرژیهای تجدیدپذیر ضعیف است. صنایع کشور به دلیل دیدگاه کوتاهمدت، تمایلی به سرمایهگذاری در فناوریهای جدید ندارند. نبود فرهنگسازی مناسب و ناآگاهی عمومی، ترویج این الگو را با مشکل روبهرو میکند.
بخش خصوصی باید پیشگام در این تحول باشد و دولت با ارائه مشوقهای مالی و قانونی از سرمایهگذاری در حوزههای سبز حمایت کند. توسعه بازار فناوری محیط زیستی میتواند علم و پژوهش را به صنعت متصل کند. فناوریهای ایرانی در حوزه مدیریت ریزگردها و تصفیه آب شور ظرفیت صادرات منطقهای دارند. همچنین، همکاری بینالمللی برای تبادل فناوری ضروری است.
جمعبندی
اقتصاد سبز پاسخ حیاتی به نیازهای جهانی برای توسعه متوازن است و تعادل میان اقتصاد، جامعه و محیط زیست را ممکن میسازد. ادامه رشد اقتصادی بدون حفظ منابع طبیعی امکانپذیر نیست. هدف اصلی کاهش خطرهای زیست محیطی و کمبود منابع اکولوژیکی است و این رویکرد توسعه پایدار و افزایش بهرهوری اقتصادی را در بلندمدت تضمین میکند. در نهایت، شایان ذکر است که ساختار اقتصاد سبز بر شش رکن اصلی کارل بورگات، یعنی مدیریت پسماند، حمل و نقل پایدار، مدیریت زمین، انرژی تجدیدپذیر، مدیریت آب و معماری سبز، استوار است.