معاملات OTC چیست و چرا اهمیت دارد؟ راهنمای کامل بازار فرابورس

معاملات OTC یا فرابورس (Over-the-Counter)، به شیوهای از معامله داراییها و ابزارهای مالی گفته میشود که به صورت مستقیم بین دو طرف معامله و خارج از یک بورس عمومی و متمرکز انجام میشود. در این شیوه، به جای ثبت سفارش در یک سیستم همگانی و شفاف، طرفین معامله بر سر قیمت، حجم و سایر شرایط به صورت خصوصی مذاکره و توافق میکنند. این شیوه معاملاتی، محور اصلی بسیاری از بزرگترین بازارهای مالی جهان از جمله بازار فارکس و بازار اوراق قرضه است. این مقاله به صورت جامع، ضمن توضیح مفاهیم پایه، به اینکه معاملات OTC چیست، سازوکار دقیق آن، و کاربردهای گسترده و حیاتی آن در بازارهای مختلف میپردازد.
سازوکار معاملات OTC در بازارهای مالی مختلف
معامله OTC در اصل یک روش معامله است که در بسترهای متفاوتی اجرا میشود. درک این بسترها برای شناخت کامل موضوع ضروری است.
بازار OTC نهادی
این شکل اصلی و جهانی بازار OTC است. این بازار یک مکان فیزیکی واحد نیست، بلکه شبکهای غیرمتمرکز از «دلال-کارگزاران» (Dealer-Brokers) است. این دلالان، که معمولا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ (معروف به Bulge Bracket) و موسسات مالی تخصصی هستند، برای داراییهای مختلف به عنوان «بازارساز» (Market Maker) عمل میکنند. آنها با استفاده از سرمایه خود، موجودی قابل توجهی از داراییها را نگهداری کرده و همواره آماده اعلام قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) هستند. در واقع، بسیاری از موسسات مالی بزرگ، به ویژه در بازار OTC، به عنوان «دلال-کارگزار» (Broker-Dealer) فعالیت میکنند؛ یعنی هم برای مشتریان خود سفارش اجرا میکنند و هم برای حساب خود معامله میکنند.
برای مثال، فرض شود یک صندوق بازنشستگی در اروپا قصد دارد ۲۰۰ میلیون دلار از اوراق قرضه یک شرکت آمریکایی خاص را خریداری کند. مدیر صندوق از طریق سیستمهای الکترونیکی مانند ترمینال بلومبرگ یا Tradeweb، به سه یا چهار بانک سرمایهگذاری به عنوان دلال، درخواست قیمت (Request for Quote – RFQ) ارسال میکند. هر بانک بر اساس موجودی خود و شرایط بازار، یک قیمت قطعی پیشنهاد میدهد. مدیر صندوق بهترین قیمت را انتخاب کرده و معامله را به صورت تلفنی یا الکترونیکی نهایی میکند. تسویه این معامله معمولا چند روز کاری به طول میانجامد. به طور خلاصه، این فرایند به ترتیب شامل مراحل زیر است:
- آغاز استعلام (Request for Quote – RFQ)
- قیمتدهی رقابتی از سوی دلالان
- اجرای معامله
- تایید و تسویه
میز OTC در صرافیهای بینالمللی
صرافیهای بزرگ ارز دیجیتال مانند کراکن یا بایننس، یک سرویس تخصصی به نام OTC Desk (میز OTC) برای مشتریان بزرگ و نهادی خود ارائه میدهند. این میزها به دو شکل اصلی عمل میکنند:
- میز اصلی (Principal Desk): صرافی از موجودی و سرمایه خود برای معامله با مشتری استفاده میکند و خود طرف دیگر معامله میشود.
- میز نمایندگی (Agency Desk): صرافی به عنوان یک کارگزار عمل کرده و در شبکه خود به دنبال طرف مقابلی برای معامله مشتری میگردد. هدف اصلی این سرویس، اجرای معاملات بزرگ با یک قیمت «توافقی و ثابت» است. برای مثال، اگر یک نهنگ بخواهد ۱۰۰۰ بیتکوین را در بازار عمومی بفروشد، این حجم فروش ممکن است میانگین قیمت دریافتی را به دلیل لغزش (Slippage) از ۷۰,۰۰۰ دلار به ۶۹,۵۰۰ دلار کاهش دهد که معادل ۵۰۰,۰۰۰ دلار زیان است. میز OTC با ارائه یک قیمت ثابت (مثلا ۶۹,۸۰۰ دلار) این ریسک را از بین میبرد.
باید توجه داشت که صرافیهای غیرمتمرکز مانند Uniswap، بر بستر قراردادهای هوشمند عمل کرده و یک شکل جدید از معاملات همتابههمتا را فراهم میکنند که با بازار OTC سنتی که مبتنی بر روابط انسانی و نهادی است، «تفاوت» دارد.
صرافی OTC در ایران
اصطلاح «صرافی OTC» در بازار ارز دیجیتال ایران به یک مدل کسبوکار خاص اشاره دارد که هدف آن سادهسازی فرایند خرید و فروش برای کاربران است.
- مفهوم و کارکرد: این پلتفرمها معمولا یک رابط کاربری ساده ارائه میدهند که در آن کاربر با یک دفتر سفارشات زنده روبرو نیست. در عوض، کاربر مقدار ارز مورد نظر خود را وارد کرده و پلتفرم یک قیمت قطعی برای خرید یا فروش به او پیشنهاد میدهد.
- نقش پلتفرم: در این مدل، «صرافی OTC» در واقع نقش یک دلال خردهفروش (Retail Dealer) را ایفا میکند. این پلتفرم از موجودی رمزارزی خود یا با اتصال به تامینکنندگان نقدینگی بزرگتر، سفارش کاربر را با قیمت مشخص اجرا میکند.
- مزایا و معایب برای کاربران: مزیتهای اصلی این روش، قطعیت قیمت، سادگی و سرعت است. اما عیب آن این است که اختلاف قیمت خرید و فروش (Spread) در این پلتفرمها معمولا بیشتر از اسپرد در بازارهای مبتنی بر دفتر سفارشات است. این اسپرد بالاتر، هزینه پنهان راحتی و سادگی برای کاربر نهایی است.
- ارتباط با مفهوم جهانی OTC: معاملات در این نوع صرافیها، OTC محسوب میشود زیرا به طور مستقیم و دوجانبه بین کاربر و خود پلتفرم انجام میشوند و در یک دفتر سفارشات عمومی ثبت نمیشوند.
مزایا و فواید معاملات OTC
معاملات OTC به دلیل ماهیت خصوصی و مبتنی بر مذاکره خود، مزایای منحصربهفردی را ارائه میدهند که در بازارهای بورسی متمرکز و استاندارد یافت نمیشود. این ویژگیها به نهادهای مالی بزرگ، شرکتها و سرمایهگذاران خاص اجازه میدهد تا اهداف مالی پیچیده خود را با کارایی و کنترلی بیشتر دنبال کنند.
انعطافپذیری بالا در قراردادها
این مهمترین مزیت معاملات OTC است. در حالی که معاملات بورسی رایج به ابزارهای مالی کاملا استاندارد محدود هستند، در بازار OTC طرفین میتوانند تمامی جنبههای یک قرارداد را مطابق با نیازهای دقیق خود سفارشیسازی کنند.
برای مثال، فرض شود یک شرکت هواپیمایی برای مدیریت هزینههای خود، نیاز دارد ریسک افزایش قیمت سوخت را برای ۱۵ ماه آینده پوشش دهد. در بورسهای عمومی، قراردادهای آتی سوخت معمولا با سررسیدهای استاندارد سهماهه یا ششماهه عرضه میشوند که ممکن است با برنامه عملیاتی آن شرکت هماهنگ نباشد. اما از طریق یک معامله OTC، این شرکت هواپیمایی میتواند یک قرارداد سلف (Forward) سفارشی با یک بانک یا یک تامینکننده بزرگ سوخت منعقد کند تا مقدار مشخصی سوخت را با قیمتی ثابت که امروز بر سر آن توافق شده، در تاریخهای دقیقی طی ۱۵ ماه آینده تحویل بگیرد. این سطح از سفارشیسازی در بورسهای عمومی غیرممکن است.
حفظ حریم خصوصی و جلوگیری از اثرگذاری بر بازار
سرمایهگذاران نهادی که قصد اجرای معاملات بسیار بزرگ را دارند، با چالشی به نام «اثر بازار» (Market Impact) روبرو هستند. ثبت یک سفارش فروش بزرگ در بورس عمومی میتواند قیمت را به ضرر معاملهگر حرکت دهد و همچنین استراتژی معاملاتی او را برای همگان فاش کند. معاملات OTC به دلیل ماهیت خصوصی خود، این مشکل را حل میکنند. یک صندوق سرمایهگذاری میتواند میلیونها سهم از یک شرکت را به صورت خصوصی و با قیمتی توافقی خریداری کند، بدون آنکه بازار عمومی از این معامله مطلع شود. این امر از پیشی گرفتن دیگران از استراتژی آنها (Front-running) نیز جلوگیری میکند.
دسترسی به داراییهای منحصربهفرد و لیستنشده
بسیاری از ابزارها و اوراق بهادار به دلیل عدم تطابق با الزامات سختگیرانه بورسها، تنها در بازارهای OTC قابل معامله هستند. این شامل سهام هزاران شرکت کوچک و در حال توسعه، انواع مختلف اوراق قرضه شرکتی و شهرداری، و همچنین رسیدهای سپرده آمریکایی (ADRs) از شرکتهای بزرگ خارجی مانند Roche یا Nestlé میشود که در بورسهای اصلی آمریکا حضور ندارند. بازار OTC تنها راه دسترسی به این فرصتهای سرمایهگذاری است.
معایب و ریسکهای معاملات OTC
همان ویژگیهایی که مزایای بازار OTC را خلق میکنند، یعنی عدم تمرکز، حریم خصوصی و فقدان قوانین استاندارد سختگیرانه، منشا اصلی ریسکها و چالشهای این شیوه معاملاتی نیز هستند. انتخاب بازار OTC همواره به معنای پذیرش یک مصالحه است؛ دریافت انعطافپذیری در ازای پذیرش ریسکهای اعتباری و شفافیت کمتر که میتواند برای سرمایهگذاران ناآگاه بسیار پرهزینه باشد.
ریسک طرف مقابل (Counterparty Risk)
این بزرگترین و جدیترین ریسک در بازار OTC است. ریسک طرف مقابل به این خطر اشاره دارد که طرف دیگر معامله، پیش از تسویه نهایی، به تعهدات خود عمل نکند (برای مثال ورشکست شود). در غیاب یک نهاد پایاپای مرکزی که در بورسها این ریسک را پوشش میدهد، هر یک از طرفین باید اعتبار طرف مقابل خود را بسنجند. سقوط بانک Lehman Brothers در سال ۲۰۰۸ که طرف قرارداد هزاران معامله مشتقه OTC (به ویژه سوآپهای نکول اعتباری) بود، یک نمونه کلاسیک از این ریسک محسوب میشود.
عدم شفافیت در قیمتگذاری و اطلاعات
از آنجا که قیمتها حاصل مذاکرات خصوصی بین دو طرف هستند و به صورت عمومی اعلام نمیشوند، هیچ تضمینی وجود ندارد که یک معاملهگر بهترین قیمت ممکن را دریافت کند. این پدیده که «عدم تقارن اطلاعاتی» نام دارد، به دلال که دید بهتری به جریان سفارشات و قیمتهای بازار دارد، یک مزیت ذاتی میدهد. اگرچه نهادهای نظارتی در تلاش برای افزایش شفافیت «پس از معامله» (Post-trade transparency) از طریق الزام به گزارشدهی هستند، اما شفافیت «پیش از معامله» (Pre-trade transparency) همچنان یک چالش بزرگ در این بازارها باقی مانده است.
آینده معاملات OTC
بازار معاملات OTC ایستا نیست و تحت تاثیر دو نیروی قدرتمند فناوری و قوانین نظارتی در حال تغییر است. از یک سو، حرکت به سمت پلتفرمهای الکترونیکی مانند تسهیلات اجرای سوآپ (SEFs)، شفافیت را در این بازارها افزایش داده است. از سوی دیگر، هوش مصنوعی (AI) و الگوریتمهای یادگیری ماشین در حال تغییر قواعد بازی هستند. هوش مصنوعی نه تنها به سرمایهگذاران نهادی برای یافتن بهترین قیمت ممکن (اجرای بهینه) کمک میکند، بلکه با تحلیل دادههای کلان، ریسک اعتباری طرف مقابل را نیز به صورت پویا و هوشمند تحت نظارت قرار میدهد.
انقلابیتر از آن، پتانسیل فناوری بلاکچین برای بازطراحی بنیادین بازار OTC است. مفهوم توکنیزه کردن داراییها برای داراییهای غیرنقدشونده مانند املاک، میتواند بازارهای OTC جدیدی را خلق کند. مزیت اصلی این فناوری، امکان تسویه از طریق قراردادهای هوشمند است. در این روش، دارایی و پول به صورت همزمان و غیرقابل تفکیک مبادله میشوند، که این امر بزرگترین ریسک تاریخی معاملات OTC، یعنی خطر «عدم ایفای تعهدات طرف مقابل در زمان تسویه» را تقریبا به طور کامل از بین میبرد.
جمعبندی: معاملات OTC، به عنوان یک روش معامله مستقیم و دوجانبه، یک جزء حیاتی و غیرقابل جایگزین در اکوسیستم مالی جهانی است. این شیوه معاملاتی، از بازارهای چند تریلیون دلاری گرفته تا میزهای معاملاتی بزرگ در صرافیهای ارز دیجیتال و صرافیهای OTC در ایران، در اشکال مختلفی وجود دارد تا نیازهای متفاوت بازیگران اقتصادی را برآورده سازد. با وجود ریسکهای ذاتی، تکامل قوانین و نوآوریهای فناورانه به طور مداوم در حال افزایش امنیت و کارایی بازار OTC است.