دستکاری بازار چیست؟ خطرات و راههای جلوگیری از ضرر آن

دستکاری بازار عملی است که افراد یا گروههایی برای تاثیرگذاری مصنوعی بر قیمت داراییها انجام میدهند. هدف اصلی این اقدام ایجاد انحراف در تصمیمگیری سرمایهگذاران و معاملهگران است. این رفتار شامل کارهای عمدی و فریبنده برای افزایش یا کاهش قیمت اوراق بهادار میشود. دستکاری بازار موجب میشود تا قیمت داراییها به نرخی غیر از ارزش عادلانه بازاری برسد. این پدیده بهطور جدی سلامت و کارایی بازارهای مالی را تضعیف میکند. در این مقاله، به بررسی روشهای مختلف دستکاری قیمت در بازار سهام و روشهای جلوگیری از آن پرداخته شده است.
- مقاله پیشنهادی: آموزش سرمایهگذاری در بازارهای مالی
انواع دست کاری در بازار سرمایه
دستکاری قیمت در بازار سرمایه به طور کلی به دو دسته اصل، دستکاری مبتنی بر اطلاعات و دستکاری مبتنی بر معامله تقسیم میشود. هر کدام از این روشها به گونهای میتوانند بر روند قیمتها و تصمیمات سرمایهگذاران تاثیر بگذارند. در ادامه به توضیح هر یک از این انواع دستکاری پرداخته شده است:
دستکاری مبتنی بر اطلاعات (Information-Based Manipulation)
دستکاری مبتنی بر اطلاعات زمانی رخ میدهد که افراد یا گروهها به منظور تاثیرگذاری بر تصمیمات سرمایهگذاران و تغییر قیمتها، از اطلاعات نادرست، ناقص یا گمراهکننده استفاده میکنند. این اطلاعات میتواند شامل اخبار جعلی، شایعات، تحلیلهای نادرست یا پیشبینیهای غیرواقعی باشد که باعث فریب دیگر سرمایهگذاران میشود. هدف این دستکاریها، هدایت سرمایهگذاران به خرید یا فروش سهام خاص به قیمتهای غیرواقعی است.
در این نوع دستکاری، ممکن است افراد از دادههایی که قبلا در اختیار داشتهاند و بهطور غیرقانونی یا غیر اخلاقی به آن دسترسی پیدا کردهاند، برای تغییر روند بازار استفاده کنند. این دادهها میتوانند محرمانه، ناقص یا حتی ساختگی باشد و بهطور عمدی برای گمراه کردن سایرین به کار روند. دستکاری اطلاعات به این صورت میتواند باعث ایجاد تصمیمات اشتباه در سرمایهگذاران شده و اعتماد عمومی به بازارهای مالی را کاهش دهد.
به عبارت دیگر، این نوع دستکاریها میتواند بازار را به سمت تصمیمات نادرست هدایت کند و بر اساس اطلاعاتی که ممکن است از قبل در اختیار برخی افراد است و برای منافع شخصی آنها بهکار رفته، قیمتها را بهطور غیرواقعی تغییر دهد. این رفتار نه تنها بر وضعیت بازار تاثیر میگذارد، بلکه میتواند به اعتماد سرمایهگذاران آسیب برساند و به شدت بر ثبات بازارهای مالی تاثیر بگذارد.
دستکاری مبتنی بر معامله (Transaction-Based Manipulation)
در دستکاری مبتنی بر معامله، بازیگران بازار با انجام معاملات خاص یا ایجاد نوسانات قیمتی مصنوعی، قصد دارند قیمت یک دارایی را به طور غیرطبیعی بالا یا پایین ببرند. این نوع دستکاری به طور معمول با ایجاد حجم بالای معاملات ساختگی یا انجام معاملات داخلی صورت میگیرد. یکی از اهداف این دستکاریها میتواند ایجاد یک روند قیمتی مصنوعی برای جلب توجه دیگر سرمایهگذاران و سپس استفاده از این وضعیت برای کسب سود باشد.
روشهای رایج دستکاری قیمت در بازارهای مالی
کلاهبرداران و متخلفان در بازارهای مالی از روشهای متنوعی برای دستکاری قیمتها بهره میبرند. هدف اصلی این اقدامات ایجاد تغییرات مصنوعی در قیمتها و فریب سرمایهگذاران است. این روشها بهقدری پیچیده طراحی میشوند که بسیاری از معاملهگران متوجه آنها نمیشوند. در بازارهای نوظهور مانند ارزهای دیجیتال، به دلیل ضعف قوانین و نظارت، احتمال وقوع چنین رفتارهایی بیشتر است.
۱. پامپ و دامپ (Pump and Dump)
پامپ و دامپ یکی از شناختهشدهترین روشهای دستکاری بازار است. این استراتژی معمولا برای افزایش غیرواقعی قیمت یک دارایی پیش از فروش آن به کار میرود. دستکاران ابتدا دارایی را خریداری میکنند و سپس با تبلیغات یا انتشار اطلاعات گمراهکننده، ارزش آن را به طور مصنوعی بالا نشان میدهند. این اقدامات باعث ایجاد هیجان خرید یا فروش و افزایش قیمت میشوند.
در این روش، قیمت دارایی ابتدا افزایش مییابد و سپس با فروش یا اقدامات مخالف، کاهش پیدا میکند. گردانندگان این طرح علاقهای به نگهداری طولانیمدت دارایی ندارند. هدف نهایی آنها جذب سرمایهگذاران برای خرید و افزایش قیمت است تا داراییهای خود را با قیمت بالا بفروشند و سود کسب کنند. پس از فروش، فشار عرضه قیمت دارایی را به سطح اولیه یا پایینتر بازمیگرداند و این زیان به سرمایهگذاران ناآگاه وارد میشود. این روش معمولا افرادی را هدف قرار میدهد که به دنبال سودهای سریع هستند.
۲. سفارشهای جعلی (Spoofing) و معاملات مصنوعی
جعل سفارش یا اسپوفینگ یکی از روشهای رایج فریب در بازار است. این روش شامل ثبت سفارشهای متعدد خرید یا فروش با حجم بالا میشود تا قیمت دارایی تغییر کند و معاملهگران دیگر گمراه شوند. پس از آنکه دیگر معاملهگران پیشنهادات خود را بر اساس این سفارشها تغییر دادند، سفارشهای جعلی لغو میشوند.
برای مثال، معاملهگری ممکن است تعداد زیادی قرارداد را در سطح قیمتی بالاتر ثبت کند و زمانی که قیمت به آن نزدیک شد، سفارش را لغو کند. هدف این کار ایجاد توهم وجود خریداران و فروشندگان متعدد است و منجر به نوسانات غیرطبیعی قیمت میشود. همچنین، تشکیل صفهای فروش مصنوعی توسط سهامداران عمده برای ترساندن سهامداران خرد نمونهای از دستکاری معاملاتی است؛ آنها با افزایش حجم صف فروش، سهامداران خرد را وادار به فروش با ضرر میکنند.
۳. پوپ و اسکوپ (Poop-and-Scoop)
پوپ و اسکوپ یک طرح معکوس پامپ و دامپ است. در این روش، اظهارات منفی و نادرستی درباره یک دارایی منتشر میشود. گروه کوچکی از افراد آگاه با انتشار اطلاعات نادرست، شایعات یا دادههای مخرب، قیمت دارایی را کاهش میدهند. سپس آنها میتوانند دارایی را با قیمت پایین خریداری کنند. این اقدام به معاملهگران امکان میدهد دارایی را با قیمتهای مناسب خریداری کنند. کاهش شدید قیمت معمولا ناشی از فروش گسترده توسط بازار است. نوع شورت و دیستورت (short-and-distort) نیز یک نوع پوپ و اسکوپ است که توسط فروشندگان استقراضی برای کسب سود اجرا میشود.
۴. حمله خرسها (Bear Raid)
حمله خرسها استراتژی برای کاهش مصنوعی قیمت داراییها است. در این روش، متخلفان ابتدا موقعیت فروش باز میکنند و سپس با انتشار اخبار منفی، شایعات یا اطلاعات جعلی، ترس در میان سرمایهگذاران ایجاد میکنند. این اخبار میتواند شامل ورشکستگی یا مشکلات حقوقی باشد. با افزایش حجم فروش، قیمت دارایی کاهش مییابد و کسانی که اخبار جعلی منتشر کردهاند از موقعیتهای فروش خود سود میبرند.
۵. واش تریدینگ (Wash Trading)
واش تریدینگ یا تجارت شستشو روشی است که در آن کلاهبرداران با ثبت سفارشهای خرید و فروش فوری، حجم معاملاتی جعلی ایجاد میکنند. هدف از این کار ایجاد تلاطم در بازار و ترغیب معاملهگران به خرید یا فروش است. در این روش، سود یا ضرری برای متخلف وجود ندارد و تنها حجم معاملات مصنوعی افزایش مییابد. این استراتژی معمولا معاملهگران کوتاهمدت را هدف قرار میدهد و میتواند نقدینگی بازار را کاهش دهد. در بسیاری از موارد این اقدام غیرقانونی است.
۶. پیشدستی یا فرانت رانینگ (Front Running)
فرانت رانینگ یا پیشدستی با استفاده از اطلاعات محرمانه و غیرقابل دسترس برای عموم انجام میشود. فرد متخلف از اطلاعات اختصاصی بهره میبرد و پیش از انتشار عمومی آن، اقدام به خرید یا فروش دارایی خاص میکند تا از نوسانات قیمت سود کسب کند. برای مثال، اگر فردی از خبر مهمی در شرکت مطلع باشد و قبل از اعلام عمومی سهام آن را خریداری کند، فرانت رانینگ رخ داده است. رعایت قوانین برای حفظ شفافیت و انصاف در بازار ضروری است.
۷. چِرنینگ (Churning)
چرنینگ زمانی رخ میدهد که یک بروکر یا مدیر صندوق مالی عمدا حجم معاملات را افزایش دهد تا کمیسیون بیشتری دریافت کند. این عمل بدون هدف سودآوری واقعی برای مشتری انجام میشود و در بازارهای مالی غیرقانونی است. اگر سود معاملات ثابت بماند یا کاهش یابد، اما کمیسیون دریافتی به دلیل حجم بالای معاملات افزایش یابد، احتمال وقوع چرنینگ بالا است. این نوع دستکاری معمولا سرمایهگذاران بلندمدتی را که سرمایه خود را به شرکتهای مدیریت ثروت سپردهاند، تحتتاثیر قرار میدهد.
۸. دستکاری از طریق تصاحب بخش عمدهای از دارایی
در روش دستکاری از طریق تصاحب بخش عمدهای از دارایی، فرد یا سازمان تلاش میکند بخش زیادی از موجودی یک دارایی را به کنترل خود درآورد. این اقدام امکان تسلط بر عرضه و تقاضا و دستکاری قیمت دارایی را فراهم میکند. ایجاد انحصار نسبی در بازار به متخلفان اجازه میدهد قیمتها را به نفع خود تغییر دهند. با این حال، تجربه تاریخی نشان داده است که این استراتژی معمولا با شکست مواجه میشود.
۹. انتشار اخبار جعلی و شایعات
انتشار اخبار نادرست و شایعات یکی از سادهترین روشها برای فریب معاملهگران است. این اخبار با هدف ایجاد تلاطم در بازار و دستکاری قیمتها منتشر میشوند. انتشار اطلاعات اشتباه میتواند باعث نوسان در قیمت سهام یا کل بازار شود و سرمایهگذاران را وادار به فروش یا خرید داراییهای خود کند.
پیامدهای دستکاری بازار
دستکاری قیمت در بازار سرمایه پیامدهای منفی متعددی دارد که سلامت و کارایی بازار را تحتتاثیر قرار میدهد.
۱. بیاعتمادی به بازار: وقتی سرمایهگذاران متوجه میشوند که دستکاری قیمت در بازار اتفاق میافتد، اعتماد خود را نسبت به شفافیت و عدالت بازار از دست میدهند. این میتواند باعث کاهش سرمایهگذاریها و نوسانات بیشتر در بازار شود.
2. زیان برای سرمایهگذاران خرد: افرادی که در معرض دستکاریهای قیمتی قرار میگیرند، ممکن است تصمیمات سرمایهگذاری اشتباهی بگیرند و متحمل ضرر شوند. مثلاً در فرآیندهایی مانند «پامپ و دامپ» (Pump and Dump)، سرمایهگذاران ناآگاه پس از افزایش مصنوعی قیمت، مجبور به فروش داراییهای خود با ضرر میشوند.
3. نوسانات شدید قیمتها: دستکاریهای قیمتی میتوانند باعث ایجاد نوسانات شدید و غیرمنطقی در قیمتها شوند. این نوسانات میتواند باعث ترس و هیجان بیپایه در میان سرمایهگذاران شود و به تغییرات غیرقابل پیشبینی در قیمتها منجر شود.
4. تضعیف بازارهای مالی: اگر دستکاری قیمتها در بازار به طور مداوم اتفاق بیفتد، میتواند باعث تضعیف کل بازار شود، زیرا نظم و شفافیت بازار از بین میرود و اعتماد عمومی به سلامت سیستم کاهش مییابد.
5. افزایش ریسک سرمایهگذاری: دستکاری در قیمتها باعث کاهش اطمینان در تحلیل و تصمیمگیری میشود و ریسک معاملات را افزایش میدهد.
مجازاتهای دستکاری بازار
قوانین و مقررات سختگیرانهای برای جلوگیری از دستکاری بازار وجود دارد. مجازاتها با هدف محافظت از یکپارچگی بازارهای مالی وضع میشوند. این موضوع در کشورهای مختلف متفاوت است، اما در بازارهای پیشرفته اهمیت بالایی دارد و به طور جدی مورد توجه قرار میگیرد. علاوه بر این، این مسئله یک موضوع کاملا اقتصاد کلان است و به راحتی نمیتوان برای آن جرم یا پیگرد قانونی تعریف کرد.
۱. جریمههای مالی سنگین: دستکاری در بازار معمولا به جریمههای مالی قابل توجه منجر میشود که بازدارندگی ایجاد میکنند.
۲. حکم حبس و پیگرد قانونی: دستکاریهای عمدی و گسترده ممکن است به محکومیتهای حبس منجر شود. در کشور ما این عمل دارای ضمانت اجرای کیفری و مدنی است. مجازات کیفری شامل حبس تعزیری یا جزای نقدی معادل چند برابر سود به دست آمده یا زیان متحمل نشده است و متهمان ممکن است با محاکم قضائی مواجه شوند.
۳. محرومیت از فعالیتهای بازار: افراد یا شرکتهایی که در دستکاری بازار دخالت دارند، ممکن است برای مدت مشخص از شرکت در بازارهای مالی محروم شوند.
۴. بازپرداخت به زیاندیدگان: متخلفان موظف به جبران خسارت یا بازپرداخت به افراد متضرر هستند.
۵. فشار بر اعتبار حرفهای: دستکاری در بازار میتواند به اعتبار فرد یا شرکت در جامعه مالی آسیب برساند.
راهکارها و روشهای پیشگیری از دستکاری بازار
پیشگیری از دستکاری بازار برای ارتقای کارایی و سلامت بازارهای اوراق بهادار اهمیت فراوانی دارد. از آنجا که کشف این نوع تخلفات پس از وقوع دشوار است، قوانین و مقررات متعددی برای پیشگیری پیشبینی شدهاند. علاوه بر این، استفاده از فناوریهای پیشرفته و افزایش آگاهی سرمایهگذاران نقش مهمی در کاهش اثرات منفی دستکاریها دارد.
۱. افشای اطلاعات و شفافیت
افشای به موقع و شفاف اطلاعات یکی از ابزارهای مهم پیشگیری از دستکاری بازار است. شرکتها باید اطلاعات دقیق و به موقع را در اختیار سرمایهگذاران و نهادهای نظارتی قرار دهند تا از گمراهی و فریب سرمایهگذاران جلوگیری شود. تاخیر یا عدم شفافیت در افشای اطلاعات میتواند فرصتی برای دستکاری قیمتها فراهم کند. ممکن است برخی افراد با دسترسی زودتر به اطلاعات محرمانه که از قبل دارند، بر اساس آنها ترید کرده و بازار را تحتتاثیر قرار دهند. این اطلاعات باید شامل گزارشهای مالی، تغییرات مدیریتی و اخبار مهم بازار باشد.
۲. نظارت بر قیمت اوراق بهادار
نظارت دقیق بر قیمت اوراق بهادار یکی دیگر از روشهای حیاتی پیشگیری از دستکاری در بازار سهام است. نهادهای نظارتی باید به طور مستمر قیمتها و حجم معاملات اوراق بهادار را رصد کنند تا هر گونه رفتار غیرعادی یا مشکوک شناسایی و اقدامات لازم صورت گیرد. این نظارت میتواند شامل استفاده از الگوریتمهای پیشرفته برای شناسایی دستکاریهای احتمالی، پیگیری تغییرات غیرمعمول در قیمتها و حجم معاملات و همچنین بررسی الگوهای معاملاتی مشکوک باشد.
۳. افزایش سواد مالی و آگاهی سرمایهگذاران
شناخت روشهای رایج دستکاری برای حفظ سرمایه در بازارهای رقابتی ضروری است. آگاهی از این روشها نقش مهمی در هوشیاری سرمایهگذاران و جلوگیری از تصمیمگیریهای اشتباه دارد. آموزش سرمایهگذاران درباره خطرات فعالیتهای دستکاریکننده و اهمیت شفافیت، موجب کاهش وقوع این رفتارها میشود. معاملهگران باید توانایی تشخیص رفتار طبیعی بازار از اقدامات غیرقانونی را داشته باشند.
۴. استفاده از نظارت هوشمند و بهروزرسانی قوانین
بازار سرمایهای شفاف، سالم و منصفانه نیازمند مشارکت آگاهانه همه فعالان است. نظارت هوشمند نهادهای مالی یکی از مؤثرترین روشها برای مقابله با رفتارهای دستکاریکننده است. قوانین و مقررات باید به طور مستمر بهروزرسانی شوند و ابزارهای جدید برای شناسایی دستکاریهای بازار ایجاد گردد. نهادهای نظارتی باید با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، الگوهای مشکوک را شناسایی و از وقوع فعالیتهای غیرقانونی جلوگیری کنند.
۵. رعایت قوانین توسط فعالان بازار
رعایت قوانین برای حفظ شفافیت و انصاف در بازار ضروری است. با اتخاذ رویکردهای دقیق و متناسب، میتوان اطمینان حاصل کرد که بازارها به شکل منصفانه و شفاف عمل میکنند.
دستکاری ارز Currency Manipulation و تفاوت آن با دستکاری بازار Market Manipulation
دستکاری ارز و دستکاری بازار دو پدیده مجزا به شمار میآیند. دستکاری بازار رفتاری طراحیشده برای فریب معاملهگران از طریق کنترل یا تاثیرگذاری مصنوعی بر قیمت داراییها است. در مقابل، دستکاری ارز بیشتر در مناقشات تجاری مطرح میشود و معمولا توسط کشورها علیه شرکای تجاریشان مطرح میشود. در این ادعا، کشورها متهم میشوند نرخ ارز خود را در برابر ارزهای دیگر به صورت مصنوعی پایین نگه دارند تا صادرات خود را تقویت کنند. دولتها و بانکهای مرکزی که نرخ ارز را تثبیت کنند یا برای تاثیرگذاری کمتر بر آن، از طریق معاملات بازار عمل کنند، ممکن است به دستکاری ارز متهم شوند.
دستکاری ارز بیشتر یک اصطلاح سیاسی است تا یک جرم قانونی، زیرا سیاستهای ارزی توسط دولتهای مستقل تعیین میشوند و اغلب ناشی از نارضایتی از جریانهای تجاری است. در ادامه به صورت جدول به تفاوت دستکاری ارز و دستکاری بازار پرداخته شده است.
| ویژگی | دستکاری بازار (Market Manipulation) | دستکاری ارز (Currency Manipulation) |
|---|---|---|
| موضوع عمل | قیمت داراییهای مالی مانند سهام، ارزهای دیجیتال و جفت ارزها | نرخ ارز یک کشور در برابر ارزهای دیگر، به ویژه دلار آمریکا |
| قانونیت | در اکثر موارد غیرقانونی است | بیشتر یک ادعای سیاسی است تا یک جرم قانونی |
| هدف | کسب سود شخصی از طریق فریب معاملهگران و ایجاد نوسان مصنوعی | دستیابی به مزیت تجاری ناعادلانه، مانند تقویت صادرات |
| اجراکنندگان | افراد یا گروههایی با هدف سود شخصی (معاملهگران بزرگ، کلاهبرداران) | دولتها یا بانکهای مرکزی کشورهای مستقل |
شیوههای دستکاری در بازار سرمایه ایران و نمونههای خاص آن
در بازار سرمایه ایران، دستکاری قیمت اوراق بهادار همواره مورد توجه و بحث فعالان بازار بوده است. برخی معتقدند که دولت، شرکتهای حقوقی و سهامداران عمده برای کسب سود بیشتر، روند طبیعی بازار را دستکاری میکنند. اگرچه وجود دستکاری غیرقابل انکار است، شیوههای آن اغلب با تصورات عموم سهامداران تفاوت دارد.
۱. معاملات گروهی و سفارشهای مصنوعی
معاملات گروهی به دلیل حجم بالای سفارشات، امکان دستکاری را برای افراد فراهم میکند. فعالان بازار با برنامهریزی قبلی اقدام به ثبت سفارش در قیمت مورد نظر میکنند و سهامداران را فریب میدهند تا با سفارشات غیرواقعی همراه شوند. این روش برای افزایش یا کاهش قیمت سهام به کار میرود.
یکی از نمونههای رایج، تشکیل صفهای فروش مصنوعی توسط سهامداران عمده است. با ایجاد صفهای فروش مصنوعی، ترس در سهامداران خرد ایجاد میشود و آنها سهام خود را با ضرر میفروشند. برای مثال، اگر صف فروش یک نماد ۵۰ میلیون سهم باشد، سهامدار عمده ممکن است ۱۵۰ میلیون سهم دیگر اضافه کند. پس از معامله بخشی از این سهام، سفارشات مصنوعی حذف میشوند و تنها سهامداران خرد متضرر میشوند.
۲. کد به کد کردن
در برخی موارد، سهامداران بزرگ با استفاده همزمان از کدهای حقوقی و حقیقی، الگوی معاملاتی گمراهکنندهای ایجاد میکنند. در نوع اول، سهامدار از طریق کد حقوقی فروش سنگین و پرحجمی انجام میدهد و بلافاصله همان مقدار سهام را با کد حقیقی خود دوباره خریداری میکند. در تابلوی معاملات، این رفتار به صورت عرضه سنگین از سوی حقوقی دیده میشود و سهامداران خرد تصور میکنند فشار فروش واقعی در جریان است و بر اساس همین برداشت تصمیمگیری میکنند.
در نوع دوم، سهامدار بزرگ با کد حقوقی اقدام به خرید میکند اما همزمان از طریق کد حقیقی خود حجم قابل توجهی از سهام را عرضه میکند. ظاهر معاملات نشان میدهد که حقوقی در حال حمایت جدی از سهم است، در حالی که پشت این ظاهر، همان سهامدار با کد حقیقی در حال فروش دارایی خود است. این تصویر ساختگی باعث میشود سهامداران خرد تصور کنند سهم در حال تقویت است و وارد موقعیت خرید شوند.
3. اطلاعات سوخته در سایت کدال
برخی شرکتها اطلاعات کماهمیت یا قدیمی را در سایت کدال (codal) منتشر میکنند. این اقدام میتواند به عنوان دستکاری بازار تلقی شود، زیرا رانت اطلاعاتی برای برخی سهامداران خاص ایجاد میکند و عدم شفافیت بازار را تقویت میکند.
4. دامنه نوسان
مکانیسم دامنه نوسان میتواند با ایجاد صفهای خرید و فروش، احساسات سهامداران را برانگیزد. این محدودیت باعث میشود که نوسانات طبیعی عرضه و تقاضا به طور کامل منعکس نشود و در نتیجه رفتار هیجانی در بازار افزایش یابد.
جمعبندی
به طور کلی، دستکاری قیمت در بازار سهام یک تهدید جدی برای سرمایهگذاران است که میتواند اعتماد عمومی به بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار دهد. روشهایی مانند پامپ و دامپ، انتشار اخبار جعلی، سفارشهای جعلی و فرانت رانینگ، همگی نمونههایی از تاکتیکهای غیرقانونی است که برخی از بازیگران بازار برای فریب سرمایهگذاران به کار میبرند. این اقدامات، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت منجر به سودهایی برای متخلفین شود، اما در بلندمدت میتواند منجر به از دست دادن سرمایههای بزرگ و اختلال در کارکرد طبیعی بازار شود. با آگاهی از این خطرات و استفاده از تحلیلهای دقیق، سرمایهگذاران میتوانند از نوسانات غیرواقعی اجتناب کرده و در مسیری آگاهانهتر به سوی سودآوری حرکت کنند.



